...
هدف ایالات متحد از «جنجال» پیرامون بحران دروغین هستهای، تهدید به تهاجم نظامی، و اعمال تحریمهای یک جانبه، فراهم آوردن فرصت برای پادوهای سنتی خود در حکومت اسلامی است، تا اینان بتوانند با بهره برداری از «وحشت» عمومی، دو قطب حکومتی و کاذب «صلحطلب» و «ستیزهجو» تشکیل دهند؛ دو قطبی که هر دو در واقع فقط «جنگ طلباند»!
گروه «صلحطلب»، با هیاهو پیرامون استعفای پاسدار «لاریجانی»، او را به دروغ، طرفدار صلح و آرامش معرفی میکند! و گروه «ستیزهجو» سعی دارد با یادآوری جنایتی به نام اشغال سفارت آمریکا در تهران، خود را هر چه بیشتر «ضدامپریالیست» جلوه دهد! جالب اینجاست که فصل مشترک هر دو گروه کاذب، اکبر رفسنجانی، خادم وفادار ساواک است!
بله، رفسنجانی در آخرین «فیلم» سازمان سیا، همزمان در چهار جبهه، نقشآفرینی میکند! از یک سو، همصدا با «بیبیسی»، «نیویورکتایمز»، «رادیو فردا» و چوب دستهایاش، از کنار رفتن لاریجانی، «مرد صلح»، ابراز تأسف میکند، از سوی دیگر همچنان مصمم است که به «مبارزه با آمریکا» ادامه دهد! در جبهة سوم، سردار اکبر، «شهید مظلوم» در روزینامة «روزآن لاین» میشود! این نقش را، رفسنجانی به صورت اشتراکی، با همراهی آخوند منتظری، شیخ صانعی و موسوی اردبیلی به صحنه آورده. دستاربندان دوست داشتنی و مامانیای، که جملگی گویا مورد ظلم و ستم پرزیدنت مهرورزی قرار گرفتهاند؛ مهرورزیای که از دو سال پیش نقش «لولو» عهدهدار شده! و بالاخره، در چهارمین جبهه، رفسنجانی، طرفدار اشغال نظامی عراق، جهت رفع «سلطه» از این کشور نیز هست! بله، اخیراً رفسنجانی از تهاجم نظامی آمریکا به عراق، تحت عنوان «رفع سلطه» یاد میکند! و یادآوری کنیم که، این بیانات ابلهانه و وقیحانة سردار اکبر، هم امروز از سوی «حنا زرچوبه» نیز انتشار یافته! حال بازگردیم به دو گروه «کاذب» که ایالات متحد سعی دارد، از طریق پروپاگاند «تحریم» و «جنگ» بر عرصة سیاسی کشور حاکم کند.
دو گروه ساخته و پرداختة «سازمان سیا» که میباید، با شعار پایان دادن به بحران هستهای، پای به عرصة انتخابات مضحک جمکران گذارده، «مجلس» مضحکتر از این «دولت» تشکیل دهند، میباید با شعار «صلحطلبی»، در واقع، زمینة تهاجم نظامی به ایران را فراهم کنند، تا بتوانند با فراغ بال به سینه زدن برای آخوند منتظری، شیخ صانعی و موسوی اردبیلی بپردازند. دستاربندانی که گویا از مدافعان سر سخت «دمکراسی» هم به شمار میروند، و این مدت ما ملت «بیخبر» بودیم! بد نیست بدانیم راه حل معجزهآسای «مبارزه با آمریکا» از سوی روزینامة «گاردین»، در اختیار نوکرانسنتی استعمار قرار گرفته! و سایت «بی بیسی»، بلافاصله آنرا به فارسی برگرداند، تا «نخبگان» جمکران بیبهره نمانند!
به این ترتیب، چهار روز پس از «پروپاگاند تحریم»، و تهدید به تهاجم نظامی، که از سوی ایالات متحد و رسانههای حوزة ناتو مطرح شد، پروپاگاند غرب، یک «زبان دوگانه» و دروغین نیز بر رسانهها حاکم کرد: «زبان ستیزه و صلح»! به وضوح میبینیم که مخاطب واقعی «زبان تحریم» و «زبان جنگ» گروه رفسنجانی و شبهاصلاحطلبان جمکراناند، که تحت نظارت سازمان سیا، و با توسل به اعتقادات مذهبی مردم، 28 سال است، به بهانة «نبرد با آمریکا» و «مبارزه با استکبار جهانی»، در واقع به چپاول و سرکوب ما ایرانیان مشغول شدهاند. هم اینان، اکنون نیز، با خوراک تبلیغاتیای که حاکمیت آمریکا برایشان فراهم آورده، باز هم پرچم «ستیزه با آمریکا» برافراشتهاند.
پروپاگاند در واقع از جانب «لاریجانی» و «شیرین عبادی»، در مقام «طرفداران صلح» آغاز شد. لاریجانی همان کسی است که مأموریت داشت، از طریق ایجاد بحران دروغین در زمینة هستهای، ارعاب ما ملت را تداوم بخشد. اگر کسانی در «رادیو فردا» و سایت «بیبیسی» فراموش کردهاند که لاریجانی سر در کدام آخور دارد، ما فراموش نکردهایم! و میدانیم چرا اکبر رفسنجانی، همصدا با ولایتی، ابراهیم یزدی، «نیویورک تایمز»، «بیبیسی»، «رادیو فردا» و دیگر رسانههای عموسام از «کنارهگیری» لاریجانی ابراز تأسف کرده، و به دروغ، این فرد را طرفدار صلح و آرامش معرفی میکند!
ما همچنین میدانیم، به چه دلیل، «حنازرچوبه»، خبرگزاری رسمی حکومت اسلامی، به بهانة اعتراض به «شیرین عبادی»، متن کامل مصاحبة وی با روزنامة فرانسوی فیگارو را در اختیار «مشتاقان» قرار داده، تا به شوت و پرتها بباوراند، شیرین عبادی «لائیک» و طرفدار «جدائی دین از سیاست» شده! حال آنکه عبادی همان کسی است که مانند لاهیجی و اکبر رفسنجانی، هیچ تضادی بین اسلام و دموکراسی نمیبیند! و اگر «شیرین عبادی»، ناگهان در روزینامة فیگارو خواستار جدائی دین از سیاست است، به این دلیل است که ایالات متحد، دیگر هیچ شانسی برای حفظ گروه خاتمی و رفسنجانی برای خود در نظر نگرفته. آمریکا میپندارد، ما ملت فریب تبلیغات «لائیکنماهای» دستپروردة عموسام را خواهیم خورد، و بر پایة این خیال خام است، که امروز فعلة فاشیسم با صورتک «لائیسیته» به مردمفریبی مشغول شدهاند! البته، طبیعی است که در چنین شرایطی، پادوهای محفل نوبل پیشقدم باشند. پس لائیسیتة «شیرین عبادی»، و صلح طلبی پاسدار لاریجانی، ارزانی فیگارو و اکبر رفسنجانی باد! تا کیهان، گویا نیوز، رادیو زمانه، روزآنلاین و دیگر سایتهای استحمار، برایشان به پروپاگاند بپردازند.
پیشتر گفتیم که «پروپاگاند»، عبارت است از «پیامی» که از سوی «حاکمیت» فرستاده میشود تا از جانب مردم «پاسخ» مناسب خود را دریافت کند. همچنین گفتیم که در منطقة نفوذ ایالات متحد، این «حاکمیت»، همان حاکمیت آمریکا است. و امروز، برای اینکه بدانیم «پیام تحریم»، و در واقع «پیام جنگ»، خطاب به کدام گروه در ایران فرستاده شده، میباید ببینیم کدام گروه، «زبان ستیزه» را در مورد آمریکا به کار گرفته. یادآور شویم که «زبان ستیزه»، با «واکنش منطقی» به تحریمها کاملاً متفاوت است. «واکنش منطقی» به تحریمها، بر قوانین و مقررات حقوق بینالملل تکیه دارد، و بر اساس این قوانین است که تحریمها بیفایده خواهد بود. چرا که برخلاف تصور بعضیها، آنچه روابط بین کشورهای جهان را تنظیم میکند، مبنائی حقوقی دارد، و هرگز با شعارهای سیاسی و مردمفریب جمکران ارتباط نداشته. بر اساس این قوانین، ایالات متحد به هیچ عنوان نمیتواند کشورهای دیگر، به ویژه کشورهائی مانند چین، روسیه و هند را به قانون شکنی، و رعایت تحریمهای بیاساس و یک جانبة خود ملزم کند. به زبان سادهتر، اگر آمریکا میتواند، به صورتی یکجانبه، و برخلاف قوانین بینالملل، تحریم را بر ملت ایران اعمال کند، نمیتواند دیگران را نیز به شکستن مرزهای قوانین بینالملل فراخواند! برای روشنتر شدن مطلب، میتوان گفت، اگر کسی قصد دزدی دارد، میتواند «شانس» و «بخت» خود را امتحان کند، ولی نمیتواند افراد دیگر را هم وادار به دزدی کند! در مورد کشورها نیز همین شرایط برقرار است، نقض قوانین و مقررات بینالملل به صورت یکجانبه، همچنانکه در مورد عراق شاهد بودیم، فاقد هر گونه وجاهت قانونی است!
و همچنانکه شاهد بودیم، پس از تهاجم نظامی جبهة ناتو به اینکشور، سازمان ملل نتوانست خیمه وخرگاه خود را در بغداد به پا کند. و هنوز نیز چنین مجوزی از طرف جامعة جهانی دریافت نکرده. چرا که، تهاجم نظامی به کشور عراق را نمیتوان همانطور که «جرم» را در جمکران «توجیه» میکنند، به قبول عام نشاند. قوانین بینالملل بر اساس توحش ادیان تدوین نشدهاند. و تهاجم به عراق، تجاوز به مقررات بینالمللی بود، که «جرم» تلقی میشود. عراق، کشوری است که مانند کشور ایران یا کشور اسرائیل، از سوی سازمان ملل به رسمیت شناخته شده، و تا زمانی که قوانین و مقررات بینالمللی را آشکارا نقض نکرده، هیچ نوع تحریم و تهاجمی را بر آن نمیتوان توجیه کرد. به یاد داریم که تحریمها زمانی به کشور عراق اعمال شد که این کشور به کویت حمله کرده بود. و امتداد همین تحریمها، زمینة تهاجم نظامی به عراق را فراهم آورد. البته موضوع بحث ما در این وبلاگ، نه تحریم کشور عراق، که تحریم کشور ایران است.
تحریمها، برای نخستین بار، در دوران جنگ سرد، و پس از اشغال سفارت آمریکا در سال 1358، بر ملت ایران اعمال شد. در آن زمان، به دلیل شاهکار «دانشجویان» خط روحالله، تحریمها کاملاً قانونی بود، چرا که اشغال سفارت هر کشور، طبق قوانین و مقررات بینالمللی، به معنای اشغال خاک آن کشور تلقی میشود، و در چنین شرایطی، از نظر حقوق بینالملل، «حق واکنش مناسب» برای کشوری که سفارتش به اشغال درآمده، محفوظ است. آن هنگام که ساواک، مشتی ارذال و اوباش را به سوی سفارت آمریکا «هی» کرد، از این مقررات کاملاً آگاه بود. حال ببینیم، هدف از اشغال سفارت ایالات متحد در تهران چه بوده؟
هدف اصلی از ارتکاب به چنین جنایتی در حق ملت ایران، از یک سو ایجاد وجهة کاذب برای نوکران «سازمان سیا» در قلب حکومت اسلامی بود، تا به همه بباورانند، روحالله و شرکاء، مترسکهای سازمان سیا نیستند! و از سوی دیگر، «اشغال» سفارت، زمینة فروش اسلحه در بازار سیاه به ایران را فراهم آورد. بله آنزمان، اتحاد جماهیر شوروی، طبق توافقهای «جنگ سرد»، حق فروش سلاحهای استراتژیک به ایران نداشت، و حکومت «امام زمان» ناچار بود، در هرحال تجهیزات خود را از اسرائیل، ایالات متحد و دیگر اعضای سازمان ناتو و در بازار سیاه، به چند برابر قیمت تهیه کند! و اینجاست که ارتباط اشغال سفارت آمریکا، و جنگ با عراق روشن میشود؛ اینجاست که مشخص میشود، چرا جنگ با عراق «نعمت الهی» بوده! و چرا تحریمها، به گفتة رفسنجانی و علیخامنهای باعث «پیشرفت ما در همة زمینهها» شد! همانطور که اشغال نظامی عراق در ذهن علیل رفسنجانی «رفع سلطه» به شمار میرود، خرید اسلحه از بازار سیاه هم گویا «پیشرفت» تلقی میشود. چرا که پیشرفت آمریکا در نظر نوکراناش در جمکران، «پیشرفت» جهانیان تلقی خواهد شد، پیشرفت در سرکوب و چپاول ما مردم که به همت گروه برژینسکی امکانپذیر شده بود!
تهدید کشورمان به تهاجم نظامی دقیقاً در راستای همین سیاست صورت میپذیرد! «مردم را به مرگ میگیرند، تا به تب راضی شوند.» و جهت تحقق چنین سیاستی، لازم است تا ایالات متحد بتواند از طریق ریزهخواران سنتیاش، از یکسو، آتش «دشمنی دروغین» با آمریکا را دامن زند، و از سوی دیگر، تهدید تهاجم نظامی را به بهانههای واهی تداوم بخشد، تا شوت و پرتها بپندارند، مهرورزی با آمریکا دشمن است، و اگر طرفداران آمریکا به قدرت برسند، تهدیدهای نظامی به پایان خواهد رسید! و ما با آمریکا «دوست گرمابه و گلستان» خواهیم شد. دلیل انتشار تصاویر حضور جیمی کارتر در کنار شاه ایران، در «گویا نیوز» تداعی «آن روزهای خوش دوستی» بود! چرا که، بعضیها قصد دارند به ما القاء کنند، روزگاری بوده که حاکمیت ایران سلطنتی بود، و حاکمیت آمریکا با ما «دوست»! اشتباه «شوتها و پرتها» در همینجاست. در واقع حاکمیت ایالاتمتحد، هرگز با ما دوستی نداشته. از کودتای میرپنج تا به امروز، حاکمیت ایران، چه در نقش «آمریکا ستیز»، و چه در نقش «آمریکا پرست»، درجایگاه حاکمیتی فاشیستی، همواره بهترین ابزار ایالات متحد برای سرکوب ما ملت بوده!
به همین دلیل است که پادوهای ساواک، همانها که میپندارند، با اشغال سفارت آمریکا در تهران، نامشان در فهرست مبارزان «ضدامپریالیست» بر تارک جهان خواهد درخشید، پس از پایان جنگ با عراق، ناگهان طرفدار «آشتی با آمریکا» شده، و امروز دوباره «آمریکاستیز» شدهاند! به عنوان نمونه، معصومه ابتکار که تا دیروز به بوسیدن چکمة «برادر الگور»مشغول بود، همزمان پرچم «ستیزه با آمریکا» را نیز بالا برده! اینان میپندارند، ما مردم به سوی گروهی متمایل خواهیم شد، که مانند سلطنت طلبان، دوستی با آمریکا را در دستورکار خود قرار میدهند، و در نتیجه همان گروهی که از سوی ساواک مأمور اشغال سفارت آمریکا شده بود، تا زمینهساز اعمال تحریم و تحمیل جنگ بر علیه ما ایرانیان شود، امروز جهت پرکردن فضایخالی «مبارزه با آمریکا»، اعلام آمادگی کرده! البته اینبار مشخص نیست عباس عبدیها، اصغرزادهها و بالاخره، معصومه ابتکارها با اشغال کدام سفارتخانه، «ضدامپریالیست» بودنشان را میخواهند به اثبات برسانند؟
تاریخ تکرار نخواهد شد. «جنگ سرد» به پایان رسیده، اتحاد جماهیر شوروی دیگر وجود خارجی ندارد، آمریکا و متحدانش، انحصار فروش سلاح به کشور ایران را از دست دادهاند. و به همین دلیل، سپاه پاسداران را در فهرست تروریستها قرار میدهند! به گزارش «نیویورک تایمز»، دیروز «ولادیمیر پوتین» در مراسم بزرگداشت قربانیان جنایات استالین حضور یافته، و مطمئن باشیم، نوبت به استالینهای دستپروردة سازمان سیا نیز خواهد رسید.
0 نظردهید:
ارسال یک نظر
<< بازگشت