...
پیش از شروع وبلاگ امروز لازم است به تحولات عظیم فستیوال کن اشاره شود! ژیل ژاکوب، رئیس جاودان فستیوال، در ظاهر، یک قدم از اسلام و مسلمین فاصله گرفته، و در واقع چندین گام به سوی گورکنها برداشته، میدان را برای فعلة «بیحجاب» اکبر رفسنجانی باز گذاشته! امسال هیاهو پیرامون مرجان ساتراپی متمرکز شده؛ یکی دیگر از ریزهخواران سفرة فاشیسم! و گورکنها که از مدتها پیش در جریان حضور ساتراپی قرار داشتند، جهت گرم نگاهداشتن تنور ژیل ژاکوب، از دیروز اعتراض شدید خود را ابراز داشتهاند! در مورد فستیوال کن و مرجان ساتراپی فردا خواهم نوشت، چون امروز اول خردادماه است و امور مهمتر از ژیل ژاکوب و ساتراپی در برابرمان قرار گرفته!
به مناسبت روز پرستار، لازم است یادآور شویم، وزارت کشور حاکمیت «توحش ـ تحجر» بعضی از افغانها را که در بیمارستان بستری بودند اخراج کرده است! البته جای هیچگونه تعجبی نیست! چون وقتی نمونه پرستار«زینب» باشد، روز پرستار هم به همین ترتیب باید گرامی داشته شود! زینب همان «فلورانس نایتینگل» صحرای عربستان است که طبق داستانهای «بیبیگوزک» و بسیار تاریخی، همراه برادر بزرگوارش راهی کربلا شد، و گهگاه سرش را از خیمه بیرون میآورد و به سپاهیان دشمن ناسزا میداد! استاد «مینو درایه»، در پژوهشهایشان از «قدرت» و «شوکت» او برایمان فراوان گفتهاند! و البته رسانة کیهان را فراموش نکنیم که از خاندان «عصمت و طهارت» لحظهای غافل نیست. در کیهان، و دیگر روزینامههای گورکنها، از مبارزات سیاسی این «روزا لوکزامبورگ عربستان» داستانسرائی فراوان میبینیم. کیهان، ارگان کوکلوکسکلانها در ایران، به موازات دفاع از نمونة «زن عصرحجر»، در هزارة سوم، در چند جبهة دیگر نیز فعال است. از یکسو به همجنسگرایان و از سوی دیگر به بهائیان و فراماسونها میتازد. و در این تاخت و تاز در واقع به زبان و فرهنگ ملت ایران یورش میبرد.
زبان مبتذل کیهان، همان زبانی است که حاکمیت در رسانهها، به ویژه در «صدا و سیمای جمکران»، به ترویج آن همت گماشته! و به همین دلیل «حسن خمینی»، نوة روحالله خمینی، از «تعالی» سیمای کریه جمکران، فراوان سخن میگوید. و اکبر رفسنجانی، که اخیرا «بوی بهبود ز اوضاع جهان شنیده» و مدافع حقوق زنان شده، کشف کرده که «صدا و سیما» اهمیت استراتژیک هم دارد! البته جهت چنین اکتشافاتی لزومی ندارد کسی سه دهه بر کرسی رشوهخواری و جنایت حکومت عدل اسلامی تکیه داشته باشد! ساواک میتوانست ژرفای دانش و شناخت رفسنجانی را، آنزمان که هنوز جیرهخوار دربار پهلوی بود، بر همگان آشکار کند، ولی ظاهراً کارخانة رجاله پروری چنین مصلحت ندید!
در کنار «اکتشافات» اخیر اکبر رفسنجانی، میباید قبول کنیم که اهمیت استراتژیک کیهان، از صدا و سیما کمتر نیست! کیهان، که در پی بازداشت هاله اسفندیاری، جهت رد گم کردن، جاسوس «چهارجانبه» پیدا کرده بود، و مسافرت احتمالی هاله اسفندیاری به اسرائیل را به عنوان یکی از براهین جاسوسی وی برای «موساد» مطرح میکرد، فراموش کرده که «رئیس مجمع تشخیص مصلحت» گورکنها، بدون مسافرت به اسرائیل، دهههاست که به جاسوسی برای همان سازمان «موساد» مشغول است! و اگر پروندهاش هنوز مطرح نشده، به این دلیل است که، ابتدا از نوچهها و پائین دستها شروع میکنند. بله، در این راستا، مبارزات کیهان با فراماسونها نیز در مسیر مشابهی قرار گرفته. به زبان سادهتر، جهت به بیراهه کشاندن افکار عمومی از فراماسونهای اصلی، کیهان یک جنگ زرگری با فراماسونهای «موهوم» به راه انداخته، تا ارتباط لاریجانی با محفل «فراماسونهای ویژه» مطرح نشود.
«فراماسونهای ویژه»، یا فراماسونهای «پسامدرن»، مانند پدیدة پسامدرنیسم، موجودیتشان بر اساس اصل «ترادف کلی» میتواند تعریف شود. اینان چپگرائی، فاشیسم، ضدامپریالیسم، و همجنسگرائی را در هم آمیختهاند! فراماسونهائی که مانند اعضای محفل نوبل با فاشیسم در توافق کامل قرار دارند، فراماسونهای ضدیهود و مدافع حقوق همجنسگرایان! این قماش فراماسون اگرچه هنوز در ایران شناخته نشده، ولی اعضای آن روابط نزدیکی با رجالههای ایران، ازجمله لاریجانی دارند.
سایت فرانسه زبان «ایران رزیست»، در تاریخ 23 ژوئن 2006، از مسافرت روزنامهنگاری به نام «تیهری میسان» گزارش میدهد. «میسان»، روزنامهنگار، خبرنگار، نویسنده و بنیانگزار «شبکه ولتر» است. و «ایران رزیست» وی را چنین توصیف میکند: کاتولیک، تروتسکیست، همجنسگرا، فراماسون و اخیراً «آلتر موندیالیست!» به عبارت دیگر، یک «هیچ» تمام عیار! این تروتسکیست پسامدرن، در مورد وقایع 11 سپتامبر کتابی منتشر کرده که همزمان فاشیستهای مسلمان و کوکلوکسکلانهای ایالات متحد را بسیار پسند افتاده! و شاید به زودی وزارت ارشاد یا کیهان ترجمه آنرا نیز منتشر کنند! ولی آنچه مهم است در مورد ارتباطات «تیهری میسان» در ایران بدانیم این است که «میسان» یکی از دوستان نزدیک لاریجانی است و سفرهای متعدد «پژوهشی» به ایران دارد؛ به احتمال زیاد جهت تأمین بودجه برای «شبکة ولتر»!
به گفتة «ایران رزیست»، یکی از ویژگیهای «شبکه ولتر»، ارائة مدارک جعلی تحت عنوان اسناد محرمانه است! و از این جهت «میسان» را نمونة کوچک «سیمور هرش» میخوانند ـ در مورد سیمور هرش و مهملاتش در نیویورکر پیشتر یک وبلاگ تلف شده ـ بله «تیهری میسان» پایهگذار حزبی است به نام «پ. ار. ژ»، علامت اختصاری «حزب رادیکال چپ» در زبان فرانسه! از قضای روزگار مضمون سخنان دوست جناب لاریجانی، شباهت فراوانی به سخنرانیهای محمود احمدی نژاد هم دارد! نابودی اسرائیل، و یهودیان مضامینی است که در آثار «میسان» پیوسته تکرار میشود! و البته میباید یادآور شویم که «میسان»، مانند دوستانش، یک ضد آمریکائی دوآتشه و آشتیناپذیر است.
«ایران رزیست» مینویسد، هنگامی که شایع شد حاکمیت گورکنها قصد دارد اقلیتهای مذهبی را وادار به نصب «روبان رنگی» کند، «دوست دکتر لاریجانی»، بلافاصله جهت همکاریهای تبلیغاتی اعلام آمادگی کرد! یادآور شویم که گورکنها در برابر چنین همکاریهائی سخاوتمندانه ملت ایران را غارت میکنند. همانطور که مشاهده میکنیم حاکمیت منفور دستاربندان، ناندانی همة زبالههای دست به دهان غرب شده: امثال «میسان»، که به دلیل روابط نزدیک با حاکمیت ایران، از گروه مدافع حقوق همجنسگرایان نیز رانده شدهاند.
«ایران رزیست» در ادامه مطلب خود در مورد «میسان» مینویسد:
«نهایت امر، مشخص نیست در این میان، مدفوع کدام است، و مگس کدام: مدفوع به ضیافت میرود یا مگسهای شیفته مدفوع (و عمامهاند) که میآیند، تا از عقاید دفع شده در اینجا تغذیه کنند [...] در هرحال، خوراک برای همه موجود است، نوش جان! تیهری عزیز!»
البته این «نوشجان» شامل حال همپالکیهای ایرانینمای «میسان» در فرنگ نیز میشود.
0 نظردهید:
ارسال یک نظر
<< بازگشت