سده در آتش!
...
سده، جشن پیدایش آتش را گرامی داریم. آتشی که درخشش فرهنگ اقوام ایرانی از اوست. آتشی که « داور، دادگر و بینا» است. آتشی که گواه بر بیگناهی سیاووش است. آتشی که آنرا «آتر» یا «آذر»، فرزند اهورامزدا میخوانند:
«آه! ای آذر! پسر اهورامزدا! توئی شایستة نیایش و ستایش.
که همواره مردمان، تو را در سرایشان، در خور، بستایند»
(اوستا، آتش نیایش 7 )
میگویند ضحاک از بیم آذر، «فر ایزدی» را رها کرد. چون «فرایزدی»، نمیبایست به زور، باز پس گرفته شود، پس آذر، پسر اهورامزدا، ضحاک را گفت:
«[...] اگر تو فر ایزدی را بستانی،
در درون تو شعلهور خواهم شد
و دیگر نخواهی توانست جهان را به پلیدی خود بیالائی
پس دستهای پلید ضحاک،
از بیم جان، رها کرد
«فر ایزدی» را.»
(زامیاد یشت)
تا این زمان آتش، نماد پاکی و نیکی بود، ولی بیگانگان، آن را به پلیدی خود آلودند.
اسکندر، تخت جمشید را به آتش کشید،
تازیان؛ کتابهای ایرانیان را
و امروز! آتش جهل؛ ایرانی را،
ای آتش اهورا!
ببار،
بر اسیر آتش بیداد ...
0 نظردهید:
ارسال یک نظر
<< بازگشت