...
یکشنبه شب، اول ماه اکتبر سالجاری، شبکة تلویزیونی بیبیسی، جهانیان را مورد تفقد قرار داده، در برنامه «پانوراما»، آنچه را فقط خواجه حافظ شیرازی نمیدانست، به صورت مستند، و البته فقط در مورد کاتولیکها «فاش» کرد! به گزارش بنگاه تبلیغاتی حاکمیت انگلستان، پاپ بندیکت شانزدهم، یعنی کاردینال راتزینگر واقعی، که افتخار خدمت در رستههای نازی را هم یدک میکشد، در نهادینه کردن «کودک بارهگی» کشیشان کاتولیک، حدود دو دهه جانفشانیها کرده!
به گفتة بیبیسی، کاردینال «ژوزف راتزینگر»، در دستورالعملی، به اسقفهاي كليساي كاتوليك امر كرده بود که از انتشار اخبار رسوائي كشيشان متهم به «كودك آزاري» به خارج از كليساي كاتوليك ممانعت کنند! [...] از اقدامات قانوني قربانيان در مراجع قضايي جلوگيري شود و [...] از اداي شهادت ديگر كشيشان در دادگاهها ممانعت به عمل آيد.
اين برنامه توسط يك ايرلندي، که خود در نوجواني قربانی سوءاستفادة جنسی كشيشهاي كاتوليك بوده، تهيه شده است. و در اين برنامه اعلام شد كه كشيشهای متهم به «کودک بارهگی»، در واتيكان و مقر حكومت پاپ هنوز به «خدمت» مشغولاند. و یکی از این افراد توسط هيأت منصفة دادگاهي در آمريكا به جرم سوءاستفادة جنسی محكوم شناخته شده و پس از آنکه توسط بیبیسی شناسائی شده، از واتيكان گريخته و در مكان نامعلومي در کشور ايتاليا پناه گرفته.
مسلم است که رهبران کلیسای کاتولیک به این برنامه اعتراض کرده و آن را «مغرضانه» خواندهاند! این آخوند جماعت همیشه باید پرتو پلاگوئی کند! بله مسلم است که «مغرضانه» بوده! مگر رسانهای وجود دارد که بدون غرض و مرض برنامهای پخش کند؟! اما غرض بیبیسی از «پانورامای اول اکتبر» شخص پاپ نبوده! چرا که جهت رسوا کردن واتیکان اسناد و مدارک فراوان بوده و هست. ولی تاکنون بیبیسی تمایلی به پخش آنها از خود نشان نداده!
اهمیت پخش برنامه "سكس، جنايت و واتيكان" از سوی بیبیسی، آنهم در مجموعة پربینندة «پانوراما» هنگامی آشکار میشود که بدانیم، پاپ به زعم کاتولیکها، «فوق بشر و معصوم» است و هرگز «اشتباه» نمیکند! در ضمن اگر قوانین جاری در مهمترین کشورهای اروپای غربی، هلند، انگلیس و فرانسه، مذهبی نیست، یا قدرت سرمایه مانع از ورود اعتقادات مذهبی به عرصه سیاسی شده، مردم این کشورها عمیقاً پایبند به تبلیغات مذهبیاند. در همین کشور فرانسه، که تنها کشوری است که قانون اساسیاش «با نام خدا» آغاز نمیشود، اکثر مردمان، آنقدر در کلیساهای نمور زانو زدهاند که سر زانوهایشان مثل زانوی شتر پینه بسته. و در همین کشور فرانسه، در مدارس غیرمذهبی، طبق «مقررات» وزارت آموزش، آموزگاران «کودک باره» را اخراج نمیکنند، بلک آنان را به کودکستان و دبستانهای دیگر منتقل میکنند! به عبارت دیگر آموزگاران «کودک باره» به سیر و سیاحت در مدارس فرانسه مشغولاند و هیچیک از دولتهای پیشرفته و مترقی مانع اجرای این «مقررات» نشدهاند!
در مدارس مذهبی نیز، در ابعاد گستردهتر، همین مقررات زیر نظر کلیسا به اجرا در میآید. با این تفاوت که کشیشهای «کودک باره»، به سیر و سفر در تمامی کشورهای کاتولیک مشغولاند! چندی پیش یکی از آخوندهای معروف فرانسه به نام عالیجناب «گایو» محاکمه میشد. وی با اطلاع قبلی از«کودک بارهگی» یک کشیش کانادائی، او را در فرانسه به کار گمارده بود و به دنبال شکایت والدین کودکان، عالیجناب به دادگاه احضار شد! جالب است بدانیم که پس از اعتراف عالیجناب به جرم، دادگاه نیز ایشان را «تبرئه» کرد!
تاکنون در فرانسه چندین پرونده به دادگاه ارائه شده که در آن قضات، وکلای دعاوی، حتی دادستانها متهم به شرکت در جلسات جمعی «کودکبارهگی» شدهاند. و در جریان محاکمه، معمولاً شاهدان عینی حرف خود را پس میگیرند، یا به دلیل «نقایص» پرونده، ادامة محاکمه غیرقانونی اعلام میشود!
این مسائل را به این دلیل مطرح کردم که بگویم تشویق «کودکبارهگی» یکی از راههای سرکوب مردم در جامعه است. اکثر «کودکبارهگان» خود قربانیان «کودکبارهگی» بودهاند و شرایط موجود باعث تداوم همین روند شده، و کشور بریتانیا به هیچ عنوان با چنین روندی بیگانه نیست. حال بازگردیم به روابط بریتانیا و واتیکان.
پس از فروپاشی اتحادجماهیر شوروی، الیزابت دوم، یک چادر کوتاه دانتل سیاه بر سر انداخت و به دستبوس پاپ شتافت! چه شده که امروز بنگاه تبلیغاتی حاکمیت انگلیس به جنجال و هیاهو بر ضد پاپ کنونی پرداخته؟! واتیکان همان واتیکانی است که موسولینی بر پا کرد و قوانینش هم از آن روز تا به حال تغییری نکرده. در کشور انگلستان هم انقلاب نشده! ولی توازن قوا در قلب اروپای غربی دستخوش تحولاتی شده که به زیان اربابان بیبیسی تمام میشود! یکی از جنبههای این تحولات، فاصله گرفتن فرانسه از انگلستان و نزدیک شدن این کشور به آلمان است. و با در نظر گرفتن این امر که سیاست آلمان، پس از فروپاشی دیوار برلن، به شدت از روسیه تأثیر میگیرد، میتوان گفت که محور نوین «روسیه، آلمان، فرانسه» از محور سنتی کوکلوکسکلانهای دو سوی آتلانتیک در حال فاصله گرفتن است. برگزاری مذاکرات لاریجانی در کشور آلمان، بجای نیویورک و بروکسل، در همین راستا قابل ارزیابی است. همچنین سفر اخیر ژاک شیراک، ریاست جمهور فرانسه، به ارمنستان بازتاب همین روابط است. در واقع، این تحولات پیامد شکست آنگلوساکسونهای دو سوی آتلانتیک در جنگ لبنان شده. ارمنستان به عنوان نزدیکترین متحد روسیه در قفقاز، در تقابل با ترکیه، آذربایجان و گرجستان قرا دارد. و میدانیم که ایالات متحد و انگلستان، با هدف تشکیل راهروی امنیتی از گرجستان به اسرائیل، تهاجم نظامی به لبنان را آغاز کردند. شکست سیاست آنگلوساکسونها در لبنان، بدون تردید نوید دهندة شکستهای دیگری در منطقه خواهد بود. به عبارت دیگر جنجال و هیاهوی بیبیسی در مورد پاپ، به حکایت حاجی آقا و آفتابه آب جوش شباهت دارد!
میگویند حاج آقائی بدخلق، بدطینت و هرزهدرا، غلامی داشت. غلام موظف بود پس از تشرف حاجآقا به توالت، آفتابهای پر از آب به وی تحویل دهد. البته میدانیم که در اسلام داشتن غلام، برده، کنیز و این جور چیزها، با حفظ عدالت، رایج و واجب است! یک روز که حاجی در کمال «عدالت» غلامش را حسابی چزانده بود، وقتی راهی توالت شد، غلام آفتابه را پر از آب جوش کرد و برد حضور آقا! هنوز چند لحظهای نگذشته بود که حاجی فریاد زنان با صورتی کبود، در حالیکه لیفة تنبانش را در دست داشت، از توالت بیرون دوید و چون چشمش به غلام افتاد، گفت مادر فلان، چرا آفتابه را دیر آوردی؟ و شروع کرد به فحاشی! غلام در حالی که زیر لب میخندید سری تکان داد و گفت، «بگو حاجیجان! میدونم کجات میسوزه!»
0 نظردهید:
ارسال یک نظر
<< بازگشت