...
اخیراً استعمار با همراهی ساواک، در پی آفریدن شعارهای نوین جهت ایجاد بحران است. شعارهای قدیم از قبیل «مبارزه با آمریکای جهانخوار» پس از 28 سال، بازارشان کساد شده! و اکنون شعار مد روز «مبارزه با ناتوی فرهنگی» نام دارد. و ساواک نخستین بولتن آنرا به دست علی خامنهای داد، تا بدون آنکه بفهمد چه میگوید، «روخوانی» کند! بله در پی شکست فرضیة مضحک فوکویاما، اندیشمندان استعمار ناچار شدهاند زمینة بحران عظیمی در منطقه فراهم آورند، و طبق معمول این صورتبندی جدید از ایران آغاز شده!
میدانیم که فوکویاما، روشنفکر سازمان سیا، پس از سالها پژوهش، پایان «تاریخ» را شخصاً اعلام کرد، و فرمود که از این پس در جهان تنها یک شیوة تولید باقی خواهد ماند، که آنهم همانطور که حدس میزنیم شیوة تولید «شبهبردهداری» سرمایهداری آمریکا است. فوکویاما، پس از این ترهات، به سرعت نقل مجلس نخبگان در عرصة فقر فرهنگی جمکران شد، و در بارة آثار گرانبهای او نشست و برخاستهای فراوان صورت میپذیرد، ولی چه فایده! شیوة تولید «شبهبردهداری» آمریکا، هرچند در بلاد «عدالت اسلامی» رونق فراوان یافت، ولی ایالات متحد ناچار شد، با حمایت از یک کودتاچی حرفهای، به نام چاوز و دیگر «چپنمایان»، نوعی نقاب سوسیالیسم بر چهرة غارت و چپاول سنتی خود زند، و نقابداران کاخسفید را از یکسو به سوسیالیسم کوبا «وصله» کند، و از سوی دیگر، به اسلامیسم جمکران! همچنان که میبینیم، اوضاع طبق پیشبینی فوکویامای «فرزانه» متحول نشد! و حال که به قول ایشان «پایان تاریخ» از راه نرسیده، بزرگان جمکران، و در رأس آنان «سرلشکر دکتر سید یحیی رحیم صفوی»، از طریق جنگ با «ناتوی فرهنگی» پایان بشریت را خواستار شدهاند!
رحیمصفوی، از گروه لات و اوباشی است که یکشبه از سبزه میدان تهران به فرماندهی سپاه پاسداران ایران رسیدند! و هست و نیست خود را مدیون همین براندازی 22 بهمن هستند. و از آنجا که همة افراد بشر، حتی آنها که مانند رحیمصفویها، تنها ظاهرشان به بشر میماند، خواهان پیشرفت و ترقیاند، در نتیجه طبیعی است که آرزوی تکرار فاجعه «دلانگیز» 22 بهمن را، اینبار در ابعادی جهانی نیز داشته باشند! همانطور که سعدی میگوید:
چو منعم کند سفله را روزگار
نهد بر دل تنگ درویش بار
در این راستا است که رحیمصفوی، رویای «فاجعه» در سر پرورانده، و پس از بازجوئی دقیق از «تاریخ بشریت» در کمیتة سعدآباد، نیازمندیهای «تاریخ بشریت» را به این ترتیب برشمرده:
«تاریخ بشریت نیازمند راه و رسم شهدای انقلاب اسلامی است.»
ترجمة فارسی این سخنان بیسروته این است که بشریت باید پیشمرگ اراذل میدان بارفروشان تهران شود! ولی مهمترین قسمت سخنان رحیمصفوی که هم «سرلشکر» است و هم «دکتر»، آنجاست که به «ناتوی فرهنگی» اشاره دارد! در مورد سازمان ناتو، پیشتر یک وبلاگ نوشتم و یادآور شدم که ناتو، یک سازمان سیاسی است که منافع خود را با استفاده از نیروی نظامی تأمین میکند. همچنین نوشتم که نیروهای «نظامی ـ امنیتی» ایران و پاکستان، «زیرمجموعة ناتو» به شمار میروند و وظیفة تأمین منافع این سازمان استعماری را، که چندین دهه از موجودیت منفورش میگذرد، بر عهده دارند. ولی از آنجا که سردمداران جمکران، مانند ماشالله قصاب، بجز دین و پنجهبکس هیچ نمیشناسند، و از آنجا که سخنرانیهای اینان را ساواک تهیه میکند، چندی پیش مسئله «ناتوی فرهنگی» در سخنرانی علیخامنهای مطرح شد، و اکنون «اندیشمندان ساواک» در پی باوراندن این امر به ملت ایران بر آمدهاند که کشور ایران هیچ ارتباطی با ناتو ندارد، و عضو دست دوم سازمان ناتو هم نیست! در نتیجه، نبرد با «ناتوی فرهنگی»، به صورت ضربات پیاپی چکشی، در سخنرانیهای فعلة استعمار مرتباً تکرار میشود. نه اینکه امثال خامنهای و رحیم صفوی و ... از این امور کمترین آگاهی داشته باشند، نه! اینان میپندارند که در «تقابل» با ناتو عمل میکنند! در نتیجه ملت ایران نیز باید مانند «رهبر» و «دکتر پاسدار سرلشکرهای» جمکران، به زینت بلاهت آراسته شده، چنین دروغ شاخداری را باور کند! در این چارچوب است که رحیمصفوی، نه تنها بشریت را به مرگ دعوت میکند، که نقاب فریب مقابله با «ناتوی فرهنگی» را نیز بر چهرة کریه حکومت جمکران نهاده اعلام میدارد:
«با توجه به پیشرفت فناوری اطلاعاتی و ارتباطی و موضوع ناتوی فرهنگی، بهعنوان برنامة جدید آمریکائیها برای مقابله با اسلام و مسلمانان ضروریست با بهرهگیری از این فناوری ها[...]مثل شبکه اینترنت[...] با تولیدات تاثیرگذار[...] فرهنگ ایثار و شهادت را در عرصة جهانی منتشر نمائید.»
البته عبارت «تولیدات تأثیرگذار»، به زبان فارسی همان «تولیدات موثر» است! ولی اگر با تصدیق ششم ابتدائی در عرصة سیاست و فرهنگ کسی سخنرانی میکند، نمیباید بیش از اینها از او انتظار داشت! حال بازگردیم به «نوابغ ساواک» که پس از براندازی 22 بهمن، به بهانة مبارزه با آمریکا، اینبار قصد «مبارزه» با «ناتوی فرهنگی» را دارند! چرا که جنگ هرچه وسیعتر باشد، منافعش بیشتر است، حتی یک جنگ کاذب میان اعضای ناتو و مزدورانش در کشورهای اسلامی! ولی دلیل چنین جنگی را پیش از این «فرید ذکریا» اعلام کرده بود! افزایش جمعیت جوان خطرناک است، و هرچه سریعتر باید چارهای اندیشید تا جوانان اضافی نابود شوند، و منافع سیستم حاکم «بردهداری» به خطر نیفتد و اسلام خدشهدار نشود. دلیل اعلام مبارزه بیامان «متفکران ساواک» با ناتوی فرهنگی نیز ریشه در همین نگرانیها دارد، به همین دلیل است که رحیمصفوی میگوید:
«نهادینه کردن فرهنگ ایثار جهاد و شهادت [...] به ویژه دربین نسل جوان[...] ضروری است[...] نهادینه شدن روحیه جهادی[...] افراد را طوری تربیت میکند که در مواقع بحرانی سینة خود را سپر حوادث قرار دهند، و از کیان کشور و ملت خود دفاع کنند.»
اگر دقت کرده باشید در بولتنهائی که ساواک به دست سردمداران جمکران میدهد تا «روخوانی» کنند، جدیداً عبارت «دفاع از کیان کشور و ملت»، جانشین «دفاع از کیان اسلام» شده! ولی این جایگزینی در پایه و اساس سیاستهای استعماری ناتو تغییری ایجاد نمیکند. اصل و اساس همچنان بر «جنگ» است، و دفاع در برابر تهاجم نظامی! و اگر تا دیروز تبلیغات ساواک منفور، ملت ایران را در برابر «شاهخائن»، قرار داده بود، اکنون، دامنة تقابل وسعت یافته و جهانی شده:
«امروز اسلام ناب محمدی با کفر و شرک جهانی در قالبهای مختلف رودرروی هم قرار گرفتهاند[...]» منبع: مهر نیوز، مورخ 29 مهرماه 1385، ساعت 11 و 48 دقیقه!
و قرار شده که در سراسر جهان اسلام، امثال رحیم صفوی، الگوی مبارزه شوند! این سخنان از دهان کسی خارج میشود، که جهت حفظ «کیان اسلام»، خود و دیگر جوجه پاسدارهای برگزیدهاش، حفاظت از خانههائی را بر عهده داشتند، که در آن به قول اهالی کیهان، «پارتیهای مبتذل» برپا میشد. پارتیهای مبتذل، پارتیهائی غیراسلامی است، که زنانه مردانه نیستند. به عنوان مثال، مراسم ازدواج امام اول شیعیان را همانطور که مهرنیوز برایمان نوشته بود، به خاطر بیاورید که در آن، شاه داماد 26 ساله مرتب تکبیر میگفت، و عروس 9 ساله هم اول لباس عروسی خود را بخشیده، سپس با شاه داماد به نماز میایستد! اینگونه پارتیها مبتذل نیست! یکی دیگر از انواع پارتیهائی که مبتذل نیست، پارتیهائی است که «آنگلوساکسونها» در تهران بر پا میکنند، و پاسدار و کمیته، دیگر فعلة استعمار در حفاظت از آنها تا پای جان میایستند! هنگامی که به این پارتیها مشرف میشوید، دم در ورودی، معمولاً دو فقره پاسدار ایستادهاند، که ابتدا باعث ترس و وحشت بعضیها هم میشوند، ولی به مرور زمان به این صحنهها عادت میکنید و متوجه میشوید که «برادران»، جهت «دفاع مقدس» از «کیان پارتی»، در برابر تهاجمات کفر جهانی سینه سپر کردهاند! ولی این جانبازیها در صورتی است که پارتی را اربابان حاکمیت بر پا کرده باشند، در غیر اینصورت وای بحال کسانی که پارتیهای «رقابتی» به راه اندازند! امور پارتی، لیبرالیسم نمیشناسد! اقتصاد پارتی، مانند اقتصاد دولتی، انحصاری است، و در کف استعمار! در پارتیهای غیر مجاز، مبتذل و غیرمبتذل، «برادران جان برکف»، به لانة فساد حمله کرده، نه تنها افراد، که اشیاء به درد بخور را نیز با خود به مراکز انتظامی میبرند. و اگر افراد شانس آزادی از چنگال اینان را داشته باشند، اشیاء مسروقه آنقدر میمانند تا حسابی تنبیه شوند، و یک مشتری خوب برایشان پیدا شود. پس از دستبرد کمیته، در نخستین روزهای انقلاب باشکوه 22 بهمن به خانة یکی از آشنایان در دزآشیب، «برادران» یک مجموعة پرارزش کتب قدیمی را نیز به همراه دیگر وسائل خانه، به مسجد میبرند. این مجموعه شامل نسخههای خطی تمامی کتابهائی بود که در دوران مشروطیت به رشتة تحریر در آمده بود و از هر یک، ترجمهای به زبانهای فرانسه و انگلیسی نیز وجود داشت. هنگامی که صاحبخانه، جهت «جلب رضایت» حاج آقا، به مسجد مراجعه میکند، مشاهده میکند که کتابهایش را در یک اتاق روی زمین ریختهاند، به حاج آقا میگوید این کتابها را چرا اینجا گذاشتهاید؟ پاسخ میدهند، گذاشتیم اینجا تا مستضعفین بخوانند! البته بعدها مشخص شد، «مستضعفین»، گروهی «نقاش و هنرشناس» بسیار سرشناساند، که غنائم جنگی 22 بهمن را به مشتاقان کتب خطی و عتیقه «معرفی» میکردند، یا به کلکسیون شخصی خود میافزودند! حال پس از 28 سال که از افتضاحی به نام «حکومت اسلامی» میگذرد، کیهان مورخ 19 ژانویة 2007، به امنیت و اخلاقیات پرداخته! ولی امنیت و اخلاقیات، در حکومت فقر فرهنگی، هرگز نمیتواند از ابتذال «توضیحالمسائلها» فراتر برود. کیهان، در یادداشت روز خود، در مقالهای تحت عنوان«امنیت اخلاقی» مینویسد،
«در اوایل دهه شصت خبر دستگیری چندین دختر و پسر جوان در یک پارتی مبتذل منتشر شد و [...] اعلام گردید یک فرد فرانسوی مقیم ایران نقش اصلی را در ترتیب دادن این پارتی و مجالس مشابه آن داشته[...] رهبر انقلاب[...] مسولان را به بیداری و مقابله با تهاجم فرهنگی دشمن[...] فرا میخواندند[...]ملتی که با فرهنگ ناب خود انقلاب عظیم اسلامی و نظام مقدس جمهوری اسلامی را ایجاد و آنرا به الگوئی بینظیر برای جهان اسلام و تمامی بشریت تبدیل کرده[...]»
بله می بینید که تاریخ بشریت نه تنها «نیازمند راه و رسم شهدای انقلاب اسلامی است»، که حاکمیت تحجر و توحش جمکران را نیز باید «الگوی بینظیری» برای خود بداند! جهت آشنائی بیشتر با این «الگوی فرهنگی» که استعمار و اعضای ناتو، بر ملت ایران تحمیل کردهاند، بهتر است به چند مورد مجازات در قوانین جزائی ایران اشاره کنیم، که در سایت «اطلاعات نت»، به نقل از خانم «مهرانگیز کار» منعکس شده:
«به موجب مادة 90 قانون مجازات اسلامی، اگر زن یا مردی چند بار زنا کند و بعد از هر بار محکوم به شلاق شده و شلاق بخورد، در مرتبة چهارم کشته میشود.»
و از آنجا که اسلام دین عدالت و احترام به ادیان است:
«به موجب مادة 82[...] اگر مرد مسلمان با زن مسلمان زنا کند هریک محکوم به یکصد ضربه شلاق می شوند. اما اگر مرد غیرمسلمان با زن مسلمان زنا کند، مرد را که مسلمان نیست میکشند و زن مسلمان را شلاق میزنند[...]»
ولی توحش به اینجا ختم نمیشود، قسمت اصلی، یعنی سنگسار را نباید از نظر دور داشت:
«به موجب ماده 104، اندازة سنگها تعیین شده، و قانونگذار تأکید کرده، سنگ نباید آنقدر بزرگ باشد که محکوم زود و پس از اصابت چند سنگ کشته شود، و نباید آنقدر کوچک باشد که مثل سنگ عمل نکند.»
ولی جهت رعایت حال سالمندان و بازنشستگان، رحمت و عطوفت اسلامی، تسهیلاتی جهت «پیرمردان» و «پیرزنانی» که زنا میکنند نیز در نظر گرفته:
«هرگاه مرد یا زنی که زنا میکند پیرمرد یا پیرزن باشد قانونگذار دستور داده اول او را یکصد ضربه شلاق بزنند، بعد سنگسارش کنند.»
خانم مهرانگیز کار میگوید این قانون بر سالخوردگان بیش از جوانان ستم روا میدارد، ولی به عقیده نویسندة این وبلاگ، زن یا مرد سالخورده پس از دریافت یکصد ضربه شلاق، جان به جان آفرین تسلیم کرده و کارش به سنگسار نخواهد کشید! و این امر ثابت میکند که همانطور که حقوقدان شهیر ما، شیرین عبادی، میگوید، اسلام با دموکراسی هیچ تضادی ندارد! از این گذشته، در قوانین توحش جمکران حق و حقوق زنان همجنسگرا بیش از مردان همجنسگرا است! یادآور شویم که توحش ادیان ابراهیمی، همجنسگرائی را نه به عنوان «گرایش طبیعی جنسی» افراد، که به عنوان جرم محسوب میکند! در اینمورد، در فرصت دیگری خواهم نوشت. بازگردیم به حق و حقوق زنان همجنسگرا در قوانین جمکران! به موجب این قوانین، ارتباط جنسی دو زن با یکدیگر هنگامی به اثبات میرسد که 4 مرد عادل بر آن شهادت دهند! و شهادت زن در این مورد پذیرفته نمیشود! در ضمن، در این مورد خاص، مسلمان و غیرمسلمان از تساوی حقوق کامل نیز برخوردارند! اینجاست که به عمق یادداشت روز کیهان پی میبریم و میفهمیم که چرا و به چه دلیل، «نظام مقدس جمهوری اسلامی»، برای جهان اسلام و تمامی بشریت «الگوئی بینظیر» شده! مسلما، نظیر چنین توحش و تحجری را، بجز در کشورهای اسلامی، در هیچ نقطهای از جهان نخواهیم یافت!
0 نظردهید:
ارسال یک نظر
<< بازگشت