زیردم نفت!
...
عاقبت، اصل مطلب را «آفتاب نیوز»، مورخ 22 مارس 2007، آشکارا برای «شوت و پرتها» نوشت! نوشت که «کاشانی» جنایتکار، عضو فدائیان اسلام، در اول بهمن ماه 1327، خواستار لغو امتیاز نفت شده بود! بله، جناب آیتالله، گویا پیش از محمدمصدق، نگران منافع اربابان خود شده بودند. و به همین دلیل نیز مدتی برای تفریح به لبنان ارسال شدند، تا یکی دوسال نقش مبارز ضدامپریالیست را در سواحل خوش آب و هوای لبنان تجربه کرده، در سال 1329، جهت اجرای فرامین اربابان به ایران باز گردند. آنگونه که «آفتاب نیوز» نوشته، در پی بازگشت این «مبارز نستوه»، قیام عمومی علیه شرکت نفت انگلیس گسترش یافت! بله مصدق و کاشانی خواستار ملی شدن صنعت نفت بودند، و خواست اینان مورد تأئید همة پیروان تقویت استعمار در ایران نیز قرار گرفت. چه جای تعجب است؟ آخوند جماعت، مانند «عندلیب هزاره سوم»، ثروتسازان را میستاید. هرچه ثروت بیشتر «بسازید»، خمس و زکات بیشتر میپردازید. بزرگترین ثروت سازان جهان استعمارگراناند، و خمس و زکات را از جیب ملتهای چپاول شده به مزدورانشان پرداخت میکنند. پس چه جای تعجب است که مشتی دستاربند، از ملی شدن نفت در ایران حمایت کنند؟! امروز همه میدانند که روحانیت شیعه جیرهخوار استعمار است. و «آفتابنیوز» هم نام گروهی از جیرهخواران را در اختیار خوانندگان گذارده:
«این خواسته مورد حمایت[...] آیتاللهها: خوانساری، بهاءالدین محلاتی، عباسعلی شاهرودی، سید حسن چهارسوقی، باقر رسولی، محمود روحانی قمی، محمدرضا کلباسی، مهدی نجفی، فقیه سبزواری، و گروه کثیری از روحانیون فعال و مبارز مانند سیدحسین خادمی، مرتضی مدرسی اردکانی، سید مصطفی سیدالعراقین و ... قرار گرفت[...] آیتالله العظمی بروجردی نیز به علمای تهران نامه نوشت که نباید با این حرکت مخالفت کنند.»
به احتمال زیاد اگر کسی شهامت مخالفت میداشت، شخص آیتالله العظمی، یک خلیل طهماسبی درجة یک برایش ارسال میکرد! ولی در هر حال، روحانی جماعت، مانند حاکمیت و اوپوزیسیون ایران نان خیانت میخورد، بنابراین هیچکس با ملی شدن نفت مخالفتی نداشت. و از آنجا که ملی شدن نفت یک طرح استعماری بود، اجرای آن در گرو جنجال و کشاندن «بعضی مردم» به خیابانها بود. و به گفتة آفتاب نیوز، سرانجام نفت همانگونه ملی شد که براندازی 22 بهمن 1357 صورت پذیرفت. با ایجاد هیاهو و جنجال در خیابانها، یا به قول صادق هدایت با رقصانیدن مردم در کوچه:
«در پی تظاهرات عظیم مردم در خیابانها، مجلس[...] به اتفاق آرا اصل ملی شدن نفت را تصویب کرد. مجلس سنا نیز در 29 اسفند ـ به اتفاق آرا ـ اصل ملی شدن نفت را تصویب نمود. روز 5 اردیبهشت 1330 کمیسیون نفت قانون 9 ماده ای طرز اجرای ملی شدن صنعت نفت را به اتفاق آرا تصویب کرد و مجلسین نیز در روز های بعد آن را تایید نمودند.»
کد مطلب: 58890
امروز که مزدوری چون ابراهیم یزدی همراه بازاریها به احمدآباد میرود، و علیخامنهای از «ملی کردن نفت توسط دکتر محمدمصدق» سخن میگوید، شاید بعضیها از خواب خرگوشی بیدار شده و متوجه شوند، ناسزاگوئیهای رسانهای به محمد مصدق، از گذشتههای دور تا به امروز، با چه هدفی انجام میگرفته! امروز شاید بعضیها متوجه شوند که کودتای 28 مرداد، بر ضد محمد مصدق نبود، این کودتا بر ضد ملت ایران بود، چرا که محمد مصدق را به قهرمان ملی ایرانیان تبدیل کرد! و هنوز عدهای میپندارند که با توسل به جسد محمد مصدق میتوان حاکمیت فدائیان اسلام، بازاریها یا «ملی ـ مذهبیها» را تداوم بخشید. همچنان که گروهی رویای تجدید دوران «سردودمان» خاندان پهلوی را در سر میپرورانند! بله، گورکنها به دو گروه مصدقی و خشایارشاهی تقسیم شدهاند. به خیانت ملی کنندگان نفت افتخار میکنند، و از یک فیلم کمدی در مورد نیاکان والاتباری که شناختی هم از آنان ندارند، غرور ملیشان «جریحهدار» میشود! عجیب است که این گروه «مفتخر از خیانت» و «خشمگین از کمدی»، از حضور عبدخدائیها، خاتمیها، احمدی نژادها و خرازیها ولاریجانیها در رأس هرم قدرت در ایران امروز، به هیچ عنوان سرافکنده نیست! و از اینکه در کشور ایران، توضیحالمسائل و احکام متحجر قرآن در جایگاه «قانون» قرار گرفته، حتی احساس شرمندگی هم نمیکند!
و اینهمه در کشوری که یک سده پیش، ستارخان و انقلاب مشروطه داشت، و امروز سنگسار و شلاق و قصاص دارد! بله به آنها که همزمان به جنجال و هیاهو پیرامون ملی شدن نفت و فیلم 300 مشغولاند، و به جوجه پاسداران مبلغ لیبرالیسم یادآور شویم:
«سگ که میخواهد استخوان بخورد به زیر دمش نگاه میکند.»
توپ مرواری، ص. 72
این یکی از آیات شریفة «توپ مرواری» است، که خرد و حکمت فراوان در خود نهفته دارد. و زمانشمول و جهانشمول است! خبرچینها، بازجویان محترم ساواک جمکران! پیش از ابراز فضل در زمینة علوم انسانی، از اقتصاد گرفته تا فلسفه و تاریخ، همانطور که در «توپ مرواری» آمده، نگاهی به زیر دم خود بیفکنید، تا جزیه، دیه، قصاص، سنگسار و غیره را مشاهده فرمائید.
بله! برخلاف کتب کشکی، الهی و آسمانی ادیان ابراهیمی، «توپ مرواری» یک گنجینة خرد انسانی است. و با اقتداء به درک و فهم ذاتی سگ، بهتر است کسانی که در مورد آثار صادق هدایت، به ویژه در مورد «توپ مرواری»، «نقد علمی» ارائه کرده و به این بهانه، تبلیغات محافل فاشیسم بینالملل را به صادق هدایت نسبت میدهند، و او را ضد عرب و نژادپرست معرفی میکنند، زیردمشان را نگاه کنند! به همچنین کسانی که در مورد نقدهای «غیررسمی» آثار هدایت ابراز فضل میکنند، بهتر است دوبار زیردمشان را نگاه کنند! نقد آثار ادبی، «قضاوت» در مورد آنها نیست. به عبارت دیگر، «دستورات توضیحالمسائل و اخلاقیات حوزوی» را بر آثار ادبی اعمال نمیکنند!
صادق هدایت فرزند انقلاب مشروطه است، و آزادی قلم او بازتاب مطالبات آزادیخواهانة ملت ایران در صدر مشروطه باقی خواهد ماند.
0 نظردهید:
ارسال یک نظر
<< بازگشت