سه‌شنبه، اردیبهشت ۱۷، ۱۳۸۷


«منظور» و مزدور!

...

استعمار غرب جهت اعمال سیاست خود در ایران نه تنها به ارائة «شخصیت‌های» سیاسی دروغین متوسل می‌شود که در زمینة فرهنگی نیز همین شیوه را به کار می‌بندد. پیشتر گفتیم که استعمار جهت حذف مبداء 2500 سالة تاریخ ایران، به تبلیغ پیرامون «فرهنگ هفت هزار ساله» پرداخته تا مبداء واقعی تاریخی کشور را لوث کند. و البته بسیاری از ایرانیان می‌پندارند، هفت هزار سال فرهنگ به مفهوم هفت هزار سال تاریخ هم می‌تواند تلقی شود، حال آنکه تاریخ کشوری به نام ایران بر طبق اسناد و شواهد موجود، با امپراطوری هخامنشی آغاز شده. پیشتر در مورد اهمیت امپراطوری هخامنشی گفتیم که این امپراطوری دین دولتی نداشت، و اگر در کتیبه‌های هخامنشی به نام اهورامزدا برخورد می‌کنیم، اثری از زرتشت و دین زرتشت در آن‌ها دیده نمی‌شود. همچنان که در اوستا به نوروز و چهارشنبه سوری هیچ اشاره‌ای نشده. به همین دلیل فعلة ‌فاشیسم عزم خود را بر تغییر مبداء تاریخی جزم کرده‌اند که با هخامنشیان و به ویژه با کوروش کبیر ارتباطی نداشته باشد. در این راستا گفتیم که جمعی از باستان‌شناسان غرب به مصلحت وقت در نزدیکی جیرفت، گویا تمدن کهن «آراتا» کشف کرده‌اند! در این اکتشافات از کتیبه گرفته تا وسائل زینتی و مهر رسمی پادشاه فرضی «آراتا» هم پیدا شده، و تلویزیون مشترک «فرانسه ـ آلمان»، یا «آرته» چندین بار این اکتشافات را پخش کرد، تا همه بدانند در حوالی جیرفت چه تمدن درخشانی وجود داشته! ولی بعد معلوم شد کتیبه‌هائی که «آرته» به خورد شوت و پرت‌ها داده بود، همگی جعلی بوده‌اند! مجلة «ساینس»، در ماه اوت سال 2007 بر جعلی بودن کتیبه‌های «جیرفت» تأکید دارد، و پس از گذشت ‌9 ماه، مهرنیوز مورخ 17 اردیبهشت‌ماه سالجاری نیز به این امر اشاره کرده می‌نویسد:

« این نشریه [ساینس] که در واقع مرجعی است جهانی در شماره ماه اوت 2007 به صراحت اعلام کرد کتیبه‌های ادعائی یافت شده در جیرفت جعلی است.»


ولی اگر تیر استعمار برای اختراع تاریخ در کشورمان به سنگ خورد، دست سازمان سیا در زمینة سیاست‌بازی برای چهره‌سازی و جعل شخصیت کاملاً باز است. هر چند که می‌باید قبول کنیم، این روزها بر عموسام و نوکران‌اش سخت می‌گذرد! با این وجود، تمامی رسانه‌های حوزة تبلیغاتی ناتو بسیج شده‌اند، تا چهرة کریه محمد خاتمی را بزک کرده، از او یک چهرة نوین و به ویژه مخالف تندروها ارائه دهند. و طبیعی است که رسانه‌های حاکمیت انگلستان، آمریکا و اسرائیل، جهت ارتقاء درجة شیاد اردکان حرارت بیشتری از خود نشان دهند. چون حاکمیت جمکران به رهبری علی خامنه‌ای آشکارا فعالیت‌های آشوب طلبانة خود را آغاز کرده.

مراقب تحرکات عدالت خواهانة طلاب و دانشجونمایان ساواک باشیم، ‌چرا که پس از تجمع شاگردان مصباح یزدی منفور در برابر دفتر شاهرودی، رهبر گورکن‌ها در فارس مستقیماً فرمان عدالت‌خواهی دانشجونمایان را نیز صادر کرده. مقام معظم رهبری در سفر اخیر خود، دانشجویان «ذوب در رهبری» را به شایعه پراکنی دعوت کرده، از آنان خواسته‌اند حواس‌شان را به اجرای عدالت بدهند! چون دانشجویان جمکران در واقع وظائف قوة قضائیه را نیز بر عهده دارند! همانطور که پیشتر هم گفتیم ویژگی نظام استعماری این است که هیچ نظمی ندارد. در نظام استعماری هیچکس مسئولیت و وظیفة خاصی بر عهده نخواهد داشت، در عوض، همه به همة مسائل دخالت می‌کنند، تا اصل مسئولیت مقامات نادیده گرفته شود. و مسلم است که در راه پیشبرد سیاست‌های استعماری مقام رهبری گوی سبقت از دیگران بربایند. علی خامنه‌ای به دانشجونمایان رهنمودهای ویژه و بسیار ابلهانه‌ای ارائه داده‌اند، از جمله آنکه، بدون نام بردن از افراد، هر جور دوست دارید به دیگران برچسب بزنید، تا نتوانند از طریق قانونی مزاحم شما بشوند! بله بی‌جهت نیست که علی خامنه‌ای را به رهبری این «نظام» پریشان منصوب کرده‌اند، مقام فرزانة رهبری، مانند خمینی دجال در پریشانگوئی سرآمد دیگران و چنان از همه جا بی‌خبر است که نمی‌داند متهم کردن دیگران بدون سند و مدرک عملاً جرم به شمار می‌رود! همچنانکه شایعه پراکنی و ایجاد ابهام در افکار عمومی!

ولی خوب شایعه پراکنی و ایجاد ابهام، گذشته از «حنازرچوبه»، یکی از وظائف اصلی کیهان و اطلاعات، بوق‌های استعمار آنگلوساکسون‌ها در ایران است. و پاسدار شریعتمداری مانند آخوند دعائی تاکنون بخوبی ازعهدة انجام وظیفه بر آمده. و در کنار این شیپورهای استعماری، وزارت ارشاد به انتشار ابتذال کمر همت بسته و همزمان با ممنوعیت انتشار کتاب‌های صادق هدایت، چرندیات تولیدی محمد خاتمی را در نمایشگاه کتاب، یا بهتر بگوئیم «نمایشگاه کتاب دعا» عرضه می‌کند! چون محمد خاتمی، سوگلی سازمان سیا، و در واقع نوع دستاربند سعید امامی است که بنا به مصلحت اربابان، ساواک هنوز پرونده‌اش را رو نکرده. چرا که سازمان سیا امیدوار است با توسل به فناوری «بازیافت زباله» بتواند از محمد خاتمی یک شخصیت نوین با شعارهای نوین به ما ملت حقنه کند.

فارس نیوز به بهانة انتشار خبر اعتراض 77 نمایندة مسجد شوربا، به نقل از فرستادة ویژه آسوشیتدپرس، ‌محمدخاتمی را یک «اصلاح‌طلب و روشنفکر مردمی» خوانده، تا همه بدانند محمد خاتمی مورد تأئید اربابان آسوشیتدپرس است. البته نیازی به سینه چاک دادن «فارس نیوز» نبود، ما می‌دانیم که محمد خاتمی گل سرسبد نوکران استعمار غرب در ایران بوده، و اگر پیشتر در آلمان و تحت نظارت «بهشتی» به نوکری اشتغال داشتند، اکنون سه دهه است که با همراهی موسوی خوئینی‌ها و دانشجونمایان به سازماندهی برنامه‌های سرکوب و کودتا مشغول‌اند. ایشان علیرغم شکست برنامة کودتا، با پشتکار فراوان به تلاش خود همچنان ادامه می‌دهند، و «سخنان خلاف امنیت ملی» هم می‌گویند، و به گفتة همان 77 سر نماینده، نظام «مقدس» را به زیر سوال می‌برند!

ولی بر خلاف ادعای نمایندگان مسجد کذا، ما نیک می‌دانیم که محمد خاتمی نظام مقدس را به زیر سئوال نمی‌برد، بلکه گورکن‌ها به دلیل حماقت اربابان‌ خود می‌پندارند، اگر خاتمی را متهم کنند که نظام جمکران را به زیر سئوال ‌برده، ‌از این طریق خواهند توانست برای این عروسک کوکی استعمار کسب وجهه کنند. و همینجاست که سازمان سیا و نوکران‌اش کور خوانده‌اند!

با روشنفکر خواندن دجالی به نام محمدخاتمی نمی‌‌توان «روشنفکر» آفرید! هر چند که فارس نیوز و آسوشیتدپرس در این راه تلاش فراوان کنند! همچنانکه رادیوزمانه با پخش سخنان «احسان نراقی»، آنحضرت را فقط بیش از پیش مضحکة خاص و عام کرده. احسان نراقی در مصاحبه با ایرج ادیب زاده به شیوة مرسوم به نقل قصة «کدوقلقله‌زن» و خاله سوسکه پرداخته، و ضمن بررسی کشکی وقایع ماه مه 1968 در فرانسه، تصویر جالبی هم از اعتصابات در این کشور ارائه فرموده‌ا‌ند! تصویر اعتصابات سال 68 در فرانسه از دید احسان نراقی، که عمری هم محفلی استاد مطهری بوده، گویا در تهاجم پسران به خوابگاه دختران خلاصه می‌شود! و این تهاجم در توهمات پروفسور نراقی « برابری حقوق» خوانده‌ شده. البته استاد احسان نراقی تأکید می‌کنند که پسرها قصد انجام «اعمال خلاف شرع» نداشته‌اند:

«یکشب پسرها ریختند و آنجا را [خوابگاه دختران ] اشغال کردند. گفتند یعنی چه ما که نمی‌خواهیم با دخترها هم‌خوابی کنیم [...] ما هم می‌خواهیم برویم پیش‌دخترها، یعنی با هم برابر باشیم. ما با این اختلاف مخالف‌ایم. همین هم شد دیگر. همه جاها برابر شد و روی انگلستان هم تأثیر گذاشت.»


این بررسی عمیق، ‌ علمی و جامعه شناسانه از وقایع سال 68 در فرانسه، در تاریخ 15 اردیبهشت‌ماه سالجاری در سایت رادیو زمانه انتشار یافته. البته نراقی در این مصاحبه «سیمون دوبووار» را به عقد «سارتر» درآورده تا بتواند بگوید که با ژان پل سارتر و «خانمش» هم ملاقات کرده! و گزافه‌گوئی‌هائی فراوان از این دست! در چارچوب تبلیغات سازمان ناتو، رادیو زمانه و بنگاه «بی‌بی‌سی»، وظیفه دارند زباله را به شخصیت علمی و سیاسی تبدیل کرده، به ما ملت حقنه کنند. و انصافاً تاکنون بخوبی از پس این مهم بر آمده‌اند. ولی جهت نتیجه‌گیری بهتر از چنین تلاش‌های فرهنگی لازم است، از نظر «تاریخی» و «فرهنگی» دقت بیشتری به خرج دهند. چون احسان نراقی در این مصاحبة «کدو قلقله‌زنانه» در سال 68 گویا هم در پاریس بوده، و هم در ایران! و در سال 1968 در فرانسه، «ادگار مورن»، یکی از روشنفکران حکومتی، به ادعای نراقی «طرح مشارکت» ارائه کرده! ولی در واقع «ادگار مورن» مقاله‌ای انتشار داده تحت عنوان «کمون دانشجویان»،‌ کنایه از «کمون پاریس»، که جناب نراقی معنای «کمون» را گویا به درستی در نیافته‌اند. اگر افسار نراقی را رها کنیم خواهد گفت که، ژان پل سارتر هم در سال 1968 از محمد خاتمی به عنوان یک «روشنفکر» یاد می‌کرد! و اصلاح طلبی در جمکران را هم یک جنبش پیشرو تلقی می‌کرد. «حضرت» احسان نراقی، کارش را با خبرچینی برای ساواک در شهر لوزان در سوئیس آغاز کرد، و به دلایلی که ذکر آن در شأن این وبلاگ نیست، محافل استعماری نقش «خردمند» را به ایشان واگذار کرده‌اند. و سایت رادیو زمانه هم جهت تبلیغات خود ایشان را «جامعه شناس تیزبین» می‌خواند. جامعه شناسی که وقایع ماه مه سال 68 را هم پیش بینی کرده، و آن را به صورت مقاله‌ای در «ژون آفریک» انتشار داده! البته ما نمی‌خواهیم اهالی زمانه را به سخره بگیریم، ولی «حاج» احسان نراقی در حدی نیستند که بتوانند به زبان فرانسه مقاله بنویسند، و یا اینکه گفتگوی منسجمی را به پیش برند. برای رونق بازار شیادان، محافل استعمار می‌باید به دنبال چهره‌های جدید باشند! ولی کو گوش شنوا؟ هنوز بعضی‌ها در شیادی‌های «حماسة دوم خرداد» یخ زده و به نعلین خاتمی چسبیده‌اند.

به همین دلیل است که ساواک برای رونق بازار کساد شیاد اردکان یک سخنرانی تهیه و تدوین می‌کند تا 77 نمایندة مجلس شوربا از وزیر اطلاعات بخواهند به محمد خاتمی در مورد مهملاتی که اخیراً بر زبان رانده تذکر هم داده شود. فارس نیوز مورخ 17 اردیبهشت‌ماه سالجاری بلافاصله اعتراضات کشکی نمایندگان را انتشار داده، و در بنگاه خبرپراکنی «بی‌بی‌سی» پیرامون محمدخاتمی توفان به پا شده! بله، شیخ اردکان به روال مرسوم گورکن‌ها، پس از نبش قبر خمینی دجال به «منظور» خمینی از «صدور انقلاب» نیز پی برده! و برای همه نقل کرده که منظور «امام‌سیزدهم» صدور خشونت نبوده. چه مرد شریفی بوده این خمینی نوین! و چه دجالی است این خاتمی که می‌پندارد، ما توحش، خشونت طلبی و جنایات خمینی دجال را فراموش کرده‌ایم! و چه ابله‌اند اربابان حکومت اسلامی که می‌پنداراند بازهم می‌توانند نان خود را در تنور یخ‌زدة آخوند اردکان برشته کنند!

می‌دانیم که گورکن‌ها متخصص «کشف منظور» همپالکی‌های خود هستند و از قضای روزگار همیشه این اکتشافات پس از مرگ اینان میسر می‌شود، یعنی زمانیکه دیگر نمی‌توانند منظور کذا را تأئید یا تکذیب کنند. به عنوان نمونه اکبربهرمانی هم چندی پیش در خاطرات مضحک خود کشف کرده بود که خمینی مخالفتی با برقراری رابطه با آمریکا نداشت. این اکتشاف به حدی به مذاق سیدعلی خوش آمد که او هم بلافاصله چشمکی به ارباب در واشنگتن زد، و سخنان اکبر بهرمانی را تأئید کرد. ولی به دلایلی که بر ما پنهان مانده، خبرگزاری حکومت اسلامی، حنازرچوبه، ناچار شد به شیعیان جهان بگوید، «منظور» مقام رهبری این نبوده که می‌خواهند با آمریکا رابطه برقرار کنند، و به عبارت دیگر رهبری، «مست بودند اگر گ... خوردند».

این نوع «کشف منظور» که در زمان حیات گوینده انجام می‌گیرد، همان ویژگی کشف منظور گورکن‌ها را دارد، به این ترتیب که گوینده با وجود اینکه در قید حیات است، می‌باید خود را به مردن زده خفقان بگیرد! همان کاری که رهبر معظم انجام دادند و دم‌شان را لای پای‌شان گذاشته به ورد خوانی پرداختند، تا آب‌ها از آسیاب بیفتد. ولی در مورد محمد خاتمی اوضاع متفاوت است. سخنان محمد خاتمی باید ابزار جنگ زرگری میان «تندروها» و گروه خاتمی شود. و این آشوب تا انتخابات آینده ادامه یابد، شاید باز هم محمد خاتمی با کسب 70 درصد آراء به ادامة برنامه‌های فرهنگی سعید امامی همت گمارد. به همین دلیل علاوه بر پاسدار شریعتمداری که جنگ زرگری با محمد خاتمی را آغاز کرده، رعایای الیزابت دوم در «بی‌بی‌سی» نیز به شیپور زدن برای خاتمی مشغول شده‌اند و دست یاری به سوی «فارس نیوز» دراز کرده‌‌اند.

دوست آن‌ باشد که گیرد دست دوست
در پریشان‌حالی و درماندگی




0 نظردهید:

ارسال یک نظر

<< بازگشت