پنجشنبه، مرداد ۰۴، ۱۳۸۶

نان و «پیام»!
...
در وبلاگ «گاوسالاری» نوشتیم که «دونان» ‌همیشه «شوتان» را می‌فریبند. امروز «اینترناشنال هرالد تریبون» تصاویر «سه نخاله» و نازی عظیما، «شهدای» راه دموکراسی سازمان سیا را منتشر کرده‌ بود، و در روزنامة لوموند هم یک مصاحبة مفصل، همراه با لبخند نمکین منوچهر متکی، حکایت از آن داشت که جبهة «دونان»، به زبان انگلیسی و فرانسه، «دست طلب» از دامن اسلام و مسلمین «ندارد»، مگر آنکه «جان‌ از تن‌اش برآید»! و در این راستا، حتی «دونان» فارسی زبان نیز بسیج شده‌اند. بله، پس از تلاش‌های مردمفریبانه دارودستة خاتمی جهت استقرار «مردم‌سالاری دینی» و تأمین 8 سال فرصت برای استعمار، اکنون نوبت به «دین مردم‌سالارانه» رسیده تا حداقل 8 سال دیگر فرصتی به اسلام‌دوستان آنگلوساکسون اهداء کند! داستان از این قرار است که چون «دموکراسی دینی» فرسوده شده، امروز «خداوند بخشندة مهربان» در واشنگتن، «دین دموکراتیک» به مردم ما عطا کرده! آنهم از طریق مریم رجوی!

پس از افتضاح «اعترافات» سراپا فریب «سه نخاله» در سیمای جمکران، حکمت الهی بر این قرار گرفت، که این هدیة آخرین مدل را به «شوتان» ایران زمین اعطاء نماید! و می‌دانیم که خداوند، تاکنون بجز فاجعه و بلا از آسمان به زمین هیچ نفرستاده! و امروز هم بجای فاجعة «مردم‌سالاری دینی»، فاجعة «دین مردم‌سالارانه» را قرار است برایمان بفرستند، تا دمار از روزگارمان در آورد! که از دوران باستان، گفته‌اند: «چه علی‌خواجه، چه خواجه علی»! و دموکراسی دینی هیچ تفاوتی با اسلام دموکراتیک نخواهد داشت. همان فریب و شیادی است،‌ با نام جدید و دهان پرکن، که قرار است مانند زباله‌های بازیافتی، از عراق به ایران صادر شود! ولی اینبار از طریق مذاکره! ‌

به موازات تداوم به اصطلاح «مذاکرات» آمریکا با ریزه خواران ‌ایرانی‌اش در بغداد، شعارهای اوپوزیسیون حکومت روضه‌خوان‌ها و مرده‌شویان، تغییر کرده، و هر چه بیشتر در چارچوب اسلام قرار می‌گیرد! به ویژه شعارهای مجاهدین خلق! چرخش شعارهای مجاهدین خلق، که یک لشکر نان‌خور هم در عراق دارند، و پیشتر «خلق قهرمان» یا «خلق مسلمان» ورد زبانشان بود، کم، کم نویسندة این وبلاگ را به این فکر می‌اندازد،‌ که نکند گورکن‌ها، با اربابان‌شان بر سر چگونگی براندازی خود «مذاکره» می‌کنند، ‌و به ما هم هیچ نمی‌گویند؟! چرا که آمریکا، با دست‌نشاندگانش «مذاکره‌ای» ندارد! روضه‌خوان‌ها را ساواک و شهربانی به دستور آمریکا بر «تخت» نشاندند، ‌ حال آمریکا با همین روضه‌خوان‌ها چه مذاکره‌ای می‌کند؟ شاید همانطورکه گفتم، ‌ مذاکرات کذا، ‌ مذاکره پیرامون جایگزین کردن روضه‌خوان‌ها با مجاهدین خلق باشد! و به همین دلیل است که پیام اخیر خانم مریم ابریشمچی ـ رجوی ـ اینچنین رنگ و بوی «اسلام» گرفته! آنهم چه اسلامی، اسلام دموکراتیک!

سایت «همبستگی‌ملی» مورخ 2 مردادماه 1386، پیام ویدئوئی خانم مریم رجوی در کنگره بین‌المللی بررسی وضعیت زنان و کودکان را منتشر کرده. این پیام سه بخش متفاوت دارد. بخش نخست قسمتی از ماهیت واقعی حاکمیت کنونی ایران را بر ملا می‌کند. مریم رجوی، بدون اشاره به حمایت استعمار غرب، به ویژه ایالات متحد از حاکمیت ایران، این حکومت را فاشیسم مذهبی‌ای می‌خواند که ملت ایران را به اسارت‌گرفته. و این قسمت از پیام، تنها قسمتی است که واقعیتی را منعکس می‌کند:

«کشورم تحت سلطه بدترین دشمن دموکراسی و صلح در جهان است. فاشیسم مذهبی مردم ایران را در یک زندان بزرگ به اسارت در آورده[...]»


ولی ادامة پیام مریم رجوی، تمامأ تبلیغ برای دین اسلام است. اسلامی که گویا،‌ حداقل در کلام ایشان، با اسلام ارتجاعی حاکمیت ایران در تضاد کامل قرار می‌گیرد! اسلامی که زن ستیز نیست، دین برابری زن و مرد است، و از همه مهم‌تر اسلامی که دموکراتیک است! و خانم رجوی تأکید می‌کند، این اسلام دموکراتیک، «پیام حقیقی» حضرت محمد است! پیش از بررسی پیام مریم رجوی، یادآور شویم که ادیان ابراهیمی: اسلام، مسیحیت و یهودیت، بنا بر تعریف،‌ برخاسته از نظام پدرسالاری‌اند، و به همین دلیل «زن ستیز» بوده و خواهند بود. از سوی دیگر، به دلیل احکام موجود در کتب مقدس‌ این ادیان، در هرحال چنین «دکترین‌هائی» نمی‌توانند دموکراتیک تلقی شوند! گروه مجاهدین خلق بهتر است،‌ بجای توسل به تبلیغات سراپا فریب محفل نوبل، که شیرین عبادی چند سالی است‌ افتخار دارد نقش «جارچی‌» آن را ایفا کند، تکلیف خود را نه تنها با دین اسلام،‌ که با مقولة «دین»، در تمامی ابعاد روشن کرده،‌ ارتباط «دین» با «حاکمیت» را یکبار برای همیشه، تعریف کند.

اعتقادات مذهبی مجاهدین خلق و ارادت‌شان به «اسلام»، «امام» و «پدر طالقانی»، و فجایعی که این ارادت‌ها برای ملت ایران به همراه آورد، هنوز از ذهن ایرانیان زدوده نشده. با اینهمه عقاید مذهبی مجاهدین برای خودشان محترم است. اینکه مجاهدین خلق معتقد به اسلام باشند، یک مسئله است، اینکه مجاهدین خلق، همین اسلام را به دروغ «دموکراتیک» بخوانند، از محدودة گرایشات سیاسی ـ مذهبی آنان فراتر رفته، جنبه شارلاتانیسم و مردمفریبی به خود می‌گیرد. گروه مجاهدین خلق، از نظر مالی امکان دسترسی به حقوق‌دانان برجسته‌ای دارد، که به سادگی می‌توانند تضاد «دین» با «دموکراسی» را برایشان به زبان ساده، و قابل درک توضیح دهند. ضمن اینکه مقالة مصطفی رحیمی، تحت عنوان «چرا با جمهوری اسلامی مخالفم»، به زبان فارسی در دسترس عموم قرار دارد. پس از 29 سال جنایت و چپاول ملت ایران با آیات قرآن، و «فلسفة» حکومت امام‌علی، و به ویژه، پس از 8 سال جنایت و کشتار محمد خاتمی،‌ تحت عنوان «مردمسالاری دینی»، ایالات متحد،‌ گویا هنوز به امامزادة استعمار دخیل بسته، و «پیام حقیقی محمد» را برایمان کشف کرده! مریم رجوی هم ناچار است پیام «جان نگروپونته» را از طرف سازمان خود، برای کنگرة بین‌المللی در ایتالیا ارسال کند. الزامات مجاهدین خلق در برابر ایالات متحد، کاملاً قابل درک است. حفظ یک لشکر از مجاهدین خلق در کشور عراق نیازمند تعهداتی است که بخشی از آن در پیام مریم رجوی آشکارا مشاهده می‌شود.

ارتش جنایتکار آمریکا در افغانستان و عراق «حضور» یافته، تا قانون اساسی طالبان را در این‌دو کشور به تصویب برساند. قانونی به نام «خداوند بخشندة مهربان»، که در ایران و پاکستان نیز پیشتر به تصویب رسیده بود، و شاید به زودی در ترکیه هم سروکله‌اش پیدا شود. مسلم است که رهبری گروه مجاهدین خلق، نمی‌تواند پیامی بفرستد که اسلام را زیر سئوال‌ برد! در اینصورت «دموکراسی» بمب در عراق، و دموکراسی «تریاک» در افغانستان بی‌اعتبار شده، و اهالی شهرک اشرف به سرنوشت «سالار شهیدان» دچار خواهند شد! بله، سران مجاهدین، مانند دیگر سران اوپوزیسیون ایران، نان‌شان را به نرخ روز می‌خورند. به ویژه که خاستگاه اکثرشان همان «بازار» است، و «نرخ روز» را از شب قبل می‌شناسند. اینگونه است که مریم رجوی می‌گوید، حاکمیت ایران اسلام را نمی‌شناسد! یا به عبارت دیگر،‌ طاعونی که 28 سال است بر ملت ایران تحمیل شده، قوانین «اسلامی ارتجاعی» است، که این حکومت با تکیه بر آن جنایاتش را توجیه می‌کند. خانم رجوی می‌گویند اکنون یک طاعون خوب و «مترقی» در اختیار دارند، که «اسلام دموکراتیک» است، و می‌تواند جنایات‌ ایشان و دوستان‌شان را با قوانینی مترقی توجیه کند:

«فاشیسم مذهبی[...] تحت نام قوانین اسلامی تلاش می‌کند جنایاتش را توجیه کند. بنیادگرائی اسلامی چیزی نیست جز یک درک ارتجاعی از اسلام که قلب آن در تهران می‌زند. با ویژگی‌های سرکوبگری، تبعیض دینی و توسعه طلبی و بیش از هر چیز با زن ستیزی[...]»

بهتر است به خانم رجوی و خواهران‌شان بگوئیم، «دین» در هر حال «ارتجاعی» است، چرا که پاسخ مسائل زمان حال را در افسانه‌های گذشته‌ای موهوم می‌جوید. تبعیض دینی نیز، بنا بر تعریف، از الزامات «دین» است، چرا که اگر همة ادیان یکسان باشند، هیچ «دین» خاصی، دلیلی بر «حقانیت» خود، و در نتیجه دلیلی بر «موجودیت» خود نخواهد داشت. به عنوان نمونه، ‌ مگر توحش مسیحیت و یهودیت از اسلام کمتر بوده، که «خدواند بخشندة مهربان»، طاعونی به نام اسلام را جهت تکمیل پیام توحش خود بر مردم صحرای حجاز فرود آورد؟ نه! یهودیان و مسیحیان سنگسار و قصاصی دارند، که به مراتب از نوع اسلامی، پیشرفته‌تر و دموکراتیک‌تر است! اگر فرصتی شد، نگاهی به احکام کتاب مقدس مسیحیان و یهودیان در باب سنگسار و قصاص بیاندازید، تا ببینید که بسیاری از آن‌ها در قرآن «تحریف» شده، و جنبة دمکراتیک خود را از دست داده‌اند! به عنوان نمونه، در یکی از «انجیل‌ها»، زنی که به جرم ارتباط با مرد دیگری سنگسار می‌شود، فرزندانش نیز محکوم به مرگ‌اند!

و اما در مورد «احکام زن ستیز» قرآن، که مریم رجوی آن‌ها را به آخوند‌ها نسبت می‌دهد! لازم است یادآور شویم که اسلام، مانند همة ادیان ابراهیمی «انسان ستیز» است. در اسلام، انسان تنها در چارچوب «مخلوق» و بندة خداوند، یا بنده و بردة یک ارباب زمینی موجودیت دارد. در اسلام، حقوق انسانی برای مرد هم وجود ندارد. چارچوب حقوقی اسلام، «بندگی» است. در نتیجه حقوق زن به عنوان بنده‌ای که از دندة چپ بندة دیگری «آفریده» شده، می‌باید به مراتب از حقوق مرد کمتر باشد. و این امر نشانگر همان «قسط و عدل» محبوب مجاهدین خلق، در قرآن است. و اگر چه چندین و چند نسخه از همین قرآن وجود دارد، ولی هیچیک از آن‌ها، اسلام مورد نظر مریم رجوی را بازتاب نمی‌دهد. در قرآن،‌ مانند همة کتب مذهبی،‌ موارد متناقض وجود دارد، یک جا خداوند بخشنده است، یکجا فریب‌کار و بدجنس، و جای دیگر بسیار خشن. با تکیه بر قرآن نمی‌توان از «دموکراسی» و «حقوق بشر» سخنی به میان آورد. و مدعی شد که «پیام حقیقی» محمد، اسلام دموکراتیک بوده! مگر محمد دموکراسی می‌شناخته؟! پس جزیه گرفتن از غیر مسلمانان و قتل «کفار» را چه کسی توصیه کرده؟! چه کسی مردم را به زور شمشیر به مسلمان شدن وادار کرده؟ در قرآن دموکراتیک محمد، چند صد بار از فعل «اقتلوهم» استفاده شده؟ مریم رجوی می‌گوید اسلام «زن‌ستیز»، نیست پس تعدد زوجات، قوانین طلاق، مجازات زن در صورت عدم تمکین، ازدواج یک مرد پنجاه ساله با یک دختر بچة 7 ساله را در عراق اشغال شده چه می‌نامند؟ برابری حقوق دموکراتیک زن و مرد در 14 سدة پیش؟!!! کدام شیادی در دکان جدید اسلام، «پیام حقیقی» محمد کشف کرده، که امروز مریم رجوی هم از آن مطلع شده و می‌گوید:

«اسلام دموکراتیک موثرترین پادزهر بنیادگرائی اسلامی است. زیرا[...] از بردباری، رحمت و همزیستی حمایت می‌کند و این پیام حقیقی حضرت محمد است. اسلام در ماهیت واقعی خود علیه سرکوب و تبعیض و مدافع دموکراسی و انتخاب آزادانه است. آخوندها می‌گویند قوانین سرکوب و زن ستیزی احکامی است که از جانب خدا تعیین شده است. اما این ادعا بی‌پایه است. اصل اساسی در اسلام حاکمیت مردم است. و خود مردم هستند که قانون‌گزاری می‌کنند. اسلام تحمیل دین را رد می‌کند[...]»


بفرمائید که این اسلام دیگر چه‌ها می‌گوید؟ نمی‌گوید همصدا با خاتمی شیاد، باید بر علیه آزادیخواهان ایران متحد شد، و آنان را «ملحد» خواند؟ نمی‌گوید 100 سال پس از جنبش مشروطه، ملت ایران باید در هنوز در اسارت آخوند و دعانویس، جاویدان گرفتار بماند؟ از اسلام خمینی، به اسارت اسلام رجوی درآید، و از اسلام رجوی به زنجیر اسلام فرخ نگهدار گرفتار شود؟ چرا! این اسلام و همة اسلام‌های دیگر همین را می‌گویند. و هر اسلامی، هر قرآنی و هر محمدی، هرچه بگوید، فقط‌ خواستة استعمار را بازگو می‌کند. ادعای آخوندها در ایران، بر احکام الهی خداوندشان در قرآن تکیه دارد، و به هیچ عنوان بی‌اساس نیست. فقط بر تحجر و قساوت اسلام، توحش و جنایت استعمار هم افزوده شده، تا اسلام «انسان‌ساز» منافع غرب را «بهتر» تأمین کند! اگر مریم رجوی فراموش کرده، ملت ایران فراموش نکرده‌اند. به شهادت تاریخ، در ایران، دستاربندان و مبلغان دین و مذهب، همواره مدافع منافع استعمار بوده‌اند. و اگر مجاهدین خلق می‌پندارند، ملت ایران فراموش کرده، سخت در اشتباه‌اند. نه محمد هرگز «دموکرات» بوده، و نه خداوند محمد! نه اسلام دموکراتیک وجود دارد، و نه قرآن دموکراتیک می‌تواند وجود داشته باشد. و نهایت امر، با تکیه بر آیات کتاب‌های «مقدس» ادیان ابراهیمی، هرگز نمی‌توان نظامی دموکراتیک در جامعه مستقر کرد.


0 نظردهید:

ارسال یک نظر

<< بازگشت