یکشنبه، مهر ۳۰، ۱۳۸۵


اهانت یا ارادت؟
...

ضرب‌المثلی فارسی می‌گوید، «لقمان حکیم را گفتند ادب از که آموختی، گفت از بی‌ادبان.» هر چند از کودکی با این ضرب‌المثل خو گرفته‌ایم، لیک از آن جا که به گفتة مولوی، «پای استدلالیان چوبین بود»، اگر در آن دقت کنیم، گوشه‌ای از منطق نوسوادان حکومتی ایران را خواهیم دید! صراحتاً بگوئیم، این ضرب‌المثل بی‌پایه است و بی‌اساس. چرا که، فقط کسی می‌تواند «بی‌ادبی» را از «ادب» تمیز دهد که ابتدا «ادب» را شناخته باشد. به طور کلی، شناخت هر پدیده، صرفاً در قیاس با پدیدة متضاد آن امکانپذیر می‌شود. کسی که «ادب» را نشناسد، «بی‌ادبی» را نخواهد شناخت. این مقدمه را از آن جهت آوردم که اشاره‌ای داشته باشم به مقاله‌ای در سایت آفتاب! مورخ 30 مهر 1385، تحت عنوان «اهانت شیمون‌پرز به احمدی نژاد.»

علاقه‌مند شدم ببینم «شیمون‌پرز» در مورد تحفة نارمک چه‌ها گفته که رسانه‌های حکومتی ایران آنرا «اهانت» تعبیر کرده‌اند. پس از چند بار مطالعة سخنان شیمون‌پرز، دلیل توهین‌آمیز بودن اظهارات وی دستگیرم شد. شیمون پرز گفته:

«اسرائیل باید به جای حمله به ایران نیروی خود را بر نشان دادن چهره واقعی احمدی نژاد[...] متمرکز کند.»


بله، چه توهینی بالاتر از این؟ «پرز» می‌خواهد جهانیان بدانند، نوچة سرداراکبر سازندگی، مانند دیگر سران حکومت اسلامی، چگونه یک‌شبه «از چاه بر آمده، و بر ماه شده!» اگر جهانیان چهرة واقعی احمدی‌نژاد‌ها، رفسنجانی‌ها، خامنه‌ای‌ها و شرکاء را بشناسند، آیا این خود بزرگترین اهانت به آنان نخواهد بود؟ اگر جهانیان بدانند که پاسدار محموداحمدی‌نژاد، که دم از نابودی اسرائیل می‌زند و قصد احقاق حقوق فلسطینیان را هم دارد، مانند دیگر سران حکومت ایران و حتی دیگر جنبش‌های اسلامی منطقه، خود جیره‌خوار صهیونیسم بین‌الملل است، چه خواهد شد؟ اگر همه دریاب‌اند زمانیکه پرزیدنت مهرورزی می‌گوید، «من با خدا ارتباط دارم»، در واقع از ارتباط خود با اربابان صهیونیسم جهانی سخن می‌گوید؛ دیگر آنزمان که بر طبل «معنویت» و «شهادت» بکوبد، همه خواهند دانست که در حال کوبیدن بر طبل منافع اربابانش است. در نتیجه، زمانی هم که زبان به «تهدید» آمریکا می‌گشاید، همه خواهند فهمید که این «پسرک» فقط جهت فراهم آوردن زمینة جنگ و بحران در منطقه از صندوق خیمه‌شب بازی انتخابات اسلامی بیرون کشیده شده؛ آنوقت «هالة نور» چه می‌شود؟ آنوقت کسی باقی می‌ماند که برای افاضات مصباح‌ها و مکارم‌ها تره خورد کند؟ حکایت رویا‌های آیت‌الله بهجت و مرعشی چه می‌شود؟ مکارم شیرازی داستان فرمان کتبی امام زمان جهت احداث مسجد جمکران را چه کند؟ و به راستی شناساندن چهرة واقعی احمدی‌نژاد‌ها، آیا بزرگ‌ترین اهانت به انسان و انسانیت نیست؟ هر چه باشد احمدی‌نژاد و همپالکی‌هایش اگر در واقع نماد توحش و نوکر صفتی‌اند، در ظاهر شباهتی به «انسان» دارند!

ولی به ادعای «آفتاب»، شیمون پرز پیشتر از این هم اهانت کرده و گفته بود که:

« ایران دارای دو بمب است یک بمب هسته‌ای و یک بمب انسانی، که محمود احمدی نژاد است.»

بله، این هم یک «توهین» دیگر، و یک اهانت دیگر! کسی که احمدی نژاد را به انسان و انسانیت مرتبط کند، «اهانت» بزرگی مرتکب شده. و اینبار نه به احمدی نژاد، که به انسان! سایت آفتاب در ادامة توضیح «اهانت‌های» شیمون پرز می‌افزاید:

«پرز همچنین با انتقاد از سکوت دنیا در برابر اظهارات احمدی نژاد گفته احمدی نژاد [...] یک عضو سازمان ملل را تهدید به نابودی می‌کند.»


و البته سایت «آفتاب» مدعی است که احمدی‌نژاد چنین تهدیدی نکرده! شاید سخنرانی‌های مهرورزی در باب «بازگرداندن یهودیان به اروپا، پاک کردن اسرائیل از روی نقشه، یا عدم مشروعیت حاکمیت اسرائیل» را ساواک برایش نوشته باشد، اگر نه پاسدار احمدی‌نژاد اصلاً با وقایع جنگ جهانی دوم که هیچ، با شهرنشینی و تمدن هم بیگانه است. از این گذشته، شاید بهتر است از «شیمون» عزیز بپرسیم، مهرورزی از کی تا به حال تعیین کننده مشروعیت حاکمیت اسرائیل شده؟ می‌بینیم که به گل نشستن ارتش ناتو در عراق، و آزمایش موشک‌های قاره پیمای اتمی هند، فوایدی داشته! البته سایت آفتاب با این پرسش‌ها کاری ندارد، خود را از تک و تا نمی‌اندازد و می‌گوید:

«ادعای تکراری و بی اساس پرز علیه احمدی نژاد بعد از آن صورت می‌گیرد که وی در سخنرانی روز قدس گفت در جنگ جهانی 54 میلیون غیر یهودی هم کشته شدند، چرا برای آنان مرثیه سرائی نمی‌شود و اگر هولوکاست واقعیت دارد چرا مردم فلسطین باید بهای آن را بپردازند؟»

مشاهده می‌کنیم که اگر محمدخاتمی سخن از «هلوکاست» می‌گفت، مهرورزی با لحن عامیانه می‌گوید «هولوکاست»! اینجاست که اصالت و نجیب‌زادگی محمدخاتمی و رذالت مهرورزی به خوبی نمایان می‌شود! ولی تنها در پایان خبر است، که متوجه می‌شویم هیاهوی مهرورزی ریشه در کجا دارد. پاسدار احمدی نژاد و دستاربندان حوزه چرتکه انداخته‌اند، و پس از کسر عدد شش میلیون از شصت میلیون قربانی جنگ جهانی دوم، متوجه شده‌اند، پنجاه و چهار میلیون مرثیة نخوانده باقی مانده! و جاروجنجال حضرات باید برای کسب امتیاز «انحصاری» 54 میلیون نوحه و «دعای اهل قبور» برای روضه‌خوانان مسلمان باشد! حال اگر نرخ هر روضه را یک دلار فرض کنیم، هر شب جمعه، می‌شود 54 میلیون دلار!

به نظر می‌آید آمریکائی‌ها پس آنکه در عراق مثل خر در گل گیر کرده‌اند، جهت خلاصی از دست «بساط یهوددوستی‌های» فرضی‌شان، صحنة «مبارزه با اسرائیل» را تماما سپرده‌اند به اسلام و مسلمین. و سخنان شیوای مهرورزی و شرکا به همین دلیل بازتابی جهانی یافته. این بده‌بستان‌ها میان اربابان غربی و دست‌نشاندگان اسلامی‌شان، که قرار است با اسرائیل نیز مبارزه کنند، حکایت آن «نائی» مثنوی را تداعی می‌کند که نی را به ک...خویش سپرد که او نی بزند:

آن یکی نائی خوش نی می‌زدست
ناگهان از مقعدش بادی بجست
نای را بر کون نهاد او که زمن
گر تو بهتر می‌زنی بستان بزن
(دفتر چهارم ص. 664)


منبع آفتاب مورخ 30 مهر، ساعت ده و پنجاه وشش دقیقه!

0 نظردهید:

ارسال یک نظر

<< بازگشت