...
امروز، کلید واژههای تبلیغات سیاست استعمار در ایران عبارتند از: «تقصیر مردم»، «قصور مردم»، «سادهانگاری مردم»، «فقرفرهنگی و اقتصادی مردم»، «مفتخواری مردم» و بالاخره «حماقت مردم»! از سخنرانیهای غلامان و کنیزان «فرهیختة» بارگاه خاتمی، تا «وبلاگنویسهای» پوشالی ساواک در داخل و خارج از کشور، همه پیکان حمله را به سوی مردم گرفتهاند، تا دست خونآلود استعمار از چشم خلق پنهان ماند. و البته که همگی اینان، میهندوست و خیرخواه ایراناند! به زعم این خیرخواهان، امروز اگر مضحکهای به نام «دولت احمدی نژاد» در ایران به راه افتاده، مقصر نه استعمار است، و نه فعلة استعمار؛ مقصر دارودستة سرداراکبر و دیگر عمله اکره پادوی غرب هم نیستند که 27 سال است راه بر چپاول و کشتار گشودهاند، مقصر اصلی ملت ایران است! و تأسفآور اینکه پامنبریهای این جماعت نیز تازیانة انتقاد را بر ملت ایران فرود میآورند. کلید واژههای پامنبریهای استعمار، در توصیف ملت ایران عبارتند از: «عوام، توسریخور، دروغگو، مردم مفتخور، نقد فرهنگ مردم، مردم عقب افتاده، تراژدی نفت، نفت افیون تودهها، مردم قدر ناشناس»، و بالاخره یکنفر، با نقل قول از شریعتی، رسماً از «نعمت عظیم خریت» سخن میگوید!
حال ببینیم چگونه میتوان بیشرمی را تا به این پایه رساند!؟ بهترین راه، به بیراهه زدن است! به عنوان مثال، واژگونه جلوه دادن تاریخ، و واقعیات تاریخی ایران! با وانمود کردن اینکه، دولت ایران دولتی است مانند «هر دولت دیگر» در جهان، و وظیفهاش نیز مانند «هر دولت دیگری» در جهان است! به عبارت دیگر مسئلة بیارزشی به نام «مشروعیت دموکراتیک» را به دست فراموشی سپردن! در این برخورد «نظریهپردازانه»، دولت فرانسه و دولت کنگو هیچ تفاوتی با یکدیگر نخواهند داشت، همچنان که دولت ایران نیز با ایندو یکسان تصور میشود! این «نظریه» تلقین میکند که دولت ایران همان وظیفهای را به عهده دارد که دولت فرانسه! (اگر دولت فرانسه را مثال میزنم به این دلیل است که با جامعه، تاریخ و قوانین حاکم بر فرانسه آشنائی بیشتری دارم.)
فرانسه، همانطور که بارها اشاره کردهام، کشوری است صنعتی، مجهز به نیروی اتمی، عضو سازمان آتلانتیک شمالی (ناتو)، عضو دائم شورای امنیت و بهرهمند از منافع استعماری وسیع در آمریکای لاتین، آفریقا و خاور نزدیک. این خلاصهای است از جایگاه بینالمللی کشوری به نام فرانسه. حال بپردازیم به جایگاه بینالمللی کشور ایران. ایران کشوری است که از سال 1921، استعمار انگلیس و روسیه حاکمیتاش را تعیین کردهاند، و هر چند قبل از این تاریخ نیز، حدوداً از زمان قدرت گیری «گروهشیعهپناهان» در صدارت امیرکبیر، استعمار حضور غیررسمی خود را بر منافع ملت ایران تحمیل میکرده است، با وقوع کودتای رضامیرپنج، این دخالت آشکارا به رأس هرم قدرت در ایران میرسد و تبدیل به «سیاستگذاری» میشود. و مسلم است که اعمال سیاست استعماری، منجر به تضعیف روز افزون بنیادهای ملت ایران شده. از سال 1921، تا به امروز، وظیفة دولت ایران، از طریق سرکوب ملت، چپاول ثروتهای ملی، تشویق و گسترش فساد اداری، ایجاد شرایط متزلزل اجتماعی، ارعاب مداوم تودهها وممانعت از هرگونه سازمانیابی، همان حفظ منافع استعمار بوده است. اینچنین است که ایران بنا بر منافع استعمار، یا دولتی قدرتمند و سرکوبگر دارد که «حقوق بشر را نقض میکند و جهانیان در برابرش گویا عاجز و درماندهاند، یا اینکه دولتی قدرتمند و سرکوبگر دارد که باید در اسرع وقت جایگزینی برای آن پیدا شود!»
به این ترتیب است که، همانطور که در سال 57 شاهد بودیم، «ساواک» آشوب و بلوا سازماندهی میکند، و در مملکتی که هیچ سازمانی وجود ندارد، عامل پراکندگیهای اجتماعی که به دست استعمار جایگیر شده، خود مهمترین مانع در راه اعمال ارادة ملت خواهد شد. کافیست «ساواک» اراذل و اوباش خود را مجهز به چوب، چماق و چاقو روانه خیابانها کند، در چنین شرایطی، مردم عادی هیچگاه قادر به مقاومت در برابر دارودستة اوباش نخواهند بود. و روزی که روحالله خمینی بنی صدر را بر کنار کرد، حدود ساعت پنج بعد از ظهر، دستههائی معدود متشکل از چهار یا پنج نفر، از همین اراذل در خیابانهای شاهرضا و پهلوی، فریاد مرگ بر بنیصدر میزدند، و هیچ جمعیتی در برابر اینان وجود نداشت. البته این جماعت لات و اوباش، زمانی که حاکمیت قصد شکستن حرکتهای مردمی را دارد، در فرانسه هم به میدان میآیند و به تخریب اماکن عمومی مشغول میشوند، ولی مردم همه میدانند که اینان کارمندان دولتاند! و در برابر اعمال اینان، احزاب موضعگیری میکنند، نه افراد. در نتیجه در کشور فرانسه، «چماقداران» دولتی از آزادی چماقداران دولتی ایران برخوردار نیستند! ولی همانطور که گفتم فرانسه را با ایران نمیتوان مقایسه کرد. روند تاریخی ملت فرانسه مختص ملت فرانسه است، و نمیتواند با هیچ ملتی جز فرانسه مقایسه شود. دولت فرانسه را به هیچ عنوان نمیتوان با دولت «منتخب ملت ایران»، یا با دولت «چاه جمکران» و دولت «عدل علی» به قیاس کشید. حال بازگردیم به حملات تبلیغاتی علیه ملت ایران.
این حملات ادامة جنجال رسانهای در غرب است که از طریق «گلوبال ریسرچ، ایلجورناله، نیویورکر»، و دیگر رسانههای محافل راست افراطی سازماندهی میشود، تبلیغاتی که هدف واقعی آن، ایرانیان مقیم خارج از کشورند و در این تبلیغات جذابیت فراوان میبینند. آشنائی از آمریکا به من تلفن کرد و گفت: «مقالة سیمور هرش در نیویورکر را حتماً بخوان، آنالیز خوبی کرده!» منظور ایشان همان 48 پاراگرافی بود که بیشتر به هذیانگوئی شباهت داشت، و در یکی از وبلاگهایم در مورد آن مطالبی نوشتهام. بله «محاکمة» ملت ایران که این روزها نقل محافل مزدوران استعمار شده، ریشه در همین «آنالیزهای خوب و دقیق» دارد.
همة ابوابجمعی جبهة استعمار جمع شدهاند تا به ملت «ساده دل و محروم» ایران، اسلام پویای عبادی، اسلام چابک و بیاسطورة سروش، اسلام مدرن شریعتی، اسلام دموکراتیک خاتمی، و اسلام خیلی دموکراتیک منتظری را بیاموزند! دلیل این پافشاری بر آموزش اسلام نوین، این است که دولت «چاه جمکران»، که استعمار غرب برای جنگافروزی به صحنه آورده بود، نمیتواند به وظیفهاش عمل کند؛ جنگ سرد پایان یافته و سیاستهای رایج آنزمان را دیگر نمیتوان اعمال کرد. این نکتة پیشپاافتاده چنان عیان است، که به قول صادق هدایت، حتی «خاله شلختههای» حکومتی هم آنرا دریافتهاند. معصومة ابتکار، در سالگرد اشغال سفارت آمریکا در ایران، که توسط مشتی اوباش به نام «دانشجو» انجام شد، ضمن ابراز تأسف از اینکه چنین اقدامی را نمیتوان تکرار کرد، گفته:
«تصمیمی که در شرایط و موقعیت خاص زمانی خود توجیه دارد، لزوما قابل تعمیم به شرایط و موقعیت زمانی دیگر نیست.»
بله گرفتاری عمله اکره استعمار از همین امر ناشی شده! «براندازی»، «کودتا» و دیگر شیوههای رایج و کارساز دوران جنگ سرد، به صراحت کارآئی خود را از دست دادهاند! و هر چه «دولت چاه جمکران»، به لاتبازیهای خود بیفزاید، «امامزادة استعمار» برای دارو دسته محمد خاتمی معجزهای نخواهد کرد! و علت تهاجم بیشرمانة فعله استعمار به ملت ایران، فرسودگی ارباب است. این حضرات توقع دارند کاری را که استعمار دیگر از پس آن برنمیآید، ملت ایران برایشان انجام دهد، تا بتوانند همچنان «سخنگویان برگزیدة ملت» باقی بمانند! در پاسخ به چنین افراد خوش خیالی، فقط میتوان گفت: «خوشبخت آنکه کره خر آمد، الاغ رفت!»
0 نظردهید:
ارسال یک نظر
<< بازگشت