...
به نظر میرسد فناوری هستهای هم افتضاحی باشد مشابه ملی کردن نفت، چون در راستای پیام نوروزی رهبر فرزانه جهت «نوآوری»، خواهر لاله افتخاری، نمایندة مؤنث مسجد جمکران توصیه کرده بجای 29 اسفند، از این پس 20 فروردین را جشن بگیریم! این «مادام کوری» جمکران به نمایندگی از سوی شش هزار مخترع، برای نوآوری اعلام آمادگی کرده و چرندیاتاش، توسط پاسدار شریعتمداری در کیهان، مورخ 22 فروردینماه انعکاس یافته. ولی برخلاف فرمایشات مقام معظم رهبری، محافل فاشیستپرور غرب که مدعی دفاع از انواع و اقسام آزادیها در سراسر جهان بوده و هستند، هیچ «نوآوری» به خرج نمیدهند! آری! این چنین است که روند اهداء جوایز به فاشیستهای مدعی اصلاح طلبی در جمکران همچنان ادامه دارد.
به گزارش «رادیو فردا»، پاسدار عمادالدین باقی و احمد بورقانی، برندگان خوشبخت جوایز امسال بودند. البته احمد بورقانی همانطور که میدانیم اخیراً در گذشت، و گورکنهائی که زیر پایش را کشیده بودند، از جمله شخص عطاالله مهاجرانی یک روضة مفصل و سراپا دروغ برایش خواندند. روضة مهاجرانی انصافاً خیلی خوب بود، و نشان داد که ایشان طی اقامت در لندن در زمینة شغل اصلیاشان مهارت بیشتری یافتهاند. در مورد سوابق بورقانی پیشتر نوشتهایم، و گفتیم که آن مرحوم طی جنگ استعماری «ایران ـ عراق»، آداب تبلیغات جنگ را از محمد خاتمی آموخت و مانند سیدصادق خرازی و دیگر نخبگان جهان فاشیستها، یکشبه ره صد ساله رفت.
و اما پاسدار عمادالدین باقی که دومین برندة خوشبخت امسال به شمار میرود، همان کسی است که راهی زندان شد تا به شیوة مرسوم در جمکران ضمن نامه نگاریهای خنک و کسالتآور، زبان به ستایش از نظام و قوة قضائیه بگشاید. درست مانند پاسدار اکبر که در قالب گلایه از نظام، به تبلیغ برای راست افراطی مشغول بود. بله، پاسدار «باقی»، از پاسدارانی است که مانند اکبرگنجی لطف الهی یا توجهات اربابان غرب شامل حالشان شده، چرا که همچون هاشمی شاهرودی و معاوناش از مدافعان سرسخت «حقوق بشر دینی» به شمار میروند. و میدانیم که غربیها به مصداق «مرگ خوب است، اما برای همسایه»، دین و مقدسات را فقط برای ما ملتهای جهان سوم میخواهند و بس! به همین دلیل، جوایز دینپرستی را پیشتر به عزتالله سحابی، آخوند منتظری، حسین انصاریراد و اکبر گنجی اهداء کردهاند.
بگذریم! امروز سایت «رادیو فردا» و سایتهای ریزه خوار سفرة اکبر بهرمانی، از اهدای جوایز کذا گزارشهای پر آب و تابی انتشار دادند، و گفتند، عمادالدین باقی که فعلاً جهت مداوا از زندان آزاد شده، حق خروج از کشور ندارد، و یک نفر دیگر جایزة وی را دریافت خواهد کرد! در انتهای گزارش «رادیو فردا» کاشف به عمل میآید که «باقی»، از تاریخ 9 مردادماه سال1386، به سه سال حبس محکوم شده، ولی یکماه و نیم بعد، در تاریخ 22 مهرماه همان سال بازداشت میشود، و روز ششم دیماه سال 1386، از زندان به بیمارستان انتقال یافته. بله! این زندانیهای دروغین ابتدا محکوم به زندان میشوند، سپس مدتی به گشت و گذار میپردازند و بعد هم بازداشت میشوند! و به محض ورود به زندان سلامتشان به خطر میافتد و زندان را به مقصد بیمارستان ترک میکنند.
به گفتة «رادیو فردا»، پاسدار باقی برای مداوا به مرخصی آمده و ممنوع الخروج است، و از آنجا که دروغ گو کم حافظه است، به «رادیو فردا» یادآور شویم که اگر «باقی» بیمار است مسافرت به لندن در هرحال برایش امکانپذیر نخواهد بود، و از سوی دیگر، در ساعت هفده و 35 دقیقة نوزدهم فرووردینماه سالجاری، «فارس نیوز»، در خبری تحت عنوان «موسویان با خاتمی دیدار کرد» از حضور پاسدار «باقی» در جمع شبهاصلاحطلبان خبر داده! بله، ظاهراً پاسدار باقی روز 19 فرووردینماه کسالتی نداشته، چون به میهمانی رفته بودند! در این میهمانی به غیر از موسویان که به دلیل تازهکار بودن در امور جاسوسی، قوة قضائیه در حقاش تخفیف قائل شده، «تاجگردون»، «باقی»، داوودی شمس و جمعی دیگر از شیادان گروه خاتمی هم حضور داشتهاند.
کد خبر: 8701190529
آری! محمد خاتمی و عمله اکرهای که از سال 1357 به عنوان ساقدوش وی انجام وظیفه میکنند، همگی مورد الطاف محافل شناخته شدة غرب قرار دارند، چون بعضیها میپندارند که در روند «تبدیل زباله به قهرمان» خواهند توانست اینان را نیز مانند محمدمهدی عبد خدائی به مقام و منزلتی برسانند. و البته ما هم ناچاریم در کمال نزاکت بار دیگر حضورشان عرض کنیم، کورخواندهاید! اگر همة قلمهای طلائی موجود در بساط خود را بین فعلة فاشیسم توزیع کنید، از امامزادة فرسودة دین و مردمسالاری دینی دیگر معجزی نخواهید دید، چون هیچکس دوبار فریب «آزادی دینی» را نخواهد خورد. و اما بشنویم از پاسدار باقی که بلافاصله یک نامة پرسوز و گداز از آستین بیرون کشیده و در گویا نیوز انتشار دادهاند.
پاسدار باقی، در نامة کذا به عقل و شعور و دانش و هوش کسانی که به وی جایزه دادهاند، آفرین گفته! و پس از چسباندن حکومت جمکران به جنبش مشروطه، و پیوند زدن رسانههای حکومت گورکنها به «مطبوعات» تعریف شده توسط منتسکیو، تأکید میکند، رسانههائی که توسط دولت مهرورزی توقیف شدهاند، هیچ مخالفتی با «نظام» یا همان حکومت توحش دینی نداشتهاند!
البته پاسدار باقی، به شیوة همپالکیهای فاشیست خود، پای داروین را هم به این نامة «ادیبانه» باز کرده، تا در داروینیسم هم تحریفی کرده باشد! و فرضیة «بقای قویتر» را به «بقای اصلح» تبدیل کند. چرا که به این ترتیب توحش احکام دینی جمکران در چارچوب نظریة علمی داروین «توجیه» خواهد شد. و هر کس نگاهی به قوم و قبیلة اکبر بهرمانی میاندازد و سری هم به خاوران میزند، اطمینان مییابد که دوام و «بقای» قوم و قبیلة سردار اکبر به دلیل «اصلح» بودنشان است، نه به دلیل جنایتکاری، فساد و وابستگی به اجنبی! بله، پاسدار باقی حق دارد به کسانی که وی را شایستة دریافت جایزة آزادی بیان تشخیص دادهاند، درود بفرستد! چون پاسدار باقی در دفاع از «قانون جنگل» از حداکثر آزادی بیان استفاده میکند. و البته ناگفته نماند که «باقی» ماندن امثال پاسدار باقی فقط به دلیل «اصلح» بودن ایشان بوده. به راستی که در بین شیادان فاشیست، پاسدار باقی را میتوان «اصلح» به شمار آورد. چون بر خلاف روزنامه نگارانی که پس از توقیف نشریاتشان به مشکلات مالی دچار شدهاند، اوضاع زندگی امثال «باقی» تکان نمیخورد!
پاسدار باقی در ادامة این نامة شیوا، همپالکیهای خود را در ترادف با روزنامه نگاران صدرمشروطه قرار میدهد و با بیشرمی خاص دارودستة خاتمی، به تحریف تاریخ پرداخته، حکومت اسلامی را تداوم «انقلاب مشروطه» میخواند! پاسدار باقی، جهت به هم بافتن چنین مهملاتی، سه کودتا، کودتای کلنل آیرونساید، کودتای ژنرال شوایتزر، و بالاخره کودتای ژنرال هویزر را از تاریخ کشورمان بکلی «پاک» میکند. و ضمن سوگواری برای رسانههای توقیف شده، برای «تاریخ»، اشک تمساح فراوان هم میریزد. پاسدار باقی، که در سال 1358، با توقیف روزنامه و تیرباران روزنامه نگاران هیچ مخالفتی نداشته، و خفقان گرفته بود، امروز در کمال شکسته نفسی و فروتنی خود را به صوراسرافیل و صدرمشروطه چسبانده، و از زبان دهخدا، «یاد آر، ز شمع مرده یاد آر» سر میدهد! «باقی» توصیه میکند، برای هر رسانة تعطیل شده مراسم سوگواری و روضه خوانی بر پا شود! چون به این ترتیب دکان روضهخوانها هم کساد نخواهد شد!
شاید بهتر بود، «انجمن روزنامه نگاران» جهت قدردانی از پاسدار باقی و دیگر فعلة فاشیسم، به همراه قلم طلائی، یک پاک کن طلائی هم به آنان اهداء میکرد، تا بتوانند وقایع تاریخی، خصوصاً گذشتة پرافتخارشان را هم پاک کرده، با توسل به «آزادی بیان» بیحد و مرزی که همة فاشیستها برای خود قائلاند، با قلم طلائی کذا، آزادانه به «بازنویسی» تاریخ و تاریخچة شخصی خود بپردازند. در هر حال به انجمنهای دینپناه غرب توصیه میکنیم، اولویت را به اهدای «پاک کن» بدهند، چرا که در اینصورت میتوانند به همة گورکنها یک جایزه بدهند. به ویژه به کسانی که قصد «پاک کردن» آمریکا یا اسرائیل را از صحنة روزگار دارند.
پاسدار باقی در نامة خود پس از سپاسگزاری از انجمن مطبوعات انگلستان، چنین مینویسد:
«با آرزوی جهانی سرشار از صلح، مدارا و آزادی بیان»
مسلماً «جهان سرشار از صلح» مورد نظر پاسدار باقی همان جهانی است که مانند جنگل، «بقای اصلح» را تضمین میکند. بهتر بگوئیم، «جهان زورمداران». پس ما هم جهت سپاسگزاری از انجمن مطبوعات انگلستان، که مانند حاکمیت این کشور، جهت توسعة جنگل، چشم امید به اسلام و فاشیسم مذهبی دوخته، چند بیت از اشعار «عسگر آهنین» را که در سایت «اخبار روز»، مورخ 21 فروردینماه سالجاری منتشر شده، تقدیم میکنیم:
در چو بگشایند مردم، از خلای واعظان
خود چنین گهگیجه میگیرند جای واعظان
درس تاریخ است، از تقویم این عصر سیاه
خوباش از بر کن، نگردی مبتلای واعظان
سیلی از اشک ریا، شد جاری از هر منبری
حوض ملت پر شد از اشک ریای واعظان
و به امید جهانی عاری از قلم به مزدهای فاشیست، عوامفریب و شارلاتان!
0 نظردهید:
ارسال یک نظر
<< بازگشت