پنجشنبه، خرداد ۰۳، ۱۳۸۶

جرج و جام!
...

هر چه به «مذاکرات» میان گورکن‌ها و اربابان‌شان نزدیک‌تر می‌شویم، ارتباط نزدیک «ضد امپریالیسم» ریش و نعلین با ایالات متحد را آشکارتر می‌بینیم. داستان از محمد موسویان آغاز شد، و با دستگیره هاله اسفندیاری شدت گرفت. جنجال کیهان، ارگان کوکلوکس‌کلان‌ها بی‌جهت نبود! پاسدار شریعتمداری، و «اتاق فکر بکر» ساواک، می‌پنداشتند با هیاهو پیرامون کشف «جاسوس چهار جانبه» می‌توان پرده بر همکاری‌های حاکمیت سرسپرده با آمریکا افکند! و البته کیهان در این جانفشانی‌ها تنها نبود! بعضی از اعضای شبکة اکبر رفسنجانی در داخل و خارج نیز سعی داشتند، بازداشت‌های غیرقانونی را به گردن احمدی نژاد بیاندازند. و سرکوب مردم، توسط نیروهای «انتظامی» وابسته به شبکة کذا نیز در همین راستا صورت گرفت. ولی این حیلت کارساز نشد! همانطور که بارها در این وبلاگ اشاره شد، جبهة ناتو در منطقه رو به ضعف گذارده، و چون دوران گذشته، امکان سرکوب ملت‌های منطقه را ندارد. امروز شاهدیم که در خاورمیانه و آسیای مرکزی، دو کشور عراق و افغانستان اشغال نظامی شده‌‌اند، و در ایران، ترکیه و پاکستان عملاً «دولت» وجود خارجی ندارد! و ناآرامی‌های لبنان نیز دوباره از سر گرفته شده. شاید بعضی‌ها پنداشته‌اند، می‌توان شرایط سال‌های ریاست جمهوری کارتر جنایتکار را دوباره بر منطقه حاکم کرد و نتایجی مشابه نیز گرفت! ولی نه تنها تاریخ تکرار نمی‌شود، که امروز جبهة ناتو در موضع قدرت نیست! سرکوب مردم ایران، و دستگیری دوستان و همکاران قدیمی حاکمیت دستاربندان را باید در همین راستا بررسی کنیم. حاکمیت ایران احساس خطر می‌کند، چرا که ایالات متحد، در حال رها کردن شرکای قدیمی و وفادار خود است! پایان ماه عسل 28 سالة طالبان شیعی مسلک با آمریکا نزدیک شده! و دلیل «افشاگری‌های» واشنگتن پست، سخنگوی ‌حاکمیت ایالات متحد، در مورد روابط «جرج سوروس» و گورکن‌ها ریشه در همین امر دارد.

امروز که معلوم شد «جرج سوروس» معروف، به حاکمیت اسلام و مسلمین کمک‌های مالی ارائه داده، لازم است، این شخصیت بزرگ جهان «وحش‌سالاری» را بهتر بشناسیم! «جرج سوروس» هم از قضای روزگار مانند سرکوزی، متولد مجارستان است! با توجه به مسیر زندگی سوروس و سرکوزی می‌توان نتیجه گرفت مجارستان سر زمین «نابغه‌خیزی» است! سوروس متولد سال 1930 است، و تا شانزده سالگی در مجارستان زندگی می‌کرد. وقتی نازی‌ها در مجارستان بودند، زندگی سوروس و پدرش بخوبی پیش می‌رفت! ولی زمانی که ارتش سرخ مجارستان را اشغال می‌کند، پدر سوروس هم مانند محسن آرمین و اصلاح‌طلبان، تعهد خود را به «دموکراسی‌گری» ‌نشانه داده، به بهانة شرکت در کنگرة زبان اسپرانتو از مجارستان به انگلیس فرار می‌کند! اینچنین است که،‌ جرج سوروس در سن 17 سالگی در مدرسة اقتصاد لندن تحصیلات خود را آغاز می‌کند! مسلما ایشان جزو مجارهائی بوده که پیشتر به زبان انگلیسی هم تسلط کامل داشته‌اند! در هر حال معلوم نیست که «جرج سوروس» تحصیلات خود را به پایان می‌رساند یا خیر، ولی ایشان در سال 1956، به آمریکا «شرفیاب» شده، مستقیماً راهی بورس نیویورک می‌شوند! برای آنکه به قول خودش،‌ پول در آورد، فلسفه بخواند و نویسنده شود! ظاهراً «جرج سوروس» می‌پنداشته، و شاید هنوز هم می‌پندارد که برای نویسنده شدن باید «پولدار» هم بود! البته تا حدودی حق دارد. چرا که به این ترتیب یک نویسنده را‌ می‌تواند استخدام کند، که به نام ایشان بنویسد! این همان کاری است که بسیار از سیاستمداران و دیگر «آرزومندان» هنر نویسندگی در غرب و شرق همه روزه انجام می‌دهند! بله «جرج سوروس»، علیرغم اینهمه گرفتاری‌ها، موفق می‌شود چندین و چند کتاب به رشته تحریر در آورد! حال بازگردیم به مسافرت ایشان به ینگه دنیا!

به محض ورود سوروس به وال‌ستریت، یک باره دروازه‌های ترقی به روی ایشان گشوده می‌شود! و ثروتمند می‌شوند! فکر بد نکنید! «جرج سوروس» عضو هیچ محفل و شبکه‌ای نیست! ایشان فقط نان نبوغ‌شان را می‌خورند! و از برکت همین «نبوغ» است که به چنان قدرت مالی‌ای دست می‌یابند که در سپتامبر 1992، با خرید و فروش لیرة استرلینگ، بانک انگلستان را وادار می‌کنند از نظام پولی اروپا خارج شود! و در این میان بیش از یک میلیارد دلار سود خالص نیز نصیب‌شان می‌شود! این قصه‌های «بی‌بی‌گوزک» را می‌توانید در «ویکی‌پدیا» در مورد جرج سوروس بخوانید. ولی جهت انجام چنین عملیاتی در بازار بورس، حمایت حاکمیت‌ها و یا شبکه‌های مافیائی قدرتمند الزامی است. افراد حتی اگر میلیاردها دلار در اختیار داشته باشند، نمی‌توانند اقدام به هر نوع خرید و فروش ارز و یا سهام در بازارهای بورس بنمایند. در واقع این معاملات،‌ به تجارت اسلحه و مواد مخدر شباهت فراوان دارد. آنچه در مورد «جرج سوروس» و دیگر میلیاردرهائی که یک شبه ره صد ساله رفته‌اند باید بدانیم، این است که این ارقام نجومی متعلق به افراد حقیقی و حقوقی نمی‌تواند باشد! و در واقع،‌ این شبکه‌های سیاسی و مافیائی هستند که افرادی را به این ارقام منسوب می‌کنند! چنین مبالغی متعلق به شبکه‌های بین‌المللی جنگ و جنایت‌ است. و هنگامی که از «اوپن سوسایتی» و اهداف بشردوستانه و دموکراسی‌گسترانة آن سخن به میان می‌آید، بهتر است بدانیم «جرج سوروس»، همچون جان اسمیت، ‌ نخست وزیر اسبق انگلستان، کارمند شرکت «کارلایل» است،‌ مهم‌ترین شرکت طرف معامله با پنتاگون! ‌ و موجودیت پنتاگون، آنچنان که امروز شاهدیم با کشتار و چپاول ارتباط مستقیم دارد! از دیگر افتخارات «سوروس» این که، در سال 1990، دست در دست بن لادن، جرج والکر بوش را از ورشکستگی نجات می‌دهد! با توجه به این موضع گیری‌ها است که می‌توان دریافت، ‌ سوروس و بن لادن در جبهة واحدی قرار دارند. و کمک «اوپن سوسایتی» به گورکن‌ها،‌ هیچ جای تعجبی ندارد! شبکة فاشیسم بین‌الملل، مرز نمی‌شناسد. همچنان که بیشرمی شبه اصلاح طلبان ایران!

امروز «نوادة کوروش» ـ شیرین عبادی ـ که خود مبلغ محفل فاشیست نوبل است، از «اوپن سوسایتی» درخواست کرده بگوید چه مقدار به گورکن‌ها کمک کرده، و از چه طریق! البته عبادی نخواسته بداند، بن لادن مجارستان، از چه تاریخ و به دستور کدام محفل به گورکن‌ها کمک مالی رسانده! چون اگر تاریخ کمک‌ها مشخص شود،‌ ممکن است به دوران آغاز حاکمیت گورکن‌ها در ایران برسد و آنوقت است که اگر نخل طلائی هم به ساتراپی داده شود، هیچکس خوشحال نخواهد شد! به ویژه همان سه تن از اعضای هئیت ژوری فستیوال، که خود از تهیه کنندگان «پرسپولیس» هستند، و منافع فراوانی هم در برنده شدن ساتراپی خواهند داشت! بله، هیچکس خوشحال نخواهد شد! چرا که «واشنگتن پست»، به نقل از «اوپن سوسایتی» اعلام داشته، کمک این «سوسایتی» رسوا به قبل از زلزلة بم باز می‌گردد! یعنی دوران ریاست خاتمی شیاد! ظاهراً مسافرت غیرمنتظرة چارلز، فرزند الیزابت دوم نیز برای اهداء کمک همین «سوسایتی» به زلزله زدگان بم بوده! بی‌جهت نیست که محمد خاتمی منفور در حضور چارلز، در چنین روز غم‌انگیزی، چنان قهقهه‌‌ مهوعی می‌زد! امداد‌های غیبی «اوپن سوسایتی» را نقد کرده بود! به گفتة عبادی، «اوپن سوسایتی»، جهت مبارزه با اعتیاد، کمک به زلزله زدگان بم و دیگر امور «بشردوستانه» به گورکن‌ها کمک کرده! بله، انسانیت هم مرز نمی‌شناسد. و گویا «جرج سوروس» نیز به اسلام گرویده، چرا که امروز همزمان با آزادیخواه شدن محسن آرمین، بازجوی ساواک، یکی دیگر از نخبگان گورکن‌ها، هم از خواب غفلت پریده و خواستار تشکیل «اتحادجماهیر اسلامی» شده! به همه گورکن‌ها، از طیف اصلاح‌طلبان،‌ تا اصولگرایان، یادآور شویم که اگر «واشنگتن پست» ناچار به انتشار خبر«کمک‌های» اهدائی شرکت سهامی جنایت و چپاول «جرج سوروس» شده، در واقع به این معنا است، که دوران روابط عاشقانة گورکن‌ها با فاشیست‌های ینگه دنیا به پایان آمده!

1 نظردهید:

At ۷:۲۱ بعدازظهر, Blogger سرباز كوچك said...

با درود. يك يادآوری كوچك كه همين نابكار سه ماه پيش نزديك به ٦٣ ميليون دلار از سهام شرکت هاليبرتون را هم خريداری كرد! بله، همان شركت بقول به اصطلاح "صلح طلبان" منفور! هيچ وبسايت "ايرانی" هم به اين موضوع كوچكترين اشاره ای نكرد:

http://sarbazekuchak.blogspot.com/2007/03/halliburton-george-soros-antiwarcom.html

 

ارسال یک نظر

<< بازگشت