شنبه، بهمن ۲۱، ۱۳۸۵


گردو و چراغ جادو!
...

دفتر چهارم مثنوی، از تشنه‌ای حکایت دارد، که بر بالای درخت گردو نشسته بود و به آبی که در پای درخت جاری بود دسترسی نداشت، پس همچنان گردوان در آب می‌افکند. و هر بار، با افتادن گردو در آب، صدائی بر می‌خاست و حبابی بر آب نقش می‌بست، ‌تشنه به طرب می‌آمد. کسی او را گفت چه می‌کنی؟ تا تو از بالای درخت به پائین رسی، گردوها را آب با خود برده! گفت قصدم این نیست که گردوها را از آب بگیرم. می‌خواهم صدای آب را بشنوم، حباب آب را ببینم، چرا که تشنه لبم.

تشنه را خود شغل چه بود در جهان
گرد پای حوض گشتن جاودان
گرد جوز و گرد آب و بانگ آب
همچو حاجی طایف کعبه صواب دفتر چهارم ص. 663

بله، حکایت 28 سال شعار نبرد با آمریکا از سوی مزدوران غرب نیز به حکایت مثنوی ماند. هر بار به بهانة مبارزه با آمریکا بحران و تنشی ایجاد می‌شد، از کشتار و سرکوب پیامد آن، اینان به وجد می‌آمدند، چون تشنه بودند، تشنه شنیدن نام آمریکا! به همچنین است حکایت غربی‌ها و تهدید ایران به جنگ و تحریم! چرا که غربی‌ها هم تشنه‌اند، تشنة جنگ! و هر بار مزدورانشان در ایران، بحرانی به راه می‌اندازند، و برای «مبارزه با امپریالیسم» اعلام آمادگی می‌کنند، هیاهوی «تهدید و تهاجم نظامی»، غربی‌ها را به سماع در می‌آورد! چرا که شنیدن طبل جنگ، کرکسان را خوش آید، که از مردار تغذیه می‌کنند.

امروز در کنفرانس امنیتی مونیخ، عاقبت ولادیمیر پوتین سکوت 10 ساله را شکست و اعلام کرد:

«از آغاز دهه 90، به درخواست آمریکا، ‌روسیه همکاری موشکی و آموزش فناوری‌های موشکی با ایران را متوقف کرد، ولی ایالات متحد و شرکای اروپائی و برخی کشورهای آسیائی به ارسال سلاح‌های موشکی به ایران ادامه دادند[...] برخلاف دیگر کشورها به ویژه کشورهای اروپائی، روسیه به ایران فناوری موشکی صادر نکرده. کشورهای دیگر در این زمینه بسیار فعال بودند و از راه‌های مختلف، فناوری‌های موشکی به ایران صادر می‌کرده‌اند. من، شواهد و مدارک این فعالیت‌های غیرمجاز را، شخصا‌ً در اختیار رئیس جمهور ایالات متحد قرار دادم[...]هم اکنون تجهیزات نظامی و تجهیزات ویژه از ایالات متحد به ایران صادر می‌شود، و صدور قطعات یدکی هواپیماهای اف 14 به ایران همچنان ادامه دارد.»

(ترجمه از متن فرانسه در سایت نووستی، مونیخ، ساعت 15 و 2 دقیقه، مورخ 10 فوریه 2007)

اگر کسی به منش و فرهنگ سیاسی روس‌ها آشنائی داشته باشد، می‌تواند دریابد هنگامی که یک مقام بلند پایة روس مسائل را به این صورت در مجالس بین‌المللی مطرح می‌کند، در واقع مستقیماً به تهدید پرداخته. تهدید بر اینکه کشورش دیگر ادامه این شرایط را تحمل نخواهد کرد. و همزمان با سخنان ولادیمیر پوتین است، که مراکز اصلی تجارت سلاح و فناوری هسته‌ای تعطیل می‌شوند، یعنی در کشور انگلیس. و مسلما روند ارسال پنهانی تسلیحات از ایالات متحد و اروپا به ایران بزودی می‌باید متوقف شود. بله، هیاهوی «تحریم اقتصادی»، که غرب با آن گوش جهانیان را کر کرده بود، گویا شامل حال تفنگ فروش‌های غربی نمی‌شده است! ولی عواقب این تحریم را، ملت ایران می‌بایست متحمل شود. چرا که به محض اعلام تحریم، شبکة دلالان حکومتی، به بهانة تحریم، قیمت کالاهای مورد نیاز مردم را افزایش داده، و‌ ملت ایران باز هم در محرومیت بیشتری قرار گرفت. اگر تحریم و جنگ برای ملت‌ها مصیبت‌بار است، برای حکومت‌های دست نشانده‌ای چون حکومت جمکران، «نعمت الهی» است. و هر گاه تهدید نظامی یا تحریم‌ها تضعیف شود، حسینعلی منتظری سرش را از چاه جمکران بیرون آورده،‌ گریزی به صحرای کربلا می‌زند! تا مبادا «اسلام بدنام شود!»

رادیو آمریکا، که مانند بی‌بی‌سی، پاسدار اکبر و دیگر فعلة استعمار، از «مقلدان» پروپا قرص حسینعلی منتظری است، می‌گوید، وی به شدت از دولت ایران انتقاد کرده! البته انتقاد منتظری نه به این دلیل است که از لات بازی دولت جمکران به ستوه آمده باشد، نه چنین نیست. حسینعلی منتظری، خود از پایه‌های این حکومت منفور و مزدور است، که 28 سال پیش با کودتای ناتو در ایران مستقر شد. نگرانی حسینعلی منتظری از این است که «دکان اسلام» رو به ورشکستگی گذارده، و امروز ملت ایران نیک می‌داند که استقرار و حیات ننگین حکومت دستاربندان مزدور، تنها با حمایت غرب امکانپذیر شده. و امروز این وابستگی را در سخنان منتظری شاهدیم. امروز که به دلیل مخالفت‌های هند و روسیه، تهاجم نظامی ایالات متحد و شرکایش به ایران منتفی شده، منتظری مزدور که 28 سال است نان شعار «مرگ بر آمریکا»، و «مبارزه با امپریالیسم غرب» را خورده، خواهان برقراری روابط با آمریکا هم شده است! منتظری مزدور که 28 سال است شریک جنایات حاکمیت دستاربندان است، امروز ناگهان طرفدار حقوق مردم شده! و منتظری مزدور که پنداشته ملت ایران شرکت وی در جنایات حکومت دستاربندان را فراموش کرده‌اند، به رادیو آمریکا می‌گوید:

«گروهی کوچک از افرادی بی‌صلاحیت کشور را می‌گردانند، که مردم را به زندان می‌اندازند و آنان را از حقوق خود محروم می‌کنند[...]»

بله، امروز منتظری، ناگهان کشف کرده که گروهی از افراد «بی‌صلاحیت» ادارة امور را به دست گرفته‌اند! گویا پیشتر، زمانی که ایشان «جانشین ولایت فقیه»‌ بودند، افراد کارآمد و قابلی چون روح‌الله خمینی، اکبر هاشمی و محمد خاتمی مملکت را آباد کرده بودند! و هم امروز است که، منتظری ناگهان مدافع حقوق مردم شده! حقوقی که در قانون اساسی جمکران مطلقاً وجود خارجی ندارد! حقوقی که از آغاز استقرار «حکومت عصرحجر» در ایران هرگز وجود نداشته، حقوقی که در هیچیک از ادیان ابراهیمی وجود نداشته و نخواهد داشت! منتظری خواهان رعایت همین «حقوق» شده،‌ حقوقی که وجود ندارد!

حسینعلی منتظری، همچنین با برملا شدن همکاری‌های صمیمانة کشور انگلیس با حکومت جمکران در نیروگاه نطنز، خواهان پایان دادن به بحران‌سازی همپالکی‌هایش در زمینة هسته‌ای نیز شده است! می‌دانیم که تحریم مالی بانک‌ها و شرکت‌هائی که با ایران همکاری می‌کنند، از 9 فوریه 2007، از کشور رعایای الیزابت دوم آغاز شد! به عبارت دیگر، حاکمیت جنایتکار انگلیس، مستقیماً در برنامه نیروگاه نطنز با حکومت جمکران همکاری می‌کرده، و همزمان نیز در شیپور تهدید و تحریم می‌دمیده! تا یک روز پیش از برملا شدن همکاری «جنتلمن‌های» انگلیس با حکومت جمکران، نخست وزیر انگلیس همچنان به تهدیدات خود ادامه می‌داد، و نشریاتی از قبیل اکونومیست، گاردین، ساندی تایمز و... تاریخ تهاجم نظامی برای ما ملت تعیین می‌کردند! ولی، به محض آنکه دکان «پیشرفت‌های علمی جمکران در فناوری هسته‌ای» تعطیل شد، جفری آدامز ـ که حتما یک لقب «سر» هم یدک می‌کشد ـ سفیر الیزابت دوم در تهران، بر چراغ جادو دستی کشید، و حسینعلی منتظری هم ظاهر شد!

داستان علاءالدین و چراغ جادو را همه می‌شناسیم. علاءالدین قهرمان یکی از داستان‌های کودکان است، که در حین زمین خوردن، بطور اتفاقی دستش به چراغ جادو می‌خورد، و دیوی از چراغ برون آمده، از وی می‌پرسد، «چه آرزوئی داری؟» و از آن پس، علاءالدین هر آرزوئی داشت، کافی بود دستی به چراغ جادو کشیده از دیو بخواهد تا آرزویش را برآورده کند. در ایران، هریک از استعمارگران یک چراغ جادو دارند. و به محض آنکه بخواهند سیاستی اعمال کنند، دستی به سرو گوش یکی از دستاربندان می‌کشند، و آرزوهایشان از زبان او به اطلاع ملت ایران می‌رسد. امروز «جنتی» چراغ جادو بود، و از اینکه «آمریکا در تیررس ایران قرار گرفته»، ابراز رضایت کرده بود! و دیروز، حسینعلی منتظری، که چراغ جادوی انگلیس‌هاست ـ و اکنون ناچار شده همزمان چراغ جادوی یانکی‌ها هم بشود ـ لب به سخن گشوده بود! می‌دانیم که گاوچران‌ها در تهران سفارت ندارند. و نقش چراغ جادوی گاوچران‌ها را پیشتر خوئینی‌ها عهده‌دار بود. خوئینی‌ها،‌ چراغ جادوی «جنگ، جنگ تا پیروزی‌»، «راه قدس از کربلا می‌گذرد»، «اشغال سفارت آمریکا» و «کودتای 18 تیر» بود! ولی از هنگامی که سیاست‌های جنگ طلبانه غرب در ایران رو به افول گزارده، منتظری چراغ جادوی «صلح» و «تأمین حقوق مردم» را برای آنگلوساکسون‌های دو سوی آتلانتیک به عهده گرفته! بله، از هنگامی که شریعتمداری در کیهان مورخ 21 بهمن، اعلام داشت، «ابهت رهبری» باعث عقب نشینی ایالات متحد شد، و رایس اعلام کرد تهاجم نظامی اصولاً در کار نیست، سفیر انگلیس، با اشک و آه دستی بر عمامه جادوئی «چراغعلی منتظری» کشید و اشک ریزان آرزوهای ناخواسته را بر زبان آورد، تا رادیو فردا نیز آن‌ها را تحت عنوان «سخنان» حسینعلی منتظری، ملقب به آیت‌الله منعکس کند:

«[...] دولت ایران باید در اختلاف بین المللی بر سر برنامة اتمی[...] تحریک کشورهای دیگر را متوقف کند[...]»

بله اینگونه بود که منتظری هم با «حقوق و فناوری هسته‌ای دانشمندان ما» به مخالفت برخاست، و خود نیز، ناچار شد با اشک و آه، از شعارهای پوشالی «مبارزه و نبرد با آمریکا»، و «راه قدس از کربلا می‌گذرد» دست برداشته، تلویحاً از سوی حاکمیت جمکران بگوید «مست بودیم اگر گهی خوردیم» و باید با آمریکا رابطه داشته باشیم:

«آیت الله منتظری گفت وی طرفدار برقراری مناسبات با آمریکاست[...]»

به زبان ساده‌تر منتظری خواستار علنی کردن روابط با آمریکا است! چرا که امروز همه می‌دانند روابط حکومت جمکران فقط در شعار با آمریکا قطع شده بود. و البته همة این خواسته‌های منتظری برای این است که اسلام «بدنام» نشود! چون گاوچران‌ها می‌پندارند هنوز از اسلام حداکثر استفاده صورت نگرفته!

پس از تجربة 28 سال «آزادی و دموکراسی» در چارچوب اسلام، گویا زمان «سوسیالیسم» در چارچوب اسلام فرا رسیده باشد! دیروز در «اطلاعات نت»، به نقل از «یادداشت‌های یک کارتون‌خواب» نوشته شده بود که «جام جمکران»، قسمتی از دفاعیات «خسرو گلسرخی» را که قبل از استقرار «حاکمیت عصر حجر» اعدام شده بود پخش کرده. نویسنده می‌پرسد چرا صدا و سیمای کریه جمکران اقدام به پخش قسمت‌هائی از دفاعیات گلسرخی در دادگاه نظامی کرده؟ و می‌نویسد:

«عده‌ای می‌گویند از آنجا که گلسرخی در دفاعیات خود از امام علی به عنوان نخستین سوسیالیست تاریخ یاد کرده پس گلسرخی از نظر مرتجعین فردی بی‌ضرر یا تا حدی سودمند است اما به نظر من این اقدام[...] بیانگر به بن بست رسیدن این ماشین تبلیغاتی در شرایط حساس می‌باشد[...]»

نویسنده این وبلاگ نیز با «کارتون‌خواب» موافق است. دستگاه تبلیغاتی استعمار به بن بست رسیده. بهترین دلیل آن‌هم بازگذاردن دست «خواهران» چپ افراطی است، که با شعارهای پوشالی، 8 مارس را به آزادی ستیزی خود آلوده‌اند. در وبلاگ «8 مارس، برف و چاخان» به سخنان بی‌اساس سردسته‌های این گروه اشاره شد. بله، دستگاه تبلیغاتی استعمار در ایران به بن بست رسیده و بهترین وسیلة تداوم حیات ننگین خود را در دست دیگر گروه‌های آزادی‌ستیز می‌جوید، که ساخته و پرداخته دست استعمارند، و با حفظ ساختار کنونی «حاکمیت عصر حجر» به راحتی می‌توانند یک «حکومت انقلابی چپ استعماری» هم بر پا کنند. و در این راه «آزاد زنان» پیشگام شده‌اند. همانطور که در وبلاگ «چاه و نقطه» نوشتم، اصل اساسی استعمار، به چاه انداختن ملت ایران است، نام این چاه هرچه باشد اهمیتی ندارد. چاه جمکران، چاه حزب «خواهران» کمونیست کارگری، یا چاه «سوسیالیسم عدل علی!» به این دلیل است که ماشین تبلیغات استعمار، همان قسمت از دفاعیات خسرو گلسرخی را پخش می‌کند، که 28 سال پیش نیز پخش شده بود! مزدوران «جام جمکران» دوباره می‌خواهند به ملت ایران بباورانند که توحش و تحجر اسلام در 14 سده پیش را‌ می‌توان به سوسیالیسم پیوند زد! و چنین القاء می‌کنند که خسرو گلسرخی نیز همین را می‌گوید! اما گلسرخی حرف‌های دیگری هم زده که پخش آن‌ها به «مصلحت نظام» نیست! و «کارتون خواب» حق دارد، خسرو گلسرخی، دیگر در میان ما نیست، اگر نه او را هم مانند سعید سلطانپور می‌کشتند. حکایت آن تشنه‌ بر بالای درخت در مثنوی، به حکایت مزدوران استعمار در ایران می‌ماند، می‌دانند که دیگر امیدی نیست، ولی باز هم به تبلیغات خود ادامه می‌دهند، و از شنیدن صدای فریب، و از دیدن حباب نیرنگ به «سماع» می‌آیند. شغل‌شان این است: طواف جاودان، گرد سرکوب، گرد چپاول و گرد کعبة استعمار.

تشنه را خود شغل چه بود در جهان ...

1 نظردهید:

At ۷:۴۴ قبل‌ازظهر, Blogger کارتن خواب said...

drood bar shoma
kartonkhab
kartonkh.blogspot.com

 

ارسال یک نظر

<< بازگشت