جرج و جوجو!
...
آنروزها رفتند
آنروزهای خوب
[...]
آنروزهای جذبه و حیرت
[...]
با نزدیک شدن فصل تابستان، پروپاگاند استعمار به «آب» روی آورده، و به ریختن «آب توبه» بر سر به اصطلاح گنهکاران حکومت جمکران، بنیصدر، منتظری و داماداش، مهدی هاشمی مشغول شده. پس از بسیج مضحک «12 مرد خبیث» توسط «بیبیسی» در لندن، و دری نجف آبادی و اژهای در جمکران، جهت پوشاندن چهرة سلطنتطلبان با نقاب لائیسیته، شاهدیم که روزینامة کیهان نیز به نوبة خود، دست در دست رادیو فردا و «بیبیسی»، به مناسبت سالروز آزادی خرمشهر، با بسیج دستاربند و اوباش، قصد بزک کردن چهرة بنیصدر را دارد! دستاربند برگزیدة استعمار همان منتظری خودمان است که از جان گذشتگی کرده و موجودیت بهائیان را در حد «نفس کشیدن» به رسمیت شناخته! اوباش هم اعلام کردهاند، بنیصدر خائن نبوده، و «شهروندامروز» هم به تعریف و تمجید از سیدمهدی هاشمی، داماد منتظری پرداخته. و اینجاست که پاسدار شریعتمداری از اظهارات اوباش و مطالب «شهروندامروز» ابراز تعجب فرمودهاند! همانطورکه میبینیم سناریوی نوین سازمان سیا همواره یک «شیخ» را به همراه یک «کلاهی» به صحنه میآورد تا چارچوب جادوئی و پربرکت تقدس «شیخ و شاه» که به ویژه در هشتاد سال اخیر کارساز منافع استعمار بوده شکسته نشود.
جهت تقویت این سیاست، ژاپن هم در معرکة پوزش طلبیدن از توهین به مقدسات اسلام حضور یافته. به گزارش حنازرچوبه، مورخ سوم خردادماه سالجاری، به نقل از خبرگزاری «کیودو»، ژاپن از ساختن کارتون «جوجو ناشی» از مسلمین عذرخواهی کرده. چون در این کارتون، یک پرسوناژ شرور از درون یک قفسه قرآن بر میدارد! ولی پیش از ادامة مطلب لازم است به دو نکتة مهم اشاره داشته باشیم.
نخست آنکه دفاع ما از بهائیان در ایران، به هیچ عنوان دفاع از بهائیت در مقام یک مذهب نیست، بلکه دفاع از «حقوق انسانی» افرادی است که نه تنها قانون اساسی توحش حکومت اسلامی موجودیت و حقوق آنان را به رسمیت نمیشناسد، که در قانون اساسی دوران پهلوی نیز جائی نداشتهاند. پس بنگاه خبرپراکنی «بیبیسی» بداند که با انتشار عکس و تفصیلات از زنان بدون حجاب بهائی که در کنار مردان ایستادهاند، نمیتواند به تبلیغ «دین مدرن» مشغول شود. و حضرت آیتالله منتظری هم بدانند برخلاف اظهارات عوامفریبانة ایشان، به رسمیت شناخته نشدن بهائیان توسط آخوندهای شیعی مسلک فقط به دلیل حفظ دکان دین فروشان جمکران است، که با حمایت استعمار و جهت سرکوب مردم ایران امکانپذیر شده. در غیراینصورت بهائیت همانقدر معتبر است که هر دین و مسلک دیگری. ما خواهان به رسمیت شناخته شدن حقوق همة مردم ایران خارج از جنسیت، قومیت، عقاید و هرگونه گرایشمذهبی هستیم، و هر گونه تبعیضی را هم محکوم میدانیم.
نکتة دوم به «سازمان عفو بینالملل» مربوط میشود که به دلیل بینظمی و هرج و مرج حاکم بر قوة قضائیة جمکران پایاش را از حدود و اختیارات قانونی سازمان خود فراتر گذاشته، از رئیس قوة قضائیة حکومت اسلامی میخواهد قانون شکنی را نادیده انگارد. البته در اینجا بحث بر سر احکام صادره برای مجرمین نیست. چون این احکام خود ابزاری است برای دخالت سازمانهای به اصطلاح مدافع حقوق بشر. حکایت به «تجمع غیرمجاز» ملاباجیهای محفل نوبل در تاریخ 22 خردادماه سال 1385 باز میگردد. به گفتة سایت «رادیوفردا»، مورخ دوم خردادماه سالجاری، سازمان عفو بینالملل در تاریخ 21 ماه مه 2008، با ارسال نامهای به شاهرودی، با نادیده گرفتن تجمع غیرقانونی گروه عبادی، تأکید میکند: «این زنان تنها به دلیل عقایدشان محکوم شدهاند.»
بله در قاموس اهالی عفو بینالملل، «تجمع غیرقانونی» جرم نیست و قاضی در کشور ایران حق ندارد نوچههای استعمار را به دلیل ارتکاب «جرم امنیتی» محکوم کند. چون برای کشور ایران، عفو بینالملل بجای قاضی تصمیم میگیرد و تأکید دارد که اصحاب «کمپین یک میلیون آشنذری» به دلیل «عقایدشان» محکوم شدهاند! اینجاست که میبینیم گورکنها «کشف حقایق» را از امثال سازمان کذا میآموزند، و بعد به ما تحمیل میکنند. همانطورکه بارها در این وبلاگ گفتهایم، وظیفة اصلی سازمانهای به اصطلاح غیردولتی غرب در ایران تشویق قانون شکنی است. و عفو بینالملل هم در همین راستا جرم مشهود گروه عبادی را که جرم امنیتی یعنی «تجمع غیرقانونی» بوده به رسمیت نمیشناسد!
مسلم است که قوة قضائیة گورکنها نمیتواند به سازمان کذا اعتراض کند، چون قوة قضائیه در کشور استعمارزدة ایران مجری سیاستهای استعمار است، و «عدالت» را در جهت حفظ منافع اربابان خود رعایت میکند. دلیل گسترش لاتبازی گروه عبادی، حمایت همین سازمانها است. به عنوان نمونه پروین اردلان، روزی که قرار بود به جرم تجمع غیرمجاز در دادگاه محاکمه شود، در برابر ورودی دادگاه با پلیس هم درگیر شده! چرا که یک عده از خواهران زینب جهت ابراز همبستگی با ایشان در برابر دادگاه تجمع غیرمجاز فرموده، و زمانیکه پلیس قصد پراکنده کردن آنان را داشت، این عمل بر خواهر پروین اردلان گران آمده، خونشان را به جوش آورده، و به قول خودشان تلاش کردند که مانع اعمال خشونت پلیس شوند! در نتیجه، خواهر پروین اردلان بجای حضور در برابر قاضی، دوباره بازداشت میشوند! به عبارت دیگر، محاکمة خود را به تاًخیر میاندازند. و اینجاست که در استکهلم معلوم میشود هیچکس لایقتر از ایشان برای دریافت جایزة «اولاف پالمه» پیدا نخواهد شد.
در مورد جرم امنیتی «تجمع غیرمجاز» پیشتر توضیح دادهایم، و امروز اضافه میکنیم که تهاجم به نیروی انتظامی هم جرم امنیتی است. و سازمان عفو بینالملل بهتر است پیش از ارسال نامههای عوامفریبانه برای شاهرودی زبان نفهم با حقوقدانان خود مشورت کند. اگر قوة قضائیه جمکران کشکی است و زبالههائی چون شاهرودی و لاریجانی در رأس آن قرار گرفتهاند، قوانین و مقررات حقوق بینالمللی که سازمان عفو کذا نیز موظف به رعایت آن است کشکی نیست! روشنتر بگوئیم، سازمان عفو بینالملل و هیچ سازمان دیگری «حق» ندارد، «جرم مشهود و متعارف» از قبیل «تجمع غیرمجاز» و یا «درگیری با نیروی انتظامی» را که در تمام کشورهای جهان «جرم» شناخته میشود در ایران مورد «تشویق» قرار دهد. اگر سازمان کذا و شرکایاش میپندارند با تکرار هوچیگریهای دوران پهلوی میتوانند با گسترش آشوب، یک براندازی سازمان دهند واقعاً کور خواندهاند. اگر کسی یک جو عقل سلیم داشته باشد با نیم نگاهی به سیرک ورشکستة اژهای و درینجف آبادی پس از انفجارهای شیراز متوجه خواهد شد که ساواک به شدت تضعیف شده، و ارباباناش دیگر نمیتوانند به بهانة دفاع از حقوق بشر لاتبازی و عربدهجوئی را تشویق کنند.
آنروزها رفتند
[...]
آنروزهای خواب و بیداری
[...]
آنروزها هر سایه[...]
هر جعبة سربسته[...]
هرگوشة صندوقخانه [...]
گوئی جهانی بود
[...]
همچنانکه وزارت اطلاعات جمکران هم در تمامی تلاشهای براندازانة خود ناکام مانده. کوشش وزارت اطلاعات جمکران از زمان جنجال پیرامون هاله اسفندیاری و شرکاء بر این امر متمرکز شده که به ما بباوراند غرب، به ویژه حاکمیت آمریکا خواهان حکومت لائیک در ایران است! در این راستا، وزارت اطلاعات، «دوستان» را به عنوان «برانداز» بازداشت کرد و آنها را مدافع دموکراسی معرفی نمود. البته از همه «دمکراسیتر» همان هاله اسفندیاری بود که مانند اکثر پادوهای فاشیسم بینالملل در ایران دورة دمکراسی را در مؤسسة «کیهان» گذرانده بود. میدانیم که طبق پروژة آیتالله «مکفال» دمکراسی در ایران از حلقة فاشیسم «شیخ و شاه» خارج نمیشود. شیفتگی بیش از حد متفکران ینگهدنیا به این نوع «دمکراسی»، یا بهتر بگوئیم فاشیسم «شیخ و شاه» به این دلیل است که با شیخ و شاه میتوان دور باطل فاشیسم را مانند 8 دهة گذشته تداوم بخشید، چون شیخ و شاه را تا پایان دنیا میتوان در تقابل کاذب قرار داد. ولی فکر نکنید که استعمار ابله است. ابدا! استعمار از حماقت و مزدوری دیگران استفاده میکند، تا فاشیسم را با نقابهای فریبنده بر ما ملت حاکم کند. شیوة تبلیغات استعمار همان شیوة گروه محمدخاتمی است: سرقت مطالبات مردم و شعارهای گروههای سیاسی. در همین راستاست که، در پی مشکلات اقتصادی و گرانی در ایران علیرغم افزایش بهای نفت، منافع فرضی «ملی شدن نفت» هم از طرف بعضیها مورد تردید قرار گرفته.
شاهدیم که سیدصادق خرازی، دیپلمات مادرزاد گروه خاتمی امروز کشف فرمودهاند که ملی کردن نفت بیحاصل بوده، چون پول نفت وسیلة اعمال قدرت دولت و مانع استقرار «دمکراسی» خواهد شد. البته آنروزها که سیدصادق با حمایت گورکنها در ایالات متحد و سپس در فرانسه به حیف و میل همین پول نفت مشغول بود، و از بذل و بخشش آن به فاشیستهای حزب «لوپن» نیز دریغ نمیورزید، پول نفت خیلی هم خوب بود و ملی کردن نفت هم کاملاً بجا! چون آنزمان در ذهن علیل سیدصادق «دمکراسی» داشتیم! ولی به محض ظهور مهرورزی «دمکراسی» خرازی به پایان رسید! چون این نوع دمکراسیها فقط در خرازیهای بازار یافت میشود.
خارج از مسائل اقتصادی، امروز مطالبات مردم ایران بر محور «دینگریزی» متمرکز شده. پس وزارت اطلاعات جمکران در یک حسینیه بمب میگذارد، بعد هم آنرا به سلطنتطلبان نسبت میدهد و ادعا میکند سلطنتطلبان کذا قصد انفجار مراکز مذهبی شهر قم را هم داشتهاند. در اینمورد پیشتر توضیح دادهایم. اینک بازگردیم به حمایت تلویحی اوباش از بنیصدر. میدانیم که بنیصدر هم رئیس جمهور منتخب همین اوباش بود! و شمخانی وزیر سابق دفاع گورکنها به همراه رحیمصفوی در مصاحبههای خود اعلام کردهاند، بنیصدر خائن نبود! چه خبر مهمی! چون همة جهانیان باور کرده بودند که به گفتة خمینی، بنیصدر هم مانند شاه «خائن» است. و امروز که راز و نیاز رضاپهلوی و خامنهای مفلوک را میبینیم بهتر متوجه میشویم که جنگ گورکنها با سلطنت جنگ زرگری بوده، جنگی جهت فریب شوتو پرتهائی که تقابل کاذب «شیخ و شاه» را باور کردهاند. در واقع شیوخ که تهمت خیانت به محمدرضا پهلوی میزنند، در خیانت به ملت ایران گوی سبقت از هر کس دیگری ربودهاند، و اگر گورکنها بنیصدر را هم خیانتکار خواندند، به دلیل شکست سیاست اربابانشان در تجزیة ایران از طریق جنگ بود. البته یادآور شویم که پاسدار شریعتمداری به شدت از اظهارات اوباش در مورد بنیصدر ابراز نارضایتی کرده، تا شاید نانی «اضافه» برای بنیصدر به تنور استعمار بچسباند. واضح است که گورکنها پا به پای اربابانشان در سیر قهقرائی افتادهاند، هر چند که آنگلوساکسونها، جهت «دو به هم زنی»، ضمن پخش خبر حمایت فرضی روسیه از امارات در برابر ایران، تا آخرین نفس بر سیاست انسداد در منطقه پای خواهند فشرد.
پس از توافقات دوحه، که در واقع مرحلة بعدی شکست سازمان ناتو در جنگ سی و سه روزه بود، سازمان ناتو جهت تقویت دولت پوشالی اسرائیل تلاش دارد تا مصر را به اخوانالمسلمین تقدیم کرده، زمینة جنگ زرگری میان نوکران استعمار انگلیس و اسرائیل را فراهم آورد. به همین دلیل ناگهان به «فرمان الهی»، فروش مشروبات الکلی در یکی از هتلهای معروف قاهره که محل پذیرائی از توریستهای غربی است «ممنوع» اعلام شد! سپس نوبت به عراق رسید و در اینکشور حضرت آیتالله سیستانی خطر فرموده فتوی دادند، به اشغالگران مواد غذائی نفروشید! حال آنکه اشغالگران مواد غذائی مورد نیاز مردم عراق را خود به این کشور «وارد» میکنند! بله، آخوند جماعت هیچ جا دست از شیادی برنمیدارد! در جمکران هم اژهای و دری نجفآبادی همچنان به نمایش سیرک 12 مرد خبیث مشغولاند و همزمان، اوباش ساواک را جهت «تظاهرات» راهی خیابانهای تهران میکنند. امروز ساواکیها تحت عنوان «خانوادة شهدا» در برابر سفارت انگلستان به «تظاهرات» و در واقع به طلب کمک از آستان علیاحضرت ملکه مشغول بودند. یک قطعنامه هم صادر کردهاند!
ولی روانه کردن اوباش به خیابان «دیگر اثر ندارد!» بزودی خواهیم دید که مهرورزی ناچار خواهد شد وزارت اطلاعات جمکران را نیز از وجود اژهای و دیگر نوکران ضدامپریالیست سازمان سیا پاکسازی کند. چون اگر فیلم «12 مرد خبیث» در سال 1967 فروش موفقی داشت، سیرک 12 مرد خبیث در جمکران به دلیل کسادی بازار آنگلوساکسونها با ورشکستگی صحنه را ترک خواهد کرد. اژهای و ارباباناش در سازمان سیا باید بدانند شیوههای امنیتی جان نگروپونته، دیگر کارآئی ندارد، و با انفجار بمب در اماکن عمومی و ارعاب مردم نمیتوان در ایران اعمال سیاست کرد. از این پس سازمان ناتو اگر با روسیه بر سر استقرار سلاحهای هستهای اختلاف پیدا کرد، نمیتواند با ایجاد آشوب در کشور ایران منافع خود را در تقابل با منافع روسیه تأمین کند. جایزه باران کردن فیلم «چهگوارا» در کشور فرانسه، و کارتون «جوجو ناشی» هم کارساز «سگان اطلس پوش» ما نخواهد بود.
آنروزها رفتند
آنروزهای خوب
[...]
از تابش خورشید پوسیدند
و گم شدند[...]
آنروزهای خوب
[...]
آنروزهای جذبه و حیرت
[...]
با نزدیک شدن فصل تابستان، پروپاگاند استعمار به «آب» روی آورده، و به ریختن «آب توبه» بر سر به اصطلاح گنهکاران حکومت جمکران، بنیصدر، منتظری و داماداش، مهدی هاشمی مشغول شده. پس از بسیج مضحک «12 مرد خبیث» توسط «بیبیسی» در لندن، و دری نجف آبادی و اژهای در جمکران، جهت پوشاندن چهرة سلطنتطلبان با نقاب لائیسیته، شاهدیم که روزینامة کیهان نیز به نوبة خود، دست در دست رادیو فردا و «بیبیسی»، به مناسبت سالروز آزادی خرمشهر، با بسیج دستاربند و اوباش، قصد بزک کردن چهرة بنیصدر را دارد! دستاربند برگزیدة استعمار همان منتظری خودمان است که از جان گذشتگی کرده و موجودیت بهائیان را در حد «نفس کشیدن» به رسمیت شناخته! اوباش هم اعلام کردهاند، بنیصدر خائن نبوده، و «شهروندامروز» هم به تعریف و تمجید از سیدمهدی هاشمی، داماد منتظری پرداخته. و اینجاست که پاسدار شریعتمداری از اظهارات اوباش و مطالب «شهروندامروز» ابراز تعجب فرمودهاند! همانطورکه میبینیم سناریوی نوین سازمان سیا همواره یک «شیخ» را به همراه یک «کلاهی» به صحنه میآورد تا چارچوب جادوئی و پربرکت تقدس «شیخ و شاه» که به ویژه در هشتاد سال اخیر کارساز منافع استعمار بوده شکسته نشود.
جهت تقویت این سیاست، ژاپن هم در معرکة پوزش طلبیدن از توهین به مقدسات اسلام حضور یافته. به گزارش حنازرچوبه، مورخ سوم خردادماه سالجاری، به نقل از خبرگزاری «کیودو»، ژاپن از ساختن کارتون «جوجو ناشی» از مسلمین عذرخواهی کرده. چون در این کارتون، یک پرسوناژ شرور از درون یک قفسه قرآن بر میدارد! ولی پیش از ادامة مطلب لازم است به دو نکتة مهم اشاره داشته باشیم.
نخست آنکه دفاع ما از بهائیان در ایران، به هیچ عنوان دفاع از بهائیت در مقام یک مذهب نیست، بلکه دفاع از «حقوق انسانی» افرادی است که نه تنها قانون اساسی توحش حکومت اسلامی موجودیت و حقوق آنان را به رسمیت نمیشناسد، که در قانون اساسی دوران پهلوی نیز جائی نداشتهاند. پس بنگاه خبرپراکنی «بیبیسی» بداند که با انتشار عکس و تفصیلات از زنان بدون حجاب بهائی که در کنار مردان ایستادهاند، نمیتواند به تبلیغ «دین مدرن» مشغول شود. و حضرت آیتالله منتظری هم بدانند برخلاف اظهارات عوامفریبانة ایشان، به رسمیت شناخته نشدن بهائیان توسط آخوندهای شیعی مسلک فقط به دلیل حفظ دکان دین فروشان جمکران است، که با حمایت استعمار و جهت سرکوب مردم ایران امکانپذیر شده. در غیراینصورت بهائیت همانقدر معتبر است که هر دین و مسلک دیگری. ما خواهان به رسمیت شناخته شدن حقوق همة مردم ایران خارج از جنسیت، قومیت، عقاید و هرگونه گرایشمذهبی هستیم، و هر گونه تبعیضی را هم محکوم میدانیم.
نکتة دوم به «سازمان عفو بینالملل» مربوط میشود که به دلیل بینظمی و هرج و مرج حاکم بر قوة قضائیة جمکران پایاش را از حدود و اختیارات قانونی سازمان خود فراتر گذاشته، از رئیس قوة قضائیة حکومت اسلامی میخواهد قانون شکنی را نادیده انگارد. البته در اینجا بحث بر سر احکام صادره برای مجرمین نیست. چون این احکام خود ابزاری است برای دخالت سازمانهای به اصطلاح مدافع حقوق بشر. حکایت به «تجمع غیرمجاز» ملاباجیهای محفل نوبل در تاریخ 22 خردادماه سال 1385 باز میگردد. به گفتة سایت «رادیوفردا»، مورخ دوم خردادماه سالجاری، سازمان عفو بینالملل در تاریخ 21 ماه مه 2008، با ارسال نامهای به شاهرودی، با نادیده گرفتن تجمع غیرقانونی گروه عبادی، تأکید میکند: «این زنان تنها به دلیل عقایدشان محکوم شدهاند.»
بله در قاموس اهالی عفو بینالملل، «تجمع غیرقانونی» جرم نیست و قاضی در کشور ایران حق ندارد نوچههای استعمار را به دلیل ارتکاب «جرم امنیتی» محکوم کند. چون برای کشور ایران، عفو بینالملل بجای قاضی تصمیم میگیرد و تأکید دارد که اصحاب «کمپین یک میلیون آشنذری» به دلیل «عقایدشان» محکوم شدهاند! اینجاست که میبینیم گورکنها «کشف حقایق» را از امثال سازمان کذا میآموزند، و بعد به ما تحمیل میکنند. همانطورکه بارها در این وبلاگ گفتهایم، وظیفة اصلی سازمانهای به اصطلاح غیردولتی غرب در ایران تشویق قانون شکنی است. و عفو بینالملل هم در همین راستا جرم مشهود گروه عبادی را که جرم امنیتی یعنی «تجمع غیرقانونی» بوده به رسمیت نمیشناسد!
مسلم است که قوة قضائیة گورکنها نمیتواند به سازمان کذا اعتراض کند، چون قوة قضائیه در کشور استعمارزدة ایران مجری سیاستهای استعمار است، و «عدالت» را در جهت حفظ منافع اربابان خود رعایت میکند. دلیل گسترش لاتبازی گروه عبادی، حمایت همین سازمانها است. به عنوان نمونه پروین اردلان، روزی که قرار بود به جرم تجمع غیرمجاز در دادگاه محاکمه شود، در برابر ورودی دادگاه با پلیس هم درگیر شده! چرا که یک عده از خواهران زینب جهت ابراز همبستگی با ایشان در برابر دادگاه تجمع غیرمجاز فرموده، و زمانیکه پلیس قصد پراکنده کردن آنان را داشت، این عمل بر خواهر پروین اردلان گران آمده، خونشان را به جوش آورده، و به قول خودشان تلاش کردند که مانع اعمال خشونت پلیس شوند! در نتیجه، خواهر پروین اردلان بجای حضور در برابر قاضی، دوباره بازداشت میشوند! به عبارت دیگر، محاکمة خود را به تاًخیر میاندازند. و اینجاست که در استکهلم معلوم میشود هیچکس لایقتر از ایشان برای دریافت جایزة «اولاف پالمه» پیدا نخواهد شد.
در مورد جرم امنیتی «تجمع غیرمجاز» پیشتر توضیح دادهایم، و امروز اضافه میکنیم که تهاجم به نیروی انتظامی هم جرم امنیتی است. و سازمان عفو بینالملل بهتر است پیش از ارسال نامههای عوامفریبانه برای شاهرودی زبان نفهم با حقوقدانان خود مشورت کند. اگر قوة قضائیه جمکران کشکی است و زبالههائی چون شاهرودی و لاریجانی در رأس آن قرار گرفتهاند، قوانین و مقررات حقوق بینالمللی که سازمان عفو کذا نیز موظف به رعایت آن است کشکی نیست! روشنتر بگوئیم، سازمان عفو بینالملل و هیچ سازمان دیگری «حق» ندارد، «جرم مشهود و متعارف» از قبیل «تجمع غیرمجاز» و یا «درگیری با نیروی انتظامی» را که در تمام کشورهای جهان «جرم» شناخته میشود در ایران مورد «تشویق» قرار دهد. اگر سازمان کذا و شرکایاش میپندارند با تکرار هوچیگریهای دوران پهلوی میتوانند با گسترش آشوب، یک براندازی سازمان دهند واقعاً کور خواندهاند. اگر کسی یک جو عقل سلیم داشته باشد با نیم نگاهی به سیرک ورشکستة اژهای و درینجف آبادی پس از انفجارهای شیراز متوجه خواهد شد که ساواک به شدت تضعیف شده، و ارباباناش دیگر نمیتوانند به بهانة دفاع از حقوق بشر لاتبازی و عربدهجوئی را تشویق کنند.
آنروزها رفتند
[...]
آنروزهای خواب و بیداری
[...]
آنروزها هر سایه[...]
هر جعبة سربسته[...]
هرگوشة صندوقخانه [...]
گوئی جهانی بود
[...]
همچنانکه وزارت اطلاعات جمکران هم در تمامی تلاشهای براندازانة خود ناکام مانده. کوشش وزارت اطلاعات جمکران از زمان جنجال پیرامون هاله اسفندیاری و شرکاء بر این امر متمرکز شده که به ما بباوراند غرب، به ویژه حاکمیت آمریکا خواهان حکومت لائیک در ایران است! در این راستا، وزارت اطلاعات، «دوستان» را به عنوان «برانداز» بازداشت کرد و آنها را مدافع دموکراسی معرفی نمود. البته از همه «دمکراسیتر» همان هاله اسفندیاری بود که مانند اکثر پادوهای فاشیسم بینالملل در ایران دورة دمکراسی را در مؤسسة «کیهان» گذرانده بود. میدانیم که طبق پروژة آیتالله «مکفال» دمکراسی در ایران از حلقة فاشیسم «شیخ و شاه» خارج نمیشود. شیفتگی بیش از حد متفکران ینگهدنیا به این نوع «دمکراسی»، یا بهتر بگوئیم فاشیسم «شیخ و شاه» به این دلیل است که با شیخ و شاه میتوان دور باطل فاشیسم را مانند 8 دهة گذشته تداوم بخشید، چون شیخ و شاه را تا پایان دنیا میتوان در تقابل کاذب قرار داد. ولی فکر نکنید که استعمار ابله است. ابدا! استعمار از حماقت و مزدوری دیگران استفاده میکند، تا فاشیسم را با نقابهای فریبنده بر ما ملت حاکم کند. شیوة تبلیغات استعمار همان شیوة گروه محمدخاتمی است: سرقت مطالبات مردم و شعارهای گروههای سیاسی. در همین راستاست که، در پی مشکلات اقتصادی و گرانی در ایران علیرغم افزایش بهای نفت، منافع فرضی «ملی شدن نفت» هم از طرف بعضیها مورد تردید قرار گرفته.
شاهدیم که سیدصادق خرازی، دیپلمات مادرزاد گروه خاتمی امروز کشف فرمودهاند که ملی کردن نفت بیحاصل بوده، چون پول نفت وسیلة اعمال قدرت دولت و مانع استقرار «دمکراسی» خواهد شد. البته آنروزها که سیدصادق با حمایت گورکنها در ایالات متحد و سپس در فرانسه به حیف و میل همین پول نفت مشغول بود، و از بذل و بخشش آن به فاشیستهای حزب «لوپن» نیز دریغ نمیورزید، پول نفت خیلی هم خوب بود و ملی کردن نفت هم کاملاً بجا! چون آنزمان در ذهن علیل سیدصادق «دمکراسی» داشتیم! ولی به محض ظهور مهرورزی «دمکراسی» خرازی به پایان رسید! چون این نوع دمکراسیها فقط در خرازیهای بازار یافت میشود.
خارج از مسائل اقتصادی، امروز مطالبات مردم ایران بر محور «دینگریزی» متمرکز شده. پس وزارت اطلاعات جمکران در یک حسینیه بمب میگذارد، بعد هم آنرا به سلطنتطلبان نسبت میدهد و ادعا میکند سلطنتطلبان کذا قصد انفجار مراکز مذهبی شهر قم را هم داشتهاند. در اینمورد پیشتر توضیح دادهایم. اینک بازگردیم به حمایت تلویحی اوباش از بنیصدر. میدانیم که بنیصدر هم رئیس جمهور منتخب همین اوباش بود! و شمخانی وزیر سابق دفاع گورکنها به همراه رحیمصفوی در مصاحبههای خود اعلام کردهاند، بنیصدر خائن نبود! چه خبر مهمی! چون همة جهانیان باور کرده بودند که به گفتة خمینی، بنیصدر هم مانند شاه «خائن» است. و امروز که راز و نیاز رضاپهلوی و خامنهای مفلوک را میبینیم بهتر متوجه میشویم که جنگ گورکنها با سلطنت جنگ زرگری بوده، جنگی جهت فریب شوتو پرتهائی که تقابل کاذب «شیخ و شاه» را باور کردهاند. در واقع شیوخ که تهمت خیانت به محمدرضا پهلوی میزنند، در خیانت به ملت ایران گوی سبقت از هر کس دیگری ربودهاند، و اگر گورکنها بنیصدر را هم خیانتکار خواندند، به دلیل شکست سیاست اربابانشان در تجزیة ایران از طریق جنگ بود. البته یادآور شویم که پاسدار شریعتمداری به شدت از اظهارات اوباش در مورد بنیصدر ابراز نارضایتی کرده، تا شاید نانی «اضافه» برای بنیصدر به تنور استعمار بچسباند. واضح است که گورکنها پا به پای اربابانشان در سیر قهقرائی افتادهاند، هر چند که آنگلوساکسونها، جهت «دو به هم زنی»، ضمن پخش خبر حمایت فرضی روسیه از امارات در برابر ایران، تا آخرین نفس بر سیاست انسداد در منطقه پای خواهند فشرد.
پس از توافقات دوحه، که در واقع مرحلة بعدی شکست سازمان ناتو در جنگ سی و سه روزه بود، سازمان ناتو جهت تقویت دولت پوشالی اسرائیل تلاش دارد تا مصر را به اخوانالمسلمین تقدیم کرده، زمینة جنگ زرگری میان نوکران استعمار انگلیس و اسرائیل را فراهم آورد. به همین دلیل ناگهان به «فرمان الهی»، فروش مشروبات الکلی در یکی از هتلهای معروف قاهره که محل پذیرائی از توریستهای غربی است «ممنوع» اعلام شد! سپس نوبت به عراق رسید و در اینکشور حضرت آیتالله سیستانی خطر فرموده فتوی دادند، به اشغالگران مواد غذائی نفروشید! حال آنکه اشغالگران مواد غذائی مورد نیاز مردم عراق را خود به این کشور «وارد» میکنند! بله، آخوند جماعت هیچ جا دست از شیادی برنمیدارد! در جمکران هم اژهای و دری نجفآبادی همچنان به نمایش سیرک 12 مرد خبیث مشغولاند و همزمان، اوباش ساواک را جهت «تظاهرات» راهی خیابانهای تهران میکنند. امروز ساواکیها تحت عنوان «خانوادة شهدا» در برابر سفارت انگلستان به «تظاهرات» و در واقع به طلب کمک از آستان علیاحضرت ملکه مشغول بودند. یک قطعنامه هم صادر کردهاند!
ولی روانه کردن اوباش به خیابان «دیگر اثر ندارد!» بزودی خواهیم دید که مهرورزی ناچار خواهد شد وزارت اطلاعات جمکران را نیز از وجود اژهای و دیگر نوکران ضدامپریالیست سازمان سیا پاکسازی کند. چون اگر فیلم «12 مرد خبیث» در سال 1967 فروش موفقی داشت، سیرک 12 مرد خبیث در جمکران به دلیل کسادی بازار آنگلوساکسونها با ورشکستگی صحنه را ترک خواهد کرد. اژهای و ارباباناش در سازمان سیا باید بدانند شیوههای امنیتی جان نگروپونته، دیگر کارآئی ندارد، و با انفجار بمب در اماکن عمومی و ارعاب مردم نمیتوان در ایران اعمال سیاست کرد. از این پس سازمان ناتو اگر با روسیه بر سر استقرار سلاحهای هستهای اختلاف پیدا کرد، نمیتواند با ایجاد آشوب در کشور ایران منافع خود را در تقابل با منافع روسیه تأمین کند. جایزه باران کردن فیلم «چهگوارا» در کشور فرانسه، و کارتون «جوجو ناشی» هم کارساز «سگان اطلس پوش» ما نخواهد بود.
آنروزها رفتند
آنروزهای خوب
[...]
از تابش خورشید پوسیدند
و گم شدند[...]
0 نظردهید:
ارسال یک نظر
<< بازگشت