...
ظاهراً اصابت چند خمپاره به سفارتخانههای آنگلوساکسونها در منطقة سبز بغداد، تبلیغات بنگاه خبرپراکنی «بیبیسی» را از مسیر احترام به ادیان و مقدسات، به راه تحریک افکار عمومی و ضدیت با همان مقدسات منحرف کرده. البته نیازی به تذکر نیست که، هر دو مسیر یک هدف واحد را دنبال میکند: تبلیغ «مقدسات» و تحمیل آن بر افکار عمومی. اگر هوچیهای بنگاه کذا فراموش کردهاند، ما فراموش نکردهایم که دوقطبی کردن فضا شیوهای است فاشیستی جهت فراهم آوردن زمینة خشونت. و «هنر» خشونت نزد «جهان سومیها است و بس»، به ویژه آنها که از دوران سیدضیاء تاکنون خشونت را نهادینه کردهاند: ایرانیان!
«هنر نزد ایرانیان است و بس»، ولی در هزارة سوم هنر اصلی ایرانیان، همان ریزه خواری محافل فاشیستی غربی است. اینبار نوبت به احسان جامی، یکی از ریزه خواران اکبر بهرمانی در هلند رسیده که «کارتون محمد» بسازد و تنور فاشیستها را گرم و داغ کند، تا اگر بختشان یار شود بتوانند بازهم یک پیام ویدئوئی دیگر از بنلادن بر شبکة اینترنت بچسبانند. که دیگر کسی به خطا نپندارد، ایرانینمایان مردهاند، و آمریکا دست تنها مانده! بله، این روزها هلند به مرکز تولید آثار «محمدی» تبدیل شده. و اگر سایت آن فاشیست هلندی را مسدود کردند، یک جوجه فاشیست «هلندینما» دست یاری به سوی ارباب دراز کرده، و رعایای الیزابت دوم هم به دست افشانی و پایکوبی پرداختهاند، چون میپندارند کسی احسان جامی را نمیشناسد. احسان جامی همان کسی است که چندی پیش با هیاهوی رادیوزمانه از دین اسلام خروج فرمودند و ظاهراً مورد تهاجم دو مراکشی هم قرار گرفتند. با اینهمه حاج احسان دلیر «شیر ژیان را به کس نگرفت»، و گفت نیازی به محافظ ندارد! همانطور که گفتیم در هزارة سوم هنر ریزه خواری محافل فاشیستی نزد ایرانیان است و بس. و «هنر» پروپاگاند جنگ هم نزد رعایای الیزابت دوم در بنگاه کذا.
البته خط تبلیغاتی بنگاه خبرپراکنی «بیبیسی» را همه میشناسند، و تحریک افکار عمومی یا بهتر بگوئیم «پروپاگاند جنگ» از قدیم، سنت مقدس رسانة حاکمیت انگلستان بوده. ولی رسانههای گورگنها از قماش «حنازرچوبه» و «فارس نیوز»، سیاست دیگری دارند! یادمان نرود که، گورکنها از 22 بهمن سال 57 تا همین لحظه مشغول «نبرد با آمریکا» هستند. در نتیجه وقتی در رسانههایشان مدعی میشوند که «شورشیان» خط لولة نفت بصره را منفجر کردهاند، در حین گزارش یادشان میرود که قرار بوده «طرفدار» چه کسانی باشند، و میافزایند، «جنایتکاران» منطقة سبز بغداد را هدف حملات خود قرار دادهاند! اینجاست که متوجه میشوید، مسدود کردن راه چپاول اشغالگران، یا تهاجم به مقر آنان در بغداد، در قاموس حکومت رمالان و سرداران «جرم» و «جنایت» است. چون نباید فراموش کنیم که از نظر گورکنها، اشغالگران در واقع «خودی» هستند. و به این ترتیب به عمق مبارزات سردار اللهکرمها و رحیمصفویها با «آمریکای جهانخوار» پی میبرید. و از دلائل واقعی هجوم ناگهانی «زائران» ایرانی به عراق هم آگاه میشوید. بله، دولت گورکنها در پی تهاجم به منطقة سبز بغداد، که از روز یکشنبة گذشته آغاز شده، اعزام نیرو به کشور عراق را شروع کرده، و از دولت عراق هم میخواهد که از «زوار» ایرانی انگشتنگاری نشود! تا نیروهای کمکی هر چه سریعتر به مقصد برسند، و «امنیت» را در عراق برقرار کنند.
به گزارش حنازرچوبه مورخ 27 مارس سالجاری، جرج بوش در نیویورک فرمودهاند، دولت عراق باید بودجة نیروهای امنیتی این کشور را تأمین کند. با توجه به امنیتی که در عراق حکمفرماست باید بگوئیم جرج بوش کاملاً حق دارد چنین تقاضائی داشته باشد. چرا که از یک سو نظامیان آمریکا را جهت استقرار «دموکراسی» به عراق اعزام کرده، و از سوی دیگر گروه مقتدی صدر را تجهیز میکند تا با انفجار بمب در اماکن عمومی و ایجاد ناامنی حضور اشغالگران را توجیه کرده باشد. به موازات حضور گروههای جنایتکار یانکی و شیعی، عموسام ماموران امنیتی هم به عراق اعزام میکند، تا دموکراسی عراق عیب و نقصی نداشته باشد. در نتیجه، کاملاً طبیعیاست که والکر بوش، فرزند جرج بوش کبیر، از عراق طلبکار باشد! در این روند دموکراتیک، دولت ایالات متحد هم مالیات «شهروندان» خود را افزایش میدهد، و پولها را به جیب صاحبان صنایع نظامی آمریکا سرازیر میکند، و هم با چپاول ثروتهای عراق بر مزایای اهالی پنتاگون و شرکتهای نفتی خود میافزاید. پس دیگر دلیلی ندارد که بار تأمین امنیت مردم عراق هم بر دوش دولت دمکراسی پرور گاوچرانها قرار گیرد! یانکیها آمدهاند که دمکراسی برقرار کنند، نیامدند امنیت مردم عراق را تأمین کنند!
بله اگر داستان مهاجرت ابراهیم و بانو را به مصر به خاطر داشته باشیم، خواهیم دید که آنگلوساکسونها در هزارة سوم از نظر بیشرمی و وقاحت، دقیقاً در مسیر پدر معنوی خود ابراهیم خلیلالله گام بر میدارند! به یاد داریم که طبق روایات کتاب مقدس، حضرت ابراهیم همسر خود را در اختیار فرعون قرار داد تا مال و منالی به دست آورد. البته در کتاب مقدس تدابیر الهی به کار رفته تا کوچکترین سرزنشی متوجة حضرت ابراهیم و سارا نشود، و در مقابل، همة بلاها بر سر فرعون بیاید که از «منطق ابراهیمی» تا این حد «بیخبر» بوده.
ولی در هزارة سوم شرایط کمی تغییر کرده. به این ترتیب که آنگلوساکسونها که نقش ابراهیم را بازی میکنند، همسران متعددی دارند که هر یک را جداگانه نزد فرعون میفرستند. و این همسران برخلاف سارا که میبایست خود را خواهر ابراهیم معرفی کند، وظیفه دارند خود را «ضد ابراهیمی» نشان دهند. سادهتر بگوئیم، همسران عموسام، امروز وظیفه دارند، جهت حفظ جان همسرشان، ضمن چسبیدن به لیفة تنبان فرعون هزارة سوم، یا دولت روسیه، سخنرانیهای ضدامپریالیستی هم ایراد فرمایند. و میدانیم که در چنین شرایطی، حکومت جمکران به عنوان سوگلی حرمسرای عموسام، «وظیفة» بسیار سنگینی بردوش دارد. البته این سوگلی مجموعهای است از دلبرکان پشمالو و ریشو، آشفته موی و آغشته به لجن فاشیسم که در روسیه و کشورهای اطراف روسیه، از قبیل تاجیکستان و ژاپن به انتقاد از غرب و دلبری از «فرعون روسی» مشغولاند.
این هفته، نخستین دلبرک ابراهیمی که به فرعون روسی چشمک زد، منوچهر متکی بود که از تاجیکستان ندا داد، گورکنها میخواهند به پیمان شانگهای بپیوندند. میدانیم که تمامی تشکلهای «نظامی ـ امنیتی» حکومت جمکران زیرمجموعههای سازمان ناتو است، و اعضای ناتو حق ندارند به عضویت پیمان شانگهای درآیند. در واقع، منوچهر متکی این چرندیات را تحویل خبرنگاران داده، تا حکومت اسلامی را که از ریشه به آمریکا وابسته است حاکمیتی نزدیک به روسیه جلوه دهد! به زبان سادهتر، وزیر امور خارجة گورکنها، به شیوه ارباباناش به لجن پراکنی پرداخته، آنهم لجن پراکنی به روسیه. البته کسی که باور کند گورکنها گرایش به روسیه دارند، «حماری است چهار دست و پای نعل شده!» و میدانیم که وفور چنین حمارهائی، خود یکی از مزایای گسترش مردمسالاری دینی است. بنابراین بسیاری از مخالفنمایان حکومت اسلامی که حقوق و مزایای «مخالفخوانیها» را به دلار از سازمان سیا دریافت میکنند، سعی تمام دارند لجن حکومت اسلامی، به ویژه نکبت و ادبار پرزیدنت مهرورزی را بر چهرة دولت روسیه پاشیده، از این طریق «نانی به کف آرند و به غفلت بخورند.» ولی اینان در لجنپراکنی تنها نیستند، ساواکیهای جمکران نیز در هماهنگی کامل با مخالفنمایان کذا حرکت میکنند.
امروز «ضرغامی»، رئیس صدا و سیمای کریه جمکران، در مسکو کنفرانس مطبوعاتی داشت. میدانیم که «صدا و سیما» به عنوان ارگان تبلیغاتی سازمان ناتو در کشورمان، تحت نظارت مستقیم ساواک فعالیت میکند. بجز نوکران مورد اطمینان سازمان سیا کسی در جایگاه ریاست شیپور تبلیغاتی استعمار غرب نمیتواند قرار گیرد. و اگر به یاد داشته باشیم، قبل از ضرغامی غلامبچة سفارت کذا، لاریجانی رئیس این «دستگاه» بود، و قبل از او هم برادر اکبر بهرمانی و در شروع کار، شهید منفور قطبزاده در این جایگاه به انجام وظیفه مشغول بودند. و امروز نوبت به ضرغامی رسیده.
به گزارش سایت «نووستی» مورخ 27 مارس 2008، ضرغامی در مسکو میگوید:
«آمریکا و غرب مانع توسعة روابط ایران و روسیه میشوند.»
بله! این گورکنها که ادعای استقلال و عظمت میکردند، به دلیل دخالت آمریکا حتی حق ندارند روابط خود را با همسایگانشان گسترش دهند. نتیجة منطقی چنین سخنانی آیا بجز این است که حکومت اسلامی نوکر آمریکاست؟ خیر! نیک میدانیم که حکومتهای اسلامی بدون استثناء نوکران غرباند و با چرندبافی و شعار دادن، این «واقعیت» را نمیتوان تغییر داد. البته رسانههای روس مسلماً به این وابستگیها اشارة مستقیم نخواهند کرد، ولی سکوت روسها نیز در اصل مطلب تغییری ایجاد نمیکند. هنوز یک هفته از انعقاد قرارداد خفتبار گاز به یک سوم بهای بازار با کشور سوئیس، مرکز پولشوئی مافیای غرب نمیگذرد که، دلبرک ریشوی عموسام اینچنین به گزافهگوئی افتاده.
دلبرک دیگر عموسام، سفیر گورکنها در ژاپن، «سیدعباس عراقچی» است، و ایشان که گویا بجای «عراق» اشتباهاً به «ژاپن» رفتهاند، در توکیو به بلبل زبانی افتادهاند. به گزارش حنازرچوبه، مورخ 27 مارس 2008، سیدعباس، سفیر جمکران در نشستی با خبرنگاران در ژاپن ضمن اختراع تاریخ هفت هزار ساله برای کشور ایران، به زبان ابتذال گورکنی چنین فرمودهاند:
«مردم ایران اعتماد خود را نسبت به آمریکا و کشورهای غربی از دست دادهاند [...] ایران با دارا بودن فرهنگ و تاریخ غنی هفت هزار ساله کشوری قدرتمند و تأثیرگذار است[...]»
البته سید عباس، «سفیر» گورکنها حق دارد، مردم ایران به غرب دیگر اعتماد ندارند، ولی حاکمیت گورکنها هم که بجز غرب پشت و پناهی ندارد! به زبان سادهتر، حکومت ایران هیچ ارتباطی با مردم ایران ندارد، چون حکومتی است دست نشاندة استعمار. در ضمن، خدمت سیدعباس، «سفیرالله» بگوئیم، هفت هزار سال پیش کشوری به نام ایران وجود نداشته! کوروش کبیر امپراطوری هخامنشی را 2500 سال پیش بنیان گذارده، و تاریخ ایران از پادشاهی کوروش هخامنشی آغاز میشود. بله، سیدعباس گرامی! سرکار و اربابانتان خیلی کور خواندهاید، اگر میپندارید که مبداء تاریخ ایران را میتوان با این ترفندها جابجا کرد! در عوض، ملت ایران امثال شما و اربابانتان را به زودی به زباله دان تاریخ 2500 سالة خود پرتاب میکند.
فراموش نکنید که اگر گاوچرانها به پیروی از ابراهیم در کتاب مقدسشان شما را به «فرعون» ارزانی داشتند، تا منافعشان تأمین شود، «فرعون» هزارة سوم چهرة کریه شما را نمیپسندد! چون نیک میداند شما که هستید و چه نوع پیوندی با ابراهیم هزارة سوم دارید. و از آنجا که این فرعون نیز مانند گاوچرانها مسیحی است، بر اساس آیة 19 از سورة 22 در کتاب «مهاجرت»، مجوز قتل عموسام را از خداوند ابراهیم دریافت کرده:
«هر کس با حیوانی همخوابگی کند، جزایاش جز مرگ نیست.»
0 نظردهید:
ارسال یک نظر
<< بازگشت