...
«ژرژ مالبرونو»، فرستادة مخصوص فیگارو در تهران، دیروز گزارش مفصلی از موقعیت پاسداران حکومت جمکران ارائه داده بود، تا به ما بگوید، همة امور مملکت در دست پاسداران است! بله، به این ترتیب در پروپاگاند رسانههای غرب روضهخوانها رفته، رفته جای خود را به پاسداران میسپارند! همین رسانهها پیشتر میگفتند، همة امور در گرو ریش رهبر و نعلین اکبر است، و امروز تبلیغات بر این روال است که، همة امور به دست اوباشی است که تا دیروز به نوکری مقام رهبری افتخار میکردند! ولی میدانیم که همگی اینان، از رهبر و پاسدار و غیره، فقط دکور صحنة سیاست استعماراند!
«مالبرونو» در گزارش خود به فردی به نام «مقدم کنعانی» اشاره میکند که در سال 1979 پاسدار بوده و با روحالله خمینی هم عکس یادگاری گرفته! کنعانی که 52 سال دارد، از انگلستان یک مدرک مهندسی «ابتیاع» کرده و امروز به تجارت روی آورده. و «مالبرونو» میگوید، در دفتر وی در شمال شهر تهران با او ملاقات کرده. البته خبرنگار فیگارو، با انیس نقاش، آدمکش معروف لبنانی هم ملاقات کرده؛ از قضای روزگار ایشان هم در تهران به «تجارت» اشتغال دارند! ولی مالبرونو نمیگوید، انیس نقاش با کنعانی «تجارت» میکند یا شرکت مستقلی دارد!
کنعانی که به گفته «مالبرونو» پس از پایان جنگ راهی انگلستان شده تا یک مدرک تحصیلی از بارگاه ارباب دریافت کند، به فرستادة فیگارو میگوید، پس از پایان جنگ پاسداران کشور را بازسازی کردند و طبیعی است که امروز نفوذ فراوانی در سیاست داشته باشند! البته اگر سری به خرمشهر بزنیم خواهیم دید هم کنعانی چرند میگوید هم مالبرونو! و اگر به توافق هند و پاکستان بر سر خط لولة صلح نگاهی بیفکنیم، خواهیم دید که دولت مستقل پاکستان پس از دریافت توسری نامرئی از پدرسوختگی و موش دوانی پیرامون دریافت حق ترانزیت گاز از پاکستان به هند دست برداشت. و همانطور که در وبلاگ «دلفین دینی» گفتیم، پرزیدنت مهرورزی همین روزها باید راهی هند شود و با دست خود گور اربابان حکومت جمکران را حفر کند. در نتیجه، امروز تصمیم به هیچ عنوان با پاسداران نیست، همانطور که دیروز هم تصمیم با «رمالان» نبود!
بهترین دلیل هم اینکه سال گذشته شرکت «برادر کنعانی»، با یک شرکت فرانسوی در «ویترول» قرارداد احداث هفتصد کیلومتر راه آهن شرق، «تهران ـ مشهد» را برای ترنهای سریعالسیر «ت.ژ.و» منعقد کرد و قرارداد کذا لغو شده! با این وجود، مالبرونو تأکید میکند که از هنگام «انتخاب» احمدی نژاد به ریاست جمهوری حضور پاسداران در بانکها، صنایع، ارتباطات و طرحهای صنعتی از طریق شرکت «خاتم الانبیاء» گسترش یافته. و شرکت کذا که از مالیات نیز معاف است اخیراً وارد بخشهای استراتژیک نفت و گاز شده، و این امر با اعتراض فراوان مخالفان روبرو است! مخالفانی که احمدی نژاد را متهم میکنند وزارت نفت را به دوستانش تقدیم کرده! البته به یاد داشته باشیم که ارز حاصل از تاراج نفت به بانکهای غرب سرازیر میشود، و وزرای نفت و شرکاء فقط رشوه دریافت میکنند. ولی خوب فیگارو ترجیح میدهد که ما باور کنیم اختیار نفت به دست دولت ایران است، چون در غیراینصورت بیش از نیم قرن طبالی برای قهرمانیهای محمد مصدق و ملی کردن نفت بر باد میرود! البته «مالبرونو» در گزارش خود کمی هم افشاگری کرده تا بر جذابیت گزارش ارسالی افزوده شود. وی میگوید، پاسداران 60 بندر صادراتی در اختیار دارند و یک فرودگاه در غرب تهران، که کالاهای ویژه و حساس از آن عبور میکند! این قسمت از گزارش به سناریوی فیلمهای جیمزباند طی جنگ سرد میماند. سناریوئی که بر اساس آن، یک گروه از دشمنان تمدن غرب فرودگاه و بنادری در اختیار داشتند که از طریق آنها اقدام به واردات کالا برای انهدام کرة زمین میکردند! البته کرة زمین همان ایالات متحد بود! و گاه لندن را هم به جمع کرة زمین راه میدادند، چون «تمدن» همانجاها وجود دارد و بس!
ولی امروز اوضاع کمی تفاوت کرده! به عنوان نمونه لردهای مجلس اعیان انگلستان به سخنان ابلهانة «هیلاری کلینتون» که پاک کن دستش گرفته بود تا کشور ایران را به قول خودش «محو» کند اعتراض کردهاند! اینان میگویند، این سخنان متمدنانه نبود! ولی میدانیم که همین لردها به مهرورزی که دو سال است از پاک کردن اسرائیل از روی نقشه سخن میگوید، اعتراض نمیکنند. چون توحش مهرورزی و شرکاء برای اینان به ثبوت رسیده، و کسی از گورکنها توقع تمدن ندارد. البته اعتراض لردها به گندهگوئیهای هیلاری زمانی انتشار یافت که مشخص شد احمدینژاد و دوستان نمیتوانند به پابوس عموسام مفتخر شوند! یعنی همین امروز که منوچهر متکی ناچار شد فعل «ول معطل بودن» را صرف کرده بگوید، ول معطلایم، ول معطلاید، و ... ولمعطلاند، چرا که، برقراری رابطه با آمریکا در دستور کار دولت نیست! و اینجا بود که لردهای مجلس اعیان فهمیدند، ول معطلاند! پس میباید به سخنان عیال کلینتون اعتراض کرده، و به او بگویند، سیاست جهانی با یونجهزارهای باصفای آرکانزاس تفاوت دارد. و هر چند این یونجهزارهای باصفا هر ماچهالاغی را سر کیف میآورد، در یونجهزارهای سیاست اگر خر غلط بزنی، خر در چمن نمیتوانی بخوانی! ولی همانطور که گفتیم لردهای بدجنس مجلس اعیان به سخنان مهرورزی هیچ اعتراضی نکردند. بگذریم و بازگردیم به افشاگریهای «مالبرونو» که میگوید قاچاق مشروبات الکلی از بندرعباس زیر نظر پاسداران صورت میگیرد، و پاسداران هر روز یک «کانتینر» مشروب الکلی میفروشند! و ما هم به «مالبرونو» میگوئیم، بازار خریدوفروش مشروبات کذا تحت کنترل مافیای غرب فعال است، و بدون توافق با مافیا، پاسداران اسلام نمیتوانند از این غلطها بکنند. در ضمن «مالبرونو» مرزهای ترکیه و پاکستان و عراق را هم گویا فراموش کرده!
خلاصة مطلب «مالبرونو» به نقل از یکی از نزدیکان خاتمی میگوید، همه ناراضیاند! حتماً این مطلب را شش سال پیش حاج ممد ابطحی در گوش فرستادة فیگارو زمزمه کرده! در هر حال، به گفتة «مالبرونو»، پاسداران و امنیتیها همه جا حضور دارند، و موشکهائی میسازند که میتواند اسرائیل را نابود کند، و از این مهمتر امور هستهای نیز به دست پاسداران افتاده، که کم، کم زورشان بر ملایان میچربد! البته این زورآزمائیهای خیالی حکایت همان مخالفت آخوندها با دربار است! و مورخان تیزهوش غرب یادشان رفته که هر دو مطیع اوامر استعمار بوده و هستند! ولی غربیها به اختراع گروههای متخالف کاذب علاقة فراوان دارند، چون طرف مقابل را به این ترتیب میتوان حسابی سردرگم کرد. به حساب غربیها، در آینده، دولت با تشویق پاسداران به لات بازی هر چه بیشتر، میتواند همین آخوندها را به عنوان رهبران اوپوزیسیون به مردم ایران تحمیل کند! بله، خلاصه بگوئیم همان داستان قدیمی و خوش روزهای خوب گذشته! و با تکیه بر این رویاهای طلائی است که «مالبرونو» به یاد میآورد، خمینی به پاسداران نصیحت میکرد که وارد سیاست نشوند! و امروز «روح» این روحانی خوشقلب چقدر باید ناراحت باشد، خصوصاً که اسمش هم «روحالله» بود! و به یاد داریم که از قضای روزگار پسر سیداحمد خمینی هم چندی پیش همین نکته را به یاد آورد، و جنگ زرگری بین رمال و پاسدار چنان بالا گرفت که آخوند توسلی در میانة میدان نبرد کفر و ایمان «شهید» شدند! ولی هیچیک از طرفین درگیر به یاد نیاورد که سپاه پاسداران در اساسنامهاش تشکلی است «عقیدتی ـ سیاسی»! حال باید دید خمینی دجال چگونه از پاسداران میخواسته که سیاسی نباشند!
باری داستان «مالبرونو» به اینجا میرسد که در دوران ریاست جمهوری خاتمی شیاد در 1999 فرماندهان سپاه اعلامیه دادند که اینهمه آزادی را تحمل نخواهند کرد! منظور «مالبرونو» حتماً همان چرندیاتیاست که به دست رحیم صفوی دادند تا روخوانی کند، و جلائیپور بتواند ترهات پاسدار صفوی را افشا کرده، مردم را حسابی بترساند. فرستادة فیگارو همچنین کودتای ناکام محمد خاتمی در 18 تیر را به پاسداران نسبت میدهد! البته خوشبختانه امیر طاهری به «مالبرونو» اطمینان داده که کودتائی در کار نخواهد بود، و پاسداران با فساد مبارزه خواهند کرد! «برنار هورکاد»، کارشناس امور ایران هم به «مالبرونو» گفته، پاسداران بر خلاف خاتمی از آزادی عمل بیشتری بر خورداراند و میتوانند با غرب روابط گستردهتری داشته باشند! ولی «برنار هورکاد» یا خیلی اشتباه میکند یا خیلی حرامزاده است! غرب پاسداران را به جلوی صحنه رانده تا آخوندها را در پناهگاه امن قرار دهد، و همان معرکة کلنل «آیرونساید» را به طریقی دیگر تکرار کند. ولی غرب هم کور خوانده، آزادی عمل پاسداران اینبار تحت نظارت کارخانة رجاله پروری اعمال نخواهد شد! بنابراین نه تنها رمالان در ایران آیندهای نخواهند داشت که گسترش روابط با غرب نیز به زیر سئوال خواهد رفت. به گفتة حنازرچوبه، امروز احمدی نژاد سوریه را فراخواند تا دست در دست ایران به مقابله با آمریکا بپردازد! این همان احمدی نژادی بود که تا دیروز برای آمریکا دم میجنباند و «آه میکشید»! با توجه به روند کنونی اوضاع سیاسی، ممکن است اسپانیا هم نتواند آن هزار دستگاه دستشوئی کذا را برای پاسداران احداث کند، و به این ترتیب «دفترعلم» حاج صفار هرندی برای همیشه بسته شود.
0 نظردهید:
ارسال یک نظر
<< بازگشت