سه‌شنبه، فروردین ۲۷، ۱۳۸۷

سگ و گمانه!

...


ناظم الاطباء گوید، سگ ولگرد و قلاده بریده را «هرزه مرس» گویند. مرس، به فتح «میم» و «ر»، ‌ ریسمانی را گویند که به گردن سگ اندازند.

ناکسان را فراستی است عظیم
گرچه تاریک طبع و بد خوی‌اند

سگ «هرزه مرس» رسانه‌های گورکن‌ها را ‌ماند، و سگ نازی‌آباد به «قلم‌به‌مزدان‌شان» شرف دارد. در تداوم مهملات اکبر اعلمی، پیرامون «نظام معهود» و عدالت اسلامی، پاسدار شریعتمداری ناگهان «اسلام واقعی»، ‌ و جمیله کدیور، عاملان انفجار حسینیة شیراز را یافته! نیازی به توضیح نیست که سگ شامه‌ای قوی دارد، و چادر از قدرت بویائی وی نمی‌کاهد. جمیله کدیور، از جمله سگ‌های‌‌هار حکومتی است که با همان چادرسیاه، به تنهائی با ده سگ نازی‌آباد رقابت می‌کند. ولی کدیور از آن ‌سگ‌هاست که اگر استخوان کافی جلوی‌اش بیاندازند، «گمانه زنی» هم می‌کند،‌ تا بتواند سنی‌ها، مجاهدین‌خلق و بهائیان را مسبب انفجار حسینیة شیراز قلمداد کند! بله، شامة نژاد کدیور خیلی باید قوی باشد، که به این سهولت مجرمین را یافته. و هیئت ناظر بر فعالیت‌های مطبوعاتی هم باید بکلی با قوانین مطبوعات بیگانه باشد، که به روزی‌نامة «اعتماد» جهت انتشار چنین اتهامات بی‌پایه‌ای هیچ اعتراضی نکرده. البته وقتی یک تیغ‌کش به نام «صفار هرندی» در رأس امور فرهنگی قرار می‌گیرد، جمیله کدیور هم می‌باید مطلب قلمی کند. ولی پیش از پرداختن به این سگ‌هار جمکران، از پاسدار شریعتمداری آغا‌ز می‌کنیم، چرا که در اسلام، ارجحیت با بندگان مذکر «خداوند بخشندة مهربان» است.

هر که مقصود و مرادش خور و خواب است از عمر
حیوانی‌ست که بالاش به انسان ماند

پاسدار شریعتمداری که گویا باز هم ذخیرة باروت‌شان لبریز شده، در جمع دانشجویان بینوای دانشگاه آزاد می‌گوید، روزنامه‌نگار باید خبر را تولید کند! بله، درست شنیدید، «تولید خبر»! ظاهراً پاسدار شریعتمداری دو «بست» از آن «سناتوری‌های» ویژة کرمان زده و حسابی نشئه بوده‌اند،‌ در غیر اینصورت «خبر»، «دروغ» و «شایعه» را با یکدیگر یکسان نمی‌پنداشتند! تیمسار شریعتمداری که «دروغ» را به سادگی از خشتک مبارک‌شان استخراج می‌کنند، استدلال فرموده‌اند که خبر هم مانند خشتک با حرف «خ» آغاز می‌شود، پس «خبر» را نیز می‌توان از خشتک بیرون کشید! به نظر می‌رسد این تریاک‌‌های سناتوری‌ کرمان نیروی عجیبی به تخیلات می‌دهد. و خلاصه ژنرال شریعتمداری از آنجا که «اهل قلم» است، تخیلات‌اش هم در عرصة امور قلمی به پرواز درآمده، و خطاب به دانشجویان می‌گوید:

«روزنامه نگار نباید پشت میز بنشیند و منتظر اخبار خبرگزاری‌ها باشد، بلکه باید خبر را تولید کند»

این سخنان «گهربار» در فارس نیوز، مورخ 15 آوریل 2008 منتشر شده، البته ژنرال شریعتمداری به مسائل دیگری هم پرداخته‌اند. ایشان از جمله خاطر نشان فرموده‌اند که قتل‌های زنجیره‌ای کار «سرویس‌های بیرونی» بوده. البته ما هر چه فکر کردیم متوجه نشدیم «سرویس‌های بیرونی» چگونه به داخل ساواک نفوذ کرده‌اند، چون ساواک برای ما ملت خودش در زمرة «سرویس‌های بیرونی» است. ولی پاسدار شریعتمداری معتقدند که سعید امامی و همسرش که، جزو زباله‌های اعزامی به ایالات متحد بودند،‌ زمانیکه در ینگه دنیا برای ساواک کار می‌کردند از سرویس‌های درونی بودند، ولی پس از ورود به ایران تبدیل شدند به سرویس‌های بیرونی! بی‌دلیل نیست که می‌گویند، مواد مخدر، ‌آنچنان را آنچنان‌تر می‌کند؛ گویا سناتوری‌ها بیش از دیگر انواع تریاک کله را پوک می‌کند، ‌و شاید به همین دلیل به آن‌ها لقب سناتوری داده‌اند! چون اگر شرایط ورود به مجلس شوربا، دزدی و پااندازی و پفیوزی بود، برای ورود به مجلس سنا علاوه براین خصوصیات کلة پوک هم جزو الزامات بوده،‌ لذا این تریاک‌ها را هم مثل همان خبرها، ویژة سناتورها «تولید» می‌کرده‌اند.

حاکم ظالم به سنان قلم
دزدی بی‌تیر و کمان می‌کند

خوشبختانه پس از انقلاب کبیر ژنرال هویزر، ‌ کلة پوک شرط لازم و کافی برای استقرار در هیئت حاکمة جمکران نیز شده. و همانطور که شاهد بودیم امام راحل و لات و اوباش همراه‌شان عملاً از تریاک بی‌نیاز بودند! چون جهت حکومت از این ویژگی به صورت مادرزاد برخوردار بودند. از مطلب دور افتادیم بازگردیم به بیانات گهربار مارشال شریعتمداری که خبر «تولید» می‌کنند. آخرین خبر «تولیدی» پاسدار شریعتمداری، تفاوت‌های آشکار میان «اسلام واقعی» و «اسلام آمریکائی» است. «اسلام واقعی» همان ویژگی‌هائی «دهان‌پرکن» و توخالی‌ای را دارد که اکبر اعلمی هم در آخرین سخنرانی خود به آن‌ها اشاره کرده بود. عدالت، ظلم ستیزی و ... و اسلام آمریکائی همین لجنزاری است که سه دهه است در آن شناوریم. و اما از سخنان پاسدار شریعتمداری چنین بر می‌آید که این اسلام، اسلام نیست، و تازه باید برویم به دنبال اسلام واقعی، یا همان «نظام معهود» که اکبر اعلمی نیز به آن اشاره کرده بود:

«اسلامی که ظلم ستیز نباشد اسلام نیست [...] اسلام پرخوری زورمندان و زراندوزان در کنار فقر مستمندان را نمی‌پذیرد. چرا که ظلم ستیزی جزء ذاتیات اسلام است[...] اسلام آمریکائی ظلم ستیز نیست[...]»

واژة «ذاتیات» را هم به احتمال زیاد، «تیمسار» شریعتمداری از خشتک مبارک، و از همانجائی که خبر «تولید» می‌کنند بیرون کشیده‌اند‌، تا «اسلام واقعی» را مانند «مادلن البرایت» بهتر به ما معرفی کنند. البته ما با یک قسمت از در افشانی‌های سرپرست کیهان کاملاً موافقیم، و آن اینکه اسلام پرخوری زورمندان را در کنار فقر مستمندان نمی‌پذیرد. ولی معتقدیم پاسدار اسلام پناه به دلیل نشئگی جملة خود را ناتمام گذاشته‌اند. چون در واقع اسلام مستمندان را نابود می‌کند تا زراندوزان بتوانند با فراغ بال به دزدی و چپاول ادامه دهند. حداقل بشریت، در سنت محمدی و علوی و حکومت جمکرانی همین را تجربه کرده. راه دور نمی‌رویم، «صورت» یک قسمت از دارائی‌های اکبر بهرمانی و رئیس قوة قضائیة حکومت عدل علی و شرکاء، بر شبکة اینترنت خودنمائی می‌کند، از حضور کارتن‌خواب‌ها و کلیه فروشان هم در ایران آگاه‌ایم، حال نتیجه مشخص است! در واقع، آنچه از «ذاتیات» اسلام است، همان چپاول و توحش است که به چشم می‌بینیم، ‌مگر اینکه مانند پاسدار بی‌مقدار، شریعتمداری، عمری را به حماقت و پدرسوختگی و شارلاتانی در عالم «هپروت» افیون به سر برده باشیم!

چون نکند رخنه به دیوار خلق
دزد؟ که ناتور همان می‌کند

معروف است که بر عکس بینائی، حس بویائی سگ مانند آرواره‌های‌اش بسیار قوی است. ولی آرواره و شامة برخی از فعلة فاشیسم به رقابت با آرواره و شامة سگ برخاسته. بله، در این روز و روزگار که تهدید به کاهش بهای نفت نتایج انتخابات را در ایتالیا تعیین می‌کند، جای هیچ تعجبی نیست که سگ‌های‌هار حاج اکبر بهرمانی پوزه بر نعلین حاج آقا گذارده، مسببین انفجار حسینیة شیراز را «شناسائی» کنند و اکتشافات‌شان بلافاصله در «اعتمادملی» و «گویانیوز» منتشر شود! البته تابناک نیز از پیروان هم‌ اینان است.

دیو اگر صومعه داری کند اندر ملکوت
همچو ابلیس همان طینت ماضی دارد
ناکس است آنکه به دراعه و دستار کس است
دزد، دزد است، و گر جامة قاضی دارد

عیال عطاالله مهاجرانی که مانند صاحب‌اش، دستی بر قلم دارد، تا قلم را بیالاید، در یک مقالة «تحلیلی» و ابلهانه، به گمانه زنی پرداخته، و به عنوان مسببین انفجار در حسینیة شیراز، انگشت اتهام را به سوی مجاهدین خلق و بهائیان گرفته. البته همشیرة آخوند کدیور به وهابیون، القاعده و «برخی نیروهای وابسته» هم اشاراتی دارد. همانطور که در وبلاگ دیروز گفتیم، این حادثه، واکنش بعضی محافل شناخته شده به برکناری پورمحمدی وزیر کشور بوده. این شیوه‌ای است که طی سه دهة اخیر سازمان‌های امنیتی جهت سرکوب همه جانبه به آن متوسل شده‌اند. یک بمب می‌گذاشتند، دهها تن را دستگیر و اعدام می‌کردند، و بقیة «شهروندان» حساب کار خود کرده دست و پای‌شان را جمع می‌نمودند. ولی این شیوة جادوئی دیگر کارساز نیست، و نوکران سازمان سیا اینبار کور خوانده‌ا‌ند! به زبان ساده‌تر، شیوه‌های رایج سازمان سیا در ایران کارساز نخواهد بود. ولی جمیله کدیور، با آنکه در محضر استاد مهاجرانی، ‌ افتخار تبدیل به جامع‌العلوم مؤنث و «چادر به سر» را یافته‌اند، به دلیل قرار گرفتن در دورة بحرانی «پیش یائسگی»، ذهن علیل‌اشان در دهة گذشته منجمد شده، می‌پندارد هنوز محمد خاتمی شیاد در رأس قوة مجریه نشسته. در نتیجه، به امید سازمان یافتن یک سرکوب همه‌جانبه به گمانه زنی پرداخته، و به شیوة خمینی دجال برای همه فتوی صادر می‌کند که به گمانه زنی بپردازند:

«گمانه زنی برای عاملان این حادثه اگر آن را همچون محافل رسمی اتفاقی ندانیم [ ...] باید اولویت اصلی [...] همه باشد [...] القاعده [...] وهابیون [...] طرفداران اندیشه[مذهب] بهائیت [...] عمال وابسته به مجاهدین خلق و برخی نیروهای وابسته [...] می‌توانند از جمله گزینه‌های احتمالی عاملان وقوع این حادثه باشند.»


البته ترهات جمیله کدیور که در رسانه‌های «اصلاح طلب» جمکران و خصوصاً «گویانیوز» انتشار یافته، به هیچ عنوان توجه سازمان‌های مبارزه با شکنجه و فدراسیون بین‌المللی «حقوق بشر» را جلب نخواهد کرد. اینان همة توجهات‌شان به شیرین عبادی است، تا فرانس پرس «خبر»‌ بفرستد، و سازمان‌های کذا بیانیه صادر ‌کنند! مطمئن باشیم که «فرانس پرس» در مورد نشر اکاذیب و تشویق به خشونت بر ضد بهائیان و مجاهدین خلق در رسانه‌های جمکران هیچ گزارشی نخواهد داد. چون هدف اصلی ایجاد هیاهو پیرامون تحفة محفل نوبل، حاجیه ‌شیرین عبادی است، که قرآن به دست دور جهان راه افتاده و ضمن تبلیغ اسلام، ‌ طوطی‌وار تکرار می‌کنند: اسلام با دموکراسی هیچ تضادی ندارد! در ضمن، دو سه روز پیش شیاد اردکان در اسپانیا همین مزخرفات را تکرار کرده بود. می‌دانیم که سخنرانی‌های عملة فاشیسم را سازمان تبلیغات اسلامی در هماهنگی کامل با تبلیغات حاکمیت ایالات متحد تهیه و تنظیم می‌کند. و اخیراً «مادلن البرایت» هم به دفاع از اسلام، دین صلح و دوستی برخاسته می‌گوید، القاعده چهرة اسلام را مخدوش کرده! و ترجمة بازاری این چرندیات هم به طور منظم در«فارس نیوز» ‌منعکس می‌شود. می‌دانیم که نوکری هم الزاماتی دارد! ولی در این عرصه، «فارس نیوز» به گرد پای فیگارو هم نمی‌رسد.

روزنامة فیگارو مورخ 15 آوریل 2008، مقاله‌ای به قلم «آدرین ژولم» در ستایش از «مقتدی صدر» انتشار داده! نویسنده در این مقاله از صدر تصویر یک قهرمان مبارزه با آمریکا ساخته و پرداخته که فقط ابلهان آن را باور می‌کنند! در این مقاله، گفته می‌شود، مقتدی صدر از مخالفان سر سخت اشغال عراق است! البته «آدرین ژولم» نمی‌گوید این آخوند شیعی مسلک چگونه در کشور اشغال شدة عراق یک لشکر مسلح در اختیار دارد! سایت «تابناک» هم به طور خلاصه چرندیات مشابه و مضحک‌تری را در مورد صدر منتشر کرده. در هر حال سازمان سیا می‌پندارد که مقتدی صدر بهترین گزینه برای حکومت استعماری بر عراق مصیبت زده ‌است، چون جهت ادارة امور در چنین شرایطی، توحش فراوان لازم است، و در هیچ کجا وحشی‌تر از آخوند شیعی مسلک یافت نخواهد شد. این تجربه‌ای است که در ایران بسیار موفقیت‌آمیز بوده، و سازمان سیا قصد دارد آنرا به عراق هم «گسترش» دهد. ولی آنچه سازمان سیا هنوز موفق به کشف آن نشده این است که وحشی‌تر و ابله‌تر از گلة دستاربندان، همسران و دختران‌ و خلاصة مطلب اعضای مؤنث این گله‌اند؛ که اغراق در توحش و بربریت را یگانه راه دستیابی به «حقوق برابر» با مردان‌شان شناسائی کرده‌اند. مرضیه مرتاضی، شیرین عبادی، و فمینیست‌های دینی نوع «سافت» این توحش را منعکس می‌کنند، و امثال جمیله کدیور توحش «هارد» را به نمایش می‌گذارند. چون یک نظام سفله پرور و زن ستیز، زن‌ها را جهت کسب «وجهه»، به سوی سفلگی و توحش بیشتری از مردان سوق می‌‌دهد. جمیله کدیور، و گمانه‌زنی‌های ابلهانه‌اش در مورد شرکت اقلیت‌های مذهبی در انفجارهای شیراز مسلماً شاهدی است بر این مدعا.





0 نظردهید:

ارسال یک نظر

<< بازگشت