...
خمپارههائی که یکشنبة گذشته به سفارتخانههای آنگلوساکسونها در منطقة سبز بغداد اصابت کرد با «نوآوریهای» اتحادیة اروپا در زمینة دمیدن در تنور مقدسات و اسلام پرستی ارتباط مستقیم دارد. بله، تازه بنگاه خبرپراکنی «بیبیسی» در حال ارائه تصویر «میانهرو» از آخوند مقتدی صدر بود که ژنرال «فالون» شرشان را از سر منطقه کم کردند، مقتدی صدر بیپدر شد، و نوریالمالکی عزم بصره فرمودند! آه از نهاد گورکنها در جمکران برآمد، و مقتدیصدر هم که، به فرمان بنگاه کذا، تا دیروز شعار «جنگ، جنگ تا پیروزی» سر میداد، امروز مانند جد بزرگوارش حسین، به محض آنکه دریافت «مسجد دیگر جای گوزیدن نیست»، فرمان سر به مهر «بیبیسی» را به سپاه «دلاور» مهدی تحویل داده، اراذل و اوباش مسلح را گفت تا شهر را ترک گویند، و در واقع به پایگاه اشغالگران باز گردند. و درست در همین لحظه بود که بنگاه کذا خبر سیرک جدید «توهین به مقدسات» را پخش کرد. به قول «مش قاسم» دوست داشتنیما، «این انگلیسیهای چش چپ»، بازهم توطئه کردند! آنهم با استفاده از پیام «مقام معظم»!
هنوز مرکب پیام رهبر فرزانه، مبنی بر «نوآوری» و «شکوفائی» خشک نشده بود که استعمار غرب این فرامین فرهنگی را از روی لبان مقام معظم رهبری ربود. بله، از قدیم گفتهاند، «قدر زر زرگر شناسد، قدر گوهر، گوهری!» و این غربیها قدر فرمایشات مقام معظم را نیک میدانند. در نتیجه بلافاصله نوآوریهایشان شکوفا شد. ابتدا مردی از بلاد «بیلدربرگ»، به تبلیغ برای محمد و قرآن مشغول شد، تا به فاشیستهای هیتلرپرست بگوید که در جهان اسلام دوستان و یاران فراوان دارند. سپس نوبت به ولایت «ژرمانی» رسید که در «پتسدام»، رمان معروف سلمان رشدی را به صحنة تئاتر بیاورد. و سایت بنگاه خبرپراکنی «بیبیسی»، مورخ 30 مارس هم بلافاصله این خبر بهجت اثر را انتشار داد. البته سایت رادیوزمانه هنوز جهت طبل زدن برای دکان «ویلدرس» به مصاحبه با فاشیستهای مسیحی و مسلمان ادامه میدهد. چون وقتی حکومت گورکنها نتواند فضای شهری را به اشغال اوباش دینپرست درآورد، سایت بیلدربرگ، وظیفة خود میداند که فضای رسانهای را در اختیار اوباش قرار دهد، تا «تعادل» برقرار شود.
در این راستا، رادیوزمانه، با فیلسوف و هنرشناس صاحبنام جهان، استاد دکتر عطاالله مهاجرانی در این زمینه مصاحبة مفصلی ترتیب داده، که مطالعة آن جهت دریافت میزان بلاهت و بیسوادی نخبگان جمکران واقعاً توصیه میشود. مهاجرانی که به قول خود، در پی روابط «عاشقانه» با آخوند دستغیب، وارد مجلس اول گورکنها شده بود، اخیراً در زمینههای فلسفی و هنری نیز صاحبنظر شدهاند. ضربالمثلی قدیمی میگوید «با خوردن سیر میشوی، با لیسیدن، نه»! ولی در هزارة سوم این ضربالمثلها دیگر به کار نیاید! چرا که این هزاره، دوران «منطقستیزی» و «خردگریزی» است. یا بهتر بگوئیم استعمار غرب هزارة سوم را چنین میخواهد.
در چارچوب نظریة فروید میتوان هزارة سوم را «هزارة ناخودآگاه» نامید. چرا که مانند ضمیرناخودآگاه، با واقعیات زمان و مکان بیگانه است. پیشتر در مورد ضمیر ناخودآگاه در چارچوب نظریة فروید توضیح دادهایم. ضمیر ناخودآگاه هیچ ارتباط منطقی با آنچه در اطرافش میگذرد ندارد، در عوض همه چیز و همة واقعیتهای زمان حال را از طریق روند تداعی معانی به گذشتة نامشخصی پیوند داده، و در ارتباط با آن گذشتة نامشخص واکنش نشان میدهد. و چنین شده، واکنش استعمار غرب به مسائل منطقه! واکنشی بیگانه با واقعیات خاورمیانه. منطقهای که حتی پس از فروپاشی اتحادجماهیر شوروی، همچنان باید متحمل بنلادن و طالبان شود، و به مقدسات و نوامیس اسلام مشغول باشد، تا سرمایهسالاری جهانی با تقویت نوکراناش در خاورمیانه، به چپاول فزایندة خود همچنان ادامه دهد.
بله بیجهت نیست که پس از هر جنجال «توهین به مقدسات»، در یک کشور اروپائی، حکومت گورکنها، یا دولت پوشالی پاکستان، سفیر کشور مربوطه را به وزارت امور خارجة خود «احضار» میکنند. اشتباه نکنید، سفیر کذا احضار میشود تا مزد خدمات حاکمیت متبوع خود را دریافت کند. این دادوستد پرسود را گورکنها و پاکستانیها، «اعتراض» به دولت کشور توهین کننده میخوانند. البته مبلغ این اعتراض که مسلماً به «یورو» پرداخت میشود، بستگی به وسعت دامنة جنجال هم دارد.
وقتی آن کاغذپارة دانمارکی، موفق شود سیل اراذل و اوباش را به خیابانهای جمکران و پاکستان سرازیر کند مسلم است که «مبلغ اعتراض» پرداختی به سفیر دانمارک مبلغ چشمگیری خواهد بود. یا وقتی بلبل زبانی کاردینال راتزینگر، همزمان گورکنهای ترکیه، جمکران و پاکستان را خشمگین کند، سفیر واتیکان در این کشورها چند صدهزار یورو «اعتراض» دریافت خواهد کرد. بله، چنین است رسوم هزارة سوم! هزارهای که به کوشش سازمان جنایتکار ناتو و نوکران مسلماناش باید در اسارت توهمات و توحش سرمایهسالاری جهانی باقی بماند. توحشی که شیفتة توحش ادیان ابراهیمی، و به ویژه دین مبین اسلام است.
سرمایهسالاری جهانی به دلیل عشق فراوان به اسلام و مقدسات اسلامی، آنها را هم میل میکند، هم میلیسد، هم مینویسد، و هم با آن سناریوی فیلم و تئاتر میسازد! چرا که، استعمار به حساب خود، لذت خوردن را به این صورت صد چندان خواهد کرد. وقتی اشتهای بنیاد «بیلدربرگ» یا راکفلر را داشته باشید، و نگاه حریصتان به منابع نفتی خزر و خلیج فارس باشد، تخیلات و رویاهایتان از خزر تا خلیج فارس وسعت خواهد داشت. پس تعجبی ندارد که اتحادیة اروپا، همزمان با دفاع از «آزادی بیان»، به پخش فیلم «ویلدرس» اعتراض کند، و بعد هم تئاتر «آیههای شیطانی» را بر صحنه آورد! البته به اصحاب کلیسا و کلیة محافل فاشیسم یک نکته مهم را یادآور شویم که با توسل دوباره به «آیههای شیطانی»، جهت تداوم و گسترش دامنة تنش در کشورهای منطقه، و نان قرض دادن به گورکنها، از «نوآوری» دور شده و سیر قهقرائی میپیمایند. و میدانیم که، عقبگرد استعمار فقط نشانة ضعف است. استعمار غرب دیگر قادر نیست در مسیر سرکوب و چپاول منطقه گامی به پیش بردارد، و به همین دلیل جهت حفظ زمینة بحران به ابزار گذشتههای خوش متوسل شده. ولی متخصصین هدایت افکار عمومی در غرب، نیک میدانند که در سال 2008، ایجاد جنجال و هیاهو با توسل به ابزار کهنه و فرسودة سال 1989، به جنجال خنده و مضحکه منجر خواهد شد. پس سفیر آلمان بداند که اگر گورکنها جهت «اعتراض» احضارش کنند، مبلغ اعتراض را مانند مقتدی صدر به نرخ «توسری» دریافت خواهد کرد.
0 نظردهید:
ارسال یک نظر
<< بازگشت