سه‌شنبه، فروردین ۱۳، ۱۳۸۷



نوآوری و خوش‌باوری!

...
سیزدهم فروردین‌ماه یکی از روزهای استثنائی در فرهنگ ما ایرانیان ‌است، ‌ چون گورکن‌ها نتوانسته‌اند این روز را به اسلام و مسلمین و امام زمان آلوده کنند. بله هر چه در این‌مدت شنیدیم و خواندیم که پیامبر اسلام به فرارسیدن بهار احترام می‌گذاشته، و عطر و ادوکلن به سر و روی مبارک‌ خود و حرمسرای‌شان می‌پاشیده‌اند، یا اینکه فاطمه زیر درخت سیب شکوفه گاز می‌زده، یا جعفر صادق، در بهار سبزه سبز می‌کرده، و امام هشتم جهت بزرگداشت «عید سعید باستانی»، سماق و سرکه می‌مکیده‌، لجن آخوند جماعت به هیچ ترتیب نتوانسته سیزدهم فروردین را بیالاید. چون آداب و رسوم «سیزده به در» را نمی‌توان در صحرای حجاز اجرا کرد! به همین سادگی! مجسم کنید در گرمای چهل درجة سانتیگراد پیامبر و حرمسرای‌شان به صحرا بروند و دختران جوان بخواهند سبزه گره بزنند! اولاً که اهل بیت پیامبر گرما زده می‌شوند، ثانیاً بجای گره زدن سبزه باید دم سوسمار گره بزنند، و ثالثاً سبزة نوروزی را نمی‌توانند به آب جاری بسپارند! چون یافتن آب جاری در صحرای حجاز غیرممکن است، مگر اینکه بپذیریم روز سیزده فروردین، جبرئیل برای پیامبر اسلام یک رودخانة الهی نصب می‌کرده، یا اینکه اصولاً در صدر اسلام رسم بر آن بوده که سبزه‌ها را به شن‌های روان بسپارند!

هیچ تعجبی هم ندارد! اگر به پیروی از فعلة فاشیسم، اصل مقدس «ترادف کلی» را بپذیریم، خواهیم دید که «شن‌روان» همان «آب روان» است و هیچ تفاوتی با هم ندارند! چرا که، بر پایة این اصل جادوئی، آب روان است، شن هم روان است، بنابراین آب همان شن است! چون هر دو روان‌اند! بگذریم، در هر حال چون اصل «ترادف کلی» یک سفسطة ابلهانه بیش نیست، پیروان سینه چاک پیامبر گرامی دستشان از مراسم «سیزده‌به‌در» ما ملت کوتاه مانده. و به همین دلیل رمالان و گورکن‌ها این روز را به «سکوت» برگزار می‌کنند. بیت رهبری پیام «سیزده به‌درانه» نمی‌فرستد، صافی گلپایگانی، مکارم شیرازی، یوسف صانعی و مجتهد شبستری هم فتوی نمی‌دهند، صدا و سیمای کریه جمکران هم با تلاوت آیاتی از «کلام‌الله مجید»، به شرح حدیث و روایات «سیزده‌به‌در» در «نهج‌البلاغه»، «تفسیرالمیزان» و «صحیفة نور» نمی‌پردازد. و خلاصة مطلب گورکن‌ها نمی‌توانند سیزده‌به‌در ما را «دینی» ‌کنند.

امروز ما هم دست در دست مردم ایران سیزده را به در کردیم. البته سپردن سبزه‌های نوروزی به آب رودخانة «سن» چندان خوشایند نیست! چون آب این رودخانه دیگر به آب شباهتی ندارد، و به احتمال زیاد سبزه‌های نوروزی به محض تماس با این آب «گوارا» غبار شده به آسمان خواهند رفت! ولی از رایحة خوش لجن که از رودخانة «سن» برمی‌خیزد،‌ می‌توان حدس زد که هزاران سال پیش در این مکان آب جاری بوده. پس می‌توان «سیزده به ‌در» را در پاریس هم برگزار کرد. هر چه باشد بهتر از در کردن سیزده در پاکستان است.

همانطور که در «خمپارة الهی» گفتیم، جان نگروپونته و ریچارد بوچر به پاکستان رفته بودند و با همة نوکران سازمان سیا از نواز شریف تا روسای قبائل دیدار داشتند. و در پی همین مذاکرات، سخنگوی طالبان هم برای رایزنی با دولت «دموکراتیک» پاکستان ابراز آمادگی کرد. ولی امروز که روسای قبائل راهی محل ملاقات بودند، منفجر شدند! این خبر را حنازرچوبه برای‌مان منتشر می‌کند. بله، این است نتیجة حضور سرنوشت‌سازجان نگروپونته! به یاد داریم که بی‌نظیر بوتو خیلی اصرار داشت که نگروپونته جهت استقرار دموکراسی در پاکستان دخالت کند! مسلماً امروز روح خانم بوتو از استقرار این همه دموکراسی در پاکستان شاد و خوشحال است، چون قاضی «چودری» معروف هم قصد از سرگیری «مبارزات» فرموده‌اند. می‌بینیم که بهتر است سیزده را در پاریس به در کنیم تا در پاکستان! ولی جهت در کردن نحسی سیزده، لازم است به سراغ رهبر فرزانه رفته، پیام نوروزی ایشان را بررسی کنیم.

می‌دانیم که علی خامنه‌ای، به عادت گورکن‌ها سال نو را با مردگان آغاز کرده، و یک پیام مضحک و بی‌سروته و سرشار از شعارهای پوچ، برای «امت مسلمان» فرستاده است. البته پیام‌های مقام معظم را برای‌شان می‌نویسند، و ایشان ترهات سازمان استحماری تبلیغات اسلامی را روخوانی می‌کنند. رهبر فرزانه در پیامی که روخوانی کرده‌اند، می‌گویند جهت ورود به دهة چهارم «انقلاب اسلامی»، نیازمند دو شاخص «عدالت» و «پیشرفت» هستیم! بله، عدالت و پیشرفت! ولی باید دید علی خامنه‌ای عدالت و پیشرفت را در کدام چارچوب تعریف می‌کند. رهبر فرزانه که سال نو را در جوار مدفن امام هشتم شیعیان برگزار کرده‌اند، جهت استقرار «عدالت» و «پیشرفت» کذا، خواستار «نوآوری»، «خلاقیت»، «شکوفائی» و «ابتکار» هم شده‌اند. به زبان ساده‌تر علی خامنه‌ای، در راستای عوامفریبی و شیادی ویژة نوکران محافل فاشیست جهانی به شعار دادن پرداخته. چرا که پیشرفت، عدالت و نوآوری و دیگر واژه‌های پوچ پیام نوروزی خامنه‌ای هیچ ارتباطی به یکدیگر ندارد؛ هیچ کدام اصولاً «تعریف» نشده. عدالت الزاماً با پیشرفت مرتبط نیست، و نوآوری هم می‌تواند در تضاد کامل با پیشرفت قرار گیرد. همانطور که پیشتر گفتیم، اگر اصل بر «تداوم تاریخی» نباشد، «نوآوری» مانند کودتا، یک گسست در روند رشد خواهد بود. و جای تعجب نیست که علی خامنه‌ای خواهان چنین «نوآوری‌هائی» باشد. چون موجودیت امثال خامنه‌ای، مانند حکومت اسلامی منتج از «نوآوری» و «گسست» در سیر تحول ملت ایران است:‌

«[رهبر] در تشریح علت نامگذاری سال 1387 به عنوان سال نوآوری و شکوفائی، به نوآوری بزرگ و تاریخی ملت ایران در پیروزی انقلاب اسلامی اشاره کردند.»
منبع: سایت رهبر فرزانه

بله کودتای ژنرال هویزر نیز مانند کودتای کلنل آیرون‌ساید اسلام پناه یک «نوآوری بزرگ» بود. و طبیعی است که حاکمیت «گسست» و «نوآوری» یا بهتر بگوئیم حاکمیت کودتا، تدوام خود را در تحمیل گسست بر جامعة ایران جستجو کند. چرا که طی سه دهه که از استقرار این حکومت استعماری می‌گذرد، ملت ایران بجز بحران، تنش، جنگ، سرکوب و کشتار هیچ «پیشرفت» ‌دیگری نداشته. این شرایط اسفبار که سه دهه‌ است بر ما ملت تحمیل شده، در قاموس نوکران سازمان سیا، «دستاورد انقلاب» نامیده می‌شود، و رهبر گورکن‌ها جهت تداوم همین «دستاوردهای انقلاب» خواهان «نوآوری» هم شده‌اند. بر اساس چرندیات رهبر فرزانه، «مسئولان» کشور ایران نیاز به هیچ نظم و برنامه‌ای ندارند، اینان فقط باید «نوآوری» کنند! به عبارت دیگر مسئولان باید کشور را به سوی هرج و مرج رهنمون شوند، چون در حالت عادی مسئولان یک کشور، جهت پیشبرد اهداف سیاسی و «اجتماعی ـ اقتصادی» می‌باید بر برنامه‌های مشخصی تکیه داشته باشند. ولی حکومت اسلامی، به خواست استعمار، باید هرگونه نظم و برنامه را در کشور ایران ‌از میان بردارد تا زمینة چپاول هر چه بیشتر ثروت‌های ما ملت فراهم آید. و این مطالبات استعماری نیز از زبان علی خامنه‌ای پخش می‌شود، تا دیگران با تکرار «پیام رهبری» عملاً زمینة بی‌نظمی و آشوب را فراهم آورند. «مسئولان»، که همگی مانند علی خامنه‌ای ریزه‌خوار سفرة استعماراند، می‌باید به روال سه دهة اخیر هر روز «نوآوری» کنند، تا سنگ روی سنگ بند نشود، و جنایتکارانی چون علی‌خامنه‌ای یا اکبر بهرمانی بتوانند بر جان و مال ملت ایران حاکم شوند. امروز که زمینة حضور الله‌کرم‌ها و ماشالله قصاب‌ها در خیابان‌ها دیگر وجود ندارد، این وظیفة «مسئولان» شده تا «ابتکار» به خرج دهند و همة کارهائی که از مدت‌ها پیش شروع شده، «تکمیل» کنند: ‌

«رهبر معظم انقلاب [...] تصریح کردند [...] کشور نیازمند به دو شاخص بسیار مهم پیشرفت و عدالت است که لازمه پیشرفت همراه با عدالت هم این است که همه مسولان در بخش‌های گوناگون، نوآوری و خلاقیت و ابتکار در روش‌ها را وظیفة خود بدانند و [...] همه طرح ها و کارهائی را که از مدت‌ها پیش و یا در سال‌های اخیر شروع شده در سال 1387 به شکوفائی برسانند.»

همان منبع

ازجمله کارهائی که از «مدت‌ها پیش» و در «سال‌های اخیر» شروع شده، ‌ می‌توان به کودتای ناکام 18 تیر اشاره کرد که اربابان علی خامنه‌ای در «شکوفائی» آن ناکام ماندند. به علی خامنه‌ای و اربابان‌اش اطمینان می‌دهیم که آرزوی این نوع «نوآوری» را در همین سال به گور خواهند برد. این نکته‌ای‌ است که در پیام رهبر فرزانه نیز به آن اشاره شده:

«دشمنان ملت ایران [اسرائیل و آمریکا] تا به امروز شکست خورده‌اند[...] و شعارهای‌شان هم رنگ باخته ‌است.»

البته از‌ آنجا که این سخنان پیش از توسری به مقتدی صدر و دارودسته‌اش در عراق ایراد شده، لازم است آنرا «آپ دیت» کنیم:

دشمنان ملت ایران [آمریکا و نوکران گورکن‌ا‌ش] امروز شکست خورده‌اند[...] شعارهای‌شان هم رنگ باخته و دیگر نمی‌توانند «نوآوری» کنند!





0 نظردهید:

ارسال یک نظر

<< بازگشت