جمعه، فروردین ۰۹، ۱۳۸۷

نوآوری در علفزار!

...

به محض اینکه سازمان سیا نوار تهدیدآمیز نوکر وفادار خود، اسامه بن‌لادن را بر روی شبکة اینترنت گذاشت، شورای «حقوق بشر» سازمان ملل هم قطعنامة پیشنهادی کشورهای اسلامی را که همگی به افتخار نوکری برای گاوچران‌ها نائل آمده‌اند، به تصویب رساند! این است دیالوگ توحش‌ها، تحت نظارت مستقیم گاوچران‌ها! فاشیست‌های غرب آثار محمدی خلق می‌کنند، حکومت‌های اسلامی اعتراض می‌کنند، بن‌لادن پیام ویدئوئی می‌فرستد، و شورای «حقوق بشر» در تأئید تحرکات این مجموعة فاشیستی، متشکل از ادیان مسیحی و اسلام، قطعنامه تصویب می‌کند. بی‌جهت نیست که حاجیه «گلی یزدی» سر از دکان «حقوق بشر نسبی» آمریکا در آورده. پیشتر هم گفتیم، آمریکا روند استعماری «تبدیل زباله به شخصیت سیاسی» را دهه‌هاست همزمان در ایران و در خارج از ایران دنبال می‌کند. طی این «روند» جادوئی، در ایران امثال خمینی و منتظری به شخصیت تبدیل می‌شوند، و در ایالات متحد،‌ گلی یزدی، هوشنگ امیراحمدی و شرکاء. حال بازگردیم به قطعنامة کذا!

شورای «حقوق بشر» سازمان ملل با تصویب این قطعنامة فاشیستی، ضمن نفی «آزادی بیان»، رسماً اعلامیة جهانی حقوق بشر را نقض کرده! البته به گزارش حنازرچوبه، مورخ 28 مارس 2008، بعضی از کشورها از جمله فرانسه، انگلستان، آلمان و کانادا با این قطعنامه «مخالفت» کرده‌اند، ولی بهتر است بدانیم دولت کانادا که تحت الحمایة انگلستان است، در قندهار به ساختن مدارس قرآنی، یا بهتر بگوئیم، مراکز «تولید» طالبان اشتغال دارد! روزنامة فیگارو، مورخ 17 مارس 2008، به نقل از «لودوویک هیرتزمان» از شهر مونترال گزارش می‌دهد که، دولت کانادا اعلام کرده مبلغ قابل توجهی برای ساختن 50 مدرسه در قندهار اختصاص خواهد داد. گزارشگر فیگارو می‌افزاید دولت کانادا به هیچ عنوان حاضر نشد پاسخ دهد که چه مقدار از مبلغ فوق برای ساختن مدارس قرآنی اختصاص خواهد یافت!

در ادامة همین مطلب، فیگارو به گزارش از «فرانس پرس» می‌نویسد، در نیمة ماه مارس سالجاری، یک دبیرستان مختلط با 1200 دانش‌آموز در قندهار به آتش کشیده شد. و طی 18 ماه گذشته در افغانستان، 183 مدرسه در آتش سوخت و طی اینمدت 61 دانشجو و استاد به قتل رسیده‌اند. بله، مدارس غیرقرآنی مورد تأئید طالبان نیست، چون تنها راه نابود کردن فرهنگ یک ملت، توسعة مراکز آخوندپروری ‌است، چرا که بدون آخوندجماعت حفظ «مقدسات» و «نوامیس» امکانپذیر نخواهد بود. بی‌دلیل نیست که در نماز علفزار این ‌هفته فریاد و فغان گورکن‌ها از قلع و قمع لات و اوباش مقتدی صدر در شهر بصره به آسمان رفته!

تا پیش ‌از درگیری‌ها، اوضاع عراق بر وفق مراد گورکن‌ها بود. دارودستة مقتدی صدر به جنایت و قاچاق در شهر بصره مشغول بودند، و حق و حساب ارتش انگلستان را هم می‌پرداختند. شخص مقتدی صدر هم جهت اخذ تخصص در امور جنایت و باجگیری به حوزة فقرفرهنگی قم مشرف شده بودند! ایشان خود را برای «رهبری» جمهوری اسلامی عراق آماده می‌کردند که اصابت خمپاره‌های کذا به سفارت‌خانة اربابان حکومت اسلامی چرت رمالان جمکران را حسابی پاره ‌کرد. و سازمان تبلیغات اسلامی به ریاست سیدمهدی خاموشی یک‌باره کشف کرد که حضور نظامی آمریکا در عراق نه برای عراقی‌ها و نه حتی برای گاوچران‌ها هیچ «خاصیتی» نداشته. البته سیدمهدی فراموش کرده که حضور نظامیان آمریکا در عراق برای گورکن‌ها هم «خاصیتی» نداشته! چون همکاری سپاه پاسداران با ارتش یانکی‌ها را بر ملا کرد!

به گزارش حنازرچوبه مورخ 28 مارس سالجاری، آخوند جنتی که سیرک نماز علفزار این هفته را اجرا می‌کرد خواستار بازگشت سرمایه‌ها به کشور شده! و فرموده:

«ما با ثروت مخالف نیستیم، منتهی با زورگوئی و حق‌کشی مخالف هستیم.»


بله آخوند جنتی و دیگر گورکن‌ها با زورگوئی و حق‌کشی‌مخالف‌اند. این گنده‌گوئی‌ها در چارچوب فرامین رهبر رمالان باید ردیف شده باشد؛ ایشان خواستار «نوآوری» شده بودند! سیدمهدی خاموشی هم بلافاصله «نوآوری» کرده، و این ترهات را ردیف می‌کند و می‌دهد به دست جنتی، تا این حکومت بیشتر از این‌ها مضحکه شود! ولی نوآوری‌های سازمان استحماری تبلیغات اسلامی به این مختصر محدود نمی‌ماند. سیدمهدی به درخواست اربابان‌اش، جهت ماست‌مالی کردن نوروز، یک «عید» دیگر هم در روزهای نوروزی «جاسازی» کرده. و این «عید سعید» جدید، همان روز 12 فروردین، و به گفتة‌ جنتی سالروز تأسیس حکومت اسلامی است.

بله روز 12 فروردین برای هر که «عید» نباشد، برای سازمان جنایتکار ناتو و نوکران‌اش که حتماً «عید» است. در چنین روزی بعضی‌ها از لج پهلوی‌ها به جمهوری اسلامی «آری» گفتند، بدون اینکه اصلاً بدانند اسلام، مانند همة ادیان ابراهیمی در تضاد با «جمهور» قرار می‌گیرد. و به مناسبت گرامیداشت روز «شوتان و پرتان»، آخوند جنتی می‌خواهد «عید» بگیرد! چون به زعم ایشان در روز 12 فروردین، نظام 2500 ساله شاهنشاهی فروریخته! به زبان ساده‌تر سازمان استحماری تبلیغات اسلامی کودتای کلنل آیرون‌ساید را نادیده می‌انگارد، تا بتواند سلطنت استعماری پهلوی را به سلطنت سنتی تاریخ ایران پیوند بزند، و دخالت اربابان‌اش را هم در کودتا انکار کند. این «نوآوری» را باید به سیدمهدی و اربابان‌اش واقعاً تبریک گفت، چون از این پس، روز 12 فروردین دوبار عید به شمار خواهد آمد؛ هم سالگرد «شوت و پرتی» بعضی‌هاست، و هم عید حماقت و بلاهت سیدمهدی خاموشی‌ و شرکاء! کسانیکه ادعا می‌کنند حکومت اسلامی، نه قطبی است و نه اقماری. فراموش نکنیم این همان حکومتی است که مانند دیگر انواع اسلامی آن تاکنون جرأت نکرده از جنایات دارودستة اسامه بن‌لادن،‌ نوکر وفادار سازمان سیا کوچکترین «انتقادی» صورت دهد:

«در این روز کنگرة 2500 سالة نظام شاهنشاهی فرو ریخت و قدرت جدیدی به نام اسلام و پابرهنگان در کشور شکل گرفت و به همه جهانیان ثابت شد که می‌توان نظامی شکل بگیرد [تشکیل داد] که نه قطبی و نه اقماری باشد.»

بله، وقتی اسلام و پابرهنگان قدرت تشکیل دهند، «تاریخ» را هم با همان «اسلام» و «پابرهنه‌ها» و در کمال حماقت خواهند نوشت. آخوند جنتی کاملاً حق دارد، حکومت اسلامی نه قطبی است و نه اقماری، بلکه استعماری ‌است، و مانند همه حکومت‌های استعماری یک حکومت پوشالی است که هیچ ارتباطی با ملت ایران ندارد، چون مشروعیت خود را از بیگانگان کسب کرده. ظاهراً سید مهدی نمی‌داند که حکومت اسلامی در تداوم منطقی کودتاهای 1921 و 1953 قرار می‌گیرد. کودتاهائی که کوچکترین ارتباطی با تاریخ شاهنشاهی 2500 سالة ایران ندارد، چون تا آنجا که ما به یاد داریم، شاهنشاهی در تاریخ ایران زمین، هرگز استعماری نبوده!






0 نظردهید:

ارسال یک نظر

<< بازگشت