رزمناو و فالگیر!
---
در پی منتفی شدن گزینة تهاجم نظامی به ایران، «روزآنلاین» که تا چندی پیش مرتباً تصاویر «تمام قد» رزمناو آمریکائی منتشر میکرد، و به نقل از «ایلجورناله» یا روزینامههائی دیگر، ادعا داشت که یک رزمناو جدید آمریکائی عازم خلیج فارس شده، و تلویحاً فریاد میزد، «ملت ایران! اگر برای حفظ آزادیها به سرداراکبر رأی داده بودید، از مصیبت جنگ در امان میماندید»، از این پس برایمان تصویر «واژگان» جنگ در صفحة اول میگذارد، و از آنجمله است، سخنان مادام «ترز دلپش»! به عبارت دیگر نقش تصویر «پرابهت» رزمناو آمریکائی در خلیج فارس، جای خود را به پریشانگوئیهای یک زن میانسال و پرحرف فرانسوی سپرده، که در مصاحبه با رادیو بینالمللی فرانسه یک قصة «کدو قلقلهزن» هم برایمان تعریف میکند. البته این داستان «کدوقلقلهزن»، فال قهوه هم دارد، چرا که مادام دلپش «پیشبینیهائی» میفرمایند، که بیشتر به پیشگوئی «فالگیر جماعت» شباهت دارد! ولی پیشاز ادامة مقاله، بهتر است با شخص شخیص خانم «ترز دلپش» بیشتر آشنا شویم.
«ترز دلپش»، از «نورچشمان» سازمانهای بینالمللی جنگپرستان در فرانسه و کشور آنگلوساکسونهاست. و نیازی به توضیح نیست که جهت رسیدن به چنین مقام و مرتبت والائی، آنچه لازم نیست همان «تخصص» است. نمیخواهم باعث آبروریزی امثال «مادام دلپش» شوم، ولی سربسته میگویم که بسیاری از کادرهای عالیرتبة چنین سازمانهائی، حتی فاقد دیپلم دبیرستاناند. اکنون بازگردیم به «ترز دلپش»، که پادوهای گورکنها در پاریس، حداقل با شکل و شمایل نه چندان خوشآیندش آشنائیهائی دارند. ویژگی «ترز دلپش»، مانند همه «نورچشمیها» این است که امر بر خودش «مشتبه» شده، و باور کرده که «صاحبنظر» است! و به همین دلیل مانند نخبگان حکومت گورکنها، در همة امور اظهار نظر میکند و باعث شرمساری هم میهناناش میشود. هموطنانی که تمامی سعی خود را مبذول داشتهاند تا «کمبودها» را در «ویکیپدیا» جبران کرده، تألیف چندین و چند کتاب نیز به ایشان نسبت دهند!
سایت فرانسه زبان «ویکیپدیا» ادعا میکند، «ترز دلپش»، مانند ژان پل سارتر و سیمون دوبووار، دارای دیپلم تدریس فلسفه از یکی از معروفترین مدارس عالی دولتی در فرانسه است. علاوه بر این، «خانم دلپش» یکی از اعضای کمیتة نویسندگان «فارین پالیسی» به زبان فرانسهاند که نخستین شمارة آن در سپتامبر 2006 منتشر شده! ایشان به همچنین از سال 1997، رئیس امور استراتژیک در کمیساریای انرژی اتمی هستند. «ترز دلپش» چندین و چند پست دیگر هم در فرانسه و انگلیس دارد که هیچیک ارتباطی با «فلسفه» ندارند! ولی مهمتر از همه این است که بدانیم «ترز دلپش»، عضو فعال «راند کورپریشن» و شبکة «ریچارد پرل» است.
هنگامی که هنوز تهاجم نظامی به عراق آغاز نشده بود، و بازرسان سازمان انرژی اتمی، در آبدارخانة قصرهای صدام حسین، در به در به دنبال سلاحهای کشتار جمعی میگشتند، این فیلسوف بزرگ به عنوان متخصص امور اتمی عراق، در مصاحبهای با رادیو فرهنگی فرانسه (فرانس کولتور)، اظهار داشت: «من اطمینان دارم که صدام حسین سلاح هستهای دارد!» البته پس از 4 سال که از تهاجم وحشیانة آنگلوسکسونها به عراق میگذرد، کوچکترین اثری از سلاحهای مورد اشارة «ترز دلپش» نیست! و هیچکس هم از این پادوی مؤنث شبکة «ریچارد پرل»، به جرم چنین ادعای کذبی، شاکی نشده. چرا که در واقع «ترز دلپش»، طوطیوار دستورات رؤسا را تکرار میکند. تا اینجای قضیه، میتوان گفت که «اشکالی» ندارد!
«اشکال» هنگامی بروز میکند که، «ترز دلپش» هنگام مصاحبه، یا حضور در یک «میزگرد»، دهان باز میکند تا به پرسشهائی پاسخ دهد، که پیشاپیش پاسخشان را «نمیداند»! و اینجاست که در مییابیم، ایشان نه تنها از نظر فلسفی بیمایه و کم سواداند، که از توانائیهای ذهنی برای ارائه یک مطلب منسجم و منطقی، در زمینة مسائل کلی نیز محروماند. به زبان سادهتر، خانم «دلپش» موجودی است مشابه نخبگان گورکنهای خودمان. و به عبارت دیگر، حرف دهانش را مطلقاً نمیفهمد، به این معنا که گسترة معانی واژههائی را که به کار میبرد، اصولاً نمیشناسد! همانطور که پیشتر در این وبلاگ اشاره شد، کسی که در کشور فرانسه «فیلسوف» است، با علم کلام آشنا است. ولی از آنجا که در واقع «ترز دلپش» فیلسوف نیست، و هیچ تخصص دیگری هم ندارد، منظماً تخصصهای نوین برایاش میآفرینند، و حوزة فعالیتهایش مرتب در حال تغییر و تحول است! تا دیروز فیلسوف بود و متخصص امور هستهای عراق، سپس متخصص امور هستهای ایران شد. و هر گاه «شبکة پرل» زمان را مناسب میدید، «ترز دلپش» هم ادعا میکرد، «شواهد و مستنداتی وجود دارد، که ایران به زودی صاحب بمب اتم خواهد شد، وقت تنگ است و باید هرچه زودتر فکری کرد!» ولی از هنگامی که دکة شبکة «پرل» رو به کسادی گذاشته، و از آنروزی که ارتش پنتاگون ناچار به آن عقب نشینی مفتضحانه از لبنان شد، «ترز دلپش» که مضحکة خاص و عام است، از طرف دولت فرانسه به عنوان «متخصص» امور ایران معرفی میشود! و در این زمینه هم، در کمال خوشوقی، شاهدیم که خانم «دلپش» بسیار «صاحبنظراند»!
هنگامی که در نبرد دریائی کازرون، چند جاشوی انگلیسی را دستگیر کرده بودند، «ترز دلپش» به عنوان متخصص امور سیاسی ایران اظهار داشت، «این بحران، بحرانی است که طولانی خواهد بود!» البته، فردای همان روز، جاشوها آزاد شدند! «گرفتاری» اساسی «ترز دلپش» این بود که رؤسایاش رویای «انقلاب سوم» در کلة پوکشان میپروراندند، و در آرزوی تکرار سناریوی اشغال سفارت آمریکا بودند، و «ترز دلپش» هم صرفاً تمایلات رؤسا را تکرار میکرد. ولی شنوندههای از همه جا بیخبر اصلاً در جریان «تخصصهای» موهوم مادام «دلپش» نبودند، هنوز هم نیستند! به همین دلیل رادیو بینالمللی فرانسه، در مورد نشست شرمالشیخ هم، مصاحبهای با این «کارشناس» همه فن حریف، ترتیب میدهد که آناً ترجمة آن در «روزآنلاین» مورخ 13 اردیبهشتماه، تحت عنوان «کنفرانس شرمالشیخ فایدهای ندارد»، منتشر میشود! البته اهالی رادیو فرانسه میدانند که اکثر ایرانیان با سوابق درخشان «ترز دلپش» بیگانهاند!
ولی پس از مطالعة مصاحبه خانم «دلپش»، نویسندة این وبلاگ اطمینان یافت که بسیاری از ایرانیان به میزان شناخت متخصص فرانسوی «امور ایران» پی بردهاند! «ترز دلپش» بر چند نکتة اساسی و بیپایه تأکید دارد: حاکمیت ایران «ضدآمریکائی» است، طالبان در افغانستان دشمن ایران بودند، ایران میتواند در زمینه تولید فرآوردههای نفتی مستقلاً تصمیم بگیرد، هدف ایران نفوذ در مناطق شیعهنشین نیست، و نفوذ در تمامی کشورهای منطقه است، احمدی نژاد مستقلاً در مورد سیاست ایران تصمیم میگیرد، وضع آزادی مطبوعات و دانشگاهها در دورة احمدینژاد بسیار بدتر شده، و پیشتر «بهتر» بود! خانم «دلپش» در ادامة چنین «براهین مستدلی»، مقادیر قابل ملاحظهای «اطلاعات» بسیار دقیق و موثق نیز از فعالیتهای هستهای ایران ارائه میدهند، و سپس به گرفتن «فال قهوه» پرداخته، میگویند: «احمدی نژاد تا آخر دورة ریاست جمهوری خود باقی میماند»، اما در لابلای پریشانگوئیهای معمول، «ترز دلپش»، مقداری هم التماس و زاری تلویحی کرده، و میگوید آمریکا، ایران را از شر دو دشمن اصلی خود رهانید و ... و چرا ایران در عراق همکاری نمیکند تا آمریکا بتواند سرافراز از عراق خارج شود؟! ولی مهمترین قسمت سخنان خانم «دلپش» آنجاست که میگویند، بانک ملی پاریس از تأمین بودجه برای شرکت توتال خودداری کرد تا ایران «تنبیه» شود!
میدانیم که حضور شرکتهای نفتی غرب مانند توتال، بریتیش پترولیوم یا رویالداچشل، در کشورهای جهان سوم مترادف است با چپاول، سرکوب و حمایت از حاکمیتهای سرکوبگر. و هنگامی که بانک فرانسه مانع فعالیت توتال در ایران میشود، به این معنا است که خسارت قابل توجهی به شرکت توتال وارد آورده. حال آنکه در روند اقتصادی غرب، بانکها و شرکتهای نفتی در ارتباط تنگاتنگ با صاحبان صنایع نظامیاند. بانکها، زمینة غارت اقتصادی را برای شرکتهای نفتی فراهم میآورند، و جهت وسعت بخشیدن به چپاول، برای صنایع نظامی تأمین بودجه میکنند. فعالیت بانکها هیچ وقت نمیتواند در «تخالف» با منافع چند ملیتیها قرار گیرد و اگر بانک ملی فرانسه از تأمین بودجه برای توتال سر باز زده، میباید دلیل دیگری پیدا کرد. دلیلی که ارتباطی مستقیم با «جانشین» توتال در ایران خواهد داشت. ولی بهتر است بازگردیم به سخنان «ترز دلپش». ایشان در ادامة کارشناسی مسائل منطقه و ایران، یک تهدید «بیبیگوزکانه» میفرمایند و میگویند، «اگر جرج بوش بفهمد در ایران سلاح هستهای وجود دارد، حمله خواهد کرد!» بله، همین جرج بوش که دست به دامن روسیه شد، تا ایران در «شرمالشیخ» شرکت کند، همین جرج بوش است، که به نظر «کارشناس» ما، به ایران حمله خواهد کرد!
در پایان یادآور شویم، که همزمان با «فال قهوة» ترز دلپش در رادیو بینالمللی فرانسه، سایت رسمی دولت روسیه، «نووستی»، از آغاز فعالیتهای شرکت نفتی «لوک اویل» در عراق، طبق قرار دادهای سال 1997، و آغاز نخستین مرحلة تأمین انرژی نیروگاه بوشهر خبر میدهد. طبق گزارش نووستی:
«کارشناسان اتماسترویاکسپورت [...] راه اندازی امور تامین انرژی نیروگاه [بوشهر] را آغاز کردند[...] روز 30 آوریل، موتور دیزل منبع تامین انرژی نیروگاه بوشهر با موفقیت آزمایش شد.»
شاید امروز بهتر بتوان دلیل شیون و زاری سید ابراهیم نبوی را برای «کشف حجاب»، و اشارات وی به ترکمانچای و گلستان درک کرد! افسوس که «ترز دلپش» فارسی نمیفهمد، در غیر اینصورت میتوانست جهت ابراز نظریات «فالگیرانه» از مقالات «سید» هم بهرهمند شود!
0 نظردهید:
ارسال یک نظر
<< بازگشت