یکشنبه، آذر ۱۸، ۱۳۸۶

«یادآوران» تاراج!
...

دیروز در مورد «ماکوان مولودزاده»، در زندان کرمانشاه گفتیم که، یک جوان کرد، به جرم سیگار کشیدن دستگیر شد، و نهایت امر در زندان به قتل ‌رسید. چون در رأس قوه قضائیة مترقی حکومت اسلامی، فردی به نام شاهرودی قرار گرفته که در واقع بدیل دستاربند امیرعباس هویدا است. و مانند هویدا، غلام جان‌نثار، و مأمور است و معذور! اما همین شاهرودی که اینچنین در اعدام و سنگسار چابک و زبردست شده، و همین مأموران انتظامی که در دستگیری سیگاری‌ها اینهمه ماهراند، در مورد دانشجونمایانی که با هدف ایجاد آشوب و درگیری به نیروهای انتظامی حمله می‌کنند، آنقدر بزرگوار و خونسرداند، که انسان مبهوت می‌ماند! امروز خبرگزاری رسمی حکومت اسلامی گزارش داد که، گروهی به دعوت یک تشکل دانشجوئی، پشت در خروجی دانشگاه تهران گرد آمده، اقدام به پرتاب سنگ و اشیاء دیگر به سوی نیروهای پلیس مستقر در خارج از دانشگاه می‌کردند! و همزمان با این «جنبش» و عملیات «لات‌سالاری»، اعضای مؤنث تحکیم وحدت نیز به پیروی از شیخ صانعی و حاجیه عبادی، علیه نادیده گرفتن حقوق زنان صدای اعتراض‌شان را بلند فرموده بودند!
منبع: ایرنا، مورخ 18 آذرماه 1386، خبرهای‌ 16

همانطور که می‌توان حدس زد، هیچکس هم در این «تظاهرات» دستگیر نشد! چون بر اساس قوانین جمکران، اگر سیگار کشیدن «جرم» است، و می‌تواند در زندان به جرائم دیگر تبدیل شده، به اعدام «مجرم» بیانجامد، پرتاب سنگ به نیروی انتظامی، اصلاً جرم نیست! به قول عبادی «دلشان خواسته» حق مساوی داشته باشند! و به گزارش «مهرنیوز»، حداد عادل هم از دانشجویان خواسته «سیاسی» باشند. بله، هرج‌ومرج و آشوب‌های سال 1357 نیز از سوی فعلة فاشیسم، با همین «فلسفة» عمیق آغاز شد، و سپس با حمایت سازمان ناتو به براندازی و کودتا رسیدیم. بساط 22 بهمن را هنوز فراموش نکرده‌ایم! اگر کسانی می‌پندارند ما شوت‌وپرت‌ها فراموشکار هم هستیم، سخت در اشتباه‌اند! به ویژه شخص «عباس میلانی»، که امروز در «اطلاعات نت»، با توسل به کتاب مقدس و پیش‌بینی‌های پیامبرگونة روح‌الله خمینی در مورد اتحاد جماهیر شوروی، با همان زبان ابتذال پاسداراکبرها و مطهری‌ها، ضمن ارائة یک تحلیل «علمی» که مسلماً در آبدارخانه موسسة «فرهنگی» هوور طبخ شده، ضمن پریشانگوئی و صحبت‌های خاله زنکی از ثروتمند شدن پوتین، به ما می‌گویند که، «اتحاد طبیعی» ایران با کشورهای همسایه، به ویژه با کشور روسیه، اتحادی است بسیار «آشفته!» و اینکه روسیه با دموکراسی مخالف است! چون حاج عباس، که طرفدار هویدا و مطهری ‌است، و ایالات متحد که طالبان را بر منطقه حاکم کرده، بسیار دمکراسی پروراند. البته زبان ما از شرح بیشرمی و وقاحت ریزه خواران سازمان سیا قاصر می‌ماند، ولی کسی که شرایط ایران، و به ویژه عراق و افغانستان را می‌بیند و در عین حال ایالات متحد را پشتیبان دموکراسی می‌خواند، از مرزهای بیشرمی پای بسیار فراتر گذاشته! در هر حال، استدلال «علمی» حاج عباس، مانند براهین دیگر فعلة فاشیسم، نه بر واقعیات امروز، که بر قصه‌های بی‌بی‌گوزک «مید‌این‌یو‌اس» تکیه دارد! از هوش و ذکاوت شیخ عباس میلانی، پیشتر هم شرحی آورده بودیم، و فراموش نکرده‌ایم که ایشان جهت تمجید از هویدای مزدور فرموده بودند، «هویدا خیلی کتاب می‌خواند!» هر چند حاج میلانی به ما نگفتند، کجا و کی شاهد مطالعات «عمیق» امیرعباس هویدا بوده‌اند؟! چون امیر عباس هویدا، در مجلس، در کاخ نخست وزیری و در دربار، خلاصه بگوئیم در ملاء‌عام به خوش خدمتی مشغول بودند، و فرصت کتاب خواندن نداشتند! پس حتماً «استاد» میلانی، که هنوز به شیوة عبدالکریم سروش، قصد وصله زدن «مدرنیزاسیون» به «مدرنیته» را دارند، تا به حساب خودشان در این «پرش‌های» فلسفی، ضمن اثبات تقابل «مدرنیته» با «سنت»، دکان آمریکا را هم رونق دهند، مسلماً در دقایق «ویژه‌ای» قادر به تماشای جمال بی‌مثال هویدا در حین مطالعات عمیق شده‌اند! امکاناتی که در دسترس عموم نیست، و مسلماً همین «مشاهدات» در اعتقاد ایشان به دموکراسی پروری آمریکا نیز نقشی کلیدی بازی کرده! باز هم بعضی‌ها بگویند، گوز به شقیقه ارتباطی ندارد! می‌بینید که با کمی تعمق، در «جهان‌بینی» دکتر میلانی، هر دو به هم مربوط‌اند. همچنانکه غنی‌سازی اورانیوم هم به «مائوکراسی‌دینی» مربوط می‌شود.

در برابر خوش‌خدمتی‌های دولت چین، جهت حفظ منافع ایالات متحد در ایران، حکومت اسلامی هم حوزه‌های گازی را به تاراج شرکت‌های چینی می‌سپارد، تا ملت ایران در شرایط اسارت جنگ سرد باقی بماند. به گزارش «فرانس پرس»، آخرین مورد از این چپاول منابع انرژی ایران توسط چین، توافقنامه خفت‌باری است که در پاییز 1383، در دوران «پرافتخار» ریاست محمدخاتمی بر قوة مجریه، با دولت چین به امضا رسید. بر اساس این توافقنامه، در اکتبر سال 2004، محمد خاتمی مزدور، 51 درصد از حوزة گازی «یادآوران» را به مدت 25 سال در اختیار شرکت چینی «سینوپک» قرار داد. به عبارت دیگر در این حوزة گازی، حاکمیت «مستقل» ایران حق کوچک‌ترین دخالتی نخواهد داشت، چرا که سهامدار عمده، همان شرکت چینی است! بله، این «توافق» هم از «افتخارات» اصلاح‌طلبان در عرصة مزدوری برای ‌حزب دمکرات ایالات متحد به شمار می‌آید، که همراه با دیگر قراردادهای خفت‌بار با شرکت‌های اتومبیل‌سازی فرانسه، بر ملت ایران تحمیل شد. چون فعلة فاشیسم اطمینان حاصل کرده بودند که در سال 2004، ریاست جمهوری جرج بوش منتفی است! و می‌دانیم که به صورت سنتی، پیامد حضور دمکرات‌ها در کاخ سفید، حمایت از جدائی‌طلبان، تقویت روابط با چین و فرانسه، و ایجاد تنش با روسیه، هند و ایران است. تشکیل سازمان القاعده، ایجاد حکومت طالبان در پاکستان، ایران، و افغانستان، ترور راجیو گاندی، نخست وزیر هند، تجهیز پاکستان به سلاح اتمی، تهاجم نظامی پاکستان به هند، تجزیة یوگسلاوی، و حمایت از تروریست‌های چچن همگی در دورة حاکمیت دموکرات‌ها صورت پذیرفته.

و امروز نیز در ظاهر امر، حضور دمکرات‌ها در کاخ سفید قطعی به نظر می‌رسد. به همین دلیل در راستای سیاست استعماری ایالات متحد، دولت چین، یا همان سرکارگر آمریکا در آسیا، با تاراج منابع گازی کشورمان، از غنی سازی اورانیوم توسط حکومت دستاربندان حمایت می‌کند، تا تحریم‌های اقتصادی بر ملت ایران افزایش یابد. و به این ترتیب ایالات متحد از طریق دولت چین، هم به چپاول منابع انرژی ما می‌پردازد، هم مانع از بهره‌برداری از نیروگاه بوشهر و احداث خط لولة صلح و صدور گاز به هند می‌شود.

به زبان ساده‌تر، ایالات متحد از طریق پادوهای چینی‌اش، ‌ما را به ابزار اعمال فشار بر کشورهای روسیه و هند تبدیل کرده. اینهمه برای اینکه، شرایط جنگ سرد بر روابط ایران و روسیه تداوم یابد. و از قضای روزگار، کشور روسیه، ابر قدرتی است که همسایة شمالی ما هم به شمار می‌رود، و برخلاف چین و ایالات متحد، امنیت منطقه با منافع ملی‌اش پیوند مستقیم دارد، در حالیکه چین و ایالات متحد، هیچ مرز مشترکی با ما ندارند، و از حامیان طالبان و سازمان القاعده هم به شمار می‌روند. پیشتر گفتیم که نیروهای امنیتی فرانسه در خاک چین طالبان را آموزش می‌دادند. و در حالی که افغانستان با کشور چین مرز مشترک دارد، دولت «مائوئیست» پکن، کوچک‌ترین نگرانی از ناامنی در مرزهای خود نداشت، چرا که سازمان ناتو، با پاکستان، ایران، چین و شیخک‌های کازینونشین محوری مشترک به وجود آورده بود.

اتحاد چین با سازمان تروریستی القاعده چنان برادرانه است که تا به حال، هیچ عملیات خرابکارانه‌ای از سوی این سازمان در خاک چین صورت نگرفته! از سوی دیگر، حاکمیت چین با کشتار اتباع خویش در میدان «تیان‌آن‌من» ثابت کرد، در عرصة توحش در جهان بی‌رقیب است. و همین ویژگی‌ها‌ است که دولت چین را به مقام «سرکارگری» عموسام در منطقه ارتقاء داده، و فعلاً همین «سرکارگر»، به پشت گرمی عموسام، علیرغم قطعنامه‌های شورای امنیت، در ازاء چپاول گاز ایران، از غنی‌سازی اورانیوم توسط رمالان تهران حمایت هم می‌کند.

دیروز «بان‌کی‌مون»، دبیرکل سازمان ملل، رسماً اعلام داشت تا زمانی که حکومت ایران قطعنامه‌های قبلی شورای امنیت را اجرا نکند، تحریم‌ها ادامه خواهد یافت. و دلیل حمایت بی‌قید و شرط چین از غنی‌سازی اورانیوم توسط حکومت اسلامی نیز تداوم همین تحریم‌هاست. در واقع هر چه تحریم‌ها بر ملت ایران افزایش یابد، دولت چین یا همان «سرکارگر» یانکی‌ها، منافع بیشتری خواهد داشت. البته سهم اربابان سفیدپوست مائوئیست‌ها از این منافع محفوظ خواهد بود. چرا که بدون سرمایه‌های آمریکائی، و حمایت بازارهای آمریکا، اقتصاد به اصطلاح «شکوفای» چین، یک‌شبه پژمرده خواهد شد.

پیشتر گفتیم که اعمال تحریم‌های اقتصادی بر ملت ایران، جهت تقویت حکومت اسلامی صورت می‌پذیرد. همچنانکه شاهد بودیم، اشغال سفارت آمریکا در تهران نیز نتیجة مشابهی به‌ بار آورد، و در سایة بحران گروگانگیری، نه تنها قانون اساسی متحجر این حکومت به تصویب رسید، که جنگ نیز بر ملت ایران تحمیل شد. و بی‌دلیل نیست که علی‌خامنه‌ای اینچنین شیفتة ادامه تحریم‌هاست، و باز هم بی‌دلیل نیست که 60 میلیارد تومان بودجه در اختیار سازمان تبلیغات اسلامی قرار می‌گیرد، تا در بولتن‌های تولیدی‌اش از تحریم‌ها استقبال گرم به عمل آورد! تحریم اقتصادی و سیاسی ایران در واقع حمایت از حکومت جنایتکاران تاراجگری است که 28 سال پیش سازمان سیا بر ما ملت تحمیل کرده. و جهت گسترش تاراج و جنایت است که امروز حکومت اسلامی در صدد تبدیل توافقنامة خیانتکارانة محمد خاتمی به «قرارداد قطعی»‌ است. و شاهدیم که امروز، نه محتشمی‌پور منفور نگران منافع ملی شده، نه میرحسین موسوی به فکر کودکان بیخانمان تهران افتاده، و نه بنگاه خبرپراکنی «بی‌بی‌سی» از زبان نژادحسینیان، برای محاسبة ضررو زیان این قرارداد چرتکه می‌اندازد. همه خفقان گرفته‌اند، چرا که چپاول گاز ایران از طریق چین، همزمان منافع عموسام و ریزه خواران‌اش در جمکران را تأمین خواهد کرد.

سایت فیگارو، مورخ 9 دسامبر 2007، نیز گزارش می‌دهد که حکومت اسلامی در اکتبر سال 2004، با شرکت «سینوپک» توافق‌نامه‌ای به امضا رسانده که بر اساس آن سهم شرکت چینی از این حوزه 51 درصد خواهد بود، و به عبارت دیگر حق تصمیم گیری در مورد این حوزة گازی نه با دولت ایران که با یک شرکت چینی خواهد بود. بر اساس این توافقنامه، از سال 2009 صدور گاز مایع طبیعی به چین آغاز خواهد شد. ولی به یاد داشته باشیم، چین همان کشوری است که از حکومت نظامیان در برمه حمایت می‌کند، و پس از کشتار راهبان بودائی، همین دولت چین مانع از تحریم حاکمیت برمه شد، چرا که، در چپاول منابع نفتی برمه، با شرکت فرانسوی آمریکائی «توتال» شریک است. شرایطی تقریباً مشابه آنچه در ایران وجود دارد. پرداخت رشوه از سوی «توتال» به پسر رفسنجانی بی‌دلیل نبود. هر جا چین حضور داشته باشد، راه برای «توتال» باز می‌شود. خلاصه بگوئیم، جهت حفظ منافع آمریکا، همسوئی حاکمیت فرانسه و چین الزامی‌است.

و در راستای همین سیاست است که حکومت «مستقل» اسلامی، در برابر حمایت چین از غنی‌سازی اورانیوم، تلاش می‌کند که توافقنامة خفت‌بار محمد خاتمی در حوزة گازی «یادآوران» را به قرارداد قطعی تبدیل کرده، گاز این حوزه را به مدت 25 سال، به شرکت «سینوپک» هدیه کند! به گزارش «فرانس پرس»، مورخ نهم دسامبر 2007، سهم شرکت چینی در این حوزة گازی از سهم کشور ایران هم بیشتر خواهد بود! چون سهم «سینوپک» 51 درصد است، و در نتیجه تصمیم گیری در مورد حوزة «یادآوران»، نه با دولت به اصطلاح مستقل ایران، که با یک شرکت چینی خواهد بود. این سیاستی است که ایالات متحد از طریق «سرکارگر» چینی خود بر ما تحمیل می‌کند، تا منافع ملی ما را به ابزار باج‌گیری از کشورهای هند و روسیه تبدیل کند. به این ترتیب از یکسو خط لولة صلح به بهره برداری نخواهد رسید، چون نوکران آمریکا در پاکستان، به اشکال‌تراشی پرداخته‌اند، و مانع دسترسی هند به انرژی می‌شوند، و از سوی دیگر، به دلیل عدم احداث این خط لوله، مناطق محروم شرق کشورمان همچنان در انحصار فعالیت‌های اقتصادی ویژة سازمان جنایتکار ناتو: تجارت انسان، قاچاق اسلحه و مواد مخدر باقی خواهد ماند. اگر در برابر قرارداد خفت‌باری که ایالات متحد قصد دارد از طریق همسوئی فرانسه با چین، بر کشورمان تحمیل کند، واکنشی نشان ندهیم، حاکمیت توحش طالبان بر ما ملت گسترش خواهد یافت.


0 نظردهید:

ارسال یک نظر

<< بازگشت