...
بله! تکرار میکنیم که از تظاهرات بر ضد حاکمیت و به ویژه از تظاهرات بر علیه شخص خامنهای هیچگونه حمایتی نخواهیم کرد. ما معتقدیم ایالات متحد به رهبری سازمان دین پرست ناتو و با همکاری حکومت مفلوک جمکران تلاش میکند، مردم را به هر قیمت به خیابانها بکشاند. مردم از شرایط موجود به شدت ناراضیاند، و همچون دوران سلطنت هیچ امکانی جهت ابراز نارضایتی خود ندارند. در نتیجه اگر تظاهراتی سازمان یابد، به سرعت ناراضیان را جذب خواهد کرد. و تردیدی نیست که چنین تحرکات براندازنهای را وزارت اطلاعات ایران سازماندهی میکند تا منافع ارباباناش در غرب محفوظ بماند.
هم میهنان گرامی! به خیابانها بیائید، فریاد بزنید و شعارهای ساخته و پرداختة ساواک منفور را تکرار کنید، چرا که سازمان ناتو در حال مذاکره با روسها است و جهت اعمال فشار بر روسیه نیازمند تکرار سناریوی سال 1979 در ایران شده. سی سال پیش هم به برکت حضور شما مردم ژنرال هویزر در ایران کودتا کرد. ارتش شاهنشاهی در برابر مخالفان سلطنت اعلام بیطرفی فرموده، شهربانی هم خود را به خواب زد، و دانشجویان و طلاب «مبارز» به رهبری خمینی کبیر دست استعمار را ارواح شکمشان از ایران کوتاه کردند. درنگ جایز نیست! بر علیه علیخامنهای مفلوک و حکومت پوشالی اسلامی در ایران «تظاهرات» کنید، فریاد برآورید، «ما اهل کوفه نیستیم، ناتو تنها بماند!»
اینبار نیاز حضرت «ناتو» علیهالسلام به شما ملت به مراتب از سال 1357 بیشتر شده. تا آنجا که نوکران ناتو در دولت پاکستان رسماً به مذاکره با طالبان پرداختهاند، قلم به مزدهایاش قصة رستم و سهراب از وقایع سال 1968 در فرانسه برایمان نقل میکنند، در بخش مسابقة فستیوال کن فیلم چهارساعته از «چهگوارا» جهت نمایش برگزیده میشود، و همزمان با راه اندازی «شورای جهانی فقه» در پاریس، تسلیما نسرین هم جایزة «سیمون دوبووار» دریافت میکند. در همین آشفته بازار و خیمهشببازیهاست که در جمکران هم، رمالان و سرداران زمینة آشوب فراهم میآورند.
البته نقش سرداران و ملایان در گسترش سرکوب اجتماعی و تحریک افکار عمومی را نادیده نگیریم. این سرکوبها به همراه سخنان ابلهانة «فلانالدینها» در واقع مشوق مردم به شورش و شرکت در تظاهرات براندازانه است. به همین دلیل است که بلندگو را به دست آخوند سیدمهدی طباطبائی دادهاند تا در امور عرفان و صیغه به مزخرفگوئی مشغول شود. سیدمهدی که از دوران پرافتخار صفویه بیخبر است کشف کرده پیش از کشف حجاب «خانههای فساد» در کشور وجود نداشته! وی همچنین ادعا کرده تعدد زوجات از فساد جلوگیری میکند.
اتفاقاً در عربستان سعودی هم اصلاً «فساد» وجود ندارد، مردم فساد نمیشناسند، چون «ملک جهل آلفاسد» فساد را در تمامی زمینهها بر مردم حاکم کرده. ولی در ایران برای رسیدن به چنین شرایطی به نوآوریهای سرداران نیازمندیم. سردار «رادان» علاوه بر نظارت بر امور «چکمهای» ناچار به دخالت در حوزة استراتژیک و امنیتی ریش و پشم شده، میخواهند سلمانی و مشتری را با هم تنبیه کنند. سردار رادان اینبار پایشان را از چکمة خانمها بیرون کشیده، بر فرق آقایانی فرود میآورند که «مدل موی غربی» داشته باشند! و «دویچه وله» هم بلافاصله مصاحبهای ترتیب میدهد تا یکنفر ضمن انتقاد از لاتبازی سردار رادان، زبان به ستایش از آخوند صانعی بگشاید که درمورد چکمه «فتوی» صادر فرمودند و گفتند، زنان «حق» دارند در زمستان چکمه بپوشند، همانطورکه حق دارند به دلیل عدم تمکین کتک نوش جان کنند.
اتفاقاً امروز در پاریس هوا نسبتاً ملایم بود و یک زن فرانسوی که لباس نخی بر تن داشت چکمههای بلندی به پا کرده بود بیاختیار به یاد حضرت آیتالله افتادم. اصولاً از وقتی سردار رادان اعلام فرمودند که چکمه پوشیدن باعث تحریک برادران میشود، هر وقت چکمه میپوشم یا به پای زنان دیگر چکمه میبینیم یادی از سردار رادان و دیگر مبارزان «ضداستکبار» در جمکران میکنم. به ویژه یادی هم از برادران رفسنجانی میکنم، که پس از سی سال جنایت و چپاول، در سایت «فلانالدین» به یاد وضعیت وخیم معیشت مردم افتادهاند.
بله، سگهای اطلسپوش ناتو و پادوهایشان در جمکران میپندارند هنوز دوران جنگ سرد است و با توسل به شیوة «تمرکز بر یک نقطه» میتوان باز هم مردم را به خیابانها کشاند و یک براندازی تمام و کمال از نوع «انقلاب شکوهمند» سال 57 سازمان داد. چون باز هم سازمان ناتو در مورد استقرار سلاحهای هستهای در اروپای شرقی با روسیه اختلاف پیدا کرده! همانطور که در وبلاگ «سگ اطلسپوش» گفتیم در سال 1977، اختلافات سازمان ناتو با اتحاد جماهیر شوروی پیرامون استقرار موشکهای «اس اس 20» در اروپای شرقی به چهار کودتای پیدرپی در منطقة خاورمیانه انجامید: پاکستان، ترکیه، عراق و ایران!
البته در ایران تقدیر چنین بود که کودتا را «انقلاب» بخوانند، چون واژة «انقلاب» مانند استقلال و آزادی بسیار فریبنده مینمود. و در ذهن شوت و پرتها انقلاب روسیه و فرانسه را تداعی میکرد! در نتیجه آنگلوساکسونها که در فناوری تبدیل زباله به «رهبر» سابقة تاریخی دارند، یک «رهبر کبیر انقلاب» از زبالهدان بیرون کشیده و در فرانسه تخلیه کردند. از وقتی انگلستان ناپلئون را شکست داد، فرانسه به پستوی سیاست انگلیس تبدیل شده! بگذریم، پس از چند ماه فرانسه هم این تحفة سازمان سیا را در فرودگاه مهرآباد تخلیه کرد، تا از طریق حکومت اسلامی در ایران منطقه را به زبالهدان تبدیل کند. و شاهدیم که در این سیاست کاملاً موفق شده. منتهی ارتش عدالتپرور ناتو پس از استقرار «دمکراسی» در عراق و افغانستان، علیرغم خوشرقصی گورکنها نمیتواند از این مناطق خارج شده به بهانة مبارزه با گورکنهای هستهای در سواحل خزر خیمه و خرگاه خود را به پا کند. در نتیجه دوباره دست نیاز به سوی فرانسه دراز کرده.
حاکمیت فرانسه پس از کوفتن بر طبل وقایع ماه مه 1968، و به راه انداختن جنگ زرگری میان سرکوزی و دانیل «کوین بندیت» که البته پیر دیر مسجد شارلاتانیسم ساواک، احسان نراقی هم از طریق سایت فارسی «رادیوزمانه» در آن شرکت کرد، جهت تبلیغ برای شورش به «فقه» و «فستیوال» متوسل شده. شاخة «فرهنگی» سازمان ناتو برای حفظ سرکوب اسلامی جهت تداوم بخشیدن به شورش از یک سو در پاریس انترناسیونال «فقه» به راه میاندازد، و از سوی دیگر در فستیوال کن به جسد چه گوارا چنگ انداخته. بله! ناتو چنان به افلاس افتاده که شاخة فرهنگیاش در فرانسه همزمان به چند شاخة متخالف تقسیم شده: فقه اسلامی، انقلاب کوبا و مسلمانان اسلام ستیز!
فرانسه همزمان در جبهة فقه و انقلاب و اسلام ستیزی به فعالیت فرهنگی پرداخته، از یکسو با تقویت محور اسلام ستیزی به تسلیما نسرین معروف جایزة «سیمون دوبووار» اهدا میکند، از سوی دیگر در پاریس شورای جهانی فقه به راه میاندازد و نهایتامر در فستیوال کن یک فیلم از «استیون سودربرگ» در ستایش «ارنستو چه گوارا» نمایش میدهد. آنهم چه فیلمی! چهار ساعت و نیم! البته میدانیم که این فیلمها در واقع از قبل «سفارش» داده میشود، چون جهت تبلیغات فرهنگی ناتو به کار میآید. ولی اگر در فستیوال کن، «سودربرگ» پیرامون یک پرسوناژ واقعی فیلم ساخته، در پاریس «فستیوال پشم» جهت بحث پیرامون هیچ و پوچ به راه است.
به گزارش سایت احترام به ادیان «زمانه»، در پاریس «شورای جهانی فقه اسلامی» با شعار مضحک «اسلام بدون خشونت» اعلام موجودیت کرده. فقهای شیعه و سنی در شورای کذا پیرامون هیچ و پوچ گفتگو خواهند کرد، بهتر بگوئیم مشتی شیخ پشمالدین به بحث در مورد نسبت اسلام با دمکراسی و حقوق بشر و تروریسم خواهند نشست. و از آنجا که اسلام مانند یهودیت و مسیحیت هیچ ارتباطی با مفاهیم مدرن تروریسم، دمکراسی و حقوق بشر ندارد، دولت فرانسه در واقع بیجهت فستیوال پشم در پاریس به راه انداخته. البته در این نشست شیوخ به تبیین جایگاه «جهاد» در اسلام نیز خواهند پرداخت. چون اصل مطلب همین «جهاد» است. جهادی که از سال 1948 بین سازمان ناتو و روسیه به بهای تخریب و نابودی ایران و دیگر کشورهای منطقه ادامه یافته و جهت تأمین منافع غرب همچنان باید تداوم داشته باشد.
پس، هممیهنان گرامی! برای حفظ منافع سازمان ناتو یکبار دیگر به پا خیزید! و اگر سی سال پیش با تکیه بر مهملات پربار شریعتی و مطهری اطمینان یافتید که اسلام ضدامپریالیست است، امسال از مردم فرانسه در «قیام» سال 1968 «تقلید» کنید! مگر ما از فرانسویها کمتریم؟! بنگاه خبرپراکنی «بیبیسی»، سایت رادیوزمانه و دیگر قلم به مزدهای تفنگ فروشان غرب روزها و روزهاست که از سال جادوئی 1968 و از ماه مه 68 تصاویری افسانهای ارائه میدهند. میگویند دانشجویان «انقلاب» کردند، و ژنرال دوگل با رفراندوم از ریاست جمهوری کنار گذاشته شد. میگویند این «انقلاب» رهبر نداشت، ایدئولوژی نداشت، یا چندین رهبر داشت و چندین ایدئولوژی، ولی ما میدانیم که وقایع ماه مه سال 68، در کشوری رخداد که عضو سازمان ناتو بود. همچنین میدانیم که در فرانسه اعتصابات دانشجوئی، کارگری، و ... قسمتی از زندگی روزمرة ما است و تاکنون بجز مورد ژنرال دوگل، در فرانسه هیچ رئیس جمهوری به دلیل شورش و یا به اصطلاح «انقلاب» بدون رهبر و بدون ایدئولوژی دانشجویان، از مقام خود کنارهگیری نکرده. پس نگاهی خواهیم داشت به روابط فرانسه با سازمان ناتو پیش از ماه مه 1968.
در ماه مارس 1966 ژنرال دوگل رسماً اعلام داشت که فرانسه قصد دارد از ساختار نظامی ناتو کنارهگیری کند! یادآور شویم که با توجه به مقررات سازمان ناتو، فرانسه همچنان موظف بود که هزینههای نظامی ناتو را تأمین کند و اعلام موضع ژنرال در واقعیت عضویت فرانسه در سازمان کذا تغییری ایجاد نمیکرد. این جهتگیری نمایشی برای ارائه چهرة دروغینی بود از فرانسه به عنوان «مخالف با آمریکا»! در دوران ریاست جمهوری فرانسوا میتران، زمانیکه ایالات متحد در تدارک بمباران لیبی بود، رسانههای فرانسه اعلام کردند هواپیماهای ناتو حق عبور از آسمان فرانسه را ندارند! ولی این مواضع فقط برای حفظ ظاهر اعلام میشد تا فرانسه بتواند ضمن حمایت از توحش حاکمیت اسرائیل از خود تصویر حامی اعراب و آرمان فلسطین ارائه کند. به یاد داریم که «دومینیک دو ویلپن» در سازمان ملل در مخالفت با تهاجم نظامی به عراق چه سخنرانی پرشوری کرد و به یاد داریم که طی جنگ مأموران فعال امنیتی فرانسه در عراق ربوده شدند! صورتک مخالفت فرانسه با سیاستهای آمریکا هنگامی فرو افتاد که آنگلوساکسونها در عراق به گل نشستند و بجای تونی بلر، برنار کوشنر نقش پادوی سیاست آمریکا در منطقه را عهدهدار شد. و اما مهمترین نکتهای که در این آشفته بازار پروپاگاند سازمان ناتو به چشم میخورد بیانات پیامبرگونة «دانیل کوین بندیت» نمایندة پارلمان اروپاست که در سایت رادیوزمانه انتشار یافته.
در مورد شخص «کوین بندیت» بهتر است وقت تلف نکنیم، محفل ایشان شناخته شده است. ایشان ترجیح دادهاند از زبان یک مرده مواضع محفلی و عوامفریبانة خود را اعلام کنند. «کوین بندیت» گفته اگر «هانا آرنت» زنده بود در مورد اسلام سیاسی میگفت «اسلام مثل همة ادیان لحظاتی از خودکامگی دارد و انسان باید با این خودکامگی مبارزه کند.» کوین بندیت سپس از قول مرحومه هانا آرنت فرمودهاند:
«دمکراسیهای ما در آزادی از قید دین به تکامل رسیدند، و این همان مسئلهای است که امروز در برابر مسلمانان قرار دارد.»
و خلاصه مسلمین هم باید دست به کار شده به توصیة سید ابراهیم نبوی مانند فرانسویها در سال68 به خیابانها بیایند و خود را از قید دین خلاص کنند، تا بر اساس سخنان فرضی یک مرده، و از زبان یک شارلاتان، به دموکراسی برسند! و اگر هم دین را به مرخصی فرستادند و به دموکراسی نرسیدند هانا آرنت را سرزنش کنند! در واقع «کوین بندیت» مانند همة شارلاتانهای کارکشته، نقش توازن قوای اقتصادی در ایجاد دمکراسی و پویائی دمکراسی را کاملاً نادیده میگیرد و سخن از تکامل دمکراسی به میان میآورد. باید بگوئیم اگر رهائی از سلطة دین دمکراسی تلقی شود، پس اتحادجماهیر شوروی دمکراسی بود و جمهوری خلق چین هم در دامان دمکراسی افتاده! و اگر حاکمیت عربستان اسلامی نباشد، حتماً فردا عربستان یک دمکراسی تلقی خواهد شد!
از سوی دیگر حضور سخنگوی هانا آرنت باید عرض کنیم که دمکراسیها هرگز به «تکامل» نمیرسند، چون دمکراسی بر خلاف تصور «کوین بندیت» و هانا آرنت «ایستا» نیست! دمکراسی نظامی است انسان محور، زنده و پویا، که مانند انسان فقط هنگام مرگ به «کمال» میرسد. بر خلاف فرمایشات کوین بندیت، یک دمکراسی وقتی نابود میشود به «تکامل» رسیده، چون به سکون میرسد و دیگر هیچ تحولی نخواهد داشت! البته وقتی کسی از زبان یک مرده سخن میگوید، چنین ترهاتی هم باید از دهانش بیرون بیاید. چرا که مردگان، با واقعیات جهان مادی بیگانهاند. بیجهت نیست که فاشیستها به معنویات و مردگانشان اینهمه اهمیت میدهند.
هم میهنان گرامی! به خیابانها بیائید، فریاد بزنید و شعارهای ساخته و پرداختة ساواک منفور را تکرار کنید، چرا که سازمان ناتو در حال مذاکره با روسها است و جهت اعمال فشار بر روسیه نیازمند تکرار سناریوی سال 1979 در ایران شده. سی سال پیش هم به برکت حضور شما مردم ژنرال هویزر در ایران کودتا کرد. ارتش شاهنشاهی در برابر مخالفان سلطنت اعلام بیطرفی فرموده، شهربانی هم خود را به خواب زد، و دانشجویان و طلاب «مبارز» به رهبری خمینی کبیر دست استعمار را ارواح شکمشان از ایران کوتاه کردند. درنگ جایز نیست! بر علیه علیخامنهای مفلوک و حکومت پوشالی اسلامی در ایران «تظاهرات» کنید، فریاد برآورید، «ما اهل کوفه نیستیم، ناتو تنها بماند!»
اینبار نیاز حضرت «ناتو» علیهالسلام به شما ملت به مراتب از سال 1357 بیشتر شده. تا آنجا که نوکران ناتو در دولت پاکستان رسماً به مذاکره با طالبان پرداختهاند، قلم به مزدهایاش قصة رستم و سهراب از وقایع سال 1968 در فرانسه برایمان نقل میکنند، در بخش مسابقة فستیوال کن فیلم چهارساعته از «چهگوارا» جهت نمایش برگزیده میشود، و همزمان با راه اندازی «شورای جهانی فقه» در پاریس، تسلیما نسرین هم جایزة «سیمون دوبووار» دریافت میکند. در همین آشفته بازار و خیمهشببازیهاست که در جمکران هم، رمالان و سرداران زمینة آشوب فراهم میآورند.
البته نقش سرداران و ملایان در گسترش سرکوب اجتماعی و تحریک افکار عمومی را نادیده نگیریم. این سرکوبها به همراه سخنان ابلهانة «فلانالدینها» در واقع مشوق مردم به شورش و شرکت در تظاهرات براندازانه است. به همین دلیل است که بلندگو را به دست آخوند سیدمهدی طباطبائی دادهاند تا در امور عرفان و صیغه به مزخرفگوئی مشغول شود. سیدمهدی که از دوران پرافتخار صفویه بیخبر است کشف کرده پیش از کشف حجاب «خانههای فساد» در کشور وجود نداشته! وی همچنین ادعا کرده تعدد زوجات از فساد جلوگیری میکند.
اتفاقاً در عربستان سعودی هم اصلاً «فساد» وجود ندارد، مردم فساد نمیشناسند، چون «ملک جهل آلفاسد» فساد را در تمامی زمینهها بر مردم حاکم کرده. ولی در ایران برای رسیدن به چنین شرایطی به نوآوریهای سرداران نیازمندیم. سردار «رادان» علاوه بر نظارت بر امور «چکمهای» ناچار به دخالت در حوزة استراتژیک و امنیتی ریش و پشم شده، میخواهند سلمانی و مشتری را با هم تنبیه کنند. سردار رادان اینبار پایشان را از چکمة خانمها بیرون کشیده، بر فرق آقایانی فرود میآورند که «مدل موی غربی» داشته باشند! و «دویچه وله» هم بلافاصله مصاحبهای ترتیب میدهد تا یکنفر ضمن انتقاد از لاتبازی سردار رادان، زبان به ستایش از آخوند صانعی بگشاید که درمورد چکمه «فتوی» صادر فرمودند و گفتند، زنان «حق» دارند در زمستان چکمه بپوشند، همانطورکه حق دارند به دلیل عدم تمکین کتک نوش جان کنند.
اتفاقاً امروز در پاریس هوا نسبتاً ملایم بود و یک زن فرانسوی که لباس نخی بر تن داشت چکمههای بلندی به پا کرده بود بیاختیار به یاد حضرت آیتالله افتادم. اصولاً از وقتی سردار رادان اعلام فرمودند که چکمه پوشیدن باعث تحریک برادران میشود، هر وقت چکمه میپوشم یا به پای زنان دیگر چکمه میبینیم یادی از سردار رادان و دیگر مبارزان «ضداستکبار» در جمکران میکنم. به ویژه یادی هم از برادران رفسنجانی میکنم، که پس از سی سال جنایت و چپاول، در سایت «فلانالدین» به یاد وضعیت وخیم معیشت مردم افتادهاند.
بله، سگهای اطلسپوش ناتو و پادوهایشان در جمکران میپندارند هنوز دوران جنگ سرد است و با توسل به شیوة «تمرکز بر یک نقطه» میتوان باز هم مردم را به خیابانها کشاند و یک براندازی تمام و کمال از نوع «انقلاب شکوهمند» سال 57 سازمان داد. چون باز هم سازمان ناتو در مورد استقرار سلاحهای هستهای در اروپای شرقی با روسیه اختلاف پیدا کرده! همانطور که در وبلاگ «سگ اطلسپوش» گفتیم در سال 1977، اختلافات سازمان ناتو با اتحاد جماهیر شوروی پیرامون استقرار موشکهای «اس اس 20» در اروپای شرقی به چهار کودتای پیدرپی در منطقة خاورمیانه انجامید: پاکستان، ترکیه، عراق و ایران!
البته در ایران تقدیر چنین بود که کودتا را «انقلاب» بخوانند، چون واژة «انقلاب» مانند استقلال و آزادی بسیار فریبنده مینمود. و در ذهن شوت و پرتها انقلاب روسیه و فرانسه را تداعی میکرد! در نتیجه آنگلوساکسونها که در فناوری تبدیل زباله به «رهبر» سابقة تاریخی دارند، یک «رهبر کبیر انقلاب» از زبالهدان بیرون کشیده و در فرانسه تخلیه کردند. از وقتی انگلستان ناپلئون را شکست داد، فرانسه به پستوی سیاست انگلیس تبدیل شده! بگذریم، پس از چند ماه فرانسه هم این تحفة سازمان سیا را در فرودگاه مهرآباد تخلیه کرد، تا از طریق حکومت اسلامی در ایران منطقه را به زبالهدان تبدیل کند. و شاهدیم که در این سیاست کاملاً موفق شده. منتهی ارتش عدالتپرور ناتو پس از استقرار «دمکراسی» در عراق و افغانستان، علیرغم خوشرقصی گورکنها نمیتواند از این مناطق خارج شده به بهانة مبارزه با گورکنهای هستهای در سواحل خزر خیمه و خرگاه خود را به پا کند. در نتیجه دوباره دست نیاز به سوی فرانسه دراز کرده.
حاکمیت فرانسه پس از کوفتن بر طبل وقایع ماه مه 1968، و به راه انداختن جنگ زرگری میان سرکوزی و دانیل «کوین بندیت» که البته پیر دیر مسجد شارلاتانیسم ساواک، احسان نراقی هم از طریق سایت فارسی «رادیوزمانه» در آن شرکت کرد، جهت تبلیغ برای شورش به «فقه» و «فستیوال» متوسل شده. شاخة «فرهنگی» سازمان ناتو برای حفظ سرکوب اسلامی جهت تداوم بخشیدن به شورش از یک سو در پاریس انترناسیونال «فقه» به راه میاندازد، و از سوی دیگر در فستیوال کن به جسد چه گوارا چنگ انداخته. بله! ناتو چنان به افلاس افتاده که شاخة فرهنگیاش در فرانسه همزمان به چند شاخة متخالف تقسیم شده: فقه اسلامی، انقلاب کوبا و مسلمانان اسلام ستیز!
فرانسه همزمان در جبهة فقه و انقلاب و اسلام ستیزی به فعالیت فرهنگی پرداخته، از یکسو با تقویت محور اسلام ستیزی به تسلیما نسرین معروف جایزة «سیمون دوبووار» اهدا میکند، از سوی دیگر در پاریس شورای جهانی فقه به راه میاندازد و نهایتامر در فستیوال کن یک فیلم از «استیون سودربرگ» در ستایش «ارنستو چه گوارا» نمایش میدهد. آنهم چه فیلمی! چهار ساعت و نیم! البته میدانیم که این فیلمها در واقع از قبل «سفارش» داده میشود، چون جهت تبلیغات فرهنگی ناتو به کار میآید. ولی اگر در فستیوال کن، «سودربرگ» پیرامون یک پرسوناژ واقعی فیلم ساخته، در پاریس «فستیوال پشم» جهت بحث پیرامون هیچ و پوچ به راه است.
به گزارش سایت احترام به ادیان «زمانه»، در پاریس «شورای جهانی فقه اسلامی» با شعار مضحک «اسلام بدون خشونت» اعلام موجودیت کرده. فقهای شیعه و سنی در شورای کذا پیرامون هیچ و پوچ گفتگو خواهند کرد، بهتر بگوئیم مشتی شیخ پشمالدین به بحث در مورد نسبت اسلام با دمکراسی و حقوق بشر و تروریسم خواهند نشست. و از آنجا که اسلام مانند یهودیت و مسیحیت هیچ ارتباطی با مفاهیم مدرن تروریسم، دمکراسی و حقوق بشر ندارد، دولت فرانسه در واقع بیجهت فستیوال پشم در پاریس به راه انداخته. البته در این نشست شیوخ به تبیین جایگاه «جهاد» در اسلام نیز خواهند پرداخت. چون اصل مطلب همین «جهاد» است. جهادی که از سال 1948 بین سازمان ناتو و روسیه به بهای تخریب و نابودی ایران و دیگر کشورهای منطقه ادامه یافته و جهت تأمین منافع غرب همچنان باید تداوم داشته باشد.
پس، هممیهنان گرامی! برای حفظ منافع سازمان ناتو یکبار دیگر به پا خیزید! و اگر سی سال پیش با تکیه بر مهملات پربار شریعتی و مطهری اطمینان یافتید که اسلام ضدامپریالیست است، امسال از مردم فرانسه در «قیام» سال 1968 «تقلید» کنید! مگر ما از فرانسویها کمتریم؟! بنگاه خبرپراکنی «بیبیسی»، سایت رادیوزمانه و دیگر قلم به مزدهای تفنگ فروشان غرب روزها و روزهاست که از سال جادوئی 1968 و از ماه مه 68 تصاویری افسانهای ارائه میدهند. میگویند دانشجویان «انقلاب» کردند، و ژنرال دوگل با رفراندوم از ریاست جمهوری کنار گذاشته شد. میگویند این «انقلاب» رهبر نداشت، ایدئولوژی نداشت، یا چندین رهبر داشت و چندین ایدئولوژی، ولی ما میدانیم که وقایع ماه مه سال 68، در کشوری رخداد که عضو سازمان ناتو بود. همچنین میدانیم که در فرانسه اعتصابات دانشجوئی، کارگری، و ... قسمتی از زندگی روزمرة ما است و تاکنون بجز مورد ژنرال دوگل، در فرانسه هیچ رئیس جمهوری به دلیل شورش و یا به اصطلاح «انقلاب» بدون رهبر و بدون ایدئولوژی دانشجویان، از مقام خود کنارهگیری نکرده. پس نگاهی خواهیم داشت به روابط فرانسه با سازمان ناتو پیش از ماه مه 1968.
در ماه مارس 1966 ژنرال دوگل رسماً اعلام داشت که فرانسه قصد دارد از ساختار نظامی ناتو کنارهگیری کند! یادآور شویم که با توجه به مقررات سازمان ناتو، فرانسه همچنان موظف بود که هزینههای نظامی ناتو را تأمین کند و اعلام موضع ژنرال در واقعیت عضویت فرانسه در سازمان کذا تغییری ایجاد نمیکرد. این جهتگیری نمایشی برای ارائه چهرة دروغینی بود از فرانسه به عنوان «مخالف با آمریکا»! در دوران ریاست جمهوری فرانسوا میتران، زمانیکه ایالات متحد در تدارک بمباران لیبی بود، رسانههای فرانسه اعلام کردند هواپیماهای ناتو حق عبور از آسمان فرانسه را ندارند! ولی این مواضع فقط برای حفظ ظاهر اعلام میشد تا فرانسه بتواند ضمن حمایت از توحش حاکمیت اسرائیل از خود تصویر حامی اعراب و آرمان فلسطین ارائه کند. به یاد داریم که «دومینیک دو ویلپن» در سازمان ملل در مخالفت با تهاجم نظامی به عراق چه سخنرانی پرشوری کرد و به یاد داریم که طی جنگ مأموران فعال امنیتی فرانسه در عراق ربوده شدند! صورتک مخالفت فرانسه با سیاستهای آمریکا هنگامی فرو افتاد که آنگلوساکسونها در عراق به گل نشستند و بجای تونی بلر، برنار کوشنر نقش پادوی سیاست آمریکا در منطقه را عهدهدار شد. و اما مهمترین نکتهای که در این آشفته بازار پروپاگاند سازمان ناتو به چشم میخورد بیانات پیامبرگونة «دانیل کوین بندیت» نمایندة پارلمان اروپاست که در سایت رادیوزمانه انتشار یافته.
در مورد شخص «کوین بندیت» بهتر است وقت تلف نکنیم، محفل ایشان شناخته شده است. ایشان ترجیح دادهاند از زبان یک مرده مواضع محفلی و عوامفریبانة خود را اعلام کنند. «کوین بندیت» گفته اگر «هانا آرنت» زنده بود در مورد اسلام سیاسی میگفت «اسلام مثل همة ادیان لحظاتی از خودکامگی دارد و انسان باید با این خودکامگی مبارزه کند.» کوین بندیت سپس از قول مرحومه هانا آرنت فرمودهاند:
«دمکراسیهای ما در آزادی از قید دین به تکامل رسیدند، و این همان مسئلهای است که امروز در برابر مسلمانان قرار دارد.»
و خلاصه مسلمین هم باید دست به کار شده به توصیة سید ابراهیم نبوی مانند فرانسویها در سال68 به خیابانها بیایند و خود را از قید دین خلاص کنند، تا بر اساس سخنان فرضی یک مرده، و از زبان یک شارلاتان، به دموکراسی برسند! و اگر هم دین را به مرخصی فرستادند و به دموکراسی نرسیدند هانا آرنت را سرزنش کنند! در واقع «کوین بندیت» مانند همة شارلاتانهای کارکشته، نقش توازن قوای اقتصادی در ایجاد دمکراسی و پویائی دمکراسی را کاملاً نادیده میگیرد و سخن از تکامل دمکراسی به میان میآورد. باید بگوئیم اگر رهائی از سلطة دین دمکراسی تلقی شود، پس اتحادجماهیر شوروی دمکراسی بود و جمهوری خلق چین هم در دامان دمکراسی افتاده! و اگر حاکمیت عربستان اسلامی نباشد، حتماً فردا عربستان یک دمکراسی تلقی خواهد شد!
از سوی دیگر حضور سخنگوی هانا آرنت باید عرض کنیم که دمکراسیها هرگز به «تکامل» نمیرسند، چون دمکراسی بر خلاف تصور «کوین بندیت» و هانا آرنت «ایستا» نیست! دمکراسی نظامی است انسان محور، زنده و پویا، که مانند انسان فقط هنگام مرگ به «کمال» میرسد. بر خلاف فرمایشات کوین بندیت، یک دمکراسی وقتی نابود میشود به «تکامل» رسیده، چون به سکون میرسد و دیگر هیچ تحولی نخواهد داشت! البته وقتی کسی از زبان یک مرده سخن میگوید، چنین ترهاتی هم باید از دهانش بیرون بیاید. چرا که مردگان، با واقعیات جهان مادی بیگانهاند. بیجهت نیست که فاشیستها به معنویات و مردگانشان اینهمه اهمیت میدهند.
0 نظردهید:
ارسال یک نظر
<< بازگشت