برده و علفزار!
...
گویا در گاهشمار گورکنها پایان جنگ جهانی دوم با تأسیس کشور اسرائیل همزمان شده! دلیلاش هم روشن است، جماعت گورکن تاریخ و جغرافیا را از قرآن استخراج میکند. به یاد داریم که چندی پیش حاج اکبر در خطبههای علفزار وجود «دریای پارس» را در تفسیرهائی بر سورة کهف رویت کرده بود، و آنرا به آگاهی گوسفندان حاضر در علفزار رساند. امروز همین حاج اکبر ضمن تصحیح چرندیاتشان در باب «خلیج فارس»، زمان را سه سال به عقب بازگردانده تا بتواند «شصتامین» سالگرد پایان جنگ جهانی دوم را به گوسفندان کذا اعلام دارد. چرا که، از تأسیس اسرائیل هم 60 سال میگذرد!
بله، این رمالان بیکفایت و بیسواد و تنپرور، حتی به خود زحمت تهیه و تنظیم خطبههای «وقوقیه» را هم نمیدهند! سیدمهدی خاموشی «بودجه» دریافت کرده تا این مهملات را برای حاج اکبر «سازندگی» ردیف کند. همین حاج اکبری که به دلیل «مبارزات» بیامان با آمریکا و تحصیلات عالیه در حوزة فقرفرهنگی اصلاً فرصت ندارد، سال 1945 میلادی را در ذهن علیلش حک کند، تا در وقوقیههای «نظام مقدس» پیشرفت جهالت و ابتذال را اینگونه به رخ جهانیان نکشد، و پایان جنگ جهانی دوم را با سالگرد تأسیس کشور اسرائیل همزمان نکند!
امروز شصت و سه سال از پایان جنگ جهانی دوم میگذرد. مورخان تهاجم ارتش هیتلر به لهستان را آغاز این جنگ جهانی میدانند. پس از این تهاجم، دولت فرانسه که تعهد کرده بود از لهستان دفاع کند، تعهدات خود را نادیده گرفت. در وبلاگهای پیشین به نقل از هاوارد زین، مورخ صاحبنام آمریکائی، در مورد جنگ جهانی دوم و حمایت مستقیم ایالات متحد و شرکایاش، فرانسه و انگلستان از فاشیستها فراوان نوشتهایم، و نیازی به تکرار مکررات نیست. در تاریخ 30 آوریل سال 1945، ارتش سرخ وارد برلن، پایتخت آلمان شد، هیتلر خودکشی کرد، و سرانجام در روز هشتم ماه مه همان سال، آلمان هیتلری بدون قید و شرط تسلیم شد. با این وجود در کشور روسیه روز نهم ماه مه را به مناسبت سالگرد پیروزی ارتش سرخ بر فاشیستها جشن میگیرند.
و اما امروز بزرگداشت شصت و سومین سالگرد پایان جنگ جهانی دوم در کشور روسیه، مصادف شده با برگزاری نماز حماقت در علفزار! و دو خطیب عالیقدر، سخنرانیهای عالمانه و منطقی و بسیار مستدل و به قول گورکنها، «عقلانی» تحویل عوامالناس دادهاند. سخنران پیش از خطبهها سیدرضا تقوی بوده که حجتالاسلام و المسلمین هم هستند! این حجتالاسلام که در برابردیدهگاناش مردم ایران در فقر دست و پا میزنند، و مطابق احکام توحش اسلام شلاق میخورند، سنگسار میشوند و یا دست و پایشان را به دستور مقامات قطع میکنند، از فجایع اسرائیل در غزه به فریاد و فغان افتاده، و زبان به تهدید مدافعان حقوق بشر گشوده!
سیدرضا تقوی، انفجار حسینیة شیراز را هم به مدافعان حقوق بشر نسبت داده. علامت تعجب نمیگذاریم چون وقاحت و حماقت گورکنها اصولاً حد و مرز نمیشناسد. البته سردار نجفی، فرماندة سپاه پاسداران در استان فارس بهتر میداند حسینیة کذا را کدام گروه منفجر کرده! چون انفجار بمب در میان مردم کار وزارت اطلاعات گورکنها است، که شیوة های سرکوب را مانند دیگر کالاهای مصرفی خود از ینگه دنیا وارد میکند. و حاکمیت آمریکا، برخلاف تصور عالم دانشمند سیدرضا تقوی، یکی از مدافعان دوآتشة حقوق بشر اسلامی است، در غیراینصورت دست نوازش بر سر امثال گلی عامری نمیکشید. حجتالاسلام والمسلمین «تقوی»، در ادامة عربدهجوئی و نفسکشطلبی، به شیوة قداره بندان حوزة فقر فرهنگی میگوید، مگر نمیبینید در غزه و عراق چه میگذرد؟ پس چرا ایران را متهم میکنید که حقوق بشر را رعایت نمیکند؟
بله، این است نشان آشکار حماقت و عقلانیت حجتالاسلام و المسلمین تقوی! این حضرت هنوز نمیداند که غزه و عراق به درست یا به غلط، در «شرایط جنگی» قرار دارند، و حکومت گورکنها قرار نیست در شرایط صلح، شرایط جنگی در ایران حاکم کند! هر چند اکبر بهرمانی و ریزهخواران و نویسندگاناش در «روز آنلاین» خیلی علاقمنداند که ما ملت را هم در «شرایط ویژه» بگذارند، تا دوران «سازندگی» و «اصلاحات» همچنان تداوم یابد، ایرانیان در کمال خوشبختی در شرایط ویژه نیستند. البته میدانیم که فعلة فاشیسم بدون «شرایط ویژه» قادر به تنفس نیست. در هر حال سیدرضا تقوی خطاب به مدافعان حقوق بشر فرمودهاند: خجالت بکشید! از پیغمبر اسلام یاد بگیرید که حقوق بشر را چه خوب رعایت میکرد! پس ما هم بپردازیم به آداب رعایت حقوق بشر از زبان آخوند تقوی.
آخوند تقوی جهت اثبات رعایت حقوق بشر توسط محمد، به برخورد «آنحضرت» با بردگان اشاره دارند. وقتی میگوئیم انسان در قاموس اسلام به جز «بنده» و «برده» نیست، دلیل دارد. رمالان بین بشر و برده اصولاً تفاوتی نمیبینند، و سخنرانی امروز شیخ تقوی در باب حقوق بشر اسلامی شاهدی است بر این مدعا. تقوی، که شعور دروغ گفتن هم ندارد، به دروغ ادعا کرده محمد با بردهداری مخالف بوده، و به همین دلیل با بردگان دوستی پیشه کرده. بله عجیب است که آنحضرت با بردهداری مخالف بودند ولی بردهداری را ممنوع نمیفرمودند! چون محمد که به زور شمشیر مردم را مسلمان میکرد، به سادگی میتوانست بردهداری را هم به زور شمشیر ممنوع کند. ولی اگر طبق دروغهای شاخدار تقوی، محمد با بردهداری مخالف باشد، پیرامون این امر با خداوند بخشندة مهربان هم به مخالفت برخاسته! چون در قرآن، که به ادعای مسلمانان کلام الهی است، «آیات» فراوانی در مورد کنیز و برده وجود دارد. بنابراین خداوند ابراهیم هم با بردهداری مخالفتی نداشته. پس اگر خداوند ابراهیم برده داری را مجاز میداند، فرستادهاش بسیار بیجا میکند که با برده داری مخالفت کند. تقوی، قیاس به نفس فرموده و مخاطبان را ابله پنداشته میگوید، محمد مدافع «حقوق و شخصیت انسان» بوده:
«وی با اشاره به [...] تلاش [محمد] برای مقابله با [...] این تجارت ظالمانه گفت، وقتی رفتار پیامبر را میبینیم به جایگاه حقوق بشر در سیره عملی [...] روشنگری و درایتشان پی میبریم.»
به قول «مش قاسم» دروغ چرا! ما که از مقابلة ایشان با تجارت برده هیچ ندیدیم! و جایگاه حقوق بشر را هم در رفتار آنحضرت نمیشناسیم. چون «حقوق بشر» یک مفهوم مدرن است، و ادیان ابراهیمی به طور کلی با آن بیگانهاند. ولی اگر گورکنها تلاش دارند پیامبرشان را در رقابت با کوروش کبیر قرار دهند، همینجا بگوئیم، ول معطلاند! چون اهمیت اعلامیة کوروش کبیر این است که در دورهای صادر شده که قتل و غارت ملل مغلوب و تخریب معابدشان توسط فاتحان جنگ عملی رایج به شمار میرفت، و کوروش کبیر نخستین پادشاهی بود که 2500 سال پیش این رفتار وحشیانه را رسماً ممنوع کرد. کتیبههائی هم که از تخریب تازیان جان سالم به در برده شاهدی است براین مدعا. محض اطلاع گورکنها و علیرغم ترهات پروفسور نصر که فرمودهاند، «اسناد و شواهد را فراموش کنید، اصل بر باورهاست»، میباید متذکر شویم که هیچ سند تاریخی از مخالفت فرضی محمد با بردهداری در دست نیست، ولی اسناد فراوانی وجود دارد که، در تضاد با ادعاهای مضحک سازمان تبلیغات اسلامی، گسترش و فعال شدن شبکة بردهداری را در دورة محمد و طی جنگهایش در حجاز، از نظر تاریخی به اثبات میرساند. در ضمن باید به رمالان مدافع «حقوق بشر اسلامی» چند نکته باریکتر از مو را هم یادآور شویم. نخست آنکه اعلامیة حقوق بشر کوروش کبیر ارتباطی با اعلامیة جهانی حقوق بشر، در ویراستی که در نشست مجمع عمومی سازمان ملل به تصویب رسید ندارد! و از همه مهمتر اینکه «حقوق بشرنسبی» ساخته و پرداختة سازمان سیا در ینگه دنیاست. چون تنها راه پایمال کردن حقوق بشر این است که «نسبیت» را بر آن حاکم کنیم. و تلاش نوکران آمریکا در منطقه، به ویژه حکومت اسلامی جمکران، کوفتن بر طبل حقوق بشر نسبی است. آخوند تقوی جهت اثبات مبارزات پیامبر گرامی اسلام در راه «حقوق بشر» به شیوة سردار اکبر سازندگی و محمد خاتمی آستینها را بالا زده و به نبش قبر پرداختهاند، تا از دهان مبارک آنحضرت این مطلب را «استخراج» کنند:
«من برای رساندن انسانها به آزادی مبعوث شدهام زیرا در فضای بردگی و بندگی نخستین چیزی که مورد هجمه قرار میگیرد حقوق و شخصیت انسانی است.»
بله اگر آمریکا افسار دستاربندان را کمی بیشتر شل کند، از زبان محمد فلسفة اگزیستانسیالیسم هم برایمان نقل میکنند، و میگویند پیامبر فرمود، «انسان موجودی است در حال شدن و...» و آخوند تقوی خواهند گفت، ازدواج آنحضرت با یک دختر بچة هفتساله به نام عایشه هم عملی در راه رساندن عایشه به آزادی بوده! درافشانیهای حجتالاسلام و المسلمین به این مهم ختم میشود که امروز برده فروشی رایج است! بله، «از کرامات شیخ ما این است، شیره را خورد و گفت شیرین است.»
حضرت تقوی که دست در دست سرداران، نان صدور زنان و کودکان ایرانی به امارات و عربستان را کوفت میفرمایند، از برده فروشی هم ابراز انزجار میکنند، تا همه توجیه شوند که آخوندها عین پیامبرشان با برده فروشی شدیداً مخالفاند. ایشان در ضمن، بر رعایت حقوق اقلیتهای مذهبی هم تأکید فرمودهاند! ولی مهمترین بخش سخنان ابلهانة آخوند تقوی آنجاست که ضمن ابراز تنفر از نژادپرستی میفرمایند، در تاریخ دین اسلام هرگز مسیحیان و یهودیان به پذیرش دین اسلام مجبور نشدهاند. حتماً اینهم به زعم شیخ تقوی دلیل رعایت حقوق بشر بوده! چون حجتالاسلام والمسلمین نمیداند، یا میپندارد که دیگران نمیدانند، تازیان با اسلام آوردن مسیحیان و یهودیان مخالفت میکردند، تا بتوانند از آنها جزیة کلان بگیرند! به همین دلیل مسیحیانی که در اسپانیا مسلمان شدند، پس از نوش جانکردن تازیانه دریافتند که اسلام مخصوص حاکمان است نه محکومان! در ایران هم که نیازی به توضیح نیست، «حقوق بشر» خیلی خوب رعایت میشد. و امروز هم در سایة حکومت اسلامی انصافاً به بهترین وجه رعایت میشود. به ویژه در مورد اقلیتهای مذهبی! بهائیان که طبق قانون اساسی توحش اصولاً وجود خارجی ندارند، و گورکنها از رعایت حق و حقوقشان معذوراند. البته اگر ساواک در حسینیة شیراز بمبگذاری کند، سگهای مؤنث نازیآباد از طریق «گمانهزنی» اثر انگشت بهائیان را روی مواد منفجره استشمام خواهند کرد، و آناً به «گویا نیوز» اطلاع میدهند. ولی اخیراً سایت مضحک «تابناک»، که به انتشار ابتذال اشتغال دارد، و به برکت فیلترینگ «فرهنگی» ملایان یکی از محبوبترین سایتهای خبری در جمکران به شمار میرود، ضمن مبارزات «پفیوزانة» خود بر علیه بهائیان پای یهودیان را نیز به میان آورده، تا بتواند ضمن تعریف و تمجید از رضامیرپنج، دمی هم برای جانشینان کلنل آیرونساید بجنباند. باشد که در روز مبادا تکه استخوانی دریافت کند. البته این دمجنبانیها از طریق نقل قول از مجلة «تهران مصور» انجام میپذیرد!
تابناک مورخ 19 اردیبهشتماه سالجاری، مینویسد، در سال 1334، «تهران مصور» نوشت که محمدرضا شاه بر خلاف پدرش دست یهودیان و بهائیان را در ارکان کشور باز گذاشته! میدانیم که در زمان سلطنت پهلوی اول کشور اسرائیل وجود نداشت، و آنگلوساکسونها از هیتلر و یهودستیزی حمایت میکردند. همچنین میدانیم که پهلوی اول عشق و علاقة شدیدی به مستشاران نظامی آلمان نازی داشتند، و علیرغم اخطار اتحادجماهیر شوروی و مخالفت «ظاهری» انگلستان، ایشان یک تنه در برابر جهانیان مقاومت کرده از اخراج آنان خودداری میفرمودند، همانطور که امروز هم حکومت مستقل جمکران در ابراز استقلال «گرد و خاک» فراوان میکند. با این وجود میدانیم که به محض ورود ارتش سرخ به شمال ایران، پهلوی اول تهران را مخفیانه ترک کرده، به منزل صارمالدوله در اصفهان پناه میبرد، و بعد هم سوار بر کشتی باری انگلیسی از «مرزپرگهر» خارج میشود.
البته امروز ارتش روسیه به ایران حمله نخواهد کرد، چرا که نیازی نیست! کافی است یک اولتیماتوم به اربابان گورکنها در لندن و واشنگتن داده شود، که به نظر میرسد این مهم انجام شده. به گزارش سایت نووستی مورخ 9 ماه مه 2008، مدودیف، رئیس جمهور روسیه امروز در مراسم سالروز پیروزی ارتش سرخ در جنگ دوم جهانی گفته:
«باید با کسانی که با گسترش تروریسم و افراطگرائی قصد تکرار فجایع جنگ جهانی را دارند مقابله کرد [...] برخورد با کسانی که بر اختلافات مذهبی و نژادی دامن میزنند تنها راه ممانعت از تکرار وقایع جنگ جهانی است [...]»
بله، این رمالان بیکفایت و بیسواد و تنپرور، حتی به خود زحمت تهیه و تنظیم خطبههای «وقوقیه» را هم نمیدهند! سیدمهدی خاموشی «بودجه» دریافت کرده تا این مهملات را برای حاج اکبر «سازندگی» ردیف کند. همین حاج اکبری که به دلیل «مبارزات» بیامان با آمریکا و تحصیلات عالیه در حوزة فقرفرهنگی اصلاً فرصت ندارد، سال 1945 میلادی را در ذهن علیلش حک کند، تا در وقوقیههای «نظام مقدس» پیشرفت جهالت و ابتذال را اینگونه به رخ جهانیان نکشد، و پایان جنگ جهانی دوم را با سالگرد تأسیس کشور اسرائیل همزمان نکند!
امروز شصت و سه سال از پایان جنگ جهانی دوم میگذرد. مورخان تهاجم ارتش هیتلر به لهستان را آغاز این جنگ جهانی میدانند. پس از این تهاجم، دولت فرانسه که تعهد کرده بود از لهستان دفاع کند، تعهدات خود را نادیده گرفت. در وبلاگهای پیشین به نقل از هاوارد زین، مورخ صاحبنام آمریکائی، در مورد جنگ جهانی دوم و حمایت مستقیم ایالات متحد و شرکایاش، فرانسه و انگلستان از فاشیستها فراوان نوشتهایم، و نیازی به تکرار مکررات نیست. در تاریخ 30 آوریل سال 1945، ارتش سرخ وارد برلن، پایتخت آلمان شد، هیتلر خودکشی کرد، و سرانجام در روز هشتم ماه مه همان سال، آلمان هیتلری بدون قید و شرط تسلیم شد. با این وجود در کشور روسیه روز نهم ماه مه را به مناسبت سالگرد پیروزی ارتش سرخ بر فاشیستها جشن میگیرند.
و اما امروز بزرگداشت شصت و سومین سالگرد پایان جنگ جهانی دوم در کشور روسیه، مصادف شده با برگزاری نماز حماقت در علفزار! و دو خطیب عالیقدر، سخنرانیهای عالمانه و منطقی و بسیار مستدل و به قول گورکنها، «عقلانی» تحویل عوامالناس دادهاند. سخنران پیش از خطبهها سیدرضا تقوی بوده که حجتالاسلام و المسلمین هم هستند! این حجتالاسلام که در برابردیدهگاناش مردم ایران در فقر دست و پا میزنند، و مطابق احکام توحش اسلام شلاق میخورند، سنگسار میشوند و یا دست و پایشان را به دستور مقامات قطع میکنند، از فجایع اسرائیل در غزه به فریاد و فغان افتاده، و زبان به تهدید مدافعان حقوق بشر گشوده!
سیدرضا تقوی، انفجار حسینیة شیراز را هم به مدافعان حقوق بشر نسبت داده. علامت تعجب نمیگذاریم چون وقاحت و حماقت گورکنها اصولاً حد و مرز نمیشناسد. البته سردار نجفی، فرماندة سپاه پاسداران در استان فارس بهتر میداند حسینیة کذا را کدام گروه منفجر کرده! چون انفجار بمب در میان مردم کار وزارت اطلاعات گورکنها است، که شیوة های سرکوب را مانند دیگر کالاهای مصرفی خود از ینگه دنیا وارد میکند. و حاکمیت آمریکا، برخلاف تصور عالم دانشمند سیدرضا تقوی، یکی از مدافعان دوآتشة حقوق بشر اسلامی است، در غیراینصورت دست نوازش بر سر امثال گلی عامری نمیکشید. حجتالاسلام والمسلمین «تقوی»، در ادامة عربدهجوئی و نفسکشطلبی، به شیوة قداره بندان حوزة فقر فرهنگی میگوید، مگر نمیبینید در غزه و عراق چه میگذرد؟ پس چرا ایران را متهم میکنید که حقوق بشر را رعایت نمیکند؟
بله، این است نشان آشکار حماقت و عقلانیت حجتالاسلام و المسلمین تقوی! این حضرت هنوز نمیداند که غزه و عراق به درست یا به غلط، در «شرایط جنگی» قرار دارند، و حکومت گورکنها قرار نیست در شرایط صلح، شرایط جنگی در ایران حاکم کند! هر چند اکبر بهرمانی و ریزهخواران و نویسندگاناش در «روز آنلاین» خیلی علاقمنداند که ما ملت را هم در «شرایط ویژه» بگذارند، تا دوران «سازندگی» و «اصلاحات» همچنان تداوم یابد، ایرانیان در کمال خوشبختی در شرایط ویژه نیستند. البته میدانیم که فعلة فاشیسم بدون «شرایط ویژه» قادر به تنفس نیست. در هر حال سیدرضا تقوی خطاب به مدافعان حقوق بشر فرمودهاند: خجالت بکشید! از پیغمبر اسلام یاد بگیرید که حقوق بشر را چه خوب رعایت میکرد! پس ما هم بپردازیم به آداب رعایت حقوق بشر از زبان آخوند تقوی.
آخوند تقوی جهت اثبات رعایت حقوق بشر توسط محمد، به برخورد «آنحضرت» با بردگان اشاره دارند. وقتی میگوئیم انسان در قاموس اسلام به جز «بنده» و «برده» نیست، دلیل دارد. رمالان بین بشر و برده اصولاً تفاوتی نمیبینند، و سخنرانی امروز شیخ تقوی در باب حقوق بشر اسلامی شاهدی است بر این مدعا. تقوی، که شعور دروغ گفتن هم ندارد، به دروغ ادعا کرده محمد با بردهداری مخالف بوده، و به همین دلیل با بردگان دوستی پیشه کرده. بله عجیب است که آنحضرت با بردهداری مخالف بودند ولی بردهداری را ممنوع نمیفرمودند! چون محمد که به زور شمشیر مردم را مسلمان میکرد، به سادگی میتوانست بردهداری را هم به زور شمشیر ممنوع کند. ولی اگر طبق دروغهای شاخدار تقوی، محمد با بردهداری مخالف باشد، پیرامون این امر با خداوند بخشندة مهربان هم به مخالفت برخاسته! چون در قرآن، که به ادعای مسلمانان کلام الهی است، «آیات» فراوانی در مورد کنیز و برده وجود دارد. بنابراین خداوند ابراهیم هم با بردهداری مخالفتی نداشته. پس اگر خداوند ابراهیم برده داری را مجاز میداند، فرستادهاش بسیار بیجا میکند که با برده داری مخالفت کند. تقوی، قیاس به نفس فرموده و مخاطبان را ابله پنداشته میگوید، محمد مدافع «حقوق و شخصیت انسان» بوده:
«وی با اشاره به [...] تلاش [محمد] برای مقابله با [...] این تجارت ظالمانه گفت، وقتی رفتار پیامبر را میبینیم به جایگاه حقوق بشر در سیره عملی [...] روشنگری و درایتشان پی میبریم.»
به قول «مش قاسم» دروغ چرا! ما که از مقابلة ایشان با تجارت برده هیچ ندیدیم! و جایگاه حقوق بشر را هم در رفتار آنحضرت نمیشناسیم. چون «حقوق بشر» یک مفهوم مدرن است، و ادیان ابراهیمی به طور کلی با آن بیگانهاند. ولی اگر گورکنها تلاش دارند پیامبرشان را در رقابت با کوروش کبیر قرار دهند، همینجا بگوئیم، ول معطلاند! چون اهمیت اعلامیة کوروش کبیر این است که در دورهای صادر شده که قتل و غارت ملل مغلوب و تخریب معابدشان توسط فاتحان جنگ عملی رایج به شمار میرفت، و کوروش کبیر نخستین پادشاهی بود که 2500 سال پیش این رفتار وحشیانه را رسماً ممنوع کرد. کتیبههائی هم که از تخریب تازیان جان سالم به در برده شاهدی است براین مدعا. محض اطلاع گورکنها و علیرغم ترهات پروفسور نصر که فرمودهاند، «اسناد و شواهد را فراموش کنید، اصل بر باورهاست»، میباید متذکر شویم که هیچ سند تاریخی از مخالفت فرضی محمد با بردهداری در دست نیست، ولی اسناد فراوانی وجود دارد که، در تضاد با ادعاهای مضحک سازمان تبلیغات اسلامی، گسترش و فعال شدن شبکة بردهداری را در دورة محمد و طی جنگهایش در حجاز، از نظر تاریخی به اثبات میرساند. در ضمن باید به رمالان مدافع «حقوق بشر اسلامی» چند نکته باریکتر از مو را هم یادآور شویم. نخست آنکه اعلامیة حقوق بشر کوروش کبیر ارتباطی با اعلامیة جهانی حقوق بشر، در ویراستی که در نشست مجمع عمومی سازمان ملل به تصویب رسید ندارد! و از همه مهمتر اینکه «حقوق بشرنسبی» ساخته و پرداختة سازمان سیا در ینگه دنیاست. چون تنها راه پایمال کردن حقوق بشر این است که «نسبیت» را بر آن حاکم کنیم. و تلاش نوکران آمریکا در منطقه، به ویژه حکومت اسلامی جمکران، کوفتن بر طبل حقوق بشر نسبی است. آخوند تقوی جهت اثبات مبارزات پیامبر گرامی اسلام در راه «حقوق بشر» به شیوة سردار اکبر سازندگی و محمد خاتمی آستینها را بالا زده و به نبش قبر پرداختهاند، تا از دهان مبارک آنحضرت این مطلب را «استخراج» کنند:
«من برای رساندن انسانها به آزادی مبعوث شدهام زیرا در فضای بردگی و بندگی نخستین چیزی که مورد هجمه قرار میگیرد حقوق و شخصیت انسانی است.»
بله اگر آمریکا افسار دستاربندان را کمی بیشتر شل کند، از زبان محمد فلسفة اگزیستانسیالیسم هم برایمان نقل میکنند، و میگویند پیامبر فرمود، «انسان موجودی است در حال شدن و...» و آخوند تقوی خواهند گفت، ازدواج آنحضرت با یک دختر بچة هفتساله به نام عایشه هم عملی در راه رساندن عایشه به آزادی بوده! درافشانیهای حجتالاسلام و المسلمین به این مهم ختم میشود که امروز برده فروشی رایج است! بله، «از کرامات شیخ ما این است، شیره را خورد و گفت شیرین است.»
حضرت تقوی که دست در دست سرداران، نان صدور زنان و کودکان ایرانی به امارات و عربستان را کوفت میفرمایند، از برده فروشی هم ابراز انزجار میکنند، تا همه توجیه شوند که آخوندها عین پیامبرشان با برده فروشی شدیداً مخالفاند. ایشان در ضمن، بر رعایت حقوق اقلیتهای مذهبی هم تأکید فرمودهاند! ولی مهمترین بخش سخنان ابلهانة آخوند تقوی آنجاست که ضمن ابراز تنفر از نژادپرستی میفرمایند، در تاریخ دین اسلام هرگز مسیحیان و یهودیان به پذیرش دین اسلام مجبور نشدهاند. حتماً اینهم به زعم شیخ تقوی دلیل رعایت حقوق بشر بوده! چون حجتالاسلام والمسلمین نمیداند، یا میپندارد که دیگران نمیدانند، تازیان با اسلام آوردن مسیحیان و یهودیان مخالفت میکردند، تا بتوانند از آنها جزیة کلان بگیرند! به همین دلیل مسیحیانی که در اسپانیا مسلمان شدند، پس از نوش جانکردن تازیانه دریافتند که اسلام مخصوص حاکمان است نه محکومان! در ایران هم که نیازی به توضیح نیست، «حقوق بشر» خیلی خوب رعایت میشد. و امروز هم در سایة حکومت اسلامی انصافاً به بهترین وجه رعایت میشود. به ویژه در مورد اقلیتهای مذهبی! بهائیان که طبق قانون اساسی توحش اصولاً وجود خارجی ندارند، و گورکنها از رعایت حق و حقوقشان معذوراند. البته اگر ساواک در حسینیة شیراز بمبگذاری کند، سگهای مؤنث نازیآباد از طریق «گمانهزنی» اثر انگشت بهائیان را روی مواد منفجره استشمام خواهند کرد، و آناً به «گویا نیوز» اطلاع میدهند. ولی اخیراً سایت مضحک «تابناک»، که به انتشار ابتذال اشتغال دارد، و به برکت فیلترینگ «فرهنگی» ملایان یکی از محبوبترین سایتهای خبری در جمکران به شمار میرود، ضمن مبارزات «پفیوزانة» خود بر علیه بهائیان پای یهودیان را نیز به میان آورده، تا بتواند ضمن تعریف و تمجید از رضامیرپنج، دمی هم برای جانشینان کلنل آیرونساید بجنباند. باشد که در روز مبادا تکه استخوانی دریافت کند. البته این دمجنبانیها از طریق نقل قول از مجلة «تهران مصور» انجام میپذیرد!
تابناک مورخ 19 اردیبهشتماه سالجاری، مینویسد، در سال 1334، «تهران مصور» نوشت که محمدرضا شاه بر خلاف پدرش دست یهودیان و بهائیان را در ارکان کشور باز گذاشته! میدانیم که در زمان سلطنت پهلوی اول کشور اسرائیل وجود نداشت، و آنگلوساکسونها از هیتلر و یهودستیزی حمایت میکردند. همچنین میدانیم که پهلوی اول عشق و علاقة شدیدی به مستشاران نظامی آلمان نازی داشتند، و علیرغم اخطار اتحادجماهیر شوروی و مخالفت «ظاهری» انگلستان، ایشان یک تنه در برابر جهانیان مقاومت کرده از اخراج آنان خودداری میفرمودند، همانطور که امروز هم حکومت مستقل جمکران در ابراز استقلال «گرد و خاک» فراوان میکند. با این وجود میدانیم که به محض ورود ارتش سرخ به شمال ایران، پهلوی اول تهران را مخفیانه ترک کرده، به منزل صارمالدوله در اصفهان پناه میبرد، و بعد هم سوار بر کشتی باری انگلیسی از «مرزپرگهر» خارج میشود.
البته امروز ارتش روسیه به ایران حمله نخواهد کرد، چرا که نیازی نیست! کافی است یک اولتیماتوم به اربابان گورکنها در لندن و واشنگتن داده شود، که به نظر میرسد این مهم انجام شده. به گزارش سایت نووستی مورخ 9 ماه مه 2008، مدودیف، رئیس جمهور روسیه امروز در مراسم سالروز پیروزی ارتش سرخ در جنگ دوم جهانی گفته:
«باید با کسانی که با گسترش تروریسم و افراطگرائی قصد تکرار فجایع جنگ جهانی را دارند مقابله کرد [...] برخورد با کسانی که بر اختلافات مذهبی و نژادی دامن میزنند تنها راه ممانعت از تکرار وقایع جنگ جهانی است [...]»
0 نظردهید:
ارسال یک نظر
<< بازگشت