بانک و «برده»!
...
یونسی، وزیر سابق اطلاعات گورکنها، طی مصاحبهای که در «پیک نت» هم بازتاب یافته، پس از نقل احادیث و روایات در مورد سازمان امنیت و اطلاعات، اخلاقیات حوزوی را نیز از الزامات ساواک گورکنها بر شمرده، و با کلام ویژة نخبگان فقر فرهنگی، فرموده که، بر خلاف رسم رایج در جهان، گورکنها از زنان برای پیشبرد سیاستهای امنیتی استفاده نمیکنند! البته همانطور که میدانیم، ساواک از گورکنها دستور نمیگیرد، و از سوی دیگر، سخنان مقامات حاکمیت شیعی مسلک را باید در همان چارچوب «تقیة» معروفشان بررسی کنیم! ولی موضوع این وبلاگ تامل و تعمق بر مهملات یونسی نیست؛ موضوع، استفاده از زنان، مردان و کودکان به عنوان ابزار سلطه است.
یکی از وظائف شبکههای بینالمللی قاچاق مواد مخدر و بردهفروشی این است که بهترین کالاهای خود را به غرب صادر کنند. بله، پذیرائی از مقامات و میهمانان برجسته ـ شخصیتهای سیاسی هنری و غیره ـ به صرف غذا و استراحت در این قصر یا آن ویلا محدود نمیشود. این پذیرائیها الزامات دیگری دارد که هرگز در رسانهها به آن اشاره نخواهد شد. و این الزامات، شامل فراهم آوردن وسائلی است که با اخلاق و عرف اجتماعی در جوامع جهانی در تضاد کامل قرار میگیرد. خارج از مواد مخدر، این وسائل عبارتند از استفاده از زنان، مردان و یا حتی کودکان به عنوان ابزار لذت جنسی. از قضای روزگار، به همان نسبت که اخلاق اجتماعی در جوامع بشری توسل به چنین شیوههائی را نفی میکند، تجارت و سیاست، به شیوهای که در فرهنگ حاکمیتها جای گرفته، به آنها نیازمند است!
در هر کشور، سازمانهائی که مسئول تهیه ابزار لذتاند، مسئولیت «سنگینی» بر دوش دارند. به دلیل آنکه نخستین متقاضی کالاهای اینان خود حاکمیت است. بله، به عنوان نمونه وقتی یک هیئت سیاسی پای به کشور فرانسه میگذارد، دولت «میزبان» میباید در تهیة همه گونه ابزار کامجوئی برای میهمانان محترم جانفشانی کند. البته، استفاده و یا عدم استفاده از این «ابزار» به انتخاب میهمانان است. حال بپردازیم به دامنة مسئولیت سازمانهای عرضة ابزار لذت.
نیازی به توضیح نیست که فعالیت چنین سازمانهائی کاملاً محرمانه است، و کسانی که این سازمانها در اختیار دارند موظفاند مقرراتی را رعایت کنند، که عملاً در مقام «اسرار دولتی» بایگانی میشود! و هر چند این افراد آموزشهای لازم را دریافت میکنند، آنچه میبینند و میدانند هرگز نمیتواند بازگو شود. از این گذشته، به دلیل اهمیت فوقالعادة فعالیت سازمانهای عرضه لذت، و ارتباط مستقیم آنان با افرادی در بطن حاکمیت، «کارمندان» این سازمانها نوعی بردة لوکس به شمار میروند. «بردگان لوکس»، باید از نظر سلامتی تضمین شده باشند، ولی هیچ تضمینی وجود ندارد که این سلامتی از طریق این یا آن میهمان بلندپایه مورد تهدید قرار نگیرد. و اگر چنین شرایطی پیش آید، سازمان مذکور میهمان بلندپایه را مورد تعقیب قرار نخواهد داد. کسی که در این میان مجازات میشود، همان کسی است که هیچ خطائی از او سر نزده! فردی که پس از پذیرائی از یک میهمان به بیماری جنسی غیر قابل علاج مبتلا شود، زن، مرد یا کودک، نه میتواند در سازمان به «کار» خود ادامه دهد، و نه میتواند سازمان را ترک گوید!
بله، «نیمة پنهان» پذیرائی از مقامات بلند پایه را سازمانهای بردهداری لوکس، مدرن و محرمانه بر عهده دارند. و همانطور که میدانیم هر یک از این سازمانها در ردة خاصی فعال است. به عنوان مثال، برخی از این سازمانها، انحصار پذیرائی از میهمانان بلندپایة «جهان سینما» را دریافت کردهاند؛ افرادی که از میهمانان سیاسی اهمیت کمتری دارند. به همین دلیل، ممکن است گاه و بیگاه در مورد چنین سازمانهائی، اطلاعاتی به خارج نشت کند. در چنین مواردی است که همه به مذهب شیعه اثنی عشری مشرف شده، با اقتداء به «تقیه»، یا همان اصل جادوئی شیعیمسلکان، اصل مسئله را انکار میکنند. چندی پیش یکی از مانکنهای بسیار معروف، رسانهها را در جریان این امر قرار داد که او را وادار به استفاده از مواد مخدر و همخوابگی با مردان میکردهاند. ولی از آنجا که پای شرافت و حیثیت بسیاری از افراد با «نزاکت» در میان بود، همه به «تقیه» روی آوردند! و هیاهو ناگهان فروکش کرد.
مسلم است که مانکن مذکور با کسب حمایت سازمانهای رقیب دست به چنین افشاگریهائی زده بود، چرا که اینان از «پاداش» سکوت نیک آگاهاند، و مقررات حاکم بر محیط کار را نیز بخوبی میشناسند. «جهان مد» نیز مانند موسیقی و سینما توسط مافیا اداره میشود. و در همین راستا یکی از کارگردانان برجستة ایالات متحد که خود نیز دستی در مافیا دارد، چندی پیش، هنگام ترک کشور فرانسه ـ از اینکه با دختر نابالغی از ایشان پذیرائی شده بود ـ به شدت ابراز ناخرسندی کرده بودند! البته مشخص نیست چرا آنحضرت، طی اقامت در فرانسه خفقان گرفتند، ولی به نظر میرسد مذاکرات تجاری آن گروهی که ایشان افتخار عضویتش را دارند، با طرف مقابل به بن بست رسیده بوده! و ابراز ناخشنودی بیشتر جنبة «تجاری» و «مالی» داشت. همانطور که میدانیم تجارت برده و موادمخدر، مانند تجارت کالاهای دیگر، نوعی «فعالیت اقتصادی» است، که پس از تجارت اسلحه، یکی از پر درآمدترین تجارتهای جهان و مشمول مقررات «تجارت آزاد» است. بانک جهانی نیز بر این فعالیتهای تجاری نظارت دارد. در همین چارچوب است که عشق پرشور «پل ولفوویتز» به ژولیت 50 ساله را میتوان بررسی کرد. مسلما ژولیت، در کشورهای طاعون زده اسلامی، در ارتباط با شبکههائی «تجاری» قرار دارد، که فعالیتشان سود سرشاری به جیب اربابان ولفوویتز سرازیر میکند. و در واقع نفوذ «شاها رضا» بر ولفوویتز، که در رسانهها مطرح شده، بازتاب نفوذ شبکههای تجارت برده بر ساختارهای بانک جهانی است.
0 نظردهید:
ارسال یک نظر
<< بازگشت