سه‌شنبه، مهر ۲۵، ۱۳۸۵


سبوی شکسته!
...

بنا به گزارش سایت «نووستی» اهود اولمرت، نخست وزیر اسرائیل عازم مسکو خواهد شد. خبری است ظاهراً بی‌اهمیت! البته «سیمورهرش» می‌تواند در این مورد هم یک داستان «شاه پریان» در 48 پاراگراف بنویسد، و این چنین وانمود کند که اولمرت در این سفر سرنوشت جهان و ایران را «رقم» خواهد زد! و ایرانیان هم از قدر قدرتی اسرائیل دهانشان باز مانده و مبهوت شوند! اما خارج از هر گونه مزاح، مسافرت اهود اولمرت به مسکو از آن جهت اهمیت می‌یابد که بدانیم، در نخستین روزهای تهاجم نظامی اسرائیل به لبنان، به گزارش نووستی، اهود اولمرت از پذیرش فرستادگان روسیه، که جهت پایان دادن به جنگ به اسرائیل رفته بودند، خودداری کرده بود. به یاد داریم که طی34 روز، لبنان به صحنه آزمایش مدرن‌ترین و مخرب‌ترین سلاح‌های پنتاگون تبدیل شد‌ و همانگونه که «زیرساخت‌های» یوگسلاوی سابق نابود شد، لبنان نیز به صورت یک مخروبه از این جنگ پای برون نهاد. ولی اگر تهاجم وحشیانة ایالات‌متحد به یوگسلاوی باعث تجزیة این کشور شد، تهاجم مزدوران آمریکا به لبنان منجر به عقب نشینی مفتضحانة خود آنان شد، شکستی که پیامدهای آنرا امروز در عراق و افغانستان شاهدیم.

امروز در سطوح عالی سیاست‌گذاری ایالات متحد، رسماً سخن از عقب‌نشینی نیروهای نظامی آمریکا از عراق مطرح می‌شود. چنین گفته می‌‌شود که یک هیئت تحقیق 10 نفره به ریاست جیمز بیکر، وزیر امور خارجة بوش (پدر)، از ماه مارس تشکیل شده و خواستار تغییرات اساسی در سیاست آمریکا در عراق است. این هیئت دو راه حل جهت اعمال این تغییرات پیشنهاد می‌کند. نخست، خروج زمانبندی شدة آمریکا از عراق، و همکاری با ایران و سوریه جهت پایان دادن به خشونت‌ها! به گزارش لس‌آنجلس تایمز، جیمز بیکر، هفتة گذشته در یک مصاحبة تلویزیونی اظهار داشته که دولت ممکن است با مواردی از گزارش هیئت مذکور موافق نباشد، ولی یک روند بی‌نتیجه بهتر آنکه «متوقف» شود.

جیمز بیکر وزیر امور خارجه اسبق آمریکا، و نمایندة یکی از بانفوذترین گروه‌ها در حزب جمهوریخواه ایالات متحد است. مذاکرات فلسطین ـ اسرائیل در اوایل دهه 90، مستقیماً زیر نظر وی انجام گرفت و از موفقیتی نسبی نیز برخوردار شد.

حال بازگردیم به سفر اولمرت به مسکو. علیرغم شعارهای ستیزه‌جویانة سران حکومت اسلامی، اسرائیل همواره فرشته نگهبان حاکمیت اسلامی در منطقه بوده است. تحویل سلاح به دستار بندان جهت تداوم جنگ با عراق، از مهم‌ترین وظایف اسرائیل بود. هنگامی که تحویل سلاح از سوی اسرائیل به حکومت دستاربندان علنی شد، روز 21 اکتبر سال 1982، سفیر اسرائیل در واشنگتن اعلام داشت که تحویل سلاح توسط اسرائیل با موافقت واشنگتن انجام گرفته. و همانطور که در وبلاگ‌های قبلی گفته‌ام، شعارهای پوچ حکومت اسلامی ایران در باب نابودی اسرائیل تنها جهت حفظ جو بحران و تنش در منطقه بوده است. حاکمیت اسلامی ایران و حاکمیت اسرائیل دو اهرم جهت اعمال سیاست غرب در منطقه‌اند. و جنگ زرگری میان ایندو، جهت حفظ منافع غرب به راه افتاده. انتخاب استصوابی احمدی‌نژاد نیز در راستای بحران آفرینی و تهاجم نظامی به ایران صورت گرفت. ولی شکست تهاجم نظامی به لبنان، رویاهای طلائی غرب را در هم ریخت. غرب ناچار به عقب‌نشینی از منطقه خواهد شد و پیامد منطقی عقب‌نشینی اربابان حکومت اسلامی از منطقه، تضعیف حاکمیت روضه‌خوان‌های ایران خواهد بود. سفر نخست وزیر اسرائیل به مسکو را در این راستا می‌توان ارزیابی کرد که ظاهراً در شرایط جدید، حمایت بی‌قیدوشرط و همه جانبة ایالات متحد از اسرائیل دیگر امکان پذیر نبوده و اینکشور ناچار به پیروی از سیاست روسیه در منطقه نیز خواهد شد. در نتیجه حکومت اسلامی ایران، که خود شاخة دیگر استعمار غرب در منطقه است، نهایت امر، ناگزیر از پیمودن مسیر اسرائیل خواهد بود.

0 نظردهید:

ارسال یک نظر

<< بازگشت