چهارشنبه، اردیبهشت ۱۱، ۱۳۸۷

«پارس» و خلیج‌فارس!

...


دکان خلیج فارس و تعصبات «ملی ـ کشکی» که به دلیل ورشکستگی دکان «ملی ـ مذهبی» جدیداً افتتاح شده، حتی آدمکش‌های کارخانة رجاله پروری یا همان فدائیان اسلام را نیز به خود جلب کرده! بله، مؤتلفه‌چی‌ها هم آمادگی خود را برای شهادت در راه «هویت ملی» اعلام داشته‌اند. البته «هویت ملی» فدائیان استعمار انگلیس، مانند هویتی که فعلة فاشیسم «تعریف» می‌کنند، ایستا و مرده ‌است، چون مانند دمکراسی، ویراست حاج آبراهام یزدی، ‌ «بومی» و جغرافیائی ‌شده. ولی خوب، بیانیة مؤتلفه‌چی‌ها هم مانند سخنرانی‌های سران جمکران توسط ساواک تهیه و تنظیم می‌شود. و از آنجا که استعمار سفله‌پرور است، بر اساس آیة «به درستی که از میان شما ابله‌ترین را بر شما حاکم کردیم»، ساواکی‌های مطلوب را از میان سفله‌ترین و ابله‌ترین برمی‌گزیند.

حنازرچوبه، مورخ دهم اردیبهشت‌ماه سالجاری سخنان فاطمه آجرلو، نمایندة کرج در مسجد جمکران را به همراه یک عکس سکسی از ایشان منتشر کرده! «آجرلو» که با چادرسیاه و عینک ته استکانی زهرة شیر را هم آب می‌کند، می‌گوید:

«آمریکا حق دخالت و تصمیم‌گیری برای ملت‌ها [را] در این منطقه ندارد.»

و آمریکا هم از فاطی‌خانم تشکر کرده که فقط حق تصمیم‌گیری در «این منطقه» را برای‌شان ممنوع کرده‌اند. گفته می‌شود در پی اولتیماتوم نمایندة کرج، ناوگان‌های آمریکا از ترس خودشان را خیس کرده پا به فرار گذاشتند. ‌و سردارصفوی هم با یک موتور سه‌چرخه به تعقیب آنان مشغول است تا ناوگان‌های کذا را به ‌منطقه‌ای رهنمون شود که حق تصمیم‌گیری برای‌اش دارند. «آجرلو» در ادامة سخنان خود به نقش خلیج فارس در «فقرزدائی» هم اشاره کرده! البته «فقرزدائی» از شرکت‌های نفتی غرب! نمایندة کرج اکتشاف دیگری هم به عمل آورده، ‌ و آن اینکه آمریکا در خلیج فارس به دنبال منافع خویش است! مادام «کوری» کرج، در ضمن خلیج فارس را «حوزة تمدن اسلام» نامیده‌اند! تمدن اسلام، همان زمین‌خواری و خرید و فروش زن و کودک باید باشد که به دلیل حضور نظامی گاوچران‌ها رونق فراوان یافته. ولی کیست که قدر خدمات آمریکا به اسلام را بداند؟! این روزها حتی مهرورزی هم ضدآمریکائی شده! همان مهرورزی که چند هزار کیلومتر نامة «فدایت شوم» برای جرج بوش نوشت!

ولی فرمایشات ضدآمریکائی پرزیدنت مهرورزی در واقع بر ضد حقوق بشر، دموکراسی و آزادی‌های اجتماعی ‌است. حضرت محمود احمدی نژاد، در جمع فرماندهان نیروی انتظامی فرموده‌اند که، اومانیسم و حقوق بشر و دموکراسی را باید به زباله دان تاریخ انداخت، چون نظام سرمایه‌داری به آخر خط رسیده و نمی‌تواند نوآوری کند! بله، حق با پرزیدنت است. چون هر کس نتواند طبق فرامین رهبری «نوآوری» کند به آخر خط رسیده! ولی پیش از اینکه آمریکا به آخر خط برسد،‌ نوکران‌اش به حال احتضار افتاده‌اند، ‌ و بدون فراموش کردن ژست‌های ضدامپریالیستی، یاوه‌سرائی می‌کنند.

بله اگر گاوچران‌ها «فوکویاما» دارند که در کمال حماقت «پایان تاریخ» و تداوم توحش سرمایه سالاری جهانی را اعلام ‌کند، گورکن‌ها هم «پوکویاما» دارند که کلة مبارک‌شان «پوک» است و سخنرانی‌های مقامات جمکران را با پنجه‌بکس تهیه و تنظیم می‌کند. «پوکویاما» برای پرزیدنت مهرورزی چنین نوشته:

«60 سال است که نظام سرمایه‌داری با شعرهائی مثل دمکراسی، اومانیسم، حقوق بشر و آزادی‌های مطلق ذهن‌ها را تسخیر[...] کرده [...] اما مبانی اندیشة سرمایه‌داری [...] نزد ملت‌ها به طور کامل فرو ریخته [...] چرا که برای حل معضلات و مسائل جهانی راه نو و جدیدی ندارد.»

ولی همانطور که می‌بینیم حکومت جمکران برای همة مسائل و مشکلات جهانی راه «جدیدی» در دست دارد، چون نوابغی همچون پورمحمدی، سردار رادان، شاهرودی و یوسف صانعی را فقط در جمکران می‌توان یافت. اینان برای مبارزه با زمین‌خواری، فساد مالی و قاچاق مواد مخدر، با «آزادی مطلق» در خیابان‌های تهران به کتک زدن جوانان پرداخته مشکلات جهانی را آناً «حل» می‌کنند. بهتر است بگوئیم که، برخلاف ترهات «پوکویاما»، آزادی «مطلق» اصلاً وجود ندارد، آنچه «مطلق» است توحش سرمایه سالاری جهانی و نوکرانش در کشور ایران است که به «ژاژخائی» مشغول‌اند. مطالبات ملت‌ ایران در مورد رعایت حقوق بشر، و حاکمیت «انسان‌محور» با تضعیف سرمایه سالاری جهانی و حکومت اسلامی، دقیقاً نسبت معکوس دارد! شکست آمریکا و سازمان ناتو در منطقه نخستین گام ملت ایران در شاهراه پیروزی خواهد بود.

به گزارش کیهان مورخ نهم اردیبهشت‌ماه سالجاری، پرزیدنت مهرورزی در همایش سراسری فرماندهان و مدیران نیروی انتظامی سخنرانی فرموده‌اند. محمود احمدی نژاد در این سخنرانی وظائف نیروهای انتظامی را تأمین امنیت و حفظ نظم عمومی در جامعه بر شمرده می‌گوید، نیروی انتظامی در کنار مردم است ولی بعضی‌ها تلاش می‌کنند این نیرو را در مقابل مردم قرار دهند. بله، این از آن حرف‌های عجیب است که فقط از دهان سران حکومت جمکران می‌توان شنید. چون عملکرد سگ‌های‌هار مؤنث و مذکر حکومت گورکن‌ها برای ملت ایران شناخته شده ‌است. و اگر در اوائل استقرار حکومت کودتای 22 بهمن، نوکران «ملی ـ مذهبی» سازمان سیا همه «مذهبی» بودند و سرکوب مردم توسط لات و اوباش و چماقداران ساواک در جامعه به نام مذهب توجیه می‌شد، و این عملیات را به «مردم همیشه در صحنه» یا «مردم مسلمان ایران» نسبت می‌دادند، اینروزها نوکران «ملی ـ مذهبی» عموسام صورتک «ملی» و حتی سوسیالیست بر چهرة کریه‌شان گذارده، مانند «رفیق» بهرمانی همزمان برای «کارگران» و «خلیج فارس» سینه چاک می‌دهند. طبیعی است که در چنین شرایطی کتک زدن، دستگیری و بازداشت جوانان به بهانة لباس نامناسب و آرایش موی سر دیگر قابل توجیه نیست. در نتیجه هر چند کار گروه‌های سرکوب استعماری مانند بسیج و گشت‌های کوفت و زهرمارالله همچنان ادامه دارد، سران جمکران می‌باید خود را به خریت زده، عملکرد این گروه‌های استعماری را به «برخی» و «بعضی» و «آن‌ها که»، و نهایتاً به «دشمن» نسبت دهند:‌

«نیروی انتظامی مقابل مردم نیست [...] برخی قصد دارند با فضا سازی‌های کاذب این نیرو را در مقابل مردم قرار دهند.[...]»

ایرانیان! بدانید و آگاه باشید سگ‌‌های هار جمکران که جوانان را در خیابان کتک می‌زنند، به فضاسازی کاذب مشغول‌اند! باید از پرزیدنت مهرورزی بپرسیم، مصاحبه‌های ابلهانة سردار رادان و فتوی مضحک شیخ یوسف صانعی در مورد مسئلة حیاتی «چکمه» را نشنیده‌اید؟ سردار رادان فرموده‌اند، وقتی سرد نیست چکمه پوشیدن دلیل ندارد، و شیخ یوسف صانعی گفته‌اند، زنان ایران حق دارند در برف چکمه بپوشند! ما هم به سردار و آن آخوند خونخوار می‌‌گوئیم، لباس پوشیدن مردم در هرحال به شما مربوط نیست. شاید کسی بخواهد در گرمای 40 درجه چکمه بپوشد. ولی این حرف‌ها به گوش برادران و خواهران «دینی» فرو نمی‌رود، چون مأمورند و معذور. اینان اگر به لباس زنان و ارتباطات اجتماعی مردم کاری نداشته باشند، از بیکاری خواهند مرد، و نان اربابان‌شان در غرب آجر خواهد شد. در نتیجه، عملة سازمان سیا این مبارزات ضدامپریالیستی را همزمان با بحران دست‌ساز هسته‌ای و جنجال پیرامون تحریف نام خلیج فارس به پیش می‌برند تا همه سرگرم شوند. همة آن‌ها که نمی‌دانند، یا نمی‌خواهند بدانند که دهه‌هاست خلیج فارس در اشغال ناوگان‌های آمریکا و شرکاء است و نامش هر چه باشد واقعیت را تغییر نمی‌دهد! و آن‌ها که به ادعای مهرورزی «قصد دارند» نیروی انتظامی را در مقابل مردم قرار دهند، مردم را در برابر واقعیت خلیج اشغال شدة «فارس» قرار نمی‌دهند، چون در این‌صورت نمی‌توانند برادران را جهت تظاهرات «ملی ـ کشکی» در برابر سفارت ابرقدرتی چون «امارات» بسیج کنند! بله این است رمز پیروزی حکومت اسلامی در مبارزه با امپریالیسم: گزافه گوئی و چرندبافی با تکیه بر حمایت این یا آن سفارتخانة غربی.

در این راستا بد نیست نگاهی به ابراز نگرانی «مادر ابتکار» از افزایش فساد، بحران مسکن و بیکاری بیندازیم. معصومه ابتکار که از کنیزکان محمدخاتمی است و در مکتب شیاد اردکان یک‌شبه مراحل توحش صدساله پیموده، عدم حضور «خانم‌ها» و «دخترخانم‌ها» در معرکة مارگیری جمکران را نشانة بی‌تفاوتی آن‌ها به حق تعیین سرنوشت‌شان دانسته‌اند! البته تفاوت بین «خانم‌ها» و «دختر‌خانم‌ها» را فقط در ذهن غارنشینانی چون «ابتکار» می‌توان «رویت» کرد! و «حق تعیین سرنوشت» در حکومت گورکن‌ها هم از همان قماش شعارهائی است که فقط در چنتة ساواک می‌توان یافت. ترهات این گورکن مؤنث در «بالاترین» انتشار یافته، و علاقمندان می‌توانند جهت «کسب فیض» و آشنائی بیشتر با نثر شیوای ساواک، به متن کامل آن مراجعه کنند. ولی جالب‌تر از لیسیدن نعلین خاتمی توسط ساواکی‌های مؤنث، ابراز احساسات «ملی ـ‌ کشکی» قداره بندان بازار، یا فدائیان اسلام و انگلستان برای «خلیج فارس» است!

به گزارش حنازرچوبه مورخ 10 اردیبهشت‌ماه سالجاری، حزب مؤتلفه هم تأکید دارد که نام خلیج فارس را نمی‌توان تغییر داد! تا آنجا که ما به یاد داریم، تنها کسی که نام خلیج فارس را در عمل تغییر داد، خمینی دجال بود که خلیج فارس را «خلیج اسلام» می‌خواند، و بعد هم لیسندگان حرفه‌ای پای عموسام «فارس» را حذف کرده، به پیروی از رسانه‌های ارباب می‌گفتند: خلیج! ولی گذشت آنروزهای طلائی که ملت ایران می‌بایست در سکوت، تحریف تاریخ و تغییر جغرافیای خود را توسط جیره‌خواران سازمان سیا نظاره‌گر باشد. بله! گذشت آنروزها که همسر سگ مؤنث نازی آباد، عطاالله مهاجرانی، در «مسجدشوربا»، صحرای کربلا را مبداء تاریخ ما ملت قرار می‌داد، تا از استیضاح «سربلند» بیرون آید! ولی اگر دوران پرافتخار «صحرای کربلا» به پایان رسیده، مؤتلفه و دیگر آدم‌کش‌های حرفه‌ای کارخانة رجاله پروری نمی‌توانند از چالة صحرای کربلا و اسلام پرستی ‌ما ملت را به چاه «هویت جاودان و پرشکوه» ایرانی رهنمون شوند! بله، چاقوکشان محترم و چماقداران شریف سفارتخانة کذا! نه تنها سوراخ دعا را گم کرده‌اید که ورد را هم نیک نیاورده‌اید! «هویت جاودانه» اصولاً وجود خارجی ندارد! پورمحمدی را بگوئید، تا از آستان ارباب مکر و فریبی نوین بطلبد! چون پروپاگاند جنگ سرد دیگر کارساز «مؤمنان» و نوکران، به ویژه فدائیان اسلام نخواهد بود. پس فدائیان اسلام میمون‌وار به تقلید از شعارهای آریامهری ننشینند که فقط اتلاف وقت خواهد بود:

«نام خلیج فارس عنوانی تاریخی و سند ماندگار از هویت پرشکوه ایران است [مؤتلفه] با همه امکانات خود از این هویت جاودانه و ملی حمایت خواهد کرد.»


مؤتلفه بهتر است غلط زیادی نکند! فعلاً بجای «حمایت از هویت جاودانه»، جوابگوی جنایات 30 سالة خود در حق ملت ایران باشید، بقیه‌اش پیش‌کش! در ثانی، خلیج فارس «هویت ملی» ما ایرانیان نیست، و جهت دفاع از «هویت ملی» خود هم نیازی به مشتی جنایتکار و قداره بند نداریم! «رفیق» اکبربهرمانی هم بی‌جهت به نام خلیج فارس نچسبد و شعار مفت ندهد! حنازرچوبه هم که این مهملات را منتشر می‌کند، ول معطل است! هیچیک از گروه‌های شناخته شدة ‌حکومت جمکران نمی‌تواند با توسل به احساسات میهن پرستانة‌ مردم ایران در آیندة اینکشور برای خود کسب وجهه کند. نه از طریق ملاقات با همسر حسین فاطمی، نه با کوفتن بر طبل «نام خلیج فارس»، نه با خزر، و نه با آرامگاه کوروش کبیر!





0 نظردهید:

ارسال یک نظر

<< بازگشت