یکشنبه، اردیبهشت ۲۳، ۱۳۸۶

هیلاری و اسفندیاری!
...

پیش از پرداختن به وبلاگ امروز لازم است توضیح مختصری در مورد نقد متون ادبی داده شود. با استناد به متن ادبی نمی‌توان به روانکاوی پرداخت! روند روانکاوی ـ به شیوة فروید ـ این است که بیمار هرچه می‌خواهد بر زبان می‌آورد. هر چقدر دوست داشته باشد می‌تواند دروغ سر هم کند و در مورد گذشته‌اش حکایات فانتزی تحویل روانکاو دهد. و این امر هیچ مشکلی در روند روانکاوی ایجاد نمی‌کند، به این دلیل که روانکاو در هر حال قادر خواهد بود، «زبان ضمیر ناخودآگاه» را از ورای کلام کمابیش «خودآگاه» گوینده شناسائی کند. حال آنکه متن ادبی چندین و چند بار بازبینی می‌شود، ویراستاری می‌شود و گذشته از این، نویسنده قادر است نوشته خود را واژگونه جلوه دهد و ... و همة این مسائل باعث می‌شود که فاصلة متن ادبی با نویسنده پیوسته بیشتر و بیشتر شود. حال آنکه هنگام سخن گفتن در برابر روانکاو، میان گوینده و کلامی که بر زبان می‌راند، فاصله و واسطه‌ای وجود ندارد. جسارتاً از نخبگان عرصة «فقرفرهنگی» تقاضا می‌شود، فردوسی، حافظ، مولوی، هدایت و دیگر مفاخر فرهنگی ایران را «روانکاوی» نفرمایند! در هیچ کجای دنیا یک چنین لگام گسیختگی همه جانبه‌ای را نمی‌توان مشاهده کرد، مگر نزد گورکن‌ها و آنگلوساکسون‌ها! همانطور که در وبلاگ «رسانه و موریانه» اشاره شد، اینان هیچ حد و مرزی در بیشرمی و وقاحت نمی‌شناسند! اینان جذام جامعة جهانی‌اند، همه چیز را آلوده و نابود می‌کنند. و اکنون در پی فراهم آوردن زمینة سرکوب در سطح جهانی‌اند!

کیهان مورخ 12 ماه مه 2007، به بهانة نقل قول از «سی‌ان‌ان» در انتقاد از رفتار نظامیان ایالات متحد، نوک حمله را متوجه همجنسگرایان کرده، و همجنسگرائی را در ترادف با جنایت و قاچاق مواد مخدر قرار می‌دهد! به گفتة پاسدار شریعتمداری، که وظیفة طبالی برای اربابان‌اش در ایالات متحد را بر عهده دارد،‌ چنین فرموده گزارشگر شبکه تلویزیونی سی‌ان‌ان:

«[...] اوباشی که انتظار دارید در خیابان‌ها و یا پشت میله‌های زندان ببینید، سر از ارتش آمریکا در آورده‌اند[...] برخی از افرادی که در ارتش آمریکا[...] حضور دارند[...] سال ها به اخلال در نظم عمومی و یا خرید و فروش مواد مخدر[...]مشغول بوده‌اند[...] برخی از این افراد جزو گروه‌هائی به شمار می‌آیند که نیات آن‌ها برای براندازی دولت آمریکا روشن است [...] اخیراً «اف. ‌بی. ‌آی» نیز گزارشی در این‌مورد تهیه کرده[...] با اذعان به اینکه دقیقا نمی‌توان تعداد این اراذل و اوباش را مشخص کرد به مواردی چون تجاوز، دزدی جنایت، خرید و فروش مواد مخدر و همجنس‌بازی اشاره شده است.»

وقتی گزارش اربابان کیهان را به دقت بنگریم، مشاهده می‌کنیم که کسانی که باید در خیابان‌ها باشند، پشت میله‌های زندان هم می‌توانند باشند! به عبارت دیگر امروز که خطر کمونیسم وجود ندارد مردم عادی که در خیابان‌ها پرسه می‌زنند، خطر بالقوه برای حاکمیت ایالات متحد به شمار می‌روند! کسانی که می‌توانند «نیت» براندازی هم داشته باشند، کسانی که به خرید و فروش مواد مخدر می‌پردازند، کسانی که مرتکب جنایت می‌شوند، همچنین همجنس‌گرایان! بله همجنس‌گرایان نیز به زعم کوکلوکس‌کلان‌ها،‌ جنایتکاراند و مخل نظم عمومی! هرچه زمان می‌گذرد شباهت حاکمیت ایالات متحد به جیره‌خوارانش بیشتر می‌شود! گورکن‌ها هم همجنس‌گرائی را جرم می‌شمارند! در واتیکان هم همین مهملات را تکرار می‌کنند، و کلیة محافل فاشیسم بین‌الملل آمادة سرکوب وسیع می‌شوند.

در پس پردة راهپیمائی بر علیه سقط جنین در برزیل، تا گزارش «سی. ان. ان» در مورد براندازان و همجنس‌گرایان در ارتش آمریکا، شعله‌های آتش «انکیزیسیون» را به صراحت می‌توان مشاهده کرد. چرا که هر کسی را می‌توان به راحتی به همجنس‌گرائی و براندازی متهم کرد. به ویژه هنگامی که حاکمیت جنایتکار ایالات متحد خود را در خطر ببیند، تجربة تاریخی نشان داده، صورتک دموکراسی از چهرة پلیدش به راحتی فرو می‌افتد. حاکمیتی که پس از فروش سلاح، در آمدش از فروش مواد مخدر تأمین می‌شود، حاکمیتی که رکورد جنایت را شکسته، زبان به تهدید رقبا گشوده و میان این دعوا، همجنس‌گرایان را هم تهدید می‌کند! و کیهان نیز به پیروی از ارباب، گزارش «سی. ان. ان» را برایمان نقل می‌کند. این گزارش از آن نوع گزارش‌هائی است که مانند آیات الهی از آسمان نازل شده و «حقیقت مطلق» است! از همان حقیقت‌ها که جهانبگلو و سروش ملت ایران را به سوی آن فرا می‌خوانند، و به همین دلیل به کار گورکن‌ها می‌آید! اگر «سی. ان. ان» گزارشی از سرکوب و جنایات گورکن‌ها در ایران پخش می‌کرد، مسلماً دروغ محض بود! البته «سی. ان. ان» هم نیک بر این امر واقف است، و هیچوقت حرف نسنجیده و خلاف مصلحت اهالی کیهان بر زبان نخواهد راند! به ویژه در این شرایط‌ که کوکلوکس‌کلان‌های دو سوی آتلانتیک از طریق بازیافت داریوش همایون، هاله اسفندیاری، سیدحسین نصر، خاتمی، جهانبگلو و فرخ نگهدار، رویای ایجاد یک اوپوزیسیون واقعی و به قول فرهیختگان بازار، «دموکراسی‌گری» در ایران را در سر می‌پرورانند. و «دیده‌بان حقوق بشر» نیز در این مهم از هیچگونه فداکاری دریغ نمی‌ورزد!

هر فردی که از مسیر کیهان و اطلاعات گذر کرده، هر «شخصیتی» که از مسیر دفتر فرح دیبا به بلاد فرنگ گریخته، امروز «منتقد» حاکمیت ایران نامیده می‌شود! منتقدانی که در واقع مبلغ و مشوق جنایت و سرکوب دارودستة سردار اکبراند! پای منبر خاتمی می‌نشینند، و در تهران، مهمان خانوادة رفسنجانی و دیگر جنایتکاران رژیم اسلام انسان‌سازاند. فواید چنین «منتقدان» این است که در پس پردة جنجال بازداشت‌شان، سرکوب مخالفان واقعی سهل و آسان می‌شود. در ضمن جهت تبلیغات انتخاباتی هیلاری کلینتون نیز مفید به فایده‌اند! آفتاب نیوز، مورخ 23 اردیبهشت‌ماه 1386، می‌نویسد:

«هیلاری کلینتون [...] با تمجید از هاله اسفندیاری [...] وی را فردی موثر در مسایل زنان در سطح جهان خواند. [وی] در بیانیه‌ای[...] آورده‌است من عمیقا نگران دستگیری غیر قابل توجیه[...] هاله اسفندیاری[...] هستم. فعالیت های او بر حصول اطمینان از دستیابی تمامی افرادی که مجبور به زندگی در حکومت‌های ستمگر هستند به دموکراسی و آزادی متمرکز بود[...]»


آنطور که به نظر می‌رسد، هاله اسفندیاری، از دستیابی ملت ایران به دموکراسی و آزادی اطمینان حاصل کرده! البته به زعم هیلاری کلینتون. همسر کلینتون ‌را همه می‌شناسیم، وکیل دعاوی است، و پس از ورود به کاخ سفید، پرونده سوء‌استفاده مالی خود و همسرش، منجر به «خودکشی» دو نفر از شرکاء در همان کاخ سفید شد! مسلماً هیچکس به اندازة هیلاری کلینتون در مورد دموکراسی و آزادی نمی‌تواند صاحب‌نظر باشد! به ویژه وقتی که در هنگام تهاجم نظامی اسرائیل به لبنان در خواب زمستانی فرو می‌رود و خفقان مرگ می‌گیرد. هیلاری کلینتون، اگر یک سر سوزن شرافت سیاسی ‌داشت،‌ زبان به حمایت از هاله اسفندیاری نمی‌گشود، چرا که این درافشانی‌ها، در ایران به زیان هاله اسفندیاری تمام خواهد شد. هاله اسفندیاری و همسرش در ایران به ارتباط با «صهیونیست‌ها» متهم شده‌اند. و بیانیة هیلاری کلینتون، تنها اتهام اینان را سنگین‌تر، و جنجال بیشتری به پا خواهد کرد. و شاید هدف واقعی نیز همین باشد! چرا که در پناه چنین جنجال‌هائی است که جبهة‌ ناتو 28 سال گورکن‌ها را از بد روزگار در امان نگاهداشته. و امروز نیز با توسل به «اعترافات» هاله اسفندیاری، ساواک منفور می‌تواند قلع و قمع وسیع مخالفان واقعی حاکمیت را سازماندهی کند. این قطره‌ای است از اقیانوس فواید فعالیت‌های هاله اسفندیاری‌ها! اینان وقتی در داخل ایران باشند، زمینة براندازی فراهم می‌کنند، و هنگامی که در خارج از ایران‌اند جهت استقرار دموکراسی و آزادی، عرق جبین از کد یمین‌شان سرازیر می‌شود، و نهایتاً سرکوب و کشتار به ارمغان می‌آورند. با هیچ و پوچ جنجال به راه می‌اندازند، و به پیروی از «ناخدا کلمب»، برای ملت ایران «هواسیل» تجویز می‌کنند! «ناخدا کلمب» پس از قتل و غارت و تحمیل دین بر ساکنان «کلمب آباد»، به آنها می‌گوید:

«[...] بروید زیر سایة ذات اقدس ملوکانه کمافی‌السابق مشغول جهالت باشید. و آنها را رخصت داد. همینکه سرش فارغ شد، ‌ به عنوان گزارش [...] به دوست مردالینوس نوشت [...]هنی، به خاک پای جواهرآسای اعلیحضرت[...] امپراطور ممالک محروسة اندلستان [...] من برای این سرزمین مشغول تهیه نقشه نظم نو و دموکراسی تازه در آمدی هستم، که تا دنیا دنیاست دست نشانده بماند. عجالتا برای شروع [...] حکم قتل عام اهالی را صادر کردم [...] در این گیرودار، زیاده از پنجاه هزار کس نقاب تراب بر عذار گلفام کشیدند، و عالمیان را در فراق خویش قرین ناله و زاری و تشویش گردانیدند [...] این شد که رقم عفو بر جریده جریمة سایر مخالفان کشیدم و برای بازماندگان رژیم هواسیل را پیشنهاد کردم، تا باد بخورند و کف صادر بنمایند ـ نباید اشتباه کرد که هواسیل را عموما حواصیل می‌نویسند و لیکن اصل این لغت، هواسیر، بروزن بواسیر است. زیرا این‌ مرغ، از هوا، سیر می‌شود و آنرا تبدیل به کف می‌نماید ـ بهر حال باید کاری کنیم که اهالی اینجا برای ما جان بکنند و کار بکنند و به دعاگوئی ذات اقدس شهریاری رطب اللسان باشند[...]»

توپ مرواری، ص. 35 تا 40

0 نظردهید:

ارسال یک نظر

<< بازگشت