...
اکنون که تهاجم نظامی ایالات متحد به ایران در دستورکار نیست، در عوض تجزیة ایران جهت فراهم آوردن زمینة حضور ارتش ناتو در مناطق تجزیه شده، میتواند مفید به فایده باشد! این مهم، یعنی فراهم آوردن زمینة تجزیه ایران را حکومت جمکران عهدهدار شده!
از هنگامی که کنفرانس برلن با هدف حمایت از حکومت دستاربندان ایران بر پا شد، محافل راست افراطی غرب در پی مسلح کردن حکومت اسلامی به سلاح اتمی بودند، تا بتوانند روسیه را در مرزهای جنوبی نیز تهدید کنند. به یاد داریم که چند روز پیش، ولادیمیر پوتین، در کنفرانس امنیتی مونیخ مستقیماً به تسلیح ایران از طرف غرب اشاره کرد. و پیشتر اشاره کردیم که سخنان رئیس جمهور روسیه تهدید مستقیم اعضای ناتو بود، تهدید آنهائیکه قصد داشتند اصل پنجم اساسنامة ناتو را در مورد منابع نفتی نیز به تصویب برسانند. طبق همین اصل 5، هر کشور عضو ناتو مورد تهاجم نظامی قرار گیرد، تمای اعضای ناتو موظفاند به دفاع از وی برخیزند! و چنین قرار گذاشته بودند که، اگر منابع انرژی هر کشور عضو ناتو تهدید شود نیز، بقیة اعضاء بتوانند بساط جنگ را به همین بهانه بر پا کنند! ولی این اصل «دوست داشتنی» نتوانست به تصویب برسد!
در این چند روز که از نشست امنیتی مونیخ میگذرد، بسیاری از قرائن حاکی از آن است که غرب ناچار به عقب نشینی از مواضع خود شده، و حمایت از مزدورانش در ایران را کاهش داده. از اینرو حکومت مزدور جمکران، خاتمی شیاد و گلة مزدور سرداراکبر در خارج، جهت ادامة حیات ننگینشان، دست در دست یکدیگر، در پی ایجاد شرایطی برآمدهاند تا بتوانند یا زمینة تهاجم نظامی به ایران را فراهم آورند، و ارتش ناتو را در سواحل دریای خزر مستقر کنند، و یا با ایجاد بحران و آشوب و هرج و مرج، در مراکز سنی نشین و مرزهای کشور، باعث تجزیة ایران شوند. چرا که در هر دو حالت، ارتش ناتو در مرزهای جنوبی همجوار روسیه خواهد شد! جهت انجام این مهم، ساواک 4 گروه حکومتی را در داخل و خارج فعال کرده. نخست گروههای جدائیطلب! اینان با رسانه و مقاله، به جنجال تبلیغاتی و شایعهپراکنی میپردازند، «استدلال و براهین» بیپایه و اساس اارائه میدهند، که هر چند مضحک، قادر است مردم از همه جا بیخبر را تحت تأثیر قرار دهد، چرا که فعلة ساواک، نیز همین گروه ها را حمایت میکنند. این گروه زمینة آشوب و شورش را فراهم میآورد.
گروه دوم، دستههای سرکوب و ارعاباند، که پس از ایجاد بحران، در تظاهرات «خود جوش» شرکت کرده، مردم عادی را به خیابانها میکشانند. اینجاست که «دستگیریها» و بازداشتها آغاز میشود! مردم «عادی» و بیخبر از همه جا، همزمان با فعلة ساواک «دستگیر» میشوند؛ مردم عادی، به جرم اخلال در نظم، تجزیهطلبی و هزار و یک دلیل ساختگی و دروغین محکوم میشوند! و فعلة ساواک برمیگردند سرکارشان!
گروه سوم، «نخبگان ساواکاند». اینان در داخل و خارج، مستقیم و یا غیرمستقیم به توجیه تجزیة ایران مشغول میشوند! یکی از نمونههای دست اول مزدوران ساواک، «نیره توحیدی» است که در ضمن، سنگ پدیدة مضحکی به نام «فمینیسم اسلامی» را هم به سینه میزند، و مستقیماً از اندرونی «حاجی آقا»، در غرب «تخلیه» شده. این پدیدة «توحش اسلامی»، در ماه ژوئن 2006، پس از دریافت «مزایا» ادعا میکند که، دولت مرکزی به اقلیتها رسیدگی نمیکند! و اینکه در ایران اقوام متعددی وجود دارند، و زبان فارسی چند سالی است، زبان اکثریت مردم ایران شده! به این نتیجه میرسیم که، به زعم حاجیه نیرة توحیدی، دولت مرکزی میباید به اکثریت خیلی خوب رسیدگی کند! چرا که نیره توحیدی به تنهائی خودش یک «اکثریت» است! «اکثریت» پادوهای نوسواد و شیفتة غرب، که با کمک حکومت جمکران دیپلمهای دانشگاهی «ابتیاع» میکنند، و به تبلیغ برای استعمار مشغولاند. و از آنجا که استعمار مزدورانش را از میان ابلهترین برمیگزیند، ادامة سخنان نیره توحیدی به اینجا میرسد که چون دولت مرکزی به اقلیتها از نظر اقتصادی رسیدگی نمیکند، پس هر اقلیتی در ایران باید یک کشور جداگانه از آن خود داشته باشد! مجسم کنید از تجزیة ایران، ناتو به چه امکاناتی دست خواهد یافت! این رؤیای جنگپرستان است: یک کشور، یک مذهب، و یک کشور، یک قوم؛ همة این امکانات قادر است فاشیسم را تقویت کند، چرا که به این ترتیب به بهترین وجه میتوان آزادیهای فردی را سرکوب کرد. و استقلال کردستان ایران، تکرار همان فاجعهای است که استقلال آذربایجان روسیه برای آذریها به ارمغان آورد: سلطة مافیا، سرکوب، فقر و تهدید مداوم جنگ با همسایگان! حال بازگردیم به گروههای حکومتی ساواک!
گروه چهارم، گروهی است که جهت ارعاب مردم در اماکن عمومی بمبگذاری میکند. اگر به یاد داشته باشیم، پیش از آغاز جنگ ایران و عراق، گروههائی تحت نظارت «دعائی»، سفیر ایران در بغداد، در خاک عراق به خرابکاری مشغول بودند، و حکومت جمکران خرابکاریهای ساواک در خوزستان را به دولت عراق نسبت میداد. آنروزها، زمینة جنگ به همین ترتیب فراهم آمد. و امروز انفجار بمب در بلوچستان، در خوزستان، و سرکوب مردم کردستان و آذربایجان را در این راستا میتوان بررسی کرد. اگر هرج و مرج در استانهای هم مرز با عراق، افغانستان و ترکیه، حاکم شود، بهانة مناسبی برای حضور ارتش ناتو در ایران خواهد بود. این راه حلی است که به ذهن علیل مزدوران آمریکا در ایران رسیده. چرا که مرگ حکومت جمکران نزدیک است!
هر چه به فروپاشی حکومت منفور جمکران نزدیک میشویم، پیوند نزدیک «مخالفخوانان» خارج نشین، با حکومت منفور دستاربندان بیشتر نمایان میشود! افراد و گروههای افراطی دست راست، که امروز مدعی صلحطلبی و مردمسالاری شدهاند، به حمایت از قطعنامة 1737 شورای امنیت برخاسته، بیانیه صادر میکنند و سخن از تهاجم نظامی میگویند، ازجمله مجاهدین انقلاب اسلامی و گلة سرداراکبر در خارج! در وبلاگ دیروز نوشتم که اهالی «روز» چگونه به تبلیغ برای پیوستن به چماقداران» پرداخته و به «ریشهها» بازگشتهاند. در وبلاگهای قبلی، به گروه منفور مهدی بازرگان و ابراهیم یزدی نیز اشاره شد، که همگی با ارعاب ملت ایران، مدعی صلحطلبی هستند. در این میان، اتحاد «شبه مشروطه طلبان»، با فدائیان خلق «اکثریت» نیز مطرح شد. پیشتر اشاره شد، که هر دو گروه، علیرغم برچسبهای سیاسیشان، آبشخوری واحد دارند: «آزادی ستیزی» و «مزدوری بیگانه»! و خوشبختانه امروز، مقالة «دو نگاه به پیام داریوش همایون...» در راه توده، ثابت کرد که اتحاد اینان باگروههائی است که از حمایت خارجی برخوردارند. و اگر تا دیروز حمایت خارجی شامل روحالله و حوزه و بازار میشد، و چند روزی هم شامل اکبر پاسدار، شیرین عبادی و خاتمی، امروز نگاه ارباب، دوباره به سوی «شبه مشروطه طلبان» خنده میزند؛ اینان که پیشتر در گروههای «سومکا»، به ساحل لطفش هم ره بردهاند! در نتیجه، فدائیان اکثریت که از شم بسیار قوی، جهت استشمام رایحة خوش حمایت خارجی برخوردارند، امروز دیگر برای اکبر پاسدار سینه زنی نمیکنند. گنجی منفور هم به همین دلیل ناچار شده به ریشههای واقعی نکبت و ادبار موجودیتش پناه ببرد، و خواستار «بمب اتمی» برای ایران شود!
امروز اطلاعات نت، از قول پاسداراکبر، ساکن آنسوی آتلانتیک، «تیتر» زده بود که، «اگر دولت ایران بمب اتمی نداشته باشد، هیچ دولت دیگری هم حق داشتن بمب اتمی را ندارد»! و آفتاب آمد دلیل آفتاب! چشممان روشن شد که دیدیم، مجموعة مهملات پاسداراکبر در روزینامة «اعتماد» منتشر شده است! و به این ترتیب است که ارتباط دارودستة خاتمی، و مدعیان مردمسالاری دینی، یعنی مزدوران خردهپای «یوشکا فیشر»، که خود از جیرهخواران جنگطلبان ایالات متحد است ـ با جنگطلبان آمریکا آشکار میشود!
حکومت جمکران، خاتمی شیاد، و گلة مزدور سرداراکبر در خارج، دست در دست یکدیگر در پی ایجاد شرایطی برآمدهاند که یا زمینة تهاجم نظامی به ایران را فراهم آورند تا ارتش ناتو در سواحل دریای خزر استقرار یابد، یا با ایجاد بحران در مراکز سنینشین و مرزی، باعث تجزیة کشور ایران شوند. چرا که در هر دو حالت، ناتو در مرزهای جنوبی نیز همجوار روسیه خواهد شد. ولی اینبار نیز مزدوران آمریکا کور خواندهاند! حضور روسیه در مناطق تغذیة مالی و نظامی طالبان: عربستان، قطر، و پاکستان، مستقیماً راه تغذیة طالبان شیعه مسلک را نیز سد خواهد کرد! و شاهدیم که پس از سفر ولادیمیر پوتین به عربستان و قطر، امروز، یک هیئت بلندپایة نظامی از روسیه راهی پاکستان شده.
سایت نووستی به زبان فرانسه، مورخ 20 فوریه 2007 ساعت یازده و 26 دقیقه، گزارش میدهد:
«یک هیئت نظامی به ریاست ژنرال "آلکساندر موروزف"، رئیس ستاد کل نیروهای زمینی به منظور یک بازدید رسمی شش روزه وارد اسلام آباد شد. و در فرودگاه، مورد استقبال رئیس کل بخش نظامی ارتش پاکستان و مسئول تجهیزات و تسلیحات، و دیگر مقامات بلندپایة فرماندهی پاکستان قرار گرفت. به گفتة رسانههای پاکستان، این هیئت با وزیر دفاع پاکستان ملاقات خواهد کرد، و همچنین اعضای وزارت دفاع روسیه با پرویز مشارف ملاقات خواهند نمود. نووستی به نقل از سرویس خبری وزارت دفاع روسیه مینویسد، طرفین امکانات همکاری و توسعه روابط میان نیروهای نظامی پاکستان و روسیه را بررسی خواهند نمود. "ژنرال موروزف"، همچنین از واحدهای زرهی پاکستان دیدن خواهد کرد و با آموزش نظامی پاکستانیها در ردههای آکادمیک ستاد کل نیروهای نظامی و کالج نظامی ملی آشنا خواهد شد.»
و همزمان با حضور هیئت نظامی روسیه در پاکستان، حداد عادل در ملاقات با رئیس کمیتة امور بینالملل شورای فدراسیون روسیه، به طور غیرمستقیم سخنان اربابانش را در مورد استقرار پایگاههای موشکی ناتو در مرزهای روسیه تکرار کرده. خبرپراکنی «حنا زرچوبه»، مورخ اول اسفندماه 1385، ساعت 18 و 20 دقیقه، تهدیدهای استعمار غرب از زبان حداد عادل را اینچنین منتشر میکند:
«حداد عادل شرایط ایران[...] و حضور آمریکا در مرزهای شوروی سابق را یادآور شد و بر اهمیت استقلال ایران برای کشورهای منطقه به ویژه روسیه تاکید کرد[...] وی تصریح کرد آمریکا اگر بتواند[...] موشکهایش را در مرزهای روسیه مستقر میکند[...] وی افزود آمریکا میخواهد[...]نظام اسلامی ایران بشکند اما مردم ایران هر بهائی را برای حفظ استقلال و انقلاب خود خواهند پرداخت[...]»
بله، امروز حداد عادل، صریحاً روسیه را تهدید کرده که اگر از «استقلال» نظام جمکران حمایت نکند، حکومت جمکران، زمینة حضور آمریکا در مرزهای روسیه را فراهم خواهد آورد! به عبارت دیگر، حکومت جمکران حاضر است بجای مزدوری غرب، به مزدوری روسیه بپردازد، و «استقلال» ـ یا تداوم حاکمیت توحش اسلامی ـ خود را حفظ کند! و اگر روسیه چنین مزدورانی را نخواهد، موشکهای آمریکا در مرزهایش مستقر خواهند شد! البته این تهدیدات محافل فاشیستی غرب است که بر زبان «نوکران مستقلشان» در تهران جاری میشود! در همین راستاست که بنگاه خبر پراکنی بیبیسی، آناً، طرح فرضی تهاجم نظامی به ایران را نیز منتشر میکند! و حکومت اسلامی نیز، از آنجا که اسلام گذشت زمان را به رسمیت نمیشناسد، پنداشته این بیبیسی همان است که 28 سال پیش، دستاربند بیمایه و سفیهی به نام روح الله خمینی را تبدیل به «رهبرکبیر انقلاب» کرد! و حکومت مزدور جمکران، که بجز مزدوری پیشهای ندارد، پنداشته، مزدوری ابرقدرتها، دلبخواه و انتخابی است! و به همین دلیل، حداد عادل، پس از 28 سال «استقلال آمریکائی»، اینک خواهان «استقلال روسی» شده! از آنجا که واژگوننمائی از ویژگیهای فاشیسم استعماری است، «حکومت مستقل جمکران» فراموش کرده که این مزدوران نیستند که ارباب خود را انتخاب میکنند، فراموش کرده که مزدوران از کار افتاده را دیگر کسی بهکار نمیگمارد، و فراموش کرده، که مزدوری استعمار نمیتواند در «ترادف» با استقلال قرار گیرد، و اینهمه، از این جهت است که همین حکومت، فراموش کرده، که تا فروپاشی کامل، گامی بیش نمانده است!
0 نظردهید:
ارسال یک نظر
<< بازگشت