بشر 20 درصدی!
...
برای گسترش دامنة چپاول در منطقه لازم است مردم اهمیت «مقدسات» را دریابند. و جهت تفهیم اهمیت «مقدسات»، سازمان ملل، ارتش یانکیها، «قلمبهمزدها» ورسانههای ریزهخوار سازمان ناتو همکاری صمیمانهای را آغاز کردهاند. و از آنجا که بازار کاریکاتور محمد و فیلم فتنه دیگر کساد شده، یک سناریوی «توهین به قرآن» در عراق تنظیم و تدوین شده، که اگر زودتر دست به کار میشدند میتوانستند آنرا در فستیوال احترام به ادیان «کن» نیز به نمایش بگذارند. خصوصاً که امسال ریاست محترم هیئت ژوری را «شون پن» بر عهده دارد، و «پرسپولیس» دست در دست کاترین دونوو و مرجان ابراهیمی به امید الطاف حضرت «پن»، دوباره در فستیوال کذا شرکت کردهاند!
پیش از سفر جرج بوش به اسرائیل، کمیسیون حقوق بشر سازمان ملل، جائیکه «گلی یزدی» را هم در آن جاسازی کردهاند، به دلیل رعایت قانون اساسی فرانسه به دولت این کشور اعتراض کرد! و خبر این اعتراض ابلهانه در مهرنیوز، مورخ 27 اردیبهشتماه سالجاری منتشر شد. همانطور که میدانیم در کشور فرانسه دختران محجبه حق ورود به دبستان و دبیرستانهای دولتی را ندارند. چون مدارس دولتی متعلق به دولت فرانسه است، و دولت فرانسه دولتی است لائیک، در نتیجه دختران امام زمان میباید در مدارس خصوصی تحصیل کنند. البته حضور اینان در دانشگاههای دولتی هیچ مانعی ندارد. ولی از آنجا که کمیسیون حقوق بشر سازمان ملل وظیفه دارد «حقوق بشر نسبی» را جایگزین حقوق بشر واقعی کند، به دولت فرانسه تذکر میدهد که با نقض قانون اساسی مترقی خود، به توله آخوندی به نام لاریجانی، معاون شاهرودی در امور حقوق بشر، امکان دهد تا در کمال وقاحت از حقوق بشر نسبی دفاع کند. همزمان با اعتراض کمیسیون حقوق بشر سازمان ملل به دولت فرانسه، لاریجانی خواستار «ایستادگی کشورهای اسلامی در مقابل تفسیر غربیها از حقوق بشر شد.»
بله نوکران سازمان سیا، جهت توجیه توحش خود همواره چراغ سبز را از اربابان غربی دریافت میکنند. به همین دلیل محمدجواد لاریجانی اعلامیة جهانی حقوق بشر را به دو قسمت تقسیم کرده، 80 درصد آنرا پذیرفته، 20 درصد را هم رد میکند! همانطور که بارها در این وبلاگ تکرار کردهایم ویژگی گورکن جماعت، به ویژه نوع تولهآخوند حماقت، وقاحت، بیشرمی و توحش است. و محمدجواد لاریجانی هم حداکثر بهره را از این صفات موروثی برده. به همین جهت امور حقوق بشر در حکومت جمکران تحت نظارت این انساننمای عصرحجر قرار گرفته. لاریجانی که از شدت حماقت میپندارد رعایت حقوق بشر در ایران قسمتی از سیاست خارجی است، میگوید، سنگسار و ازدواج و بسیار مسائل دیگر از جمله مسائل داخلی کشور است! یادآور شویم که «حقوقبشر» مصوبهای متعلق به تمامی ملتهاست! اگر دولتی این حقوق را قبول ندارد میتواند از حضور در جلسات سازمان ملل در مورد حقوق بشر خودداری کند! ولی جانور وحشی ما، هم از توبره میخورد و هم از آخور؛ هم حقوق بشر را قبول ندارد، هم میخواهد در جلسات سازمان ملل در مورد حقوق بشر شرکت فعال داشته باشد! بله، وقتی کارخانة رجاله پروری رمال زبان نفهمی چون شاهرودی را در رأس قوة قضائیه قرار میدهد، معاونش نیز باید از توله آخوندهای ریزهخوار همان دستگاه باشد، تا قوة قضائیه که وظیفهاش ایجاد تسهیلات برای چپاول و کشتار است به اشکال برخورد نکند. پس لازم است فرزند آیتالله العظمی لاریجانی که فقط در ظاهر شباهت مختصری به بشر دارد، و در باطن از جانوران وحشی هم درندهتر است، در مورد مسائل مربوط به حقوق بشر اظهار عقیده کند، و حنازرچوبه، مورخ 26 اردیبهشتماه ترهات این پادوی «روتاری کلاب» لندن را انتشار دهد:
«لوازم عقلانیت اسلامی در مباحث حقوق بشر متفاوت است [...] باید مواردی را که حقوق بشر با فکر اسلامی مطابقت دارد در آئین دادرسی لحاظ کنیم [...]»
بله «عقلانیت» را بعضیها به پیروی از محفل عالیجناب یورگن هابرماس در دین اسلام رؤیت کردهاند و به پیروی از همان محفل، 20 درصد از حقوق بشر را مخالف با عقلانیت کذا به شمار میآورند! چون حاج ممدجواد لاریجانی مانند دیگر فعلة فاشیسم، «بشری» سراغ کرده که 20 درصد حقوقاش با حقوق سایر افراد بشر هماهنگی ندارد: بشر نسبی! و پیشتر با تکیه بر کتاب «چتر قدرت» اثر چامسکی گفتیم که حاکمیت ایالات متحد مهمترین مبلغ این نگرش فاشیستی است. نگرشی که در آن قدرتهای حاکم بر جهان، حقوق افراد بشر را بر حسب منافع سرمایه سالاری جهانی «محاسبه» میکنند. به همین دلیل است که جرج بوش در مراسم سالگرد تأسیس کشور اسرائیل، به «قوم برگزیده» هم اشاراتی دارد.
سفر جرج بوش به اسرائیل جهت شرکت در مراسم بزرگداشت تأسیس این کشور و سخنان وی در مورد اسرائیل، «کشور قوم برگزیده»، اعتراض گستردة یهودیان صلحطلب اروپا را به همراه آورد. به ویژه شاهد بودیم که از کشور روسیه، فقط حضرت گورباچف در این نشست حضور به هم رساندند و این امر خود باعث سرشکستگی گاوچرانها نیز شده. البته این مسائل در رسانههای گورکنها زیر سبیل حجج اسلام در میشود، چون طبق تبلیغات سازمان سیا، و بر پایة سیاست استعماری «یک کشور، یک مذهب» اسرائیل کشور یهودیان است! در هر حال این مسائل برای جرج بوش اهمیتی ندارد، چون این حضرت بزودی جای خود را به دیگری خواهد داد. ولی سیاست جانشین ایشان نیز در منطقة مصیبتزدة خاورمیانه مسلماً بر محور مقدسات استوار خواهد بود. به همین دلیل بوش، در سخنرانی خود اسرائیل را کشور «قوم برگزیده» خواند و آشکارا بر ادعای برتری قومی و نژادی مهر تأئید گذاشت.
به یاد داریم که پیشتر آدولف هیتلر و شرکاء مدعی برتری ژرمنها شده بودند. و به یاد داریم که ایالات متحد و اروپا در آغاز کار، «جهادهیتلر» را برای مبارزه با بلشویسم مفید تشخیص دادند، و نه تنها خفقان گرفته بودند که از هیچ کمکی هم در راه این «جهاداکبر» فروگذار نمیکردند. البته بانکداران مادرزادی چون «روتچیلد» هم در این جهاد مقدس شرکت داشتند، و خمس و زکات خود را به صورت منظم خدمت آیتاللهالعظمی آدولف هیتلر پرداخت میکردند. تا وقتی که آنگلوساکسونها به این نتیجه رسیدند که اتحاد شوروی میتواند حاج آدولف را شکست بدهد، و اروپای غربی را یک لقمة چپ فرماید. اینجا بود که حجج آنگلوساکسون مثل دوران «انقلاب» تنباکو، « احساس تکلیف» کردند و از یهودستیزی هیتلر ابراز انزجار فراوان فرمودند! بقیة داستان را همه میدانیم، پس بازگردیم به سفر پر بار جرج بوش به منطقه.
به محض ورود حضرت جرج بوش به مصر، نوکران سازمان سیا در جمکران به بلبل زبانی در باب تضمین امنیتی پرداختند، و به پیروی از سخنگوی کاخ سفید با درخواست روسیه به شدت مخالفت کردند. میدانیم که گورکنها روی کاغذ و در شعار با آمریکا خیلی مبارزه میکنند، و اگر این همنوائیها بین نوکر و ارباب امروز علنی شده، فقط به دلیل افلاس ارباب است. باری «طلائی نیک»، و «فلاحت پیشه» اعضای کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مسجد جمکران، یا اعضای ساواک گورکنها در مسجد شوربا، شدیداً با تضمین امنیتی مخالفت کردهاند، و مخالفتشان در مهرنیوز مورخ 29 اردیبهشتماه سالجاری انتشار یافته. طلائینیک، به شیوة بازجوهای ساواک و با تکیه بر منطق خردستیز نوکری حکومت اسلامی کشف منظور کرده میگوید:
«معنای ارائه تضمین امنیتی تهدید غیرمستقیم و محترمانة ایران است.»
نمیدانستیم تضمین امنیتی در ذهن علیل ساواکیهای جمکران «تهدید» معنا میدهد! مسلماً چنین «معنائی» از طریق دربان سفارت سوئیس در تهران به طلائینیک ابلاغ شده. چون سوئیس حافظ منافع آمریکا است! در هر حال اگر یک مرحله منطقی این سخنان ابلهانه را به پیش ببریم خواهیم داشت، ما تهدید مستقیم و غیرمحترمانه را ترجیح میدهیم! و اما فلاحت پیشه، به شیوة داش مشتیهای خودمان میگوید، بیخیال، تضمین امنیتی لازم نداریم! چون در شرایط فعلی آمریکا توان حملة نظامی به ایران را ندارد. به عبارت دیگر صبر میکنیم رئیس جمهور بعدی انتخاب شود، شاید تا آنوقت وضع آمریکا بهتر شده و توان حمله به ایران را داشته باشد. در این صورت اگر تضمین امنیتی داده باشد نمیتواند به ارعاب ملت ایران ادامه دهد، و یا جنگ به راه بیاندازد، آنوقت ملت ایران از «نعمت الهی» محروم خواهد ماند. چون همانطورکه در وبلاگ «کنفرانس خرکی» گفتیم، اگر ایالات متحد تضمین امنیتی به ایران بدهد، بازار جنگ زرگریاش با رمالان تعطیل خواهد شد، و گورکنها در آستانة مرگ قرار میگیرند. دلیل همسرائی سخنگوی کاخ سفید و اعضای کمیسیون امنیت ملی در مسجد جمکران در همین نکتة پیش پا افتاده نهفته: تداوم ارعاب از طریق تهدید تهاجم نظامی به ایران. چون همانطور که میدانیم جهت حضور ایالات متحد در سواحل خزر، تجزیة ایران الزامی است. در غیر اینصورت گزینة دیگر، همان پیشنهاد جادوئی مکفال جهت «گذار به دمکراسی» خواهد بود. به یاد داریم که حضرت «مکفال» سخاوتمندانه پیشنهاد کردند ملت ایران میتواند بین سلطنت، فاشیسم و حکومت دینی «انتخاب» کند. چون هر سه گزینه «تقدس» را در خود دارند و تفاوتی هم با یکدیگر نخواهند داشت.
اصولاً در مناطق نفتخیز و استراتژیک، اعمال سیاست «احترام به مقدسات» از دیرباز رایج بوده. فریدون آدمیت، در «امیرکبیر و ایران» مینویسد، در تبریز یک گاو از دست قصابی که وی را برای کشتن میبرد فرار کرد و به بقعة «صاحبالامر» پناه برد و ... کار بدانجا رسید که گفتند، صاحبالامر معجزه کرد! و مردم فوج، فوج به دیدار گاو میرفتند و بر سم او بوسه میزدند. آدمیت مینویسد، سفیر انگلیس هم آناً یک چهلچراغ برای گاو مقدس ارسال کرد. چون به دلیل جنجال پیرامون معجزات در شهر تبریز، شیوخ، یا همان ریزه خواران استعمار انگلیس «شهر مقدس» تبریز را از پرداخت مالیات به دولت امیرکبیر «معاف» اعلام کردند.
بله، مهمترین حسن مقدسات این است که «قانون شکنی» را به بهترین وجه توجیه میکند. و سیاست استعمار در ایران همانطورکه امروز هم شاهدیم تشویق قانون شکنی است. چون استقرار نظم قانونی مانعی است بر سر راه استعمار. به عنوان نمونه میپردازیم به مطلبی در سایت بالاترین به نقل از کیهان که حمایت حکومت از بینظمی را به اثبات میرساند.
حکایت از این قرار است که یک استاد دانشگاه آزاد لاهیجان، دو دانشجو را به دلیل عدم رعایت مقررات از آزمایشگاه اخراج میکند، چرا که دانشجویان کذا با چادر در آزمایشگاه حضور یافته بودند. ولی این «حکایت» نهایت امر به اخراج استاد دانشگاه منجر میشود، چون در برابر مقدسات، نظم و مقررات هیچ اهمیتی ندارد. و دلیل پافشاری آنگلوساکسونها بر حفظ مقدسات در واقع فراهم آوردن زمینة بینظمی است. چرا که چپاول در سایة همین بینظمیها امکانپذیر میشود. و درست در همین راستاست که رسانههای غرب پروپاگاند نوین احترام به مقدسات را آغاز کردهاند. «سیانان»، «بیبیسی»، «فرانس پرس»، «لوموند»، «فیگارو» و پادوهایشان در جمکران یک صدا به روایت داستان اخراج سربازی پرداختهاند که در عراق اشغال شده به قرآن بیاحترامی کرده بود! به ادعای «بیبیسی»، که سردمدار احترام به مقدسات شده، این سرباز به کتاب آسمانی تیراندازی کرده!
فکرش را بکنید در حالی که هنوز سروش و دیگر گورکنها مشخص نکردهاند قرآن وحیانی است یا الهامی، یک سرباز آمریکائی در عراق به این کتاب بلاتکلیف تیراندازی هم میکند! طبق «بیبیگوزک» ساخته وپرداختة پروپاگاند جدید، پلیس در حومة بغداد جسد قرآنی را کشف کرده که آثار گلوله بر پیکر مقدساش مشاهد میشد، و در داخل جلد آن نیز آثار ضرب و جرح نقش بسته بود. به عبارت دیگر یکنفر در داخل جلد قرآن نقاشی کرده بود!
در پی «کشف» پیکر به خون خفتة کتاب آسمانی مسلمین جهان، ارتش آمریکا بلافاصله بیانیه صادر کرد و اعلام داشت ما چنین برخوردی با ادیان نمیکنیم. و جناب سرهنگ «بیل باکنر» یکی از سخنگویان ارتش آمریکا فرمودند، همة سربازان آمریکائی باید پاسخگوی اعمال خود باشند. و خلاصة مطلب به زبان بیزبانی به جهانیان اعلام داشتند که، اگر چپاول، شکنجه، جنایت و تجاوز به زنان و کودکان و این قبیل اعمال در نظر ما هیچگونه اهمیتی ندارد، سربازی که به حضرت «قران» تجاوز کرده اخراج شده است. به گفتة بنگاه خبرپراکنی «بیبیسی»، یکی از رهبران محلی گفته این اعمال میتواند آتش خشم مردم را شعلهور کند! و فرماندهان ارشد ارتش عموسام رسماً به عذرخواهی رسانهای پرداختند، تا مردم عراق بدانند اشغالگران اگر ثروتشان را چپاول میکنند، اگرموزههایشان را غارت میکنند، اگر میلیونها عراقی را آواره کردهاند، اگر نیم میلیون عراقی را به قتل رسانده و هزاران نفر را به زندان افکندهاند، اگر کشور عراق را به ویرانه تبدیل کردهاند، و اگر هر روز در اماکن عمومی عراق بمب منفجر میکنند و غیرنظامیان را به قتل میرسانند تا با متهم کردن نوکرانشان در سازمان القاعده دوام این سازمان جنایتکار را تضمین کنند، بیاحترامی به قرآن را به هیچ عنوان تحمل نخواهند کرد. خلاصه بگوئیم، ارتش جنایتکار آمریکا در هیچ موردی بجز بیاحترامی عمدی به مقدسات و ادیان پاسخگوی اعمالاش نخواهد بود.
به زعم گاوچرانها به این ترتیب میتوان اتحاد اسلامی در منطقه ایجاد کرد، تا سر دولت اسرائیل بیکلاه نماند. باید از پرزیدنت بوش که ضمن شیرینزبانیهای مرسوم خود در اسرائیل فرموده بودند، احمدی نژاد میخواهد خاورمیانه را به قرون وسطی بازگرداند، بپرسیم با شرایطی که سازمان جنایتکار ناتو در ایران، عراق و افغانستان ایجاد کرده و با پروپاگاند احمقانة رسانههای نانخور سازمان سیا پیرامون توهین به مقدسات، و با تأکید بر «قوم برگزیده»، احمدی نژاد است که میخواهد خاورمیانه را به قرون وسطی بازگرداند یا گاوچرانها که برای تداوم سرکوب و گسترش تاراج منطقه به قرآن و دین اسلام متوسل شدهاند؟ میباید به ایشان بگوئیم، مستر پرزیدنت! پس از سناریوی «توهین به قرآن»، فقط یک سناریو برایتان باقی مانده و آنهم نبش قبر محمد، پیامبر مسلمانان است. پس تا دیر نشده بیل بردارید و به «گورکنها» بپیوندید! به شما اطمینان میدهیم که با این «سناریو»، خاورمیانه از قرون وسطی خارج شده، به «عصر طلائی» حجر پای خواهد گذاشت.
پیش از سفر جرج بوش به اسرائیل، کمیسیون حقوق بشر سازمان ملل، جائیکه «گلی یزدی» را هم در آن جاسازی کردهاند، به دلیل رعایت قانون اساسی فرانسه به دولت این کشور اعتراض کرد! و خبر این اعتراض ابلهانه در مهرنیوز، مورخ 27 اردیبهشتماه سالجاری منتشر شد. همانطور که میدانیم در کشور فرانسه دختران محجبه حق ورود به دبستان و دبیرستانهای دولتی را ندارند. چون مدارس دولتی متعلق به دولت فرانسه است، و دولت فرانسه دولتی است لائیک، در نتیجه دختران امام زمان میباید در مدارس خصوصی تحصیل کنند. البته حضور اینان در دانشگاههای دولتی هیچ مانعی ندارد. ولی از آنجا که کمیسیون حقوق بشر سازمان ملل وظیفه دارد «حقوق بشر نسبی» را جایگزین حقوق بشر واقعی کند، به دولت فرانسه تذکر میدهد که با نقض قانون اساسی مترقی خود، به توله آخوندی به نام لاریجانی، معاون شاهرودی در امور حقوق بشر، امکان دهد تا در کمال وقاحت از حقوق بشر نسبی دفاع کند. همزمان با اعتراض کمیسیون حقوق بشر سازمان ملل به دولت فرانسه، لاریجانی خواستار «ایستادگی کشورهای اسلامی در مقابل تفسیر غربیها از حقوق بشر شد.»
بله نوکران سازمان سیا، جهت توجیه توحش خود همواره چراغ سبز را از اربابان غربی دریافت میکنند. به همین دلیل محمدجواد لاریجانی اعلامیة جهانی حقوق بشر را به دو قسمت تقسیم کرده، 80 درصد آنرا پذیرفته، 20 درصد را هم رد میکند! همانطور که بارها در این وبلاگ تکرار کردهایم ویژگی گورکن جماعت، به ویژه نوع تولهآخوند حماقت، وقاحت، بیشرمی و توحش است. و محمدجواد لاریجانی هم حداکثر بهره را از این صفات موروثی برده. به همین جهت امور حقوق بشر در حکومت جمکران تحت نظارت این انساننمای عصرحجر قرار گرفته. لاریجانی که از شدت حماقت میپندارد رعایت حقوق بشر در ایران قسمتی از سیاست خارجی است، میگوید، سنگسار و ازدواج و بسیار مسائل دیگر از جمله مسائل داخلی کشور است! یادآور شویم که «حقوقبشر» مصوبهای متعلق به تمامی ملتهاست! اگر دولتی این حقوق را قبول ندارد میتواند از حضور در جلسات سازمان ملل در مورد حقوق بشر خودداری کند! ولی جانور وحشی ما، هم از توبره میخورد و هم از آخور؛ هم حقوق بشر را قبول ندارد، هم میخواهد در جلسات سازمان ملل در مورد حقوق بشر شرکت فعال داشته باشد! بله، وقتی کارخانة رجاله پروری رمال زبان نفهمی چون شاهرودی را در رأس قوة قضائیه قرار میدهد، معاونش نیز باید از توله آخوندهای ریزهخوار همان دستگاه باشد، تا قوة قضائیه که وظیفهاش ایجاد تسهیلات برای چپاول و کشتار است به اشکال برخورد نکند. پس لازم است فرزند آیتالله العظمی لاریجانی که فقط در ظاهر شباهت مختصری به بشر دارد، و در باطن از جانوران وحشی هم درندهتر است، در مورد مسائل مربوط به حقوق بشر اظهار عقیده کند، و حنازرچوبه، مورخ 26 اردیبهشتماه ترهات این پادوی «روتاری کلاب» لندن را انتشار دهد:
«لوازم عقلانیت اسلامی در مباحث حقوق بشر متفاوت است [...] باید مواردی را که حقوق بشر با فکر اسلامی مطابقت دارد در آئین دادرسی لحاظ کنیم [...]»
بله «عقلانیت» را بعضیها به پیروی از محفل عالیجناب یورگن هابرماس در دین اسلام رؤیت کردهاند و به پیروی از همان محفل، 20 درصد از حقوق بشر را مخالف با عقلانیت کذا به شمار میآورند! چون حاج ممدجواد لاریجانی مانند دیگر فعلة فاشیسم، «بشری» سراغ کرده که 20 درصد حقوقاش با حقوق سایر افراد بشر هماهنگی ندارد: بشر نسبی! و پیشتر با تکیه بر کتاب «چتر قدرت» اثر چامسکی گفتیم که حاکمیت ایالات متحد مهمترین مبلغ این نگرش فاشیستی است. نگرشی که در آن قدرتهای حاکم بر جهان، حقوق افراد بشر را بر حسب منافع سرمایه سالاری جهانی «محاسبه» میکنند. به همین دلیل است که جرج بوش در مراسم سالگرد تأسیس کشور اسرائیل، به «قوم برگزیده» هم اشاراتی دارد.
سفر جرج بوش به اسرائیل جهت شرکت در مراسم بزرگداشت تأسیس این کشور و سخنان وی در مورد اسرائیل، «کشور قوم برگزیده»، اعتراض گستردة یهودیان صلحطلب اروپا را به همراه آورد. به ویژه شاهد بودیم که از کشور روسیه، فقط حضرت گورباچف در این نشست حضور به هم رساندند و این امر خود باعث سرشکستگی گاوچرانها نیز شده. البته این مسائل در رسانههای گورکنها زیر سبیل حجج اسلام در میشود، چون طبق تبلیغات سازمان سیا، و بر پایة سیاست استعماری «یک کشور، یک مذهب» اسرائیل کشور یهودیان است! در هر حال این مسائل برای جرج بوش اهمیتی ندارد، چون این حضرت بزودی جای خود را به دیگری خواهد داد. ولی سیاست جانشین ایشان نیز در منطقة مصیبتزدة خاورمیانه مسلماً بر محور مقدسات استوار خواهد بود. به همین دلیل بوش، در سخنرانی خود اسرائیل را کشور «قوم برگزیده» خواند و آشکارا بر ادعای برتری قومی و نژادی مهر تأئید گذاشت.
به یاد داریم که پیشتر آدولف هیتلر و شرکاء مدعی برتری ژرمنها شده بودند. و به یاد داریم که ایالات متحد و اروپا در آغاز کار، «جهادهیتلر» را برای مبارزه با بلشویسم مفید تشخیص دادند، و نه تنها خفقان گرفته بودند که از هیچ کمکی هم در راه این «جهاداکبر» فروگذار نمیکردند. البته بانکداران مادرزادی چون «روتچیلد» هم در این جهاد مقدس شرکت داشتند، و خمس و زکات خود را به صورت منظم خدمت آیتاللهالعظمی آدولف هیتلر پرداخت میکردند. تا وقتی که آنگلوساکسونها به این نتیجه رسیدند که اتحاد شوروی میتواند حاج آدولف را شکست بدهد، و اروپای غربی را یک لقمة چپ فرماید. اینجا بود که حجج آنگلوساکسون مثل دوران «انقلاب» تنباکو، « احساس تکلیف» کردند و از یهودستیزی هیتلر ابراز انزجار فراوان فرمودند! بقیة داستان را همه میدانیم، پس بازگردیم به سفر پر بار جرج بوش به منطقه.
به محض ورود حضرت جرج بوش به مصر، نوکران سازمان سیا در جمکران به بلبل زبانی در باب تضمین امنیتی پرداختند، و به پیروی از سخنگوی کاخ سفید با درخواست روسیه به شدت مخالفت کردند. میدانیم که گورکنها روی کاغذ و در شعار با آمریکا خیلی مبارزه میکنند، و اگر این همنوائیها بین نوکر و ارباب امروز علنی شده، فقط به دلیل افلاس ارباب است. باری «طلائی نیک»، و «فلاحت پیشه» اعضای کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مسجد جمکران، یا اعضای ساواک گورکنها در مسجد شوربا، شدیداً با تضمین امنیتی مخالفت کردهاند، و مخالفتشان در مهرنیوز مورخ 29 اردیبهشتماه سالجاری انتشار یافته. طلائینیک، به شیوة بازجوهای ساواک و با تکیه بر منطق خردستیز نوکری حکومت اسلامی کشف منظور کرده میگوید:
«معنای ارائه تضمین امنیتی تهدید غیرمستقیم و محترمانة ایران است.»
نمیدانستیم تضمین امنیتی در ذهن علیل ساواکیهای جمکران «تهدید» معنا میدهد! مسلماً چنین «معنائی» از طریق دربان سفارت سوئیس در تهران به طلائینیک ابلاغ شده. چون سوئیس حافظ منافع آمریکا است! در هر حال اگر یک مرحله منطقی این سخنان ابلهانه را به پیش ببریم خواهیم داشت، ما تهدید مستقیم و غیرمحترمانه را ترجیح میدهیم! و اما فلاحت پیشه، به شیوة داش مشتیهای خودمان میگوید، بیخیال، تضمین امنیتی لازم نداریم! چون در شرایط فعلی آمریکا توان حملة نظامی به ایران را ندارد. به عبارت دیگر صبر میکنیم رئیس جمهور بعدی انتخاب شود، شاید تا آنوقت وضع آمریکا بهتر شده و توان حمله به ایران را داشته باشد. در این صورت اگر تضمین امنیتی داده باشد نمیتواند به ارعاب ملت ایران ادامه دهد، و یا جنگ به راه بیاندازد، آنوقت ملت ایران از «نعمت الهی» محروم خواهد ماند. چون همانطورکه در وبلاگ «کنفرانس خرکی» گفتیم، اگر ایالات متحد تضمین امنیتی به ایران بدهد، بازار جنگ زرگریاش با رمالان تعطیل خواهد شد، و گورکنها در آستانة مرگ قرار میگیرند. دلیل همسرائی سخنگوی کاخ سفید و اعضای کمیسیون امنیت ملی در مسجد جمکران در همین نکتة پیش پا افتاده نهفته: تداوم ارعاب از طریق تهدید تهاجم نظامی به ایران. چون همانطور که میدانیم جهت حضور ایالات متحد در سواحل خزر، تجزیة ایران الزامی است. در غیر اینصورت گزینة دیگر، همان پیشنهاد جادوئی مکفال جهت «گذار به دمکراسی» خواهد بود. به یاد داریم که حضرت «مکفال» سخاوتمندانه پیشنهاد کردند ملت ایران میتواند بین سلطنت، فاشیسم و حکومت دینی «انتخاب» کند. چون هر سه گزینه «تقدس» را در خود دارند و تفاوتی هم با یکدیگر نخواهند داشت.
اصولاً در مناطق نفتخیز و استراتژیک، اعمال سیاست «احترام به مقدسات» از دیرباز رایج بوده. فریدون آدمیت، در «امیرکبیر و ایران» مینویسد، در تبریز یک گاو از دست قصابی که وی را برای کشتن میبرد فرار کرد و به بقعة «صاحبالامر» پناه برد و ... کار بدانجا رسید که گفتند، صاحبالامر معجزه کرد! و مردم فوج، فوج به دیدار گاو میرفتند و بر سم او بوسه میزدند. آدمیت مینویسد، سفیر انگلیس هم آناً یک چهلچراغ برای گاو مقدس ارسال کرد. چون به دلیل جنجال پیرامون معجزات در شهر تبریز، شیوخ، یا همان ریزه خواران استعمار انگلیس «شهر مقدس» تبریز را از پرداخت مالیات به دولت امیرکبیر «معاف» اعلام کردند.
بله، مهمترین حسن مقدسات این است که «قانون شکنی» را به بهترین وجه توجیه میکند. و سیاست استعمار در ایران همانطورکه امروز هم شاهدیم تشویق قانون شکنی است. چون استقرار نظم قانونی مانعی است بر سر راه استعمار. به عنوان نمونه میپردازیم به مطلبی در سایت بالاترین به نقل از کیهان که حمایت حکومت از بینظمی را به اثبات میرساند.
حکایت از این قرار است که یک استاد دانشگاه آزاد لاهیجان، دو دانشجو را به دلیل عدم رعایت مقررات از آزمایشگاه اخراج میکند، چرا که دانشجویان کذا با چادر در آزمایشگاه حضور یافته بودند. ولی این «حکایت» نهایت امر به اخراج استاد دانشگاه منجر میشود، چون در برابر مقدسات، نظم و مقررات هیچ اهمیتی ندارد. و دلیل پافشاری آنگلوساکسونها بر حفظ مقدسات در واقع فراهم آوردن زمینة بینظمی است. چرا که چپاول در سایة همین بینظمیها امکانپذیر میشود. و درست در همین راستاست که رسانههای غرب پروپاگاند نوین احترام به مقدسات را آغاز کردهاند. «سیانان»، «بیبیسی»، «فرانس پرس»، «لوموند»، «فیگارو» و پادوهایشان در جمکران یک صدا به روایت داستان اخراج سربازی پرداختهاند که در عراق اشغال شده به قرآن بیاحترامی کرده بود! به ادعای «بیبیسی»، که سردمدار احترام به مقدسات شده، این سرباز به کتاب آسمانی تیراندازی کرده!
فکرش را بکنید در حالی که هنوز سروش و دیگر گورکنها مشخص نکردهاند قرآن وحیانی است یا الهامی، یک سرباز آمریکائی در عراق به این کتاب بلاتکلیف تیراندازی هم میکند! طبق «بیبیگوزک» ساخته وپرداختة پروپاگاند جدید، پلیس در حومة بغداد جسد قرآنی را کشف کرده که آثار گلوله بر پیکر مقدساش مشاهد میشد، و در داخل جلد آن نیز آثار ضرب و جرح نقش بسته بود. به عبارت دیگر یکنفر در داخل جلد قرآن نقاشی کرده بود!
در پی «کشف» پیکر به خون خفتة کتاب آسمانی مسلمین جهان، ارتش آمریکا بلافاصله بیانیه صادر کرد و اعلام داشت ما چنین برخوردی با ادیان نمیکنیم. و جناب سرهنگ «بیل باکنر» یکی از سخنگویان ارتش آمریکا فرمودند، همة سربازان آمریکائی باید پاسخگوی اعمال خود باشند. و خلاصة مطلب به زبان بیزبانی به جهانیان اعلام داشتند که، اگر چپاول، شکنجه، جنایت و تجاوز به زنان و کودکان و این قبیل اعمال در نظر ما هیچگونه اهمیتی ندارد، سربازی که به حضرت «قران» تجاوز کرده اخراج شده است. به گفتة بنگاه خبرپراکنی «بیبیسی»، یکی از رهبران محلی گفته این اعمال میتواند آتش خشم مردم را شعلهور کند! و فرماندهان ارشد ارتش عموسام رسماً به عذرخواهی رسانهای پرداختند، تا مردم عراق بدانند اشغالگران اگر ثروتشان را چپاول میکنند، اگرموزههایشان را غارت میکنند، اگر میلیونها عراقی را آواره کردهاند، اگر نیم میلیون عراقی را به قتل رسانده و هزاران نفر را به زندان افکندهاند، اگر کشور عراق را به ویرانه تبدیل کردهاند، و اگر هر روز در اماکن عمومی عراق بمب منفجر میکنند و غیرنظامیان را به قتل میرسانند تا با متهم کردن نوکرانشان در سازمان القاعده دوام این سازمان جنایتکار را تضمین کنند، بیاحترامی به قرآن را به هیچ عنوان تحمل نخواهند کرد. خلاصه بگوئیم، ارتش جنایتکار آمریکا در هیچ موردی بجز بیاحترامی عمدی به مقدسات و ادیان پاسخگوی اعمالاش نخواهد بود.
به زعم گاوچرانها به این ترتیب میتوان اتحاد اسلامی در منطقه ایجاد کرد، تا سر دولت اسرائیل بیکلاه نماند. باید از پرزیدنت بوش که ضمن شیرینزبانیهای مرسوم خود در اسرائیل فرموده بودند، احمدی نژاد میخواهد خاورمیانه را به قرون وسطی بازگرداند، بپرسیم با شرایطی که سازمان جنایتکار ناتو در ایران، عراق و افغانستان ایجاد کرده و با پروپاگاند احمقانة رسانههای نانخور سازمان سیا پیرامون توهین به مقدسات، و با تأکید بر «قوم برگزیده»، احمدی نژاد است که میخواهد خاورمیانه را به قرون وسطی بازگرداند یا گاوچرانها که برای تداوم سرکوب و گسترش تاراج منطقه به قرآن و دین اسلام متوسل شدهاند؟ میباید به ایشان بگوئیم، مستر پرزیدنت! پس از سناریوی «توهین به قرآن»، فقط یک سناریو برایتان باقی مانده و آنهم نبش قبر محمد، پیامبر مسلمانان است. پس تا دیر نشده بیل بردارید و به «گورکنها» بپیوندید! به شما اطمینان میدهیم که با این «سناریو»، خاورمیانه از قرون وسطی خارج شده، به «عصر طلائی» حجر پای خواهد گذاشت.
0 نظردهید:
ارسال یک نظر
<< بازگشت