پاسدار قصهگو!
...
ابراهیم رئیسی، معاون اول قوة قضائیه گورکنها، که هم سید است و هم حجتالاسلام، روز پنجشنبه در مراسم پایانی نشست کارشناسان حقوقی کشورهای اسلامی در عربستان گفته، اعلامیة جهانی حقوق بشر اشکالات فراوانی دارد، و جهت رفع این اشکالات باید به مبانی فقهی اسلام توجه شود، تا ما «اعلامیة جهانی حقوق بشر اسلامی» را منتشر کنیم!
و به این ترتیب جهانیان موظف خواهند بود که اسلام را رعایت کنند. البته نه هر اسلامی، اسلامی که حافظ منافع آنگلوساکسونهای دو سوی آتلانتیک باشد! بله، دچار توهم نشویم، منافع آمریکا چارچوب اسلام و حقوق بشر اسلامی را به دقت مشخص خواهد کرد، و به همین دلیل نشست کارشناسان حقوقی کشورهای مسلمان نشین در کشور «مستقل» و دمکراتیک عربستان سعودی برگذار میشود. کشوری که پادشاهاش حقوقبگیر گاوچرانها است، و در چارچوب همین «حقوقبگیری»، گردن زدن مجرمین در ملاءعام را هم به عنوان «تئاتر فرهنگی و اسلامی» به صورت رایگان در اختیار «شهروندان» قرار میدهد. کشوری که از نظر کثرت خانههای فساد شهرت جهانی دارد و کشوری که مانند امارات، ارز حاصل از چپاول نفت را به تأمین هزینة ارتش ناتو و سازمان القاعده اختصاص داده. بیجهت نیست که «نشست» کذا در چنین کشور پیشرفتهای برگزار میشود، و باز هم بیجهت نیست که این اظهارات شیوا و آکادمیک در روزینامة سناتور مسعودی، اطلاعات سابق، مورخ 25 خردادماه سالجاری انتشار یافته!
ولی جالب اینجاست که سید ابراهیم کذا برای تدوین «اعلامیة جهانی حقوق بشر اسلامی»، دست گدائی به سوی دیگران هم دراز کرده، میگوید:
«[...] ايران نيازمند همكاريهاي بينالمللي در زمينة حقوق بشر است.»
بله میبینیم که گورکنها مبنای فقهی خود را نیز باید از دست ارباب دریافت کنند، چون در کشوری که شاهرودی زباننفهم رئیس قوة قضائیه باشد، و محمد لاریجانی، غلامبچة سفارت در رأس مسائل حقوق بشر اسلامی، مسلماً حقوقدانان غرب باید به کمک نوکرانشان در بلاد اسلام بشتابند. پس این سید ابراهیم را رها کرده میپردازیم به سید ابراهیم دیگری که پیشتر معاون سیاسی وزارت کشور گورکنها بوده، و مانند همة تبلیغاتچیهای دستآموز ساواک، از قماش شریعتی و صبیههایاش، یکپا درحوزه و یکپا در «جامعه شناسی» دارد، کارشناس «سیاسی ـ اقتصادی» است و طنزحوزوی هم مینویسد. خلاصه بگوئیم، این سید ابراهیم از آن نظر کردههای امام زمان است که مانند «ابراهیم نبی»، در هر حکومتی نرخ کلیة اجناس به ویژه نرخ نان را به قیمت روز بخوبی میشناسند. به یاد داریم که «ابراهیم نبی» وقتی برای فرار از قحطی دست در دست همسرش سارا به مصر گریخت، از قبل سارا، مال و اموال فراوانی از فرعون به جیب زد و پس از آنکه یهوه بجای ابراهیم نابکار، فرعون را مجازات کرد، ابراهیم با سارا و خدم و حشم حاصل از «کار شرافتمندانه»، مصر را ترک گفت و سرافراز به دیار خود بازگشت. از مطلب دورافتادیم بازگردیم به طنز نویس جمکران، سیدابراهیم نبوی.
این سید، اخیراً به دست خود «سیدش» را در پرانتز گذاشته، و به ابراهیم نبوی بودن با یک عینک «ریبن» فرضی و قرضی اکتفا میکند. و البته عینک کذا در کمال تأسف «ابراهیم» بودن و «نبوی» بودن ایشان را نمیتواند تغییر دهد. در نتیجه ابراهیم نبوی با حفظ سمت، همینطور تصاویر اعلیحضرت و علیاحضرت، برخی اوقات ضیافتهای شاهانه با حضور اعلیحضرتهای غربی را برایمان منتشر میکند، تا به ما یادآوری کند که 30 سال پیش مردم ایران بجای چهرة کریه رفسنجانی و قوم و قبیلهاش، خاندان جلیل سلطنت و میهمانان تاجدارشان را در روزینامهها میدیدند. البته سید ابراهیم با همة زرنگی و «جامعه شناسی» و شیادی شناسی حوزوی، مانند همة فاشیستها یک نکتة کوچک را فراموش میکند، و آن اینکه بازگشت به گذشته امکانپذیر نخواهد بود، و اگر امروز مسیح کلنل آیرونساید اسلام پناه را هم زنده کند، کلنل کذا دیگر نمیتواند دستاربندان ریزهخوار کارخانة رجاله پروری را در پناه تاج و تخت از گزند روزگار مصون دارد. پس اگر تلاش سید ابراهیم نبوی در بازگشت به گذشته بیحاصل است، پاسدار بیمقدار «اللاریجانی» هم که آرزوی تکرار عصر طلائی بحران هستهای را در سر می پروراند، آب در هاون میکوبد.
امروز پس از آنکه مشخص شد سولانا به وصال علیکوچیکه نخواهد رسید، علیکوچیکه، «مرد قدرتمند» جمکران، در مهرنیوز مورخ 26 خردادماه سالجاری اعلام داشتند، «بستة پیشنهادی غرب» در مجلس بررسی خواهد شد! به عبارت دیگر، غلامبچة سفارت میپندارد از این طریق تداوم بحران هستهای تضمین شده، و نان برادران لاریجانی بیش از پیش در روغن خواهد افتاد. میبینیم که این توله آخوند، وقتی میگفت «دیپلماسی هزار و یکشب نمیخواهیم»، در واقع مانند پدرش به پدرسوختگی، یا همان تقیه مشغول بوده.
در حکایات «هزارو یکشب»، شهرزاد، هر شب برای شهریار یک قصه میگوید و ادامة آنرا به فردا موکول میکند تا هم جان خود را حفظ کند، هم بدبینی و یأس را از دل شهریار بزداید. در «هزار یکشب هزارة سوم» این پاسدار لاریجانی است که باید هر شب حکایتی شیرین در گوش سولانا زمزمه کند، تا هم یک روز بر عمر حکومت توحش اسلامی بیفزاید، و هم تلخکامی ناشی از عدم موفقیت در جنگ افروزی را از دل فرستادة سازمان «سگان اطلس پوش» بزداید.
...
0 نظردهید:
ارسال یک نظر
<< بازگشت