...
تا پیش از تهاجم وحشیانه به عراق، بازرسان سازمان انرژی اتمی، از جمله سرکارعلیه «پلتیه» از فرانسه، پس از جستجوی دقیق در یخچال و آشپزخانه و توالت کاخهای صدام حسین «اطمینان» حاصل کردند که عراق «سلاحهای کشتار جمعی» دارد، و لی اکنون، جهت واقعیت یافتن هر امری که بتواند منافع چپاولگران را تأمین کند، «اعتقادات» کفایت میکند! دیروز هم «اعتقادات» جاننگروپونته و رایس را مشاهده کردیم!
بله، این روزها «اعتقاد» و «باور» مدروز است! به ویژه اگر این اعتقادات باعث گسترش دامنة بحران در منطقه شود. چون در این منطقه، مرزهای هند، چین و روسیه تهدید میشود، و ایالات متحد و اروپا میپندارند که در حاشیهای امن و امان قرار گرفتهاند! در نتیجه هر روز یکی از اهالی حاشیة امن، دریچة زبالهدان «اعتقاداتش» را بر جهانیان میگشاید، و قلم به مزدهای «بیطرف» نیز بلافاصله آنرا در روزینامههای «مستقل» منعکس میکنند. امروز، تونی بلر که گویا از مقلدان خمینی بوده و تاکنون تقیه میکرده، وعده یک جنگ 20 ساله بر علیه تروریسم داده!
روزنامههای چاپ لندن، امروز همه به عراق پرداختهاند. به عبارت دیگر همه محو منبع تامین جیره و مواجب شدهاند. اگر عراق اشغال نشده بود، نیمی از همین روزینامهها تعطیل شده بودند! ولی خوب فعلاً، اوضاع بر وفق مرادشان است، هر چه بخواهند مینویسند، و به عبارت دیگر، هرچه بتوانند، بیشتر در این تنور بحرانزده میدمند. اگر مزدشان اضافه نشود، حداقل شغلشان تأمین شده! به عنوان مثال، «دیلی تلگراف»، از قول یک «منبع اطلاعاتی» به ما میگوید تروریستها ـ منظور کسانیاند که با جنایتکاران اشغالگر همکاری نمیکنند ـ بله، این «تروریستها» با استفاده از نقشههای گوگل مواضع نظامیان انگلیس را مشخص میکنند. و بعد به نظامیان حمله میکنند و مانع استقرار دموکراسی میشوند! و البته این «کشف» بزرگ در تهاجم هفته گذشته به خانه همین شورشیان صورت گرفته است و نقشهها به چنگشان افتاده! یکنفر نیست به این روزینامه نگار بگوید، اگر آدرس خانههای شورشیان را در بصره داشتند، چرا تا بحال دستگیرشان نمیکردند؟! نکند نظامیان انگلیس خودشان هم نیاز به نقشة دقیق از مواضع خودشان داشتند؟ ظاهراً انگلیسیها به دنبال این «نقشهها» بودند نه به دنبال شورشیان، چون دیلی تلگراف مینویسد:
«این نقشهها جزئیات ساختمانهای داخل پایگاهها و نقاط ضعف آنها از جمله دیوارهای نامستحکم و محل توقف خودروهای لندرور را که زره حفاظتی ندارند نشان میدهند»
البته، واژه شیوای «نامستحکم» را بیبیسی، به نقل از دیلیتلگراف به گنجینة زبان فارسی اهداء کرده! حتما لشکریان دلیر الیزابت دوم، به دلیل صرفه جوئی، واحد مهندسی با خود به عراق نیاوردهاند. و نمیتوانند دیوارهای «نا مستحکم» را تشخیص دهند، و به احتمال زیاد ارتش انگلیس، به دلیل مسائل اقتصادی، کورها را به بصره اعزام داشته که نمیتوانند محل توقف لندرورها را ببینند! ولی در اخبار موثق دیلیتلگراف که نمیتوان تردید کرد، چرا که مینویسد:
«منابع اطلاعاتی اعتقاد دارند که ایرانیان به شورشیان سلاح و آموزش میدهند.»
ولی به قول دائیجان ناپلئون «این انگلیسیهای چش چپ» قادر نیستند ببینند ایرانیان و شیعیان مزدور عراق، همکاران اشغالگراناند! بله آن انگلیسیهای مورد نظر دائیجان، اگر زنده باشند، چون «عمر مردار خوران بسیار است»، تاکنون حتماً کور شدهاند! حال بازگردیم به «اعتقادات»!
در میان «اعتقادات» مطروحه، «اعتقادات گاردین» از همه مهمتر است، چون مانند دین اسلام «برحق» است و مانند تشیع علوی، بر خون و خونکشی در صحرای کربلا تکیه دارد! گاردین، تلویحاً خواست اربابانش را از زبان گروههای مسلح شیعه منعکس کرده، مدعی میشود اینان حاضر نیستند خلع سلاح شوند، چون به زعم گاردین در اینصورت طرح بوش نیز شکست خواهد خورد! به عبارت دیگر، مشتی عمله اکرة آمریکا، طرح بوش را به شکست خواهند کشاند! اینهم حکایت «حمایت کاخ سفید از شاه ایران است» که، بیبیسی هر روز آن را تکرار میکرد، تا بر خشم مشتی شوت و پرت، دامن زند! گاردین اضافه میکند:
«طرحهای جرج بوش در صورتی موفقیتآمیز خواهد بود که دولت عراق بتواند [...] به اختلافات جناحی[...] پایان دهد.[...] نخستین اقدام نخست وزیر عراق این بود که به بصره سفرکند[...] و به جنگ سالاران[...] دارو دستههای تبهکار و شبه نظامیان فرقهگرا[...] هشدار بدهد که معقولانه رفتار کنند وگرنه اوضاع طور دیگری خواهد شد[...] به نظر میرسد آنها همان ـ و گرنه ـ را انتخاب کرده باشند.»
از آنجا که مقتدی صدر و دیگر مزدوران استعمار، استقلال رأی دارند، و میتوانند «انتخاب» کنند، از قضای روزگار همان گزینهای را انتخاب کردهاند که منافع سهامداران گاردین را هم تأمین میکند! گزینة «وگرنه»! چه حسن انتخابی! تأمین «مالی ـ نظامی» این ضدامپریالیستهای نوکر آنگلوساکسونها را نیز اهالی گاردین به عهده خواهند گرفت. هرچه بحران گسترش یابد، هرچه فقر بیشتر شود، منافع استعمار افزایش خواهد یافت، و به همراه آن عمر گاردین نیز! پس عراق نیز باید به افغانستان دیگری تبدیل شود. به این دلیل است که گزینه «وگرنه» اینچنین مورد پسند گاردین افتاده و نعلوارونه برایمان میزند که در اینصورت طرح بوش هم شکست خواهد خورد، از همان شکستهائی که خمینی بر «شیطان بزرگ» وارد آورد!
میدانیم که طرح بوش، تنها افزایش دامنة بحران در منطقه بود. و تهدید نیروهای ائتلاف در افغانستان به عملیات فرامرزی، پاکستان را نیز، میتواند مانند عراق و افغانستان به آشوب کشاند. به احتمال زیاد، پس از پاکستان، تبدیل کردن ایران به منطقة بحران، بسیار سادهتر از آن خواهد بود که تصور میشود. تنها عاملی که میتواند راه را بر چپاول و جنایات اعضای ناتو سد کند، همگامی هند، چین، و روسیه جهت حفظ امنیت پاکستان خواهد بود. چرا که تونی بلر، جهت تداوم چپاول و کشتار، برنامه 20 ساله تدارک دیده. و میدانیم که تونی بلر سخنگوی حاکمیت کشوری است که چندین سده سابقة چپاول سنتی در منطقه دارد، و در سازماندهی طالبان در افغانستان و طالبان شیعه در ایران، یا همان «اصلاح طلبان»، سهم به سزائی داشته. رسانة «ایندیپندنت» که شعارهای جنگ طلبان ایران بر علیه آمریکا، اسرائیل و عراق را در قالب مبارزات ضدامپریالیستی به خورد خوانندگان خود میدهد، به نقل از تونی بلر مینویسد:
«تونی بلر[...] رسانهها و گروههای مخالف جنگ را عامل شکست طرحهای نظامی دولتش در خاورمیانه دانسته[...] بلر ضمن نکوهش منتقدانش گفته است[...] برای شکست دادن تروریستهای اسلامگرا ممکن است 20 سال دیگر فرصت لازم باشد[...]بلر در جریان سخنرانیاش[...]نظر بسیاری از کارشناسان[...] در بارة اینکه لشکرکشی به عراق[...] به آتش شورش[...] دامن زده نادرست خواند.»
مگر طرح نظامی انگلیس در عراق شکست خورده؟! مگر هدف اشغالگران چپاول و کشتار نبود؟ همة این اهداف تامین شده. ولی در مورد تداوم 20 سالة این شرایط، آنتونی بلر کور خوانده! بله همانطور که روحالله خمینی میگفت اگر این جنگ 20 سال هم طول بکشد ما ایستادهایم، اربابان تونی بلر هم پنداشتهاند، برنامة 20 ساله چپاول و بحران در مرز سه ابر قدرت به راه اندازند، و هیچکس هم مزاحمشان نخواهد شد. اهالی بریتانیا فراموش کردهاند که 20 سال ایستادن خمینی، پس از 8 سال، به «غلط کردم»، و «نوشیدن جام زهر» انجامید. چه میشود گفت؟ جماعت آنگلوساکسون، آنقدر با اسلام و مسلمین دمخور شدهاند و با طالبان و اصلاحطلبان نشست و برخاست کردهاند که خودشان هم به خمینی و خاتمی شباهت یافتهاند، اگر کلیات سعدی را خوانده بودند، به چنین حماقت مزمنی گرفتار نمیشدند. 700 سال پیش سعدی گفته:
رقم بر خود به نادانی کشیدی
که نادان را به صحبت برگزیدی
طلب کردم ز دانائی یکی پند
مرا فرمود با نادان مپیوند
که گر دانای دهری، خر بباشی
و گر نادانی ابلهتر بباشی
بله، این روزها «اعتقاد» و «باور» مدروز است! به ویژه اگر این اعتقادات باعث گسترش دامنة بحران در منطقه شود. چون در این منطقه، مرزهای هند، چین و روسیه تهدید میشود، و ایالات متحد و اروپا میپندارند که در حاشیهای امن و امان قرار گرفتهاند! در نتیجه هر روز یکی از اهالی حاشیة امن، دریچة زبالهدان «اعتقاداتش» را بر جهانیان میگشاید، و قلم به مزدهای «بیطرف» نیز بلافاصله آنرا در روزینامههای «مستقل» منعکس میکنند. امروز، تونی بلر که گویا از مقلدان خمینی بوده و تاکنون تقیه میکرده، وعده یک جنگ 20 ساله بر علیه تروریسم داده!
روزنامههای چاپ لندن، امروز همه به عراق پرداختهاند. به عبارت دیگر همه محو منبع تامین جیره و مواجب شدهاند. اگر عراق اشغال نشده بود، نیمی از همین روزینامهها تعطیل شده بودند! ولی خوب فعلاً، اوضاع بر وفق مرادشان است، هر چه بخواهند مینویسند، و به عبارت دیگر، هرچه بتوانند، بیشتر در این تنور بحرانزده میدمند. اگر مزدشان اضافه نشود، حداقل شغلشان تأمین شده! به عنوان مثال، «دیلی تلگراف»، از قول یک «منبع اطلاعاتی» به ما میگوید تروریستها ـ منظور کسانیاند که با جنایتکاران اشغالگر همکاری نمیکنند ـ بله، این «تروریستها» با استفاده از نقشههای گوگل مواضع نظامیان انگلیس را مشخص میکنند. و بعد به نظامیان حمله میکنند و مانع استقرار دموکراسی میشوند! و البته این «کشف» بزرگ در تهاجم هفته گذشته به خانه همین شورشیان صورت گرفته است و نقشهها به چنگشان افتاده! یکنفر نیست به این روزینامه نگار بگوید، اگر آدرس خانههای شورشیان را در بصره داشتند، چرا تا بحال دستگیرشان نمیکردند؟! نکند نظامیان انگلیس خودشان هم نیاز به نقشة دقیق از مواضع خودشان داشتند؟ ظاهراً انگلیسیها به دنبال این «نقشهها» بودند نه به دنبال شورشیان، چون دیلی تلگراف مینویسد:
«این نقشهها جزئیات ساختمانهای داخل پایگاهها و نقاط ضعف آنها از جمله دیوارهای نامستحکم و محل توقف خودروهای لندرور را که زره حفاظتی ندارند نشان میدهند»
البته، واژه شیوای «نامستحکم» را بیبیسی، به نقل از دیلیتلگراف به گنجینة زبان فارسی اهداء کرده! حتما لشکریان دلیر الیزابت دوم، به دلیل صرفه جوئی، واحد مهندسی با خود به عراق نیاوردهاند. و نمیتوانند دیوارهای «نا مستحکم» را تشخیص دهند، و به احتمال زیاد ارتش انگلیس، به دلیل مسائل اقتصادی، کورها را به بصره اعزام داشته که نمیتوانند محل توقف لندرورها را ببینند! ولی در اخبار موثق دیلیتلگراف که نمیتوان تردید کرد، چرا که مینویسد:
«منابع اطلاعاتی اعتقاد دارند که ایرانیان به شورشیان سلاح و آموزش میدهند.»
ولی به قول دائیجان ناپلئون «این انگلیسیهای چش چپ» قادر نیستند ببینند ایرانیان و شیعیان مزدور عراق، همکاران اشغالگراناند! بله آن انگلیسیهای مورد نظر دائیجان، اگر زنده باشند، چون «عمر مردار خوران بسیار است»، تاکنون حتماً کور شدهاند! حال بازگردیم به «اعتقادات»!
در میان «اعتقادات» مطروحه، «اعتقادات گاردین» از همه مهمتر است، چون مانند دین اسلام «برحق» است و مانند تشیع علوی، بر خون و خونکشی در صحرای کربلا تکیه دارد! گاردین، تلویحاً خواست اربابانش را از زبان گروههای مسلح شیعه منعکس کرده، مدعی میشود اینان حاضر نیستند خلع سلاح شوند، چون به زعم گاردین در اینصورت طرح بوش نیز شکست خواهد خورد! به عبارت دیگر، مشتی عمله اکرة آمریکا، طرح بوش را به شکست خواهند کشاند! اینهم حکایت «حمایت کاخ سفید از شاه ایران است» که، بیبیسی هر روز آن را تکرار میکرد، تا بر خشم مشتی شوت و پرت، دامن زند! گاردین اضافه میکند:
«طرحهای جرج بوش در صورتی موفقیتآمیز خواهد بود که دولت عراق بتواند [...] به اختلافات جناحی[...] پایان دهد.[...] نخستین اقدام نخست وزیر عراق این بود که به بصره سفرکند[...] و به جنگ سالاران[...] دارو دستههای تبهکار و شبه نظامیان فرقهگرا[...] هشدار بدهد که معقولانه رفتار کنند وگرنه اوضاع طور دیگری خواهد شد[...] به نظر میرسد آنها همان ـ و گرنه ـ را انتخاب کرده باشند.»
از آنجا که مقتدی صدر و دیگر مزدوران استعمار، استقلال رأی دارند، و میتوانند «انتخاب» کنند، از قضای روزگار همان گزینهای را انتخاب کردهاند که منافع سهامداران گاردین را هم تأمین میکند! گزینة «وگرنه»! چه حسن انتخابی! تأمین «مالی ـ نظامی» این ضدامپریالیستهای نوکر آنگلوساکسونها را نیز اهالی گاردین به عهده خواهند گرفت. هرچه بحران گسترش یابد، هرچه فقر بیشتر شود، منافع استعمار افزایش خواهد یافت، و به همراه آن عمر گاردین نیز! پس عراق نیز باید به افغانستان دیگری تبدیل شود. به این دلیل است که گزینه «وگرنه» اینچنین مورد پسند گاردین افتاده و نعلوارونه برایمان میزند که در اینصورت طرح بوش هم شکست خواهد خورد، از همان شکستهائی که خمینی بر «شیطان بزرگ» وارد آورد!
میدانیم که طرح بوش، تنها افزایش دامنة بحران در منطقه بود. و تهدید نیروهای ائتلاف در افغانستان به عملیات فرامرزی، پاکستان را نیز، میتواند مانند عراق و افغانستان به آشوب کشاند. به احتمال زیاد، پس از پاکستان، تبدیل کردن ایران به منطقة بحران، بسیار سادهتر از آن خواهد بود که تصور میشود. تنها عاملی که میتواند راه را بر چپاول و جنایات اعضای ناتو سد کند، همگامی هند، چین، و روسیه جهت حفظ امنیت پاکستان خواهد بود. چرا که تونی بلر، جهت تداوم چپاول و کشتار، برنامه 20 ساله تدارک دیده. و میدانیم که تونی بلر سخنگوی حاکمیت کشوری است که چندین سده سابقة چپاول سنتی در منطقه دارد، و در سازماندهی طالبان در افغانستان و طالبان شیعه در ایران، یا همان «اصلاح طلبان»، سهم به سزائی داشته. رسانة «ایندیپندنت» که شعارهای جنگ طلبان ایران بر علیه آمریکا، اسرائیل و عراق را در قالب مبارزات ضدامپریالیستی به خورد خوانندگان خود میدهد، به نقل از تونی بلر مینویسد:
«تونی بلر[...] رسانهها و گروههای مخالف جنگ را عامل شکست طرحهای نظامی دولتش در خاورمیانه دانسته[...] بلر ضمن نکوهش منتقدانش گفته است[...] برای شکست دادن تروریستهای اسلامگرا ممکن است 20 سال دیگر فرصت لازم باشد[...]بلر در جریان سخنرانیاش[...]نظر بسیاری از کارشناسان[...] در بارة اینکه لشکرکشی به عراق[...] به آتش شورش[...] دامن زده نادرست خواند.»
مگر طرح نظامی انگلیس در عراق شکست خورده؟! مگر هدف اشغالگران چپاول و کشتار نبود؟ همة این اهداف تامین شده. ولی در مورد تداوم 20 سالة این شرایط، آنتونی بلر کور خوانده! بله همانطور که روحالله خمینی میگفت اگر این جنگ 20 سال هم طول بکشد ما ایستادهایم، اربابان تونی بلر هم پنداشتهاند، برنامة 20 ساله چپاول و بحران در مرز سه ابر قدرت به راه اندازند، و هیچکس هم مزاحمشان نخواهد شد. اهالی بریتانیا فراموش کردهاند که 20 سال ایستادن خمینی، پس از 8 سال، به «غلط کردم»، و «نوشیدن جام زهر» انجامید. چه میشود گفت؟ جماعت آنگلوساکسون، آنقدر با اسلام و مسلمین دمخور شدهاند و با طالبان و اصلاحطلبان نشست و برخاست کردهاند که خودشان هم به خمینی و خاتمی شباهت یافتهاند، اگر کلیات سعدی را خوانده بودند، به چنین حماقت مزمنی گرفتار نمیشدند. 700 سال پیش سعدی گفته:
رقم بر خود به نادانی کشیدی
که نادان را به صحبت برگزیدی
طلب کردم ز دانائی یکی پند
مرا فرمود با نادان مپیوند
که گر دانای دهری، خر بباشی
و گر نادانی ابلهتر بباشی
0 نظردهید:
ارسال یک نظر
<< بازگشت