...
پیش از پرداختن به وبلاگ امروز، بازهم یادآور میشوم که هیچ بیانیهای به حمایت از حاجیههای آشوبگر امضا نخواهم کرد. تجمع کسانی را که مجوز تجمع از سوی وزارت کشور ندارند، تنها میتوان آشوبطلبی نامید، و این وبلاگ از هیچیک از آشوبطلبان مذکر و مؤنث حمایت نخواهد کرد. بارها و بارها در این وبلاگ نوشتیم که ایجاد بحران و آشوب تنها کارساز سیاست استعمار است و بس. از اینرو کنیزکان و غلامبچگان «آزادیخواه» اکبر رفسنجانی، بهتر است آرام بگیرند. امروز مردم ایران به آشوبطلبان نخواهند پیوست و کارخانههای رجالهپروری با تشویق اینان به شورش، آب در هاون میکوبند. امروز مردم ایران نیک میدانند آشوبها به تقویت قدرت سرکوب حاکمیت منجر خواهد شد. و امروز که استعمار موفق به براندازی نشده، با ایجاد آشوب سعی در تقویت بازوی سرکوب حاکمیت اسلامی دارد. حاکمیتی که استعمار خود جهت ارائة «تصویر دلپذیر» از آن پیوسته در تلاش است. در وبلاگ «شازده فستیوال»، به ریزهخواران سفرة فاشیسم که سعی بر ارایة «تصویر دلپذیر» از حاکمیت توحش، سنگسار و قصاص دارند، گفتیم که پس از ملاقات ولادیمیر پوتین با جرج بوش، «تصویر دلپذیر» واقعی را مشاهده خواهند کرد. گویا بعضی کنیزکان و غلامبچگان میپندارند، هنوز در بر پاشنة سابق میچرخد.
پس از «کارناوال» پاسداراکبر و معرکهگیری مداحان ساکن بلاد فرنگ، از طریق به اصطلاح «نقد» مطالب بیسروتهی که ساواک به نام وی منتشر میکرد، اینبار نوبت به «سیرک» ساتراپی رسیده، که باقیمانده ریزه خواران سفرة فاشیسم را هم به ما معرفی کند! بله دور اکبر گذشت، و نوبت مرجان است! تمام رسانههای مستقل و دموکراسیپرور، به ویژه در فرانسه بسیج شدهاند تا به افکار عمومی، یک موجود دروغپرداز و شیاد را به عنوان «مخالف سرسخت» حاکمیت گورکنها حقنه کنند، و سود حاصل از سرمایهگذاری چند فرصت طلب و پادوی محافل فاشیسم از شاهکار هنری این «تبعیدی هنرمند» را به «حداکثر» ممکن برسانند. بله، معرکة «پرسپولیس» همچنان ادامه دارد.
ولی بهتر است به آنها که میپندارند ما نمیدانیم، یادآور شویم، انتشار «مقالات» مداحان «پرسپولیس» در رسانههای غرب، همچنان که در سایتهای فارسی زبان، نوعی دادوستد بازرگانی و شرکت در سود حاصل از فروش فیلمی است که با بیشرمی و وقاحت سعی بر ارائه «تصویر دلپذیر» از حاکمیت اسلامی دارد. فیلمی که در واقع پردهای است بر جنایات حکومت دست نشاندة غرب در ایران. هر چند که بعضیها با مشاهدة این فیلم بسیار «تحت تأثیر» گیرند، و هممیهنان را به دیدن آن تشویق کنند. مزد و پورسانتاژ «تحت تاثیر قرار گرفتن» به نسبت شرایط مداحان متفاوت است. ولی به تمامی کسانی که بسیار «تحت تأثیر» قرار گرفته، به تبلیغ مستقیم برای فیلم مهوع پرسپولیس میپردازند، باید گفت دیگر زمان خوشرقصی کردن برای اربابان اکبررفسنجانی به سر رسیده! به عبارت دیگر، به دوستان عزیزی که دو سه روزی است وابستگی خود به جمع ریزه خواران حاکمیت ایران را رسماً آشکار کردهاند باید بگوئیم، کار شرافتمندانهای برای خود دست و پا کنند! هر چند که پامنبریهای فرنگ نشین حکومت اسلامی، مسلماً با مفهوم شرافت بکلی بیگانهاند! پس بهتر است وقت این وبلاگ را بیجهت هدر ندهیم، و بپردازیم به دختربچهای که در فیلم «پرسپولیس» به مبارزه با حاکمیت بر میخیزد، و صدها هزار دختر بچهائی که در واقعیت حکومت اسلامی روزی چند بار به اجاره میروند، و یا اگر خوشبختتر باشند، یک بار برای همیشه به فروش میرسند! و جای بسی خوشوقتی است که سرنوشت هولناک این قربانیان کوچک هیچکس را «تحت تأثیر» قرار نمیدهد، و باعث آشفتگی خاطر هیچکس هم نمیشود! از دوران باستان، پیش از بنیانگذاری امپراطوری هخامنشی توسط کوروش کبیر، در فلات ایران، به همه زبانهای پیش از طلوع «آفتاب اسلام» میخواندند: «خوش بخت آنکه کره خر آمد، الاغ رفت!» و «خوشبخت آنکه، واقعیتهای وحشسالاری روحش را نیازرد!» بله، این دختر بچهها که در اکثر موارد به اجاره رفته یا به فروش میروند، وظیفه دارند، فاطمه را «الگوی» خود قرار دهند!
اهمیت فاطمه در این است، که موجودیت واقعیاش در گرو قصههای «بیبیگوزک» رمالان و دعانویسان است، و مانند «پرسپولیس»، قصهای بیش نیست. قصهای که بعضیها از آن دکان مبارزه هم ساختهاند. قصهای که هر کس به نوعی آنرا نقل میکند. در خارج از مرزها، این قصه «پرسپولیس» نام گرفته، و در داخل نام «فاطمه» بر آن گذاشتهاند. موجودی افسانهای که مقام رهبری، تولدش را «معجزة بزرگ اسلام» خوانده! و البته حق کاملاً با «بزرگ مقام» است، چرا که زایمان یک زن 57 ساله، حتی امروز هم از معجزات به شمار میرود، چه رسد به آنروزها! علیخامنهای که امروز به نقل قصه «پرسپولیس»، ویراست جمکران مشغول بود، در باب تولد فاطمه سخنرانی غرائی تحویل مداحان اهل بیت داده، و چنان چانهاش گرم شده که فاطمه را از همه زنان بزرگ تاریخ برتر شمرده! و هر چند نویسندة این وبلاگ دلایل برتری این موجود «خیالی» را به درستی درک نمیکند، چون هیچکس این دلائل را ارائه نداده، ولی به شدت «تحت تاثیر» قصة پرسپولیس مقام رهبری قرار گرفته، سیل اشک از چشمانش سرازیر شد! به همچنین، مقام رهبری، که به روخوانی متن ساواک در مدح فاطمه مشغول بوده، گویا به شدت تحت تاثیر قرار گرفته باشند، چرا که به هیچ عنوان متوجه نیستند چه «ترهاتی» ردیف میکنند:
«آنحضرت در عمر کوتاه خود به مقامی میرسد که از[مقام] همه زنان بزرگ طول تاریخ برتر است.»
هنوز مشخص نشده معیار «رهبر فرزانه» برای تعیین مقام برتر چیست، اما مقام معظم رهبری حاضران را بیش از این در انتظار نمیگذارند، و ذهن تاریک ما گمراهان را با مشعل دانش خود روشن میفرمایند، جریان از این قرار است که فاطمه، 12 بزرگراه احداث کرده! میدانیم که مقام رهبری، مانند اکبر رفسنجانی، سازندگی را محترم میشمارد. همه نوع سازندگی! سازندگی با استعمار، سازندگی با تیغ کشهای بازار تهران، سازندگی با دارودسته رفسنجانی، سازندگی با جهت باد، و سازندگی بزرگراههائی که گلة گمشده را میتوان در آنها «هدایت» کرد:
«رهبر انقلاب اسلامی[ هنوز در ایران انقلاب است و رهبری آنرا فعلاً خامنهای بر عهده دارد] با اشاره به اقیانوس معرفت، عبودیت و [...] حضرت فاطمه افزودند: یکی دیگر از خصوصیتهای ممتاز آنحضرت تداوم نسل[...] است [...] و هریک از ائمه اطهار به مثابه بزرگراه هدایتی برای بشریت میمانند.»
بله، پس از آنکه، ملت ایران در «بزرگراه هدایت»، قرار گرفت، میتوان به او انواع دروغهای شاخدار را نیز «حقنه» کرد، از جمله، این مهم که آمریکا به شدت با فعالان نظام، یا همان فعلة خود در ایران، گویا دشمن است، و همین آمریکا با اعتقادات دینی نیز مخالفت میکند، چرا که «دینداری» در ترادف با «ظلمستیزی» است! البته به زعم علیخامنهای که هم «دیندار» است و هم «ظلم ستیز»، و جهت مبارزه با ظلم، در سینما رکس آبادان بیش از 400 نفر «دین ندار» را در آتش جهنم انداخت. مقام معظم رهبری ضمن ردیف کردن چنین مهملاتی دین «عقلی»، «فلسفی» و «استدلالی» نیز کشف کردهاند، که البته بدون «ایمان قلبی» نه موجودیت مییابد و نه میتواند تداومی داشته باشد:
«ایشان[...] تصریح کردند، استکبار جهانی برای [...] ادامة سیطرهطلبی خود [سیطرهطلبی، از واژهنامة ادبیات فاخر رهبری استخراج شده!] [...] تلاش دارد تا فکر توحیدی و ولائی[...] و غیرت مردم در پای بندی به مبانی دینی و مبارزه با ظلم را متلاشی کند.[...] رهبر[...] خاطر نشان کردند: دین اگرچه پایه و مبنای عقلی و فلسفی و استدلالی قوی دارد، اما هیچ مبنائی بدون بهرهگیری از عاطفه و ایمان قلبی امکان رویش و ماندگاری در تاریخ ندارند [ندارد]»
بله یهودیت، مسیحیت و اسلام، هم مبنای «عقلی» دارند ، هم مبنای «فلسفی» و «منطقی»! و از همه بیشتر اسلام است، که هم عقلانی است، و هم مستدل و فلسفی! ترهات خامنهای در مورد فاطمه نیز هم عقلانی است، هم فلسفی و هم منطقی و مستدل! به همین دلیل است که امپریالیسم آمریکا سخت با دینداری مخالفت میکند! و جهت مبارزه با دینداری به افغانستان و عراق لشکرکشی کرد، تا الگوی توحش و تحجر حکومت اسلامی ایران را در این سرزمینها نیز مستقر کند! البته مقام معظم رهبری بالاتر از ایناند که به این مسائل بیاهمیت توجه کنند! ایشان در ادبیات «فاخر» شناوراند! «رهبر انقلاب کبیر» که چندی پیش «ادبیات فاخر» کشف و اختراع کرده بودند، اینبار در فرمایشاتشان، به مداحان امر کردهاند، شعری بخوانند که ایمان مخاطب را تقویت کند! علی خامنهای میپندارد خدا یکی، مخاطب هم یکی! تنها یک نوع «مخاطب» وجود دارد که کلام مداحان در او واکنش ذهنی مطلوب رهبری را ایجاد میکند! و از آنجا که این «مخاطب»، تودههای مردماند، خامنهای خواهان استفاده از «الفاظ قوی» شده، تا ایمان مخاطبان تقویت شود! فاشیسم، مردم را تل همگون اشیاء میشمارد که میتوان آنها را به دلخواه در مسیر مورد نظر قرار داد، و به همین دلیل خامنهای نیز بجای اینکه مداحان را خطاب قرار دهد، از «جایگاه» و «نقش مداحان» خواسته، اشعاری بخوانند که ایمان را تقویت کنند:
«جایگاه و نقش مداحان اهل بیت نقش ایمان آفرین، فرهنگ ساز، و مستحکم کنندة پیوند قلبی پیروان و محبوبان است به همین دلیل شعری باید بخوانند که ایمان مخاطب را تقویت کند»
پاسخ «جایگاه» و «نقش مداحان» به تقاضای رهبری هنوز منتشر نشده! این فرمایشات در مهر نیوز مورخ 14 تیرماه 1386، منعکس شده بود. حال برویم به سراغ «حنا زرچوبه»، مورخ 13 تیرماه سالجاری، و بپردازیم به سخنرانی رهبر فرزانه برای کنیزکان جمکران! از آنجا که فاشیست جماعت آینده را در آینه گذشتهها مینگرد، ما هم جهت حفظ سنت مقدس فاشیستهای اسلامی، هرچه زمان به جلو میرود، پس روی میکنیم!
بله همانطور که ساتراپی، به هر مخاطب داستان ویژهای از زندگی خود ارائه میدهد، رهبر فرزانه، نیز ضمن دیدار با کنیزکان نخبه و فرهیختة جمکران، یک ویراست دیگر از «پرسپولیس» صحرای عربستان ارائه داده، و پس از عرض تبریک به مناسبت تولد «بانوی بزرگ تاریخ بشریت»، یک اسلام نوین اختراع کردهاند، که مخالف حضور زن در جامعه نیست! البته پیشتر اشاره کردیم که فاشیستهای جمکران، تحت رهبری رادیو آمریکا، سعی دارند «حضور زن» در اجتماع را بجای «حقوق زن» بنشانند! و میدانیم که پس از براندازی 22 بهمن «زنان اندرون» توانستند در جامعه حضور یابند، چرا که فضای اجتماعی به «اندرونی» تبدیل شده بود. و به این دلیل است که ناگهان تعداد «نخبگان» و «متفکران» زن در کشور طاعون زدة ایران اینچنین افزایش چشمگیر یافت! به عنوان نمونه بهتر است از کسی نام نبریم چرا که نام میلیونها نخبة فقر فرهنگی در این وبلاگ نمیگنجد! علی خامنهای از کنیزکان جمکران خواسته نگاه غلط غربی را نیز به زنان تصحیح کنند! گویا در جمکران میتوان نگاه دیگران را نیز به راه راست هدایت کرد! و به آنها گفت، به همان «بزرگراه هدایت» میتوانند نگاه کنند! در غیر اینصورت نگاهشان غلط است! نگاه صحیح، نگاه علیخامنهای و شرکای اوست! چرا که در این نگاه «زن کامل» وجود دارد، که گاهی اوقات، پرارزشتر از «مرد کامل» هم هست! در وبلاگهائی که به «مدرنیته» اختصاص داده شد، یادآور شدیم که صفات «ناب»، «کامل»، «جاودان» و «یگانه» بیانگر ویژگی خداوند «فلسفه کلاسیک» بوده و در تضاد با جهان واقعیت قرار میگیرد. ولی آخوند جماعت را با جهان واقعیت چهکار؟! اینها همزمان با کشتار و چپاول در جهان واقعی، در معنویت دست و پا میزنند، و حین دست و پا زدن در معنویت است که به «زن کامل» هم بر خورد میکنند! زنی که در مواردی از «مرد کامل» هم بهتر است! البته رهبر فرزانه، که در «حنا زرچوبه» حضرت آیتالله خوانده میشود، نفرموده در چه مواردی:
«حضرت آیتالله[...] افزودند [...] زن کامل بودن در مواردی از مرد کامل بودن هم بالاتر و پرارزشتر است.»
«حضرت آیتالله»، در ادامه درافشانی هایشان، به هذیانگوئی افتاده میفرمایند:
«از دید اسلام زن بودن اصالتا نوعی ارزش است[...] زن بخش لطیف و مستور آفرینش است و بزرگترین گناهی که غربیها باید پاسخگوی آن باشند این است که زن را در حد وسیلهای برای تبلیغات کالا، پول در آوردن بیشتر، و ارضاء بینظم و قانون مسائل جنسی تنزل دادهاند و از این طریق جوامع بشری را به دردهای غیر قابل علاجی مبتلا کردهاند.»
خوشبختانه در جامعه اسلامی ایران، جهت پول در آوردن بیشتر، و ارضاء مسائل جنسی نیست که زنها و دختر بچهها به اجاره میروند، جهت اجرای «احکام معنوی» اسلام است! ساتراپی هم به همین دلیل به این مسائل در جامعة ایران نمیپردازد، «پرسپولیس» او جهان واقعیتهای حکومت اسلامی نیست، عرصة سوداگری محافل فاشیست غرب است، که ساتراپی را وسیلة کاسبی و اعمال سیاست استعمار کردهاند. تا در داخل، علی خامنهای بردگی زنان را «ارزش» بخواند و در خارج، مرجان ابراهیمی، با هزار دروغ و دغل، به «زن مبارز» و «هنرمند تبعیدی» تبدیل شود. و در گیرودار چنین معرکهای، محمد خاتمی، شیاد بزرگ نیز در رادیو آمریکا بتواند مدافع آزادیای اساسی باشد! بدون امثال خامنهای، امکان تولید نخبگانی چون ساتراپی نبود. از کوزه همان برون تراود که در اوست. «فرزانگی» خامنهای و «مبارزات» مرجان در واقع، دو روی سکة فریب استعماراند: شاهزاده وگدا! اگر ساتراپی، به دروغ شاهزاده و چپگرا است، رهبر فرزانه، حقیقتاً گدا است.
0 نظردهید:
ارسال یک نظر
<< بازگشت