....
در پی ابراز انزجار بسیار شدید محافل دموکراسی پرور غرب از اجرای یک حکم سنگسار در تاکستان، در وبلاگ امروز هم به «سنگسار» میپردازیم! جهت تبلیغ برای «اصلاحطلبان»، یا همان دارودستة خاتمی، محافل فاشیست غرب بسیج شده، هیاهو به راه انداختهاند. حال آنکه همین محافل در دورة خاتمی، اجرای حکم سنگسار را نادیده میگرفتند، و در برخورد با حاکمیت اسلامی ایران از خود تسامح و تساهل فراوان نشان میدادند! سایت فرانسه زبان «ایران رزیست» مورخ 12 ژوئیه 2007 مینویسد، در زمان ریاست جمهوری محمد خاتمی، 27 حکم سنگسار به مورد اجرا گزارده شد که 18 مورد آن، زنان را شامل شد. پیش از ادامة مطلب یادآور شویم که این وبلاگ به هیچ عنوان، ترجمة مطالب «ایران رزیست» نیست، بلکه در برخی موارد، به اطلاعات و مدارک این سایت استناد میکند.
سایت «ایران رزیست» به سخنان خاتمی در مورد نقش زن اشاره کرده مینویسد، خاتمی مهمترین نقش زن را، نقش وی در خانه میداند و معتقد است زنان نمیبایست نقش مرد را در جامعه ایفا کنند، چرا که اساس جامعه، مانند جوامع غربی «سست» خواهد شد. در اینمورد، خاتمی در مصاحبه با کیهان مورخ 3 مارس 1999، میگوید: «اگر زن در جامعه جایگاه و نقش مرد را بیابد در اینصورت جوامع انسانی با تهدید جدی روبرو خواهند شد.»
خاتمی همچنین در تاریخ سوم سپتامبر سال 1999، طی مصاحبهای با «جام جمکران» میگوید، در مورد زنان نباید تجربة تلخ غرب را تکرار کنیم، چرا که چنین تجربهای در غرب به سستی ارکان خانواده منجر شده! در اینمورد خاص لازم است یادآور شویم، بسیاری از مردان ایرانی ساکن بلاد فرنگ که همسرانشان در ظاهر به زنان غرب میمانند، برای ساواک ملایان به خبرچینی مشغولاند، تا ارکان خانوادهشان «سست» نشود! این خانوادهها، «ارکانشان» با ارکان دیگر خانوادهها متفاوت است، چرا که بدون دریافت جیرة خبرچینی، امکان تأمین مخارج خانم و بچه ها را نخواهند داشت، و خانم هم بدون پالتو پوست و مرسدس بنز حاضر به حفظ «ارکان خانواده» نخواهند بود. در نتیجه، همان «ساواک»، که در قصههای «بیبیگوزک» تقی زادههای هزارة سوم «منحل» شده، برای تقویت «ارکان خانواده» خبرچینان مقیم فرنگ، به نسبت جایگاهشان در قبیلة نخبگان حکومتی، حقوق و مزایای کافی پرداخت میکند. این مختصر را نوشتیم، تا بعضی از «شوت و پرتها» بدانند ظاهر خبرچینان هیچ شباهتی به اسلامپرستان متعهد و مکتبی ندارد. چرا که در غیر اینصورت نمیتوانند به جمع ایرانیان تبعیدی نفوذ کنند. حال بازگردیم به خاتمی و مسئله زنان در سایت «ایران رزیست.»
نقش اصلی معصومه ابتکار و زهرا شجاعی، کنیزکان برگزیدة خاتمی توجیه احکام زن ستیز اسلام است. ایرنا مورخ 8 ماه مه 1988، به نقل از این دو زن «اصلاحطلب» مینویسد، چادر بهترین و مناسبترین پوشش زن ایرانی است. و به دلیل «اصلاح طلبی» معصومه ابتکار، خاتمی وی را به سمت معاونت خود در «حفظ محیط زیست» منصوب کرد! از این پس معصومه ابتکار، که مانند حاکمیت اسلامی خود از عوامل آلودگی محیط زیست در جهان انسان و انسانیت به شمار میرود، به توجیه دیگر قوانین توحش اسلام پرداخت. پیش از ادامة مطلب بد نیست به خاطرات معصومه ابتکار از مصطفی چمران نگاهی بیندازیم.
مصطفی چمران، مانند محسن آرمین، در اردوگاه آموزشی تروریستها در لبنان آموزش دید، و جهت خرابکاری و جنایت راهی ایران شد. و بعد هم که از دارودستة میرحسین موسوی ابراز نارضایتی کرد، توسط «برادران»، در جبهه به افتخار شهادت نائل آمد! و معصومه ابتکار، امسال که عازم مراسم بزرگداشت «شهید» چمران بود، خاطرات آبکی خود از چمران را در وبلاگش به رشته تحریر در آورده. ابتکار، به شیوة دیگر گورکنها به نبش قبر میپردازد. ولی چه نبش قبری! ابتدا پدرش را از گور بیرون کشیده، تا پس از کسب مجوز از پدر بتواند به نبش قبر خود چمران بپردازد، و از قول پدرش مطالبی از چمران نقل کند، که انسان در سلامت عقل هر سه نفر به تردید افتد! بله، «مادر» ابتکار فرمودهاند:
«در حالي كه خيليها هر روز بيشتر و بيشتر به زمين نزديك ميشدند، دكتر مصطفي از زمين جدا و جداتر ميشد. مرحوم پدر بارها خاطرهاي از او را تعريف ميكرد كه دكتر مصطفي خود برايش گفته بود.[...] در حادثه محاصره پاوه[...] تركشي نيز به پاي او اصابت كرد و خونريزي شديدي در محل تركش ايجاد شد. وضعيت حساسي بود[...] به پدرم گفته بود ابتدا احساس استيصال كردم، ديگر اميدي نبود. چكار بايد ميكردم؟ به پايم نگاه كردم و با قدرت به خوني كه از محل زخم بيرون مي جهيد گفتم «بايست» ... و خون به اذن خدا بند آمد.»
بله! و معصومه خانم هم هنگام مصاحبه با یک خبرنگار آلمانی، در مورد کسب اجازة کتبی پدر یا همسر جهت مسافرت زن، با «قدرت» چنین استدلال کرده، که مرد مسئول امنیت و رفاه خانواده است! پس بسیار طبیعی است که زن جهت مسافرت نیاز به اجازة مرد داشته باشد. در غیر اینصورت مسایل و مشکلاتی بین زن و مرد بروز خواهد کرد! میبینیم که ابتکار چه نام با مسمائی دارد! جهت چنین استدلال «علمی» و «عقلانی»، جداً «ابتکار» فراوان لازم است! به ویژه اگر زن از نظر مالی نیازمند همسر و پدر نباشد! البته خبرنگار آلمانی هم به «اذن خدا»، زبانش «بند آمد» و معصومه خانم را در محظور قرار نداد! و معاون محمد خاتمی در امور محیط زیست توانست در کمال «آزادی» به توجیه سنگسار نیز بپردازد! طی مصاحبه با «دای تگسایتونگ» مورخ 18 اکتبر 1997، معصومه ابتکار در توجیه سنگسار میگوید، اگر مقررات اساسی خانواده «محترم» شمرده نشود، مشکلات بزرگی برای کل جامعه پیش خواهد آمد. و خوشبختانه آقای «لاهیجی» این مصاحبه را ندیدند، اگر نه خون به پا میکردند! و خوشبختانه، شیرین عبادی هم در جریان این مصاحبه قرار نگرفت، اگر نه ناچار میشد، مانند ژان پل سارتر، جایزة نوبل را رد کند! چون نمیتوانست بگوید اسلام و دموکراسی هیچ تضادی با یکدیگر ندارند! و خوشبختانه مرجان ابراهیمی نیز این سخنان را نشنید، در غیر اینصورت، فرانسویها هم برایمان «پرسپولیس» نمیساختند!
ولی از همه مهمتر اینکه، هیچکس در بلاد فرنگ با زهرا شجاعی مصاحبه نکرد! چرا که زهرا شجاعی دست ابتکار را در توجیه توحش اسلام از پشت بسته! زهرا خانم، که مشاور خاتمی در امور زنان بودند، به «همشهری» مورخ 12 نوامبر 1997، «شجاعانه» میگویند، به طور کلی در جامعه ایران، خشونت چندانی بر زنان اعمال نمیشود! همین فرد به «رسالت» مورخ 6 ژوئیه 2002، میگوید، سنگسار یک الزام جهت حفظ تقدس خانواده است! در چنین روزهائی عبدالکریم لاهیجی و شرکاء خواب بودند!
«ایران رزیست» مینویسد، «عبدالکریم لاهیجی و سیفپورفاطمی در تدوین قانون اساسی حکومت اسلامی شرکت داشتند.» در مورد عبدالکریم لاهیجی، در وبلاگ «سگ و انتخابات» اشاره شد که ایشان تنها جهت گرم نگاهداشتن تنور اصلاحطلبان، مخالفت خود را با سنگسار اعلام فرمودهاند. در مورد «سیفپور فاطمی»، متأسفانه اطلاعات نویسندة این وبلاگ در مورد ایشان جهت اظهار نظر کفایت نمیکند. پس بازگردیم به سایت «ایران رزیست»، مورخ 12 ژوئیه 2007 که شامل یک ویدئو از سخنان «شهدخت جوان» در تلویزیون دولتی فرانسه است.
پیشتر در مورد مقالهای که فیگارو از «شهدخت جوان» منتشر کرده بود، نوشتم، و امروز در مورد «حجاب اسلامی» که به نام وی در رادیو دولتی فرانسه مطرح شد، تأکید میکنم که این یک بحث انحرافی است. شهدخت جوان میگوید، به دلیل رفتار نامناسب جامعه فرانسه با مهاجران مسلمان، جوانان این گروه اجتماعی جذب تبلیغات اسلام گرایان افراطی میشوند. شهدخت جوان میافزاید، 15 سال است که فعالیتهای فرهنگی جهت شستشوی مغزی این جوانان آغاز شده و کتابها و جزوههای فراوان در این راستا منتشر شده، و اکنون سخنانی که از زبان زنان محجبة مسلمان در فرانسه میشنویم عیناً همان است که در این متون مشاهده میکنیم.
به نظر نویسندة این وبلاگ، ایرانیان مقیم فرانسه بهتر است از جنجال رسانهای کمی فاصله بگیرند، تا بتوانند ببینند تبلیغات اسلامی در کشور فرانسه، نمیتواند خارج از تبلیغات فرهنگی ناتو در غرب قرار گیرد.
بجز حاکمیتهای غرب، هیچکس از «طارق رمضان»، نظریه پرداز فاشیسم اسلامی، حمایت نمیکند. حمایت از فاشیسم اسلامی در غرب با هدف «مهار دوجانبه» اعمال میشود. سرکوب جامعة مسلمان غرب، از طریق فاشیستهای اسلامی از یکسو، و حمایت از حاکمیتهای سرکوبگر اسلامی، جهت سرکوب ملتهای مسلمان از سوی دیگر. تنها در این چارچوب است که میتوان سیاستهای غرب را مورد بررسی و تحلیل قرار داد. و سخنان شهدخت جوان در واقع پردهای است بر این واقعیت که حامی اصلی فاشیستهای اسلامی در غرب و در دیگر نقاط جهان، محافل افراطی سرمایهداریاند که «آزادی» در کشورهای مسلمان را تهدیدی برای موجودیت خود به شمار میآورند.
لینک به مطلب ایران رزیست
سایت «ایران رزیست» به سخنان خاتمی در مورد نقش زن اشاره کرده مینویسد، خاتمی مهمترین نقش زن را، نقش وی در خانه میداند و معتقد است زنان نمیبایست نقش مرد را در جامعه ایفا کنند، چرا که اساس جامعه، مانند جوامع غربی «سست» خواهد شد. در اینمورد، خاتمی در مصاحبه با کیهان مورخ 3 مارس 1999، میگوید: «اگر زن در جامعه جایگاه و نقش مرد را بیابد در اینصورت جوامع انسانی با تهدید جدی روبرو خواهند شد.»
خاتمی همچنین در تاریخ سوم سپتامبر سال 1999، طی مصاحبهای با «جام جمکران» میگوید، در مورد زنان نباید تجربة تلخ غرب را تکرار کنیم، چرا که چنین تجربهای در غرب به سستی ارکان خانواده منجر شده! در اینمورد خاص لازم است یادآور شویم، بسیاری از مردان ایرانی ساکن بلاد فرنگ که همسرانشان در ظاهر به زنان غرب میمانند، برای ساواک ملایان به خبرچینی مشغولاند، تا ارکان خانوادهشان «سست» نشود! این خانوادهها، «ارکانشان» با ارکان دیگر خانوادهها متفاوت است، چرا که بدون دریافت جیرة خبرچینی، امکان تأمین مخارج خانم و بچه ها را نخواهند داشت، و خانم هم بدون پالتو پوست و مرسدس بنز حاضر به حفظ «ارکان خانواده» نخواهند بود. در نتیجه، همان «ساواک»، که در قصههای «بیبیگوزک» تقی زادههای هزارة سوم «منحل» شده، برای تقویت «ارکان خانواده» خبرچینان مقیم فرنگ، به نسبت جایگاهشان در قبیلة نخبگان حکومتی، حقوق و مزایای کافی پرداخت میکند. این مختصر را نوشتیم، تا بعضی از «شوت و پرتها» بدانند ظاهر خبرچینان هیچ شباهتی به اسلامپرستان متعهد و مکتبی ندارد. چرا که در غیر اینصورت نمیتوانند به جمع ایرانیان تبعیدی نفوذ کنند. حال بازگردیم به خاتمی و مسئله زنان در سایت «ایران رزیست.»
نقش اصلی معصومه ابتکار و زهرا شجاعی، کنیزکان برگزیدة خاتمی توجیه احکام زن ستیز اسلام است. ایرنا مورخ 8 ماه مه 1988، به نقل از این دو زن «اصلاحطلب» مینویسد، چادر بهترین و مناسبترین پوشش زن ایرانی است. و به دلیل «اصلاح طلبی» معصومه ابتکار، خاتمی وی را به سمت معاونت خود در «حفظ محیط زیست» منصوب کرد! از این پس معصومه ابتکار، که مانند حاکمیت اسلامی خود از عوامل آلودگی محیط زیست در جهان انسان و انسانیت به شمار میرود، به توجیه دیگر قوانین توحش اسلام پرداخت. پیش از ادامة مطلب بد نیست به خاطرات معصومه ابتکار از مصطفی چمران نگاهی بیندازیم.
مصطفی چمران، مانند محسن آرمین، در اردوگاه آموزشی تروریستها در لبنان آموزش دید، و جهت خرابکاری و جنایت راهی ایران شد. و بعد هم که از دارودستة میرحسین موسوی ابراز نارضایتی کرد، توسط «برادران»، در جبهه به افتخار شهادت نائل آمد! و معصومه ابتکار، امسال که عازم مراسم بزرگداشت «شهید» چمران بود، خاطرات آبکی خود از چمران را در وبلاگش به رشته تحریر در آورده. ابتکار، به شیوة دیگر گورکنها به نبش قبر میپردازد. ولی چه نبش قبری! ابتدا پدرش را از گور بیرون کشیده، تا پس از کسب مجوز از پدر بتواند به نبش قبر خود چمران بپردازد، و از قول پدرش مطالبی از چمران نقل کند، که انسان در سلامت عقل هر سه نفر به تردید افتد! بله، «مادر» ابتکار فرمودهاند:
«در حالي كه خيليها هر روز بيشتر و بيشتر به زمين نزديك ميشدند، دكتر مصطفي از زمين جدا و جداتر ميشد. مرحوم پدر بارها خاطرهاي از او را تعريف ميكرد كه دكتر مصطفي خود برايش گفته بود.[...] در حادثه محاصره پاوه[...] تركشي نيز به پاي او اصابت كرد و خونريزي شديدي در محل تركش ايجاد شد. وضعيت حساسي بود[...] به پدرم گفته بود ابتدا احساس استيصال كردم، ديگر اميدي نبود. چكار بايد ميكردم؟ به پايم نگاه كردم و با قدرت به خوني كه از محل زخم بيرون مي جهيد گفتم «بايست» ... و خون به اذن خدا بند آمد.»
بله! و معصومه خانم هم هنگام مصاحبه با یک خبرنگار آلمانی، در مورد کسب اجازة کتبی پدر یا همسر جهت مسافرت زن، با «قدرت» چنین استدلال کرده، که مرد مسئول امنیت و رفاه خانواده است! پس بسیار طبیعی است که زن جهت مسافرت نیاز به اجازة مرد داشته باشد. در غیر اینصورت مسایل و مشکلاتی بین زن و مرد بروز خواهد کرد! میبینیم که ابتکار چه نام با مسمائی دارد! جهت چنین استدلال «علمی» و «عقلانی»، جداً «ابتکار» فراوان لازم است! به ویژه اگر زن از نظر مالی نیازمند همسر و پدر نباشد! البته خبرنگار آلمانی هم به «اذن خدا»، زبانش «بند آمد» و معصومه خانم را در محظور قرار نداد! و معاون محمد خاتمی در امور محیط زیست توانست در کمال «آزادی» به توجیه سنگسار نیز بپردازد! طی مصاحبه با «دای تگسایتونگ» مورخ 18 اکتبر 1997، معصومه ابتکار در توجیه سنگسار میگوید، اگر مقررات اساسی خانواده «محترم» شمرده نشود، مشکلات بزرگی برای کل جامعه پیش خواهد آمد. و خوشبختانه آقای «لاهیجی» این مصاحبه را ندیدند، اگر نه خون به پا میکردند! و خوشبختانه، شیرین عبادی هم در جریان این مصاحبه قرار نگرفت، اگر نه ناچار میشد، مانند ژان پل سارتر، جایزة نوبل را رد کند! چون نمیتوانست بگوید اسلام و دموکراسی هیچ تضادی با یکدیگر ندارند! و خوشبختانه مرجان ابراهیمی نیز این سخنان را نشنید، در غیر اینصورت، فرانسویها هم برایمان «پرسپولیس» نمیساختند!
ولی از همه مهمتر اینکه، هیچکس در بلاد فرنگ با زهرا شجاعی مصاحبه نکرد! چرا که زهرا شجاعی دست ابتکار را در توجیه توحش اسلام از پشت بسته! زهرا خانم، که مشاور خاتمی در امور زنان بودند، به «همشهری» مورخ 12 نوامبر 1997، «شجاعانه» میگویند، به طور کلی در جامعه ایران، خشونت چندانی بر زنان اعمال نمیشود! همین فرد به «رسالت» مورخ 6 ژوئیه 2002، میگوید، سنگسار یک الزام جهت حفظ تقدس خانواده است! در چنین روزهائی عبدالکریم لاهیجی و شرکاء خواب بودند!
«ایران رزیست» مینویسد، «عبدالکریم لاهیجی و سیفپورفاطمی در تدوین قانون اساسی حکومت اسلامی شرکت داشتند.» در مورد عبدالکریم لاهیجی، در وبلاگ «سگ و انتخابات» اشاره شد که ایشان تنها جهت گرم نگاهداشتن تنور اصلاحطلبان، مخالفت خود را با سنگسار اعلام فرمودهاند. در مورد «سیفپور فاطمی»، متأسفانه اطلاعات نویسندة این وبلاگ در مورد ایشان جهت اظهار نظر کفایت نمیکند. پس بازگردیم به سایت «ایران رزیست»، مورخ 12 ژوئیه 2007 که شامل یک ویدئو از سخنان «شهدخت جوان» در تلویزیون دولتی فرانسه است.
پیشتر در مورد مقالهای که فیگارو از «شهدخت جوان» منتشر کرده بود، نوشتم، و امروز در مورد «حجاب اسلامی» که به نام وی در رادیو دولتی فرانسه مطرح شد، تأکید میکنم که این یک بحث انحرافی است. شهدخت جوان میگوید، به دلیل رفتار نامناسب جامعه فرانسه با مهاجران مسلمان، جوانان این گروه اجتماعی جذب تبلیغات اسلام گرایان افراطی میشوند. شهدخت جوان میافزاید، 15 سال است که فعالیتهای فرهنگی جهت شستشوی مغزی این جوانان آغاز شده و کتابها و جزوههای فراوان در این راستا منتشر شده، و اکنون سخنانی که از زبان زنان محجبة مسلمان در فرانسه میشنویم عیناً همان است که در این متون مشاهده میکنیم.
به نظر نویسندة این وبلاگ، ایرانیان مقیم فرانسه بهتر است از جنجال رسانهای کمی فاصله بگیرند، تا بتوانند ببینند تبلیغات اسلامی در کشور فرانسه، نمیتواند خارج از تبلیغات فرهنگی ناتو در غرب قرار گیرد.
بجز حاکمیتهای غرب، هیچکس از «طارق رمضان»، نظریه پرداز فاشیسم اسلامی، حمایت نمیکند. حمایت از فاشیسم اسلامی در غرب با هدف «مهار دوجانبه» اعمال میشود. سرکوب جامعة مسلمان غرب، از طریق فاشیستهای اسلامی از یکسو، و حمایت از حاکمیتهای سرکوبگر اسلامی، جهت سرکوب ملتهای مسلمان از سوی دیگر. تنها در این چارچوب است که میتوان سیاستهای غرب را مورد بررسی و تحلیل قرار داد. و سخنان شهدخت جوان در واقع پردهای است بر این واقعیت که حامی اصلی فاشیستهای اسلامی در غرب و در دیگر نقاط جهان، محافل افراطی سرمایهداریاند که «آزادی» در کشورهای مسلمان را تهدیدی برای موجودیت خود به شمار میآورند.
لینک به مطلب ایران رزیست
0 نظردهید:
ارسال یک نظر
<< بازگشت