سه‌شنبه، فروردین ۲۸، ۱۳۸۶

چپ‌الله!
...

آنگلوساکسون‌ها که سه دهه است از طریق طالبان شیعه و سنی منطقه را به زباله‌دان سرمایه‌سالاری تبدیل کرده‌اند، اکنون جهت بازگشت به شرایط بهتر صابون مفصلی به شکم خود زده و مراسم صابون زنی را در «واشنگتن پست»، بیانیة وزارت امور خارجه ایالات متحد و مقالات افرادی چون «فرد‌ هالیدی» در دسترس عموم قرار می‌دهند. هدف از تبلیغات جدید این است که با ایجاد نظام‌هائی مشابه اسرائیل، زمینة طالبان پروری و طالبان پرستی سه دهه آینده را آماده کنند. به زبان ساده‌تر، از آنجا که تا کنون حاکمیت‌های اسلامی بهترین ابزار تأمین منافع ایالات متحد و شرکاء بوده‌اند، جهت حفظ چنین گاوهای شیردهی، که زمینه چپاول ناتو را فراهم آوردند، و ممکن است شیرشان خشک شود، لازم است به عنوان زنگ تفریح، به بازسازی نمونه‌های «مترقی» از حاکمیت اسلامی در کشورهای منطقه پرداخته شود، تا از نو بتوان کالای پوسیدة «مسلمانان مبارز و مزدور غرب را» ‌به مردم همین منطقه حقنه کرد. به عنوان نمونه، ایجاد مدل حاکمیت اسرائیل در ایران، به غرب این امکان را می‌دهد تا چند سر دعانویس جیره‌خوار از زباله‌دان‌های نجف، کربلا یا قم استخراج کرده، به عنوان «مخالف» به مردم «حقنه» کند. سپس یکی از مفلوک‌ترین مخالفان را چند روزی روانه اوین می‌کنند و پس از طی سلسله مراتب لازم، از ایشان یک فقره «رهبرکبیر انقلاب» و مسلط به هفت زبان زنده به دست می‌آید، که تقدیم ملت شریف ایران می‌شود! این نمونة والا را می‌توان در کل منطقه ایجاد کرد و به این ترتیب «دور باطل» استعماری را جاودان نمود! بله، این رویائی است که بعضی‌ها در سر می‌پرورانند، به ویژه آنگلوساکسون‌های دو سوی آتلانتیک! به عبارت دیگر، گاوچران‌ها و جنتلمن‌های با نزاکت لندن‌نشین، ‌همزمان به چاره‌جوئی افتاده‌‌اند.

در این راستا، «واشنگتن پست»، ارگان حاکمیت ایالات متحد، پس از 28 سال از خواب بیدار شده، و به یاد آورده که پهلوی دوم گفته بود، می‌خواهند قدرت را به دست ملاها بدهند! ولی پیش از اکتشاف واشنگتن پست، وزارت امور خارجه ایالات متحد نیز خطوط اصلی سیاست خارجی آمریکا در پنجسال آینده را ارائه داده، و خواهان رعایت حقوق بشر در روسیه شده بود! به یاد داریم که جیمی کارتر جنایتکار هم خواهان رعایت حقوق بشر بود!

از سوی دیگر، «فرد هالیدی» اتحاد چپ افراطی و راستگرایان اسلامی را فراوان نکوهش کرده، ولی تلویحا خواستار چنین اتحادی شده! لازم به یادآوری است که ایشان، متخصص امور خاورمیانه و روابط بین‌الملل، به ویژه ایران هستند، و در «مدرسة علوم اقتصادی» لندن به تدریس اشتغال دارند. «فرد هالیدی» علاوه بر این، عضو «مرکز مطالعات حقوق بشر» و «مرکز اطلاعاتی و تحقیقاتی خاورمیانه» است، و می‌گویند به چندین و چند زبان، از جمله زبان فارسی تسلط دارد! امیدواریم تسلط ایشان به چند زبان، مانند تسلط خمینی دجال به هفت زبان نباشد! چون روح‌الله منفور به هیچ زبانی جز زبان ابتذال تسلط کافی نداشت.

حال بازگردیم به اصل مطلب. آنچه اهمیت دارد این است که مقالة «فرد هالیدی» و برنامه پنجساله وزارت امور خارجه ایالات متحد، یک خط سیاسی را به دو طریق مختلف دنبال می‌کنند. آمریکا خواهان بازگشت به گذشته شده، و «فرد هالیدی» تلویحاً ایجاد یک «اسرائیل اسلامی» را توصیه می‌کند! که هم مذهبی باشد، و هم سوسیالیست و کمونیست داشته باشد! به عبارت دیگر همزیستی تحجر مذهبی و دیکتاتوری کارگری،‌ با حمایت ناتو!

برنامة وزارت امور خارجه آمریکا که خطوط اصلی آن در سایت فرانسه زبان نووستی منتشر شده، مستقیماً روسیه را خطاب قرار داده، و خواهان دموکراسی و رعایت حقوق بشر در این کشور شده! ظاهراً روسیه نیز باید یک دموکراسی مشابه دموکراسی عراق و افغانستان داشته باشد تا خاطر ایالات متحد آسوده شود! برنامة وزارت امور خارجه یانکی‌ها در ضمن روسیه را نصیحت کرده با همسایگان‌اش، به ویژه اعضای سابق اتحاد جماهیر شوروی بد رفتاری نکند، و آنها را تحت فشار نگذارد! با توجه به شرایطی که جنایتکاران آنگلوساکسون در منطقه ایجاد کرده‌اند، می‌توان به صراحت اذعان داشت که هیچ وقاحت سنجی در جهان وجود ندارد که بتواند میزان وقاحت حاکمیت آمریکا را مشخص کند!

کافی است به افغانستان و عراق بنگریم. هر روز ده‌ها غیرنظامی قربانی تلاش‌های بی‌وقفة ایالات متحد جهت استقرار دموکراسی و رعایت حقوق بشر می‌شوند. ولی هیچکس نامی از آن‌ها نمی‌برد. کسانی که در عراق و افغانستان کشته می‌شوند، نام و نشان ندارند، چهره هم ندارند، خانواده‌ای هم ندارند که تلویزیون‌های دموکراسی پرور غرب جاری شدن اشک‌ بر چهره‌هایشان را نشان دهند. مردم عراق و افغانستان یک تل بی نام و نشان‌اند، و کسی هم از کشته شدنشان ابراز تأسف نمی‌کند. نه روسای دموکراسی‌ها، و نه حتی گورکن‌ها! ولی همین گورکن‌ها، از دیشب به نوحه خوانی و تسلیت گوئی به درگاه ارباب پرداخته‌اند، چرا که چند دانشجو در یک دانشگاه کشته شده‌اند! بزودی رسانه‌های گورکن‌ها، تک تک قربانیان بیگناه این حادثه را به ملت ایران معرفی خواهد کرد: نام، نام خانوادگی، پدر، مادر، و آدرس‌ پستی، ‌جهت ارسال کارت تسلیت برای خانوادة شهدای دانشگاه جرجیا! برای هر کدام‌شان هم یک «حجله» سر چهارراه‌ها می‌بندد! نه، شوخی در کار نیست! همان‌ها که در راستای چاپلوسی خاتمی و دارو دستة شبه اصلاح طلبان، در میدان محسنی برای قربانیان 11 سپتامبر شمع روشن کرده بودند، برای خانوادة جیمز، مری، کوین، بیل و ...کارت تسلیت هم خواهند فرستاد. مسلماً جلائی‌پورها و خاتمی‌ها و دیگر شیفتگان اسلام، مراتب بندگی را هم اینک بجای آورده‌اند. ‌بله، بندگی! اگر نظری به تصویر احمدی نژاد بیاندازید که جهت بدرقة جاشوها به فرودگاه رفته بود، برق ستایش و تحسین را در نگاه جهان سومی خواهید دید. «مقام معظم ریاست جمهوری» آنچنان محو تماشا شده بود، تو گوئی برده‌ای به اربابانش می‌نگرد! از مطلب دور افتادیم، بازگردیم به راه حل «فرد هالیدی» که در قالب اعتراض به ائتلاف چپ افراطی و اسلامگرایان ستیزه‌جو ارائه شده!

فرد هالیدی در مقالة خود به انواع و اقسام سازمان‌های اسلامی دست ساز غرب از جمله اخوان‌المسلمین اشاراتی دارد، البته نمی‌گوید این استعمار انگلیس بود که چنین سازمانی‌هائی را به راه انداخت. «فرد هالیدی»، تاریخچة تحریف شده‌ای از «مبارزات» چپ و اسلام گرایان ارائه می‌دهد و البته اشارة مختصری به اتحاد غرب و اسلامگرایان در افغانستان دارد، بدون آنکه توضیح دهد اصولاً چنین اتحادی‌ جهت کنترل مسیر عبور لوله‌های نفت و گاز بوده، به عبارت دیگر کنترل منابع انرژی! ولی مهمترین نکته در مقالة «فرد هالیدی» این است که در راستای اعمال چنین کنترلی، از عدم یک ائتلاف فراملیتی بین گروه‌های اسلامگرا شدیداً ابراز نارضایتی می‌کند! و تلویحاً آنان را به دلیل عدم اقتداء به «چپ» مورد سرزنش قرار می‌دهد. ظاهرا ایشان هم توصیه می‌‌کنند، از علی به سوسیالیسم برسیم! بله! جام جمکران همین خواستة ارباب را از زبان دیگران پخش کرد. و «فرد هالیدی» هم در مقالة خود خواهان پیوستن اسلامگرایان به چپ افراطی در همان چارچوبی است که کارساز غرب باشد. وی می‌گوید این دو جریان از اهداف متضادی دفاع می‌کنند:

«در هر حال این دو جریان سیاسی[...] در برابر یکدیگر قرار دارند[...] غیبت کامل برنامه اسلامگرایان از هر نوع انترناسیونالیسم فراگیر[...] چه حزب‌الله چه القاعده صرفاً به جوامع به خصوصی مراجعه می‌کنند و سم یک شووینیسم سرسختانه را متوجه غیر مؤمنین می‌کنند، مثلا متوجه یهودی‌ها و حتی مسلمان‌هائی از فرقه‌های دیگر[...]»
منبع: اطلاعات نت

به یاد داشته باشیم که رؤیای جنگ پرستان غرب ایجاد یک اتحاد جماهیر اسلامی بوده و هست. فواید چنین اتحاد جماهیری این است که کاملاً سرسپرده غرب باقی می‌ماند، و در تقابل با روسیه و هند قرار خواهد گرفت. در این صورت دیگر نیازی به دخالت مستقیم نظامی غرب در منطقه نخواهد بود. اتحاد جماهیر اسلامی منابع انرژی را در اختیار غرب قرار می‌دهد، در عوض سلاح و تجهیزات دریافت می‌کند، و در داخل هم به سرکوب شدید مردم می‌پردازد، تا عدالت اسلامی مستقر شود و دموکراسی‌های جنگ‌پرور غرب از نفت و گاز روسیه بی‌نیاز باشند!

ولی از آنجا که غرب قادر نیست با تکیه بر اسلام یک حاکمیت فراملیتی ایجاد کند، چرا که اسلام نیز مانند یهودیت بر روابط قوم و قبیله‌ای استوار است، نمونة اسرائیل را برگزیده! تا به همان ترتیب که اسرائیل را با تکیه بر اسطوره‌های «مقدس» ایجاد کرد، و اکنون در این سرزمین اسطوره‌های مقدس احزاب چپ نیز تحت نظارت پنتاگون «فعال» هستند، در اتحاد جماهیر اسلامی فردا نیز امثال فرخ‌نگهدار رهبری حزب چپ مسلمان یا «چپ‌الله» را عهده‌دار شوند! دلیل اتحاد اعضای محترم سومکا، فدائیان، سلطنت‌طلبان و مشروطه‌خواهان جیره خوار غرب را در همین راستا می‌توان بررسی کرد؛ پیشگام شدن «اسکار لافونتن» در پایه‌گذاری حزب کمونیست الهی، جهت نشان دادن راه راست به «اوپوزیسیون» ایران بود. البته اینهمه توهمات «فرد هالیدی» و اربابان اوست. چرا که، اگر «اسکار لافونتن»، «یوشکا فیشر» و شبه اوپوزیسیون ایران، جیره خوار ایالات متحداند، ملت ایران، جیره خوار استعمار نیست.


0 نظردهید:

ارسال یک نظر

<< بازگشت