شنبه، خرداد ۱۸، ۱۳۸۷



استعمار «سبز»!


...

پیشتر گفتیم که «تقدس» ابزاری است برای توجیه سرکوب و سلطه. به همین دلیل استعمار با کودتاهای پی‌درپی سعی در افزایش میزان تقدس در حاکمیت ایران داشته و این تلاش از طریق تحمیل تبلیغات حفظ محیط زیست همچنان ادامه دارد. از کودتای کلنل آیرون‌ساید آغازمی‌کنیم که جهت سرکوب مشروطه طلبان، سلطنت سنتی را با سلطنت استعماری جایگزین کرد، و با ایجاد تقابل کاذب میان شاه و شیوخ ریزه‌خوار استعمار، زمینه را برای کودتاهای بعدی فراهم آورد. در این مورد به نقش فروغی و مصدق در سازمان دادن به سرکوب فرهنگی و اقتصادی اشاره کرده‌ایم و گفتیم بدون خیانت‌های محمد مصدق و همکاری وی با فدائیان اسلام جهت گسترش دامنة چپاول استعماری و سرکوب فرهنگی، ملت ایران کودتاهای 28 مرداد و 22 بهمن را متحمل نمی‌شد.

پس از کودتای 28 مرداد زمینه جهت عربده جوئی‌های «آزادیخواهانة» دستاربندان جیره‌خوار دربار و سفارت کذا فراهم آمد و به این ترتیب بود که موجود مفلوکی به نام خمینی، به عنوان «رهبرکبیر انقلاب» برگزیده شد، تا پس از کودتای 22 بهمن 1357، همزمان با تقویت و تکثیر نمادهای «تقدس» در حکومت، از طریق افزایش شمار دستاربندان حکومتی، دامنة ابتذال حاکمیت نیز گسترده‌تر شود. نیازی به توضیح نیست که حضور افرادی چون خمینی، رفسنجانی،‌ گیلانی و دیگر اراذل نعلین‌پوش در رأس هرم قدرت اوج ابتذال و تقدس حاکمیت ایران است. چه اینان زبان ابتذال توضیح‌المسائل ها را نیز به عنوان زبان حاکمیت بر جامعه تحمیل کرده‌اند. اکنون سه دهه از فاجعة 22 بهمن می‌گذرد، حکومت و ابتذال حکومت فرسوده شده و به همین دلیل استعمار غرب در صدد تقویت «تقدس حاکمیت» با بهره‌گرفتن از تقدس «زمین» برآمده. هدف از تبلیغات گسترده پیرامون «حفظ محیط زیست»، در واقع ‌افزایش میزان تقدس در حاکمیت اسلامی است.

در توضیح وبلاگ «دین مبین سبز» باید بگوئیم، تغییر و یا استقرار هر نوع حکومت، برخلاف آنچه فعلة فاشیسم وانمود می‌کنند، به هیچ عنوان «هدف» نیست، «وسیله» است. و یکی از شیوه‌های فاشیسم، جایگزینی «هدف» با ابزار دستیابی به آن است. همانطور که در آشوب‌های سال 1357 به یاد داریم در شعار «استقلال، آزادی، ‌جمهوری اسلامی»، استقلال و آزادی بر جمهوری کذا تقدم داشت. به عبارت دیگر، شوت‌و‌پرت‌ها می‌پنداشتند اگر استقلال و آزادی به دست آید، ‌جمهوری اسلامی هم مستقر خواهد شد. حال آنکه در واقعیت مشاهده کردیم که نه تنها استقلالی به دست نیامد، که آزادی‌های نیم‌بند دوران پهلوی هم سرکوب شد، تا یک حکومت استعماری با نام متناقض و مضحک «جمهوری اسلامی» بر ملت ایران تحمیل شود، چون منافع استعمار غرب چنین ایجاب می‌کرد.

امروز نیز منافع همین استعمار ایجاب می‌کند که تقدس حکومت اسلامی افزایش یابد. و در رابطه با جنجال پیرامون حفظ محیط زیست می‌باید از سبزها پرسید حفظ محیط زیست به چه منظور؟ حفظ محیط زیست، صرفاً جهت به ارزش گذاشتن شعار «حفظ محیط زیست»، یا حفظ محیط زیست برای بهبود شرایط زندگی انسان بر روی کرة زمین؟

در مورد ارتباط عقیدتی گروه‌های طرفدار حفظ محیط زیست یا «سبزها» با فاشیسم یادآور شویم که سبزها عامل زمان را از زندگی انسان حذف کرده، ‌مدعی می‌شوند انسان در «مکان» زندگی می‌کند. و «مکان»، همانطور که می‌دانیم «ساکن» است. در نتیجه، تحرک انسان‌ها تابعی خواهد بود از یک عامل ایستا! به عبارت دیگر، شعار واقعی سبزها را می‌توانیم چنین خلاصه کنیم، نخست زمین، سپس حقوق انسانی! فراموش نکنیم که گورکن‌ها هم می‌گویند، ‌ اولویت با «اسلام» است! اخیراً سیدحسن خمینی گفته بود، هنر امام آوردن اسلام به سطح جامعه بود! ساده‌تر بگوئیم،‌ هدف کودتای ژنرال هویزر تحمیل اسلام بر ملت ایران بود، و می‌بینیم که سازمان ناتو به هدف خود دست یافت! بنابراین زمانی که این هدف تحقق یافت، مسائل جامعة ایران دیگر هیچ اهمیتی نداشت.

یک اصل مسلم در رابطه با اعلام موجودیت گروه‌های سیاسی را به یاد داشته باشیم، انگیزة هر حزب، سازمان غیردولتی، یا گروه‌ غیرانتفاعی، «سیاسی» است. و هر سیاستی، منافع اقتصادی ویژه‌ای را دنبال می‌کند. در کشورهای استعمارزده، مانند ایران مسئله کمی پیچیده‌تر می‌شود. به این ترتیب که هدف گروه‌های سیاسی، سازمان‌های غیردولتی و غیره صرفاً حفظ منافع اربابان غربی است. و بی‌جهت نیست که جنایتکاری به نام سیف‌زاده که دادستان حکومت اسلامی بوده از اعضای مؤسس «کمیتة دفاع از انتخابات آزاد» هم به شمار می‌رود! اشتباه نکنیم،‌ سیف‌زاده و سیف‌زاده‌ها همچون عبادی و شرکاء عاملان یک سیاست‌اند، استعمار غرب. و اهداف استعمار به هیچ عنوان تغییر نکرده، غرب جهت اعمال سیاست‌های استعماری خود به ابزار نوین متوسل شده: حقوق بشر و آزادی بیان! حال آنکه در چارچوب قانون اساسی حکومت اسلامی دسترسی به چنین آزادی‌هائی امکانپذیر نیست؛ شرط لازم و کافی برای دستیابی به چنین آزادی‌هائی از میان بردن عامل «تقدس» در بنیادهای یک حکومت است.



...

0 نظردهید:

ارسال یک نظر

<< بازگشت