پنجشنبه، فروردین ۲۹، ۱۳۸۷

خر و شیطان!

...


گورکن‌ها در تداوم شبیه‌سازی‌های مرسوم خود، یک سایت لائیک هم جدیداً افتتاح کرده‌اند. منتهی لائیسیتة گورکن‌ها، فاشیسم شیعی مسلکان را نیز شامل می‌شود. بله! در بالای سایت کذا تصویر شاپور بختیار در کنار مصدق و فروهرها قرار گرفته، در سمت چپ سخنرانی‌های بختیار و مقالة معروف مصطفی رحیمی، تحت عنوان «چرا با جمهوری اسلامی مخالفم» خودنمائی می‌کند، و در میانة میدان، در لابلای مطالب «لائیک»، مقاله ابلهانة جمیله کدیور، سگ مؤنث نازی‌آباد را در مورد انفجارهای شیراز نیز می‌توانید بخوانید! همان مقاله‌ای که در آن، «گمانه زنی‌هائی» برخاسته از حجرة صفارهرندی، پاسدار شریعتمداری یا دیگر تیغ‌کش‌های ساواک جمکران صورت گرفته! با در نظر گرفتن این شرایط، شاید بهتر باشد یک مطلب مهم را در رابطه با شاپور بختیار توضیح دهیم.

اهمیت شاپور بختیار برای ما در موضع گیری‌های‌اش خلاصه می‌شود. شاپور بختیار را، در همین چارچوب، خارج از هرگونه ارتباط با مصدق و خارج از هر گونه ارتباط با اعضای نهضت مقاومت ملی، ارج می‌نهیم. بختیار در دوران کوتاه نخست وزیری خود ثابت کرد، که برخلاف محمد مصدق، جهت کسب محبوبیت در میان مردم، اصول و معتقدات خود را زیر پای نخواهد گذاشت و با تیغ‌کشان دستاربند و بی‌دستار همگام نخواهد شد. تاریخ به یکسان در مورد بختیار و مصدق قضاوت نخواهد کرد. و قضاوت ما هم در مورد شخص بختیار، به عنوان دولتمرد با قضاوتمان در مورد پیروان مصدق یکسان نبوده و نخواهد بود. در مورد محمد مصدق پیشتر توضیح مفصل داده‌ایم، پس بپردازیم به جبهة به اصطلاح ملی که در سال 1357، به دلیل فرصت طلبی و پفیوزی رهبران‌اش،‌ به ویژه شخص کریم سنجابی، به ملت ایران خیانت کرد، و با دارودستة مهدی بازرگان هم‌آواز شد. در مورد گروه‌های فرصت طلب و پوپولیست چپ نیازی به توضیح نیست، چرا که فقط اتلاف وقت خواهد بود. و بالاخره به همة کسانی که مدعی طرفداری از شاپور بختیار شده‌اند، یک نکتة مهم را یادآور می‌شویم، لائیسیته، امامت شیعی مسلکان نیست که موروثی باشد. چه بسیار کسانی که آنروزها در اطراف شاپور بختیار گرد آمدند، ولی نهایت امر با لائیسیته بکلی بیگانه‌اند. بنابراین بهتر است بعضی‌ها بدانند که خط سیاسی شاپور بختیار نه «ژنتیک» است که موروثی باشد، و نه یک بیماری واگیردار، که در هنگام سلام و احوالپرسی دیگران را نیز مبتلا کند. لازم است همه بدانیم که شاپور بختیار جهت حفظ قدرت حاضر به سازش با ملایان و اربابان‌شان در سازمان سیا نشد. پس آن‌ها که ضمن ابراز عشق به نهضت مقاومت ملی، در حقوق بشر، ویراست کاخ سفید خیمه و خرگاه به راه انداخته‌اند، شاپور بختیار را به ابزار توجیه زدوبند با ملایان و فاشیست‌های اصلاح طلب، یا همان ‌نوکران وفادار عموسام، تبدیل نکنند.

و اما بپردازیم به امر مقدس شبیه سازی در داخل ایران. به یاد داریم که از دوران ریاست سردار اکبر بر قوة مجریة جمکران، رسانه‌های غربی دمیدن در شیپور «میانه‌رو ـ تندرو» در حکومت گورکن‌ها را آغاز کردند، و این دمیدن همچنان ادامه دارد. اینبار شخص احمدی نژاد در نقش تندرو ظاهر شده تا شرکای جنایتکارش «میانه‌رو» معرفی شوند. پیشتر گفتیم که حکومت اسلامی به آخر خط رسیده و اگر سازمان سیا و نوکران‌ا‌ش نتوانسته‌اند کودتائی سازمان دهند به دلیل پایان جنگ سرد و فروپاشی امپراطوری استالین در آنسوی دریای خزر است. همین امر موجب شده تا حکومت مفلوک اسلامی افتان و خیزان از طریق سرکوب، ایجاد بحران یا تحریک افکار عمومی، به نام مقدس «خلیج همیشه فارس»، «آرامگاه کوروش» و افتخارات پیش اسلامی «کما بیش» تداوم یابد. ولی جهت جلوگیری از مرگ نهائی حکومت جمکران، لازم است گاهی ضربات محکم رسانه‌ای نیز فرود آید، از آن جمله ‌است دستگیری دوستان و همکاران تحت عنوان «جاسوس»، دستگیری گروه عبادی جهت ایجاد هیاهو و ... و مهم‌ترین ضربة رسانه‌ای، ملاقات پرزیدنت مهرورزی با همسر حسین فاطمی بود.

پیشتر در این مورد توضیح دادیم و گفتیم که اگر عموسام افسار گورکن‌ها را به سوی حسین فاطمی کشیده، احمدی نژاد می‌باید تکلیف خود را با سلطنت پهلوی و فدائیان اسلام نیز روشن کند. شاهدیم که چنین معجزاتی از امامزاده مهرورزی صادر نشد و احمدی نژاد به شیوة سابق به مظلوم نمائی و سخنرانی‌های مضحک در باب مافیای قدرت و غیره مشغول شده. دیروز حضرت پرزیدنت در قم فرمودند، ما 80 میلیارد دلار ذخیرة ارزی در بانک‌های خارج داریم ولی بانک‌ها نه تنها این مبلغ را در اختیار ما نمی‌گذارند که در برابر آن به ما وام هم نمی‌دهند. البته ما می‌دانستیم که ارز حاصل از چپاول نفت هرگز در اختیار حکومت ایران قرار نگرفته و نخواهد گرفت، چون این پول‌ها برخلاف آنچه بعضی شوت و پرت‌ها می‌پندارند متعلق به ملت ایران نیست، بلکه می‌باید جهت سرکوب ملت ایران مصرف شود: اعزام دانشجو به ایالات متحد و اروپای غربی، ایجاد ناامنی جهت فراهم آوردن زمینة مهاجرت مردم ایران، بالا بردن بهرة بانکی جهت ممانعت از تولید،‌ تعطیل کارخانه‌ها، ‌ نابودی کشاورزی و بالاخره به راه انداختن گشت سگ‌های هار بسیج جهت سرکوب مردم و از همه مهم‌تر تبدیل کشور ایران به یک بازار مصرف برای کالاهای بنجل ایالات متحد که اینک در چین ساخته می‌شود. این سیاستی است که پس از ملی شدن پر افتخار نفت توسط محمد مصدق بر ملت ایران تحمیل ‌شده. و اگر امروز بعضی‌ها هنوز به تابوت مصدق چسبیده‌اند و به ملی کردن نفت افتخارها می‌کنند، بهتر است نگاهی به سخنان احمدی نژاد در قم بیاندازند، شاید افتخارات‌شان تعدیل شود:‌

«هم اکنون 80 میلیارد دلار ذخائر ارزی ایران در بانک‌های خارجی نگهداری می‌شود اما هنگامی که شرکت‌های بزرگ برای پروژه‌های‌شان به سراغ این بانک‌ها می‌روند بانک‌ها [...] ذخائر ارزی ما را بلوکه می‌کنند[...]»

منبع: مهرنیوز، مورخ 28 فروردین‌ماه سالجاری.

ولی این باج‌گیری‌ها از دوران سلطنت پهلوی رایج بود. پیشتر گفته بودیم که چگونه غرب به دلیل مخالفت با احداث کارخانة ذوب آهن در ایران، دقیقاً همین شرایط را اعمال می‌کرد. در صورتیکه رژیم ایران در آنزمان متحد غرب در منطقه به شمار می‌رفت، و هیچ تنشی در روابط ایران و غرب وجود نداشت. ولی بانک‌های غربی آنزمان هم ارز حاصل از چپاول نفت را بلوکه کرده بودند، و عاقبت اتحادجماهیر شوروی در مقابل دریافت گاز، گازی که کنسرسیوم به رایگان می‌سوزاند و به دور می‌ریخت، نخستین کارخانة ذوب آهن را در ایران احداث کرد!

در عوض اگر از پایه‌ریزی صنایع و خدمات در کشورمان جلوگیری به عمل می‌آید، امروز سیاست‌های غرب، ایران را به پایگاه تروریست‌های اسلامی تبدیل کرده. مختار زارعی، یکی از فعالان کرد، طی مصاحبه‌ای به حضور آزادانة سلفی‌ها در کردستان ایران اشاره دارد. این مصاحبه در سایت‌های زمانه و روزآنلاین هم انتشار یافته. می‌دانیم که کردستان ایران تحت نظارت شدید امنیتی پاسداران حکومت اسلامی است، بنابراین حضور سلفی‌ها با صلاحدید ایالات متحد و نوکران‌شان در ایران صورت می‌گیرد. سلفی‌ها برای خرابکاری و بمبگذاری به ایران اعزام شده‌اند، ‌ تا شرایط عراق و پاکستان را به کشورمان «صادر» کنند. می‌دانیم که جرج والکر بوش و کاردینال راتزینگر، دیروز گفته‌اند که برای زندگی انسان‌ها ارزش فراوان قائل‌اند! و به دلیل همین مهر و محبت جرج بوش و کاردینال راتزینگر به زندگی انسان‌هاست که دولت احمدی نژاد گشت‌های امنیتی بسیج در سراسر کشور را بار دیگر «فعال» کرده. وظیفة‌ این گشت‌ها نظارت بر رعایت حجاب در سراسر کشور است! مسئول چنین گشت‌هائی هم سردار رادان است، که زیر نظر پورمحمدی به سرکوب مردم به ویژه در تهران و شهرهای بزرگ مشغول خواهد شد.

متن مصاحبة سردار رادان در حنازرچوبه و رادیو فردا موجود است، و جهت دریافت میزان حماقت ایشان می‌توانید جزئیات طرح ارتقا فرهنگی را «مطالعه» کنید. اینبار سردار رادان قصد دارند به شرکت‌های خصوصی هم وارد شده وضع حجاب و رعایت ظواهر اسلامی را در این شرکت‌ها بررسی کنند. چون هزینة‌ زندگی بالا رفته و دولت حقوق سگ‌های هار را افزایش نمی‌دهد، تا اینان از طریق تهدید مردم و «باج گیری»، امرار معاش کنند. ولی فکر نکنید نبوغ سردار رادان و پورمحمدی به این مختصر محدود می‌ماند! ابداً! همانطور که پاسدار شریعتمداری، با مراجعه به خشتک مبارک‌شان خبر «تولید» می‌کنند، تا نان کوکلوکس‌کلان‌های آن‌سوی آتلانتیک آجر نشود، سردار رادان، پورمحمدی و شاهرودی نیز با مراجعه به خشتک مقدس شریعتمداری جرم «تولید» می‌کنند.

بله، اینبار مبارزه با «شیطان پرستان» در صدر مبارزات سردار رادان قرار گرفته. و قرار شده «اصناف» به سردار رادان در شناسائی شیطان پرستان کمک کنند. «شناسائی» به این ترتیب صورت می‌گیرد: اصناف هر کس را که توانائی پرداخت رشوه داشته باشد شیطان پرست شناسائی کرده وی را به سردار رادان معرفی می‌کنند. به این ترتیب سردار رادان می‌توانند مخارج مبارزه با «چکمه» را تأمین و نوامیس اسلام را حفظ فرمایند. حتماً شاهرودی، «شیطان پرستانی» را که رشوه نمی‌دهند با پیروی از تعالیم کلیسا در اماکن عمومی آتش خواهد زد. به گزارش مهرنیوز، مورخ 29 فروردینماه سالجاری، در نشست گروه‌ کاری ویژة تدوین کنوانسیون حقوقی دریای خزر، نمایندة گورکن‌ها یک ساعت تأخیر داشت، و سفیر روسیه به تأخیر ایشان شدیداً اعتراض کرده! خوشبختانه سفیر روسیه با نیروهای «انتظامی» جمکران همکاری نمی‌کند، در غیر اینصورت نمایندة خاطی را به عنوان «شیطان پرست» به سردار رادان تحویل می‌دادند، و سردار هم به پیروی از آمریکا و اروپا «حقوق بشر» را در حق ایشان حسابی رعایت می‌کردند. به گزارش مهرنیوز، مورخ 29 فروردینماه، سید محسن یحیوی، نمایندة گورکن‌ها و دبیرکل گروه بین‌المجالس جمکران در دیدار با رئیس اعضای گروه پارلمانی انگلستان در مورد نقض حقوق بشر توسط حکومت گورکن‌ها چنین می‌گوید:‌

«نقض حقوق بشر در [آمریکا] و بسیاری از کشورهای اروپائی امری عادی است. اخیرا [...] دولت آمریکا ماهیت ضد حقوق بشری خود را عیان ساخت.»


خر عیسی گرش به مکه برند
چون بیاید هنوز خر باشد




0 نظردهید:

ارسال یک نظر

<< بازگشت