شنبه، مرداد ۰۶، ۱۳۸۶

جلاد و «فرهنگ»!
...
پس از پخش سریال «اعترافات»، و تهاجم برادران نیروی انتظامی به مردم و اعدام به اصطلاح «اوباش» که به رقابت با حاکمیت برخاسته بودند، یکی دیگر از مهم‌ترین نتایج مذاکرات آمریکا با جیره خواران ضدامپریالیست‌‌اش در بغداد «فاش» شد: مبارزه با آزادی بیان از طریق سانسور وبلاگ‌های فارسی زبان، توسط شرکت گوگل! البته این مهم از طریق انداختن چند تکه استخوان حضور مدیران دموکراسی پرور این شرکت امکانپذیر شده! جریان از این قرار است که از این پس، بر حسب محل اقامت شما، مرورگر گوگل نتایجی را که «مصلحت» بداند، در اختیارتان قرار خواهد داد! به این ترتیب از زحمت «سرداران» و «برادران» ساواک در داخل کاسته خواهد شد، و اینان فرصت کافی خواهند داشت که متن خطبه‌های نماز پر شکوه علفزار و سخنرانی‌های «فاخر» مقام رهبری را در کمال حماقت و بلاهت تهیه کرده، در اختیارشان قرار دهند!

بله در راستای این مذاکرات پربار، اگر شما در کشور فرانسه نام نویسندة این وبلاگ را به مرورگر گوگل تقدیم کنید، به نتایجی دست می‌یابید، که مرور گر گوگل «مصلحت» نمی‌داند در اختیار کاربران ساکن ایران قرار دهد! به عبارت دیگر، برای کسانی که زندانی حکومت اسلامی ایران به شمار می‌آیند، مطالب وبلاگ «ناهید رکسان» سری و محرمانه است! و ایرانیان حق ندارند به آن دسترسی داشته باشند! می‌بینیم که حاکمیت قدرقدرت اسلامی، تا چه حد مفلوک و لرزان شده، که مطالب یک وبلاگ‌نویس «غیرخودی» را هم برنمی‌تابد! مطالبی‌که اکثراً فقط بررسی و تحلیل سخنان مقامات بلند‌پایة همین حاکمیت فقرفرهنگی است. اما همین حاکمیت مفلوک با تجهیزاتی که غرب در اختیارش گذارده، مانند سگ هار به مردم یورش برده، کتک می‌زند، دستگیر می‌کند و اعدام می‌کند، سپس ساواک یک خطبه می‌دهد دست روضه‌خوان علفزار، که از توحش نیروهای انتظامی تعریف و تمجید هم بکند! بله، این است نتایج مذاکرات با آمریکا، در مورد امنیت عراق: سرکوب مردم ایران. علامت تعجب هم نمی‌گذارم، چرا که اصلاً جای هیچ تعجبی نیست. سابقة غرب در منطقه، به ویژه در ایران، کاملاً شناخته شده است: سرکوب مردم، جهت تأمین منافع دموکراسی‌های غرب! و به موازات گسترش دامنة چپاول غرب، ابزار سرکوب نیز همچنان پیشرفته و پیشرفته‌تر می‌شود. یکی از نمونه‌های نوین ابزار سرکوب، مهار دو جانبه است. مهار دوجانبه، از طریق اعزام مخالفین دروغین، مانند پاسدارگنجی و سازگارا به ایالات متحد، و دستگیری همکاران و شرکای حکومت اسلامی و اعترافات تلویزیونی آن‌ها در ایران، امکانپذیر می‌شود.

به این ترتیب، حامیان غربی حکومت اسلامی، از یکسو مخالفین برونمرزی حاکمیت را سرکوب می‌کنند، و از سوی دیگر، دست ساواک را برای سرکوب مخالفین داخل کشور، با اعترافات امثال هاله اسفندیاری و تاجبخش باز می‌گذارند. بله، اگر همکاران دارودستة رفسنجانی، که برای ملاقات مادران پیرو بیمارشان هر سال راهی ایران می‌شدند، امسال دستگیر نمی‌شدند، علی‌خامنه‌ای نمی‌توانست ادعا کند، مطالبات ملت ایران، مطالبات استعمار آمریکا است! یا بهتر بگوئیم سازمان منفور ساواک نمی‌توانست از زبان علی خامنه‌ای چنین ادعاهائی مطرح کند. حال بپردازیم به اصل مطلب! یا همان خطبه‌های علفزار جمعه!

پیشتر گفتیم که این خطبه‌ها بازتاب مطالبات استعمار در ایران است، و توسط ساواک تهیه و تنظیم شده، هر هفته به اطلاع مردم ایران می‌رسد. روز جمعه 5 مرداد ماه سالجاری، نقش سخنگوی استعمار را جنتی ایفا می‌کرد. جنتی مراتب قدردانی اربابان حکومت اسلامی را از سرکوب و توحش نیروی انتظامی و اعدام‌ها، ابراز کرده می‌گوید، بسیار کار خوبی کردید، خیلی «فرهنگی» بود. اگر «علی» بود بیشتر اعدام می‌کرد. و نویسندة این وبلاگ هم با جنتی کاملاً موافق است، اگر علی بود، «فرهنگ» بیشتری به خرج می‌داد! و مانند صدر اسلام، و جهت استقرار عدالت علوی، همة مردم ایران را از دم تیغ می‌گذراند، تا امنیت بر جامعه حاکم شود! نمی‌دانستیم «اعدام»، اقدام «فرهنگی» است و در صدر اسلام، در صحرای عربستان،‌ «جامعه» وجود داشته! حتماً این «جامعه» از «مجلس‌خبرگان» و «مجمع تشخیص مصلحت» هم برخوردار بوده! و خیلی اقدامات «فرهنگی» انجام می‌داده! «حنا زرچوبه» مورخ 5 مردادماه سالجاری به نقل از جنتی می‌نویسد:

« اعدام اخیر اشرار از بهترین اقدامات انتظامی، سیاسی و فرهنگی بود. اگر حضرت علی بود بیشتر از این تعداد اشرار را اعدام می‌کرد. ایشان سازشکار با اشرار و مختل کنندگان امنیت جامعه نبود.»


مسلم است! ایشان خودشان از «اشرار» بودند، و همانطور که پیشتر گفتیم اسلام «رقابت» را در هیچ زمینه‌ای بر نمی‌تابد. اصولاً «دین اسلام» از روز نخست برای تأمین امنیت اجتماعی «اختراع» شد! تا پیش از اسلام، در جهان نظم و امنیت وجود نداشت! هرج و مرج بود و کفر! به ویژه در ایران و کشورهائی که ثروتی جهت غارت مسلمانان داشتند! اسلام آمد که امنیت اینان را تأمین کند! و دیدیم که چه نیک امنیت را در ایران تأمین کرد! 14 سدة پیش، با تکیه بر ‌نیروی الهی حرص و طمع، «امنیت» را حاکم کرد، و 28 سال پیش، به کمک جبهة ناتو! نکتة دیگری که در خطبه‌های علفزار بر آن تأکید شده، این ‌بود که وزارت آموزش‌و‌پرورش سعی کند شستشوی مغزی را در ابعاد گسترده‌تری اعمال کرده، و جهت تأمین امنیت جامعة اسلامی، دامنة فقرفرهنگی را هم بیشتر گسترش دهد. آمریکا هم سعی خواهد کرد، با رادیو فردا، تلویزیون‌های لس‌آنجلس و سایت‌های مخالف‌خوان فارسی‌زبان، قدرت تفکر را از نسل جوان ایران بکلی سلب کند! و بر خلاف ضحاک که ناچار بود عهده‌دار تغذیه مارهائی باشد که بر دوش داشت، مارهای ایالات دموکراسی پرور متحد، با برنامه‌های تفریحی، فرهنگی و غیره مغز جوانان را می‌بلعند! زحمت‌اش کمتراست و نتیجه‌اش هم بهتر! اگر «علی» هم بود، برای تأمین امنیت جامعه حتماً همین‌کار را می‌کرد. چرا که:

«اگر امنیت در کشور وجود نداشته باشد، حکومت اسلامی معنا پیدا نمی‌کند و هیچگاه به اهداف خود دست نمی‌یابد.»


و در مملکتی که هفتاد در صد جمعیت را جوانان زیر 18 سال تشکیل می‌دهند، جوانانی که از کودکی با فقر و بیگاری آشنا شده‌اند؛ جوانانی که نه آینده‌ای در مقابل خود می‌بینند و نه امکان تفریح دارند؛ جوانانی که استعمار از نظم پذیری و سازمان یافتن محرومشان کرده، اگر مطیع و همکار حاکمیت نباشند، «اشرار» خوانده خواهند شد، و مانع تحقق اهداف ناشناختة حکومتی می‌شوند، که طی 28 سال، هنوز معلوم نکرده این «اهداف» چه هستند! بله، ویژگی تشکیل حاکمیت بر اساس آیات توحش قرآنی این است که موجودیت انسان‌ها و مطالبات آنان مانع رسیدن حکومت اسلامی به «اهداف» خود می‌شود! چرا که اهداف حکومت اسلامی در تضاد با انسان و آزادی انسان‌هاست. و هرچه نشانی از آزادی داشته باشد، در حکومت اسلامی باید محو و نابود شود. آزادی ستیزی در فاشیسم اسلامی، «فرهنگ» نام گرفته. به همین دلیل جنتی بر ضرورت «فعالیت‌های فرهنگی در جامعه» تأکید دارد! در این راستا، وزارت و آموزش و پرورش باید فرزندان مردم ایران را مطابق با «فرمایشات مقام رهبری» پرورش دهد: بندگان رذل، مطیع، پست و حقیر، همانند شخص رهبر فرزانه و شرکاء. نکتة مهم دیگری که جنتی به آن اشاره کرده، ابراز آمادگی حکومت اسلامی جهت خوش خدمتی و لیسیدن پای ارباب در عراق است. این‌عمل را در زبان علفزار، چنین معنا می‌کنند:

«اشتباه‌های آمریکائی‌ها در عراق به آن‌ها فهمانده شد.»

در این راستا، جیره‌خواران ایالات متحد در ایران، به آمریکا گفته‌اند، حکومت عراق مردمی است، و دلیلی ندارد شما در عراق بمانید! شما که این حکومت مردمی را مستقر کردید، اکنون می‌توانید بقیه امور را به عهده همان حکومت مردمی، که 28 سال پیش مستقر فرمودید بسپارید! غلامان جان‌نثار شما، در حکومت اسلامی و مردمی، آمادة همه گونه جانفشانی در راه تأمین امنیت عراق‌اند:

«[...] جنتی اظهار داشت[...] به آن‌ها گفته شد چرا شما در کشوری اسلامی که دارای حکومت مردمی است همچنان حضور دارید؟»


بله، چرا در عراق که «حکومت مردمی» دارد حضور دارید، و در ایران که «حکومت مردمی‌اش» رو به مرگ است، حضور ندارید؟ مگر نمی‌بینید هرچه در عراق بمانید بیشتر باعث نفرت می‌شوید، و ما را هم تضعیف می‌کنید؟ اگر شما نباشید، ما خودمان امنیت عراق را تأمین می‌کنیم، تا حکومت اسلامی عراق هم به «اهداف» خود برسد. همانطور که 28 سال پیش زمینة جنگ را در ایران فراهم کردیم، در عراق هم زمینة جنگ با عربستان و کویت را فراهم می‌کنیم. شما هم که 20 میلیارد دلار اسلحة لازم برای جنگ را به برادران وهابی ما فروختید، حال دیگر وقت رفتن است. جنگ که شروع شد، امنیت هم خود به خود تأمین می‌شود! جنتی در ادامه، کمی هم درس هندسه به یانکی‌ها می‌دهد، که زاویه‌اشان را با «راه راست»، یا سواحل دریای خزر بیشتر نکنند! چرا که هدف گاوچران‌ها در واقع حضور در سواحل خزر است:

«راه کج هرچه بیشتر ادامه یابد، زاویه آن با راه راست بیشتر می‌شود.»

جنتی، ضمن تدریس هندسه به یانکی‌ها، دانش و شناخت خود از آمار را نیز به حاضران در علفزار ارائه فرموده:

«اشغالگران از نتایج نظرسنجی‌ها متوجه شده‌اند که مردم جهان از آن‌ها متنفر هستند.»

بازهم خوب است اشغالگران در این حد شعور دارند که از نتایج نظرسنجی‌ها به واقعیت امر پی‌ ببرند، ولی ساواک ملایان حکومت اسلامی چنان ابله و کودن است،‌ که هنوز نفهمیده مردم ایران، از دست نشانده‌گان آمریکا، بیش از خود آمریکائی‌ها متنفرند!


0 نظردهید:

ارسال یک نظر

<< بازگشت