...
گورکنها پس از سه دهه از نظر تبلیغات سیاسی چنان به افلاس افتادهاند که به همان نقطة شروع بازگشته، و بر طبل «استاد» مطهری میکوبند! امروز حتی خطبههای علفزار هم به «استاد» اختصاص داشت! نه به دلیل سالگرد «شهادت» ایشان که به دلیل حماقت اربابان غربی حکومت اسلامی.
چندی پیش سایتهای فارسی زبان نوشته بودند که شکنجه گران ساواک جمکران، ضمن شکنجة زندانیان، با آنها بحث سیاسی هم میکنند! البته از این جماعت وحشی و «توجیه شده» بیش از اینها نمیتوان انتظار داشت. ولی میباید به این رفتار شگفتآور، «تبلیغات» اینترنتی ساواک گورکنان را هم اضافه کنیم! سانسورچیهای ساواک که جهت خشنودی خدای جمکران و سازمان سیا این وبلاگ را به حساب خودشان خوب «فیلتر» کردهاند، تا مبادا «شهروندان» مردمسالاری دینی و بومی معهود «گمراه» شده، و چند میلیمتر از مسیر ابتذال حکومت و شعارهای عوامفریبانة تشکلهای «مخالفخوان» همین حکومت پای بیرون گذارند، به دلیل چرتکه اندازیهای بازاری و حوزوی، در ذهن علیلشان این امتیاز را هم برای خود محفوظ میبینند که «انحصار» مطالعة مطالب این وبلاگ متعلق به آنهاست! ولی سواد و فهم و شعور عملة «سانسورچی» جمکران به درک مطالب این وبلاگ قد نمیدهد ـ چون اگر کسی ذرهای درک و فهم داشته باشد نانخور ساواک نمیشود ـ با این وجود عملة جمکران تلاش شبانهروزی دارند که مطالب این وبلاگ را «درک» هم بفرمایند! و بعضی از این اوباش حتی از طریق این وبلاگ سعی در انتشار «عقاید» ابلهانة حکومت اسلامی نیز دارند! به همین دلیل بعضی اوقات با همان زبان توحش و ابتذال طلاب حوزة فقر و جنایت، «کامنت» هم میگذارند!
میباید به این اوباش سانسورچی بگوئیم، به قول رهبر گورکنها امسال سال «نوآوری» است، پس اگر در برابر چپاول نفت، تحت نظارت مشتی گاوچران و چشمبادامی، که بر شما منت گذاشتهاند، به فعالیت «فرهنگی» سانسور اشتغال دارید، بهتر است حواستان را به «کار» خودتان بدهید. مطالب این وبلاگ برای سواد شما و رهبر معظمتان زیاد است، و اگر برای «درک» مطالب آن جهد بسیار کنید، نمازتان باطل خواهد شد. این وبلاگ برای اوباش ساواکی نوشته نمیشود، جهت کسب فیض به حلالمسائل امام، «اقتصاد توحیدی» یا کتاب «انقلاب سفید» مراجعه کنید! برای ما جایگاه اوباشی از قماش شماها در جامعه مشخص است، حکومت معهودتان هم که دیگر به پت، پت افتاده! به فکر یافتن کار شرافتمندانه باشید.
حال بازگردیم به حکایت آن «ژوزف» اطریشی که اصحاب کلیسا به یاری او سوپرمارکت «توهین به اخلاقیات» تأسیس کردهاند. روزنامة «فیگارو» که این «حدیث نبوی» را گام به گام و با جدیت تمام دنبال میکند، گویا خود به بیپایه بودن این داستان پی برده، چرا که برای قابل قبول جلوه دادن این «بیبیگوزک» هزارة سوم، از ژوزف اطریشی تصویر دهشتناکی ارائه داده مینویسد، او همة افراد خانواده را به نابودی با «گاز» تهدید کرده بود! بله اگر دست رسانههای کلیسا را باز بگذاریم بزودی در زیرزمین خانة این پیرمرد مافنگی اطریشی «سلاحهای کشتار جمعی» هم پیدا میکنند! دیدیم که در سال 2003 چطور در عراق چنین سلاحهائی «کشف» کردند! سلاحهائی که هنوز پیدا نشده، ولی همین سلاحهای نامرئی، ارتش جنایتکار ناتو را جهت حمایت از حکومت دست نشاندة اسلامی به عراق و افغانستان کشاند، تا گورکنها با فراغ بال در شیپورهای تبلیغاتی سازمان سیا بدمند.
نخستین بلندگوی سازمان سیا در ایران، خبرگزاری «حنازرچوبه» است که چند روز پیش به بهانة «نقص فنی» از انتشار خبر «فرار پرافتخار» محافظان غربی حمید کرزای خودداری کرده بود. در وبلاگ «رویا و خمپاره» به این مطلب اشاره کردیم. پس بازگردیم به محور اصلی تبلیغات حنازرچوبه که در مسیر تبلیغات فاشیستهای غرب تنظیم میشود. این «خبرگزاری»، ارادت خاصی به «جبهة ملی» فرانسه دارد، که همه میدانیم یک تشکل نئوفاشیستی است و مانند تمام گروههای فاشیست در اروپای غربی، شعارهای «نمایشی» و ضدآمریکائی هم سر میدهد. البته فراموش نکنیم که، سفارت گورکنها یکی از منابع مهم تأمین نیازهای مالی «جبهة ملی فرانسه» است. افتضاح این کار آنقدر بالا گرفت که، در اواسط دهة هشتاد، حتی فتوکپی چک اهدائی «وحید گرجی»، مترجم و پادوی سفارت گورکنها در پاریس، به کتابفروشی فاشیستهای فرانسه در هفته نامة «لوکانار آنشنه» انتشار یافت. البته جهت روشن شدن این مطلب که گورکنها و «شاهالله» سر در آخور مشترکی دارند، لازم است یادآور شویم، آنها که کودتای 28 مرداد را «قیام ملی» میخوانند نیز روابط بسیار دوستانهای با «جبهة ملی فرانسه» و رهبر فرهیختة آن «ژانماری لوپن» دارند. و سیدصادق خرازی، نوچة محمد خاتمی که پیشتر سفیر جمکران در فرانسه بود به صورت منظم در جلسات این «جبهة الهی» شرکت میکرد، به پابوس «لوپن» میرفت، و باج و خراج حکومت اسلامی را نیز خدمت ایشان تقدیم میداشت. به یاد داریم که سیدصادق، نوکری و بوسیدن چکمة «اربابان» غربی را از همین «حنازرچوبة» خودمان آغاز کرده بود. از مطلب دور افتادیم، بازگردیم به ارادت حنازرچوبه به «جبهة ملی فرانسه» که در تراکتهای تبلیغاتی خود غیراروپائیها، خصوصاً مسلمانها را «حیوان» میخواند!
«حنازرچوبه» مورخ 13 اردیبهشتماه سالجاری، سخنرانی «لوپن» را در گردهمائی فاشیستها به مناسبت روز من درآوردی «ژاندارک» انتشار داده، مینویسد، رسانهها و پلیس فرانسه سعی دارند تعداد شرکت کنندگان در این مراسم را اندک جلوه دهند! بله، حنازرچوبه، علیرغم هتاکیهای لوپن به اسلام و مسلمین، با فاشیستهای فرانسه بسیار نزدیک و همدرداند، چون اینان نیز مانند گورکنها یهودستیز و مدافع «اخلاقیات» به شمار میروند. البته «اخلاقیات» فاشیستهای «جبهة ملی» فرانسه، هیچ تضادی با کودک بارهگی کشیشهای کاتولیک ندارد، چون اخلاقیاتی است کاملاً «عقلانی»! ولی همانطور که پیشتر گفتیم اربابان غربی گورکنها سخت تضعیف شدهاند، و در جبهة ملی فرانسه شکاف افتاده. به همین دلیل «مارین لوپن»، دختر لوپن، که معاون اجرائی حزب فاشیستهاست، امسال بجای حمایت از بیانات یهودستیزانة پدرش در مراسم مضحک «روز ژاندارک»، سخنرانی خود را بر «تأمین اجتماعی» و «مسائل حقوق بگیران» متمرکز کرد. یادآور شویم «روز ژاندارک» معرکهای است که فاشیستها هر سال جهت رقابت با «روز جهانی کارگر» به راه میاندازند، همانطور که گورکنها هم بجای روز کارگر، روز آخوند مطهری بر پا میکنند. «مارین لوپن» گفته، بهتر است بجای بحث پیرامون نسل کشی یهودیان به مسائل اقتصادی «فرانسویها» بپردازیم. البته «فرانسوی» در قاموس جبهة ملی فرانسه، سفید پوست اروپائی، کاتولیک متعهد و مکتبی، و به ویژه مانند استاد مطهری «ضدکمونیست» است.
نقش «مارین لوپن» و پدر محترمشان را در جمکران حجتالاسلام احمد خاتمی بر عهده گرفته. البته مارین لوپن و پدرش، هر دو موهای خود را طلائی رنگ کرده و فاقد ریش و عمامهاند، ولی خوب به قول فرانسویها «هر کس، با امکانات خودش!» امکانات گورکنها هم برای تبلیغات سازمان سیا تریبون «نمازحماقت» جمعه و خطبههای علفزار است.
خطبههای دشمنپرور «نمازحماقت» این هفته، توسط حجتالاسلام و المسلمین، احمد خاتمی روخوانی شد. و ما شستمان خبردار شد که از نظر فضای سیاسی به اوائل سال 1358 برگشتهایم، و اسلام در تمامی جبههها به «نبرد» مشغول شده، به ویژه نبرد با ملت ایران. احمد خاتمی در خطبة دوم علفزار یادآور شده که «مطهری» در مقابله با کمونیستها، ناسیونالیستها و التقاطیها آثار بسیار ارزشمندی از خود بر جای گذاشته! به یاد داریم که پاسدار اکبر در مقالات مهملی که سر هم میکرد، با تکیه بر ترهات مطهری به لگدپرانی به مارکسیسم مشغول شده بود، و ادعای لیبرالیسم هم داشت! در مورد لیبرالیسم پیشتر توضیح دادیم و گفتیم لیبرالیسم، به دلیل تکیه بر آزادیهای فردی، با تمامی ادیان ابراهیمی، در تضاد قرار میگیرد، چون در این ادیان انسانها فردیت ندارند، و یک گلة گمشده به شمار میآیند که میباید به راه راست «ارشاد» شوند! و «استاد مطهری» هم در همین چارچوب با مسائل برخورد کرده. طبیعی است که هر چه با توضیحالمسائل شیعی مسلکان همخوانی نداشته، در چشم «استاد» محکوم به فنا بوده. و امروز هم به دلیل افلاس گورکنها، استعمار غرب خواهان کشف دوبارة «التقاط» در ایران شده، تا مبادا در روند سرکوب وقفهای پیش آید. بنابراین مرتضی مطهری که در تاریکیهای شب توسط یک تک تیرانداز ساواک به قتل رسید، تبدیل شده به شهید راه مبارزه با «التقاط»:
«امروز نه التقاط تمام شده و نه نقش عالمان دینی برای مبارزه با آن به پایان رسیده.»
و خوب میدانیم که، «التقاط» ابزاری است مطلوب جهت سرکوب همه جانبه. پیش از استقرار حکومت گورکنها، جهت سرکوب، بجای اتهام «التقاط» که اتهامی است «دینی»، از برچسب «خائن به میهن» استفاده میشد، که اتهامی است «بومی»! در توپ مرواری شریف چنین آمده:
«دستور داد هر کس غلام سفارت خواهر و مادرش را زحمت نداده بود به جرم عنصر پلید و خائن به میهن گرفتند و زندانی کردند [...] سپس اقدام [...] به پرورش افکار کرد»
و امروز هم، بجز هیئت حاکمة جمکران، همة مردم ایران میتوانند برچسب «التقاط» را دریافت کرده روانة زندان شوند، چون قرار است گورکنها به «مهندسی فرهنگی» جامعه هم بپردازند. آخوند این جمعه، در ادامة سخنان خود فرمودهاند، آمریکا و اسرائیل به پایان خط رسیدهاند! و خلاصه نابودی آنها نزدیک است. به عبارت دیگر، سیدمهدی خاموشی و دیگر یاران غلامان سفارت تلویحاً میگویند، اگر آمریکا و اسرائیل تضعیف شدهاند، آینده از آن حکومت اسلامی است، که بسیار ضدامپریالیست بوده و دشمن آمریکاست. عجیب است! اتفاقاً «مارین لوپن» هم در سخنرانی دیروز خود گفته بود، آینده از آن ما است! حال آنکه «جبهة ملی فرانسه» و گورکنها ارباب مشترکی دارند. شاید همة اصحاب سازمان سیا چشم امیدشان به اطریش است! شاید امام زمان باز هم قرار است از اطریش ظهور کنند.
نخستین بار که سرمایه داری به بحران دچار شد، «هیتلر» از بلاد اطریش برخاست، و با اقتداء به موسولینی، مبارزه با «التقاط» را آغاز کرد. ولی اینبار اتحادجماهیر شوروی دیگر وجود ندارد، و برلوسکنی هم با حمایت مستقیم مسکو در انتخابات ایتالیا پیروز شد. با توجه به شرایط کنونی، تنها شخصیتی که از اطریش برای نجات سرمایه داری غرب و نوکران جمکرانی آن میتواند اقدام کند، همان «ژوزف» 73 ساله است. پس پیشنهاد میکنیم که از این پس شعار کلیدی حکومت اسلامی «آپدیت» شود: «وای اگر این ژوزف، حکم جهادم دهد!»
چندی پیش سایتهای فارسی زبان نوشته بودند که شکنجه گران ساواک جمکران، ضمن شکنجة زندانیان، با آنها بحث سیاسی هم میکنند! البته از این جماعت وحشی و «توجیه شده» بیش از اینها نمیتوان انتظار داشت. ولی میباید به این رفتار شگفتآور، «تبلیغات» اینترنتی ساواک گورکنان را هم اضافه کنیم! سانسورچیهای ساواک که جهت خشنودی خدای جمکران و سازمان سیا این وبلاگ را به حساب خودشان خوب «فیلتر» کردهاند، تا مبادا «شهروندان» مردمسالاری دینی و بومی معهود «گمراه» شده، و چند میلیمتر از مسیر ابتذال حکومت و شعارهای عوامفریبانة تشکلهای «مخالفخوان» همین حکومت پای بیرون گذارند، به دلیل چرتکه اندازیهای بازاری و حوزوی، در ذهن علیلشان این امتیاز را هم برای خود محفوظ میبینند که «انحصار» مطالعة مطالب این وبلاگ متعلق به آنهاست! ولی سواد و فهم و شعور عملة «سانسورچی» جمکران به درک مطالب این وبلاگ قد نمیدهد ـ چون اگر کسی ذرهای درک و فهم داشته باشد نانخور ساواک نمیشود ـ با این وجود عملة جمکران تلاش شبانهروزی دارند که مطالب این وبلاگ را «درک» هم بفرمایند! و بعضی از این اوباش حتی از طریق این وبلاگ سعی در انتشار «عقاید» ابلهانة حکومت اسلامی نیز دارند! به همین دلیل بعضی اوقات با همان زبان توحش و ابتذال طلاب حوزة فقر و جنایت، «کامنت» هم میگذارند!
میباید به این اوباش سانسورچی بگوئیم، به قول رهبر گورکنها امسال سال «نوآوری» است، پس اگر در برابر چپاول نفت، تحت نظارت مشتی گاوچران و چشمبادامی، که بر شما منت گذاشتهاند، به فعالیت «فرهنگی» سانسور اشتغال دارید، بهتر است حواستان را به «کار» خودتان بدهید. مطالب این وبلاگ برای سواد شما و رهبر معظمتان زیاد است، و اگر برای «درک» مطالب آن جهد بسیار کنید، نمازتان باطل خواهد شد. این وبلاگ برای اوباش ساواکی نوشته نمیشود، جهت کسب فیض به حلالمسائل امام، «اقتصاد توحیدی» یا کتاب «انقلاب سفید» مراجعه کنید! برای ما جایگاه اوباشی از قماش شماها در جامعه مشخص است، حکومت معهودتان هم که دیگر به پت، پت افتاده! به فکر یافتن کار شرافتمندانه باشید.
حال بازگردیم به حکایت آن «ژوزف» اطریشی که اصحاب کلیسا به یاری او سوپرمارکت «توهین به اخلاقیات» تأسیس کردهاند. روزنامة «فیگارو» که این «حدیث نبوی» را گام به گام و با جدیت تمام دنبال میکند، گویا خود به بیپایه بودن این داستان پی برده، چرا که برای قابل قبول جلوه دادن این «بیبیگوزک» هزارة سوم، از ژوزف اطریشی تصویر دهشتناکی ارائه داده مینویسد، او همة افراد خانواده را به نابودی با «گاز» تهدید کرده بود! بله اگر دست رسانههای کلیسا را باز بگذاریم بزودی در زیرزمین خانة این پیرمرد مافنگی اطریشی «سلاحهای کشتار جمعی» هم پیدا میکنند! دیدیم که در سال 2003 چطور در عراق چنین سلاحهائی «کشف» کردند! سلاحهائی که هنوز پیدا نشده، ولی همین سلاحهای نامرئی، ارتش جنایتکار ناتو را جهت حمایت از حکومت دست نشاندة اسلامی به عراق و افغانستان کشاند، تا گورکنها با فراغ بال در شیپورهای تبلیغاتی سازمان سیا بدمند.
نخستین بلندگوی سازمان سیا در ایران، خبرگزاری «حنازرچوبه» است که چند روز پیش به بهانة «نقص فنی» از انتشار خبر «فرار پرافتخار» محافظان غربی حمید کرزای خودداری کرده بود. در وبلاگ «رویا و خمپاره» به این مطلب اشاره کردیم. پس بازگردیم به محور اصلی تبلیغات حنازرچوبه که در مسیر تبلیغات فاشیستهای غرب تنظیم میشود. این «خبرگزاری»، ارادت خاصی به «جبهة ملی» فرانسه دارد، که همه میدانیم یک تشکل نئوفاشیستی است و مانند تمام گروههای فاشیست در اروپای غربی، شعارهای «نمایشی» و ضدآمریکائی هم سر میدهد. البته فراموش نکنیم که، سفارت گورکنها یکی از منابع مهم تأمین نیازهای مالی «جبهة ملی فرانسه» است. افتضاح این کار آنقدر بالا گرفت که، در اواسط دهة هشتاد، حتی فتوکپی چک اهدائی «وحید گرجی»، مترجم و پادوی سفارت گورکنها در پاریس، به کتابفروشی فاشیستهای فرانسه در هفته نامة «لوکانار آنشنه» انتشار یافت. البته جهت روشن شدن این مطلب که گورکنها و «شاهالله» سر در آخور مشترکی دارند، لازم است یادآور شویم، آنها که کودتای 28 مرداد را «قیام ملی» میخوانند نیز روابط بسیار دوستانهای با «جبهة ملی فرانسه» و رهبر فرهیختة آن «ژانماری لوپن» دارند. و سیدصادق خرازی، نوچة محمد خاتمی که پیشتر سفیر جمکران در فرانسه بود به صورت منظم در جلسات این «جبهة الهی» شرکت میکرد، به پابوس «لوپن» میرفت، و باج و خراج حکومت اسلامی را نیز خدمت ایشان تقدیم میداشت. به یاد داریم که سیدصادق، نوکری و بوسیدن چکمة «اربابان» غربی را از همین «حنازرچوبة» خودمان آغاز کرده بود. از مطلب دور افتادیم، بازگردیم به ارادت حنازرچوبه به «جبهة ملی فرانسه» که در تراکتهای تبلیغاتی خود غیراروپائیها، خصوصاً مسلمانها را «حیوان» میخواند!
«حنازرچوبه» مورخ 13 اردیبهشتماه سالجاری، سخنرانی «لوپن» را در گردهمائی فاشیستها به مناسبت روز من درآوردی «ژاندارک» انتشار داده، مینویسد، رسانهها و پلیس فرانسه سعی دارند تعداد شرکت کنندگان در این مراسم را اندک جلوه دهند! بله، حنازرچوبه، علیرغم هتاکیهای لوپن به اسلام و مسلمین، با فاشیستهای فرانسه بسیار نزدیک و همدرداند، چون اینان نیز مانند گورکنها یهودستیز و مدافع «اخلاقیات» به شمار میروند. البته «اخلاقیات» فاشیستهای «جبهة ملی» فرانسه، هیچ تضادی با کودک بارهگی کشیشهای کاتولیک ندارد، چون اخلاقیاتی است کاملاً «عقلانی»! ولی همانطور که پیشتر گفتیم اربابان غربی گورکنها سخت تضعیف شدهاند، و در جبهة ملی فرانسه شکاف افتاده. به همین دلیل «مارین لوپن»، دختر لوپن، که معاون اجرائی حزب فاشیستهاست، امسال بجای حمایت از بیانات یهودستیزانة پدرش در مراسم مضحک «روز ژاندارک»، سخنرانی خود را بر «تأمین اجتماعی» و «مسائل حقوق بگیران» متمرکز کرد. یادآور شویم «روز ژاندارک» معرکهای است که فاشیستها هر سال جهت رقابت با «روز جهانی کارگر» به راه میاندازند، همانطور که گورکنها هم بجای روز کارگر، روز آخوند مطهری بر پا میکنند. «مارین لوپن» گفته، بهتر است بجای بحث پیرامون نسل کشی یهودیان به مسائل اقتصادی «فرانسویها» بپردازیم. البته «فرانسوی» در قاموس جبهة ملی فرانسه، سفید پوست اروپائی، کاتولیک متعهد و مکتبی، و به ویژه مانند استاد مطهری «ضدکمونیست» است.
نقش «مارین لوپن» و پدر محترمشان را در جمکران حجتالاسلام احمد خاتمی بر عهده گرفته. البته مارین لوپن و پدرش، هر دو موهای خود را طلائی رنگ کرده و فاقد ریش و عمامهاند، ولی خوب به قول فرانسویها «هر کس، با امکانات خودش!» امکانات گورکنها هم برای تبلیغات سازمان سیا تریبون «نمازحماقت» جمعه و خطبههای علفزار است.
خطبههای دشمنپرور «نمازحماقت» این هفته، توسط حجتالاسلام و المسلمین، احمد خاتمی روخوانی شد. و ما شستمان خبردار شد که از نظر فضای سیاسی به اوائل سال 1358 برگشتهایم، و اسلام در تمامی جبههها به «نبرد» مشغول شده، به ویژه نبرد با ملت ایران. احمد خاتمی در خطبة دوم علفزار یادآور شده که «مطهری» در مقابله با کمونیستها، ناسیونالیستها و التقاطیها آثار بسیار ارزشمندی از خود بر جای گذاشته! به یاد داریم که پاسدار اکبر در مقالات مهملی که سر هم میکرد، با تکیه بر ترهات مطهری به لگدپرانی به مارکسیسم مشغول شده بود، و ادعای لیبرالیسم هم داشت! در مورد لیبرالیسم پیشتر توضیح دادیم و گفتیم لیبرالیسم، به دلیل تکیه بر آزادیهای فردی، با تمامی ادیان ابراهیمی، در تضاد قرار میگیرد، چون در این ادیان انسانها فردیت ندارند، و یک گلة گمشده به شمار میآیند که میباید به راه راست «ارشاد» شوند! و «استاد مطهری» هم در همین چارچوب با مسائل برخورد کرده. طبیعی است که هر چه با توضیحالمسائل شیعی مسلکان همخوانی نداشته، در چشم «استاد» محکوم به فنا بوده. و امروز هم به دلیل افلاس گورکنها، استعمار غرب خواهان کشف دوبارة «التقاط» در ایران شده، تا مبادا در روند سرکوب وقفهای پیش آید. بنابراین مرتضی مطهری که در تاریکیهای شب توسط یک تک تیرانداز ساواک به قتل رسید، تبدیل شده به شهید راه مبارزه با «التقاط»:
«امروز نه التقاط تمام شده و نه نقش عالمان دینی برای مبارزه با آن به پایان رسیده.»
و خوب میدانیم که، «التقاط» ابزاری است مطلوب جهت سرکوب همه جانبه. پیش از استقرار حکومت گورکنها، جهت سرکوب، بجای اتهام «التقاط» که اتهامی است «دینی»، از برچسب «خائن به میهن» استفاده میشد، که اتهامی است «بومی»! در توپ مرواری شریف چنین آمده:
«دستور داد هر کس غلام سفارت خواهر و مادرش را زحمت نداده بود به جرم عنصر پلید و خائن به میهن گرفتند و زندانی کردند [...] سپس اقدام [...] به پرورش افکار کرد»
و امروز هم، بجز هیئت حاکمة جمکران، همة مردم ایران میتوانند برچسب «التقاط» را دریافت کرده روانة زندان شوند، چون قرار است گورکنها به «مهندسی فرهنگی» جامعه هم بپردازند. آخوند این جمعه، در ادامة سخنان خود فرمودهاند، آمریکا و اسرائیل به پایان خط رسیدهاند! و خلاصه نابودی آنها نزدیک است. به عبارت دیگر، سیدمهدی خاموشی و دیگر یاران غلامان سفارت تلویحاً میگویند، اگر آمریکا و اسرائیل تضعیف شدهاند، آینده از آن حکومت اسلامی است، که بسیار ضدامپریالیست بوده و دشمن آمریکاست. عجیب است! اتفاقاً «مارین لوپن» هم در سخنرانی دیروز خود گفته بود، آینده از آن ما است! حال آنکه «جبهة ملی فرانسه» و گورکنها ارباب مشترکی دارند. شاید همة اصحاب سازمان سیا چشم امیدشان به اطریش است! شاید امام زمان باز هم قرار است از اطریش ظهور کنند.
نخستین بار که سرمایه داری به بحران دچار شد، «هیتلر» از بلاد اطریش برخاست، و با اقتداء به موسولینی، مبارزه با «التقاط» را آغاز کرد. ولی اینبار اتحادجماهیر شوروی دیگر وجود ندارد، و برلوسکنی هم با حمایت مستقیم مسکو در انتخابات ایتالیا پیروز شد. با توجه به شرایط کنونی، تنها شخصیتی که از اطریش برای نجات سرمایه داری غرب و نوکران جمکرانی آن میتواند اقدام کند، همان «ژوزف» 73 ساله است. پس پیشنهاد میکنیم که از این پس شعار کلیدی حکومت اسلامی «آپدیت» شود: «وای اگر این ژوزف، حکم جهادم دهد!»
0 نظردهید:
ارسال یک نظر
<< بازگشت