...
گویا «فدرالیسم در ایران»، موضوع اصلی گفتگوها در نشست دانشگاه «ام.آی.تی» بوده و شرکت کنندگان در این گفتگو را هم همگان میشناسند! فاطمه حقیقتجو، مسعود بهنود، فرخ نگهدار، علیرضا رجائی، کنیزکان و غلامبچگان اعزامی جمکران به بلاد فرنگ! همین کافیست که بدانیم مرکز تحقیقات نظامی ایالات متحد در مورد «فدرالیسم در ایران» نشست برگزار میکند، و مشتی «نخبة» فرضی را هم از داخل و خارج به صف میکند، تا در این مورد نظر دهند. جای تعجب ندارد، «فدرالیسم» و «دموکراسی» که امروز در عراق شاهد آن هستیم هم، از این نقاط آغاز شد. جنایتکاران، کلاهبرداران و شیادان حرفهای امثال حکیم، صدر، عدنان پاچهچی و ... در چنین نشستهائی شرکت کرده، نظریات «حکیمانه» خود را ابراز نمودند. نوآم چامسکی میگوید، دولت آمریکا هرگز حاضر نشد با اوپوزیسیون عراق، که مخالف تهاجم نظامی بود، به گفتگو بنشیند و با کسانی مذاکره کرد که خواستار تهاجم نظامی به عراق بودند! در واقع استعمارگران، مخاطب خود را همیشه از میان بهترین لمپنها بر میگزینند، چرا که بجز مشتی جنایتکار، شیاد و شارلاتان و زبالههای جویای نام، امثال حقیقتجو، رجائی و... برخاسته از ناکجاآباد انسانیت، کسی حاضر نیست به مذاکره با استعمارگر بنشیند. چرا که، این نوع «مذاکرات» بر یک محور استوار است، محور مزدوری! و میتوان آنرا به پیوندهای نامرئی و ناگسستنی میان اعضای یک لژ فراماسونری تشبیه کرد: ادای سوگند وفاداری به استعمارگر در برابر به دست آوردن حمایت وی جهت غارت و چپاول ملت.
ولی از آنجا که سیاستهای استعمار در منطقه در سیر قهقرائی افتادهاند، نشست رسوای «ام.آی.تی» هم به نتیجه نرسید. و به همین دلیل ناگهان سازمان بسیج دانشجوئی از این نشست ابراز نارضایتی میکند! در خبر شمارة 851205034 مورخ 5 اسفندماه 1385، سازمان مذکور در مطلبی تحت عنوان «درحاشیة ممنوعالخروج شدنها» مینویسد:
«حقیقتجو[...] گفته این سمینار به پیشنهاد وی برگزار شده[...] وی با حذف [...] فدرالیسم و مباحث پیرامون آن[...] صراحتا خود را به تجاهل[...] زده[...]همچنین علیرضا رجایی، یکی از مدعوین[...] پس از بازگشت به ایران گفت فدرالیسم از موضوعات طرح شده در سمینار بود[...] دیگر مدعوین [...] و به خصوص حقیقتجو از طرح فدرالیسم در ایران که یکی از بحثهای انقلاب مخملی است [...] اظهار بی اطلاعی کرده بودند![...] و حتی وجود چنین موضوعاتی را در فراخوان سمینار انکار میکردند.»
از قضای روزگار، این همان برنامة دموکراتها برای ایران است، که با همکاری کنیزکان و غلامبچگان اعزامی خاتمی مزدور باید سازماندهی شود. و برای پیاده کردن طرحهای استعمار چه کسانی بهتر از امثال حقیقتجو، بهنود و نگهدار، که هریک به تنهایی با صدها عدنان پاچهچی برابرند. کسانی که انتخابات آزاد عراق را تبریک میگویند و امروز نیز، فاجعة تهاجم نظامی به عراق را «تقصیر» مردم عراق اعلام میکنند! اتفاقاً آخوند صانعی نیز اخیرا گفته فاجعه حکومت جمکران را به گردن دیگران نیاندازیم! مشاهده میکنیم که مزدوران استعمار در داخل و خارج «وحدت کلمه» را بخوبی رعایت میکنند! و چون برنامه دموکراتها به جائی نرسید، و گذشت آن دوران شیرین جنگ سرد، سازمان بسیج دانشجوئی هم زیر لب زمزمه کرده، همة تقصیرها را به گردن آمریکائیها نیندازیم، تقصیر از فاطمة حقیقتجو است که «حقیقت» را نیافته! و سازمان بسیج به مصداق:
تا سگان را وجوه پیدا نیست
مشفق و مهربان یکدگرند
لقمه ای در میانشان انداز
که تهیگاه یکدگر بدرند.
به سرزنش کنیزک اعزامی جمکران به ایالات متحد مشغول شده.
با در نظر گرفتن این شرایط است که میتوان دلیل جنجال زنان حکومتی در داخل ایران را دریافت. زنان اندرون کرکس رفسنجان، در پی ایجاد آشوب برآمدهاند، شاید زمینة براندازی فراهم آید. همچنین میتوان دریافت مهدوی کنی، به چه دلیل در تلویزیون ایران حضور یافته و به «بهانة» نقل خاطرات گذشته، پس از 28 سال، مخالفت رسمی خود را با اشغال سفارت آمریکا در تهران اعلام داشته! بله، فعلة استعمار در حال سازمانیابی نویناند، و مهدوی کنی از مهمترین مهرههای استعمار در ایران به شمار میرود. در وبلاگ «روشنفکر و سیاستمدار» به گوشهای از «فعالیتهای» کنی اشاره شد. مهدویکنی، استاد اعظم «لژاسدآبادی»، وابسته به استعمار انگلیس است. لژهای فراماسونری در ایران، مانند هر سازمان دیگری مستقیماً وابسته به استعمارند. پیشتر نوشتم که در ایران هیچ سازمانی خارج از این چارچوب نمیتواند موجودیت داشته باشد، چرا که سازمانیابی با منافع استعمار در تضاد قرار میگیرد. سازمان یافتن، ایجاد نظم میکند و در ایران، تنها نظم قابل قبول، نظم استعماری است: سرکوب یا شورش.
حال بازگردیم به لژهای فراماسونری. شاید برخی ندانند که، قوانینی که بر فراماسونها حاکم است، بر قوانین اجتماعی اولویت دارد! به عبارت دیگر مهدویکنی، در هر جایگاه اجتماعی که باشد، همواره بر مقامات بلندپایة سیاسی برتری خواهد داشت. و لازم به یادآوری است که فراماسونها حتی اگر از فعالیتهای اجتماعی کنار گذاشته شوند، تا آخر عمر ردة خود را در لژها حفظ میکنند. چندی پیش سازمان پارس اعلام کرده بود که «واعظ طبسی» جانشین مهدوی کنی در لژاسدآبادی شده. یادآور شویم که، حتی اگر مهدوی دیگر در جلسات این لژ شرکت نکند، تا زمانی که در قید حیات است، واعظ طبسی موظف به اطاعت از اوست. به همین دلیل است که اعلام رسمی مخالفت مهدوی کنی با اشغال سفارت آمریکا در تلویزیون ایران، از اهمیت ویژهای برخوردار میشود.
اهمیت این موضعگیری در این است که، نشانگر عقبنشینی آشکار استعمار آنگلوساکسون از مواضع 8 دهة اخیر اوست. و این عقبنشینی یک فضای خالی به وجود خواهد آورد. و از آنجا که در «واقعیت» امر، فضای خالی وجود خارجی ندارد، منطقاً میباید این فضا توسط ملت ایران و به نفع ملت ایران اشغال شود. جنجال و آشوب رجالههای حکومتی به همین دلیل بالا گرفته. شبهمخالفان حاکمیت، از مشارکتی، کارگزار، سازمان بهزاد نبوی و «چپهای حسینی»، قصد دارند با جنجال و هیاهو این فضا را به نفع همین حاکمیت مصادره کنند. بله، در پس پردة قیام «آزاد زنان» اندرونی مهدویکنی، مصادرة منافع ملت ایران منظور نظر است. تا به آن حد که روزینامه رسوای کیهان، ارگان آنگلوساکسونهای آنسوی آتلانتیک، دعوت به قیام سوسیالیستی میکند! بله اهمیت موضوع تا این حد بالا گرفته!
امروز کیهان در مطلبی تحت عنوان «هجوم موریانة تجملگرائی به ارزشها بزرگراه تجملات را دور برگردان بزنیم»، قصد بازگشت به گذشتة شیرین براندازی 22 بهمن کرده، شعار «چپهای حسینی» در آن روزها را تکرار میکند! البته نه در صفحه اول، که همه ببینند!
پس از 28 سال چپاول و کشتار، امروز که مردم ایران در سایة حاکمیت عدل علی، جهت زنده ماندن در جهنم اسلام و بهشت استعمار، ناچار به فروش کلیه و زن و کودک خود شدهاند، و امروز که اربابان کیهان یک گام به عقب برداشتهاند، کیهان با زبان الکن و مبتذل خود، به انتقاد از «تجملگرائی» و «مصرفزدگی» میپردازد، و در انتهای مقالة «ضدتجملگرائی» فرمان شورش هم صادر میکند:
«من اگر برخیزم
تو اگر بر خیزی
همه بر میخیزند»
بله! اگر همه برخیزند، به زعم اهالی کیهان، ژنرال هویزر هم بر میخیزد، و انقلاب شکوهمند حسینی دیگری به راه میافتد! و از آنجا که اکثریت قریب به اتفاق مردم ایران در مرز زندگی بخور و نمیر و «کارتون خوابی» قرار دارند، این انقلاب جدید از نوع سوسیالیستی و شورائی خواهد بود، و رهبریاش را هم داریوش همایون، فرخ نگهدار و شیاد اردکان عهدهدار خواهند شد! این شورای مردانه، به موازات شورای رهبری زنانه، مرکب از حقیقتجو، مرتاضی، راکعی، کولائی و نسل پنجم فمینیستهای اندرونی «استعمار علیشاه» فعالیت خواهند کرد. بله، کیهان مانند همة شارلاتانها توصیه بر دور زدن دارد! و با توجه به جنجال رسانهای پیرامون «رهبر انقلاب سفید»، «نژاد آریائی»، مهمل بافیها در داخل و خارج، پیرامون آثار «صادق هدایت»، پایکوبی بنگاه «حنا زرچوبه» مورخ 25 بهمن ماه سالجاری، در ساعت 15 و 41 دقیقه، جهت یافتن »درفش 6 هزار سالة شهداد»، و سوگواری همین بنگاه «حنا زرچوبه»، برای مراسم چهارشنبه سوری، ساعت 15 و 40 دقیقة 12 اسفند ماه سالجاری، میتوان حدس زد که چشم امید کیهان و جمکران به «آیرونساید هزاره سوم» و به در سفارتخانة استعمار خیره مانده.
به همه چشم انتظاران ظهور «آیرون ساید»، عجلالله تعالی فرجه، یادآور شویم، که اگر همگی برخیزند، به این دلیل است که باید برخیزند! مزدوران! برخیزید! چرا که وقت رفتنتان فرا رسیده.
ولی از آنجا که سیاستهای استعمار در منطقه در سیر قهقرائی افتادهاند، نشست رسوای «ام.آی.تی» هم به نتیجه نرسید. و به همین دلیل ناگهان سازمان بسیج دانشجوئی از این نشست ابراز نارضایتی میکند! در خبر شمارة 851205034 مورخ 5 اسفندماه 1385، سازمان مذکور در مطلبی تحت عنوان «درحاشیة ممنوعالخروج شدنها» مینویسد:
«حقیقتجو[...] گفته این سمینار به پیشنهاد وی برگزار شده[...] وی با حذف [...] فدرالیسم و مباحث پیرامون آن[...] صراحتا خود را به تجاهل[...] زده[...]همچنین علیرضا رجایی، یکی از مدعوین[...] پس از بازگشت به ایران گفت فدرالیسم از موضوعات طرح شده در سمینار بود[...] دیگر مدعوین [...] و به خصوص حقیقتجو از طرح فدرالیسم در ایران که یکی از بحثهای انقلاب مخملی است [...] اظهار بی اطلاعی کرده بودند![...] و حتی وجود چنین موضوعاتی را در فراخوان سمینار انکار میکردند.»
از قضای روزگار، این همان برنامة دموکراتها برای ایران است، که با همکاری کنیزکان و غلامبچگان اعزامی خاتمی مزدور باید سازماندهی شود. و برای پیاده کردن طرحهای استعمار چه کسانی بهتر از امثال حقیقتجو، بهنود و نگهدار، که هریک به تنهایی با صدها عدنان پاچهچی برابرند. کسانی که انتخابات آزاد عراق را تبریک میگویند و امروز نیز، فاجعة تهاجم نظامی به عراق را «تقصیر» مردم عراق اعلام میکنند! اتفاقاً آخوند صانعی نیز اخیرا گفته فاجعه حکومت جمکران را به گردن دیگران نیاندازیم! مشاهده میکنیم که مزدوران استعمار در داخل و خارج «وحدت کلمه» را بخوبی رعایت میکنند! و چون برنامه دموکراتها به جائی نرسید، و گذشت آن دوران شیرین جنگ سرد، سازمان بسیج دانشجوئی هم زیر لب زمزمه کرده، همة تقصیرها را به گردن آمریکائیها نیندازیم، تقصیر از فاطمة حقیقتجو است که «حقیقت» را نیافته! و سازمان بسیج به مصداق:
تا سگان را وجوه پیدا نیست
مشفق و مهربان یکدگرند
لقمه ای در میانشان انداز
که تهیگاه یکدگر بدرند.
به سرزنش کنیزک اعزامی جمکران به ایالات متحد مشغول شده.
با در نظر گرفتن این شرایط است که میتوان دلیل جنجال زنان حکومتی در داخل ایران را دریافت. زنان اندرون کرکس رفسنجان، در پی ایجاد آشوب برآمدهاند، شاید زمینة براندازی فراهم آید. همچنین میتوان دریافت مهدوی کنی، به چه دلیل در تلویزیون ایران حضور یافته و به «بهانة» نقل خاطرات گذشته، پس از 28 سال، مخالفت رسمی خود را با اشغال سفارت آمریکا در تهران اعلام داشته! بله، فعلة استعمار در حال سازمانیابی نویناند، و مهدوی کنی از مهمترین مهرههای استعمار در ایران به شمار میرود. در وبلاگ «روشنفکر و سیاستمدار» به گوشهای از «فعالیتهای» کنی اشاره شد. مهدویکنی، استاد اعظم «لژاسدآبادی»، وابسته به استعمار انگلیس است. لژهای فراماسونری در ایران، مانند هر سازمان دیگری مستقیماً وابسته به استعمارند. پیشتر نوشتم که در ایران هیچ سازمانی خارج از این چارچوب نمیتواند موجودیت داشته باشد، چرا که سازمانیابی با منافع استعمار در تضاد قرار میگیرد. سازمان یافتن، ایجاد نظم میکند و در ایران، تنها نظم قابل قبول، نظم استعماری است: سرکوب یا شورش.
حال بازگردیم به لژهای فراماسونری. شاید برخی ندانند که، قوانینی که بر فراماسونها حاکم است، بر قوانین اجتماعی اولویت دارد! به عبارت دیگر مهدویکنی، در هر جایگاه اجتماعی که باشد، همواره بر مقامات بلندپایة سیاسی برتری خواهد داشت. و لازم به یادآوری است که فراماسونها حتی اگر از فعالیتهای اجتماعی کنار گذاشته شوند، تا آخر عمر ردة خود را در لژها حفظ میکنند. چندی پیش سازمان پارس اعلام کرده بود که «واعظ طبسی» جانشین مهدوی کنی در لژاسدآبادی شده. یادآور شویم که، حتی اگر مهدوی دیگر در جلسات این لژ شرکت نکند، تا زمانی که در قید حیات است، واعظ طبسی موظف به اطاعت از اوست. به همین دلیل است که اعلام رسمی مخالفت مهدوی کنی با اشغال سفارت آمریکا در تلویزیون ایران، از اهمیت ویژهای برخوردار میشود.
اهمیت این موضعگیری در این است که، نشانگر عقبنشینی آشکار استعمار آنگلوساکسون از مواضع 8 دهة اخیر اوست. و این عقبنشینی یک فضای خالی به وجود خواهد آورد. و از آنجا که در «واقعیت» امر، فضای خالی وجود خارجی ندارد، منطقاً میباید این فضا توسط ملت ایران و به نفع ملت ایران اشغال شود. جنجال و آشوب رجالههای حکومتی به همین دلیل بالا گرفته. شبهمخالفان حاکمیت، از مشارکتی، کارگزار، سازمان بهزاد نبوی و «چپهای حسینی»، قصد دارند با جنجال و هیاهو این فضا را به نفع همین حاکمیت مصادره کنند. بله، در پس پردة قیام «آزاد زنان» اندرونی مهدویکنی، مصادرة منافع ملت ایران منظور نظر است. تا به آن حد که روزینامه رسوای کیهان، ارگان آنگلوساکسونهای آنسوی آتلانتیک، دعوت به قیام سوسیالیستی میکند! بله اهمیت موضوع تا این حد بالا گرفته!
امروز کیهان در مطلبی تحت عنوان «هجوم موریانة تجملگرائی به ارزشها بزرگراه تجملات را دور برگردان بزنیم»، قصد بازگشت به گذشتة شیرین براندازی 22 بهمن کرده، شعار «چپهای حسینی» در آن روزها را تکرار میکند! البته نه در صفحه اول، که همه ببینند!
پس از 28 سال چپاول و کشتار، امروز که مردم ایران در سایة حاکمیت عدل علی، جهت زنده ماندن در جهنم اسلام و بهشت استعمار، ناچار به فروش کلیه و زن و کودک خود شدهاند، و امروز که اربابان کیهان یک گام به عقب برداشتهاند، کیهان با زبان الکن و مبتذل خود، به انتقاد از «تجملگرائی» و «مصرفزدگی» میپردازد، و در انتهای مقالة «ضدتجملگرائی» فرمان شورش هم صادر میکند:
«من اگر برخیزم
تو اگر بر خیزی
همه بر میخیزند»
بله! اگر همه برخیزند، به زعم اهالی کیهان، ژنرال هویزر هم بر میخیزد، و انقلاب شکوهمند حسینی دیگری به راه میافتد! و از آنجا که اکثریت قریب به اتفاق مردم ایران در مرز زندگی بخور و نمیر و «کارتون خوابی» قرار دارند، این انقلاب جدید از نوع سوسیالیستی و شورائی خواهد بود، و رهبریاش را هم داریوش همایون، فرخ نگهدار و شیاد اردکان عهدهدار خواهند شد! این شورای مردانه، به موازات شورای رهبری زنانه، مرکب از حقیقتجو، مرتاضی، راکعی، کولائی و نسل پنجم فمینیستهای اندرونی «استعمار علیشاه» فعالیت خواهند کرد. بله، کیهان مانند همة شارلاتانها توصیه بر دور زدن دارد! و با توجه به جنجال رسانهای پیرامون «رهبر انقلاب سفید»، «نژاد آریائی»، مهمل بافیها در داخل و خارج، پیرامون آثار «صادق هدایت»، پایکوبی بنگاه «حنا زرچوبه» مورخ 25 بهمن ماه سالجاری، در ساعت 15 و 41 دقیقه، جهت یافتن »درفش 6 هزار سالة شهداد»، و سوگواری همین بنگاه «حنا زرچوبه»، برای مراسم چهارشنبه سوری، ساعت 15 و 40 دقیقة 12 اسفند ماه سالجاری، میتوان حدس زد که چشم امید کیهان و جمکران به «آیرونساید هزاره سوم» و به در سفارتخانة استعمار خیره مانده.
به همه چشم انتظاران ظهور «آیرون ساید»، عجلالله تعالی فرجه، یادآور شویم، که اگر همگی برخیزند، به این دلیل است که باید برخیزند! مزدوران! برخیزید! چرا که وقت رفتنتان فرا رسیده.
0 نظردهید:
ارسال یک نظر
<< بازگشت