«کلمب» و کودتا!
...
آن یکی میگفت اشتر را که هی
از کجا میآیی ای فرخندهپی
گفت از حمام گرم کوی تو
گفت خود پیداست از زانوی تو
25 میلیون دلار برای کودتا در ایران، نرخ پیشنهادی منوچهر قربانیفر و چند سر از سرداران حاضر در نشست رم بوده. این مطلبی است که روزنامة ایتالیائی «لارپوبلیکا» در آستانة سفر بوش به این کشور انتشار داده. و سایت ناخداکلمب، مورخ 19 ژوئن 2008، نیز برنامة سازمان سیا برای ما ملت را از زبان اکبر رفسنجانی در بوق و کرنا گذاشته.
پس از بازگشت از عربستان، اکبر بهرمانی جهت استقرار یک نظام فاشیستی نوین، خواهان «آزادی» شده و از «افکار عمومی» هم طرفداری میکند. چرا که آمریکا علیرغم کوشش نوکراناش درجمکران نتوانست برنامه تهاجم نظامی به ایران را سازمان دهد و «شرایط ویژه» را که اکبر بهرمانی شیفتة آن است بر ما ملت حاکم کند. حاج اکبر و گروه «لاتالله»، پس از دریافت رهنمودهای پیامبرگونة رئیس سازمان سیا در «سرزمین وحی» مأموریت یافتهاند تا از طریق ایجاد شورش، زمینه ساز کودتا شوند، تا «شرایط ویژه» با قدرت هر چه تمامتر حاکم شود. چون فعلة فاشیسم از سست شدن پایههای نظام توحش «ولایت فقیه» به شدت دچار وحشت شدهاند.
شعار «استقلال، آزادی، جمهوری اسلامی» را فراموش نکنیم، چون با همین شعار فراگیر و عوامفریبانه بعضیها در سال 1357 به خیابانها آمدند تا مسائل و مشکلاتشان «حل» شود. ولی در واقع با تظاهرات مردمی، این سازمان ناتو بود که با استقرار نظام توحش اسلامی، در کمال استقلال و آزادی، مسائل خود را در کل منطقه حل کرد. حال پس از سه دهه نوکران استعمار دوباره شعار فراگیر سر میدهند: قطع وابستگی به نفت، آزادی، و ... و جالب اینجاست که این شعارهای عوامفریبانه از سوی جنایتکاری به نام اکبر بهرمانی مطرح میشود. بله، حاج اکبر پس از نماز گزاردن بر چکمة رئیس سازمان سیا در سرزمین وحی، نور الهی کودتا بر دلشان تابیده، و زبان به مردمفریبی گشودهاند. پس از شعار «قطع وابستگی به نفت»، «آزادی» آخرین شعار مردمفریبانه ویراست سازمان سیا است که حاج اکبر مطرح کرده، تا شاید مردم به خیابانها بیایند و کودتائی به راه افتد. کودتائی که در نشست رم، نرخ آن 25 میلیون دلار برآورد شده. به گفتة «لارپوبلیکا»، این نرخ از سوی قربانیفر و چند سر از سرداران حاضر در نشست رم مشخص شده و یکی از سرداران اکنون در مراکش و دیگری در ایران است. متن کامل مطلب «لارپوبلیکا» در سایت نووستی مورخ 17 ژوئن 2008 موجود است. یادآور شویم که منوچهر قربانیفر دلال اسلحه و رابط بین حکومت اسلامی و عموسام، نخستین بار در نشست رم که در دسامبر2001 به ابتکار «مایکل لدین» بر پا شده بود، نرخ کودتا را حدود 5 میلیون دلار برآورد کرده بود. ولی از آنجا که قیمت نفت افزایش یافته، نرخ کودتا نیز تابعی است از نرخ نفت! ظاهراً اکبر بهرمانی هنگام «زیارت» رئیس سازمان سیا در عربستان در جریان طرح کودتای کذا قرار گرفته و میپندارد از طریق مصوبات «مجمع تشخیص مصلحت استعمار» میتوان زمینة آشوب در ایران را فراهم آورد.
مجسم کنید یک نفر قلادة سگی را در دست دارد، و برگردن سگاش تکه کاغذی آویخته که روی آن نوشته شده: میخواهم به شما آزادی و دمکراسی بدهم! نخستین واکنش شما چه خواهد بود؟ فکر میکنید صاحب سگ قصد مزاح دارد یا مغزش پارهسنگ میبرد، یا اینکه مواد مخدر مصرف کرده و یا مسئول پروپاگاند آخوندپرستی و اسلام ستائی در بنگاه خبرپراکنی «بیبیسی» است. چرا که نویسندة این وبلاگ وقتی چشمش به تصویر و سخنان شیخ ابودلقک بهرمانی در سایت کذا افتاد دقیقاً تصویر همان سگ در برابرش مجسم شد. سگی که قلادهاش به دست کارخانة رجاله پروری است و میخواهد به ملت ایران «آزادی» اعطا کند، آنهم در چارچوب قانون اساسی جمکران. علامت تعجب هم نمیگذاریم، نوکران استعمار وقاحت را از ارباب میآموزند. و از آنجا که استعمار سفلهپرور است، حماقت و سفلگی نوکراناش کاملاً طبیعی است.
پس از ملاقات «برادر» صادق صبا با ریش و نعلین «لیبرال و پیشرفته» و انتشار گزارش نورانی ایشان در مطلب «من و آیتاللهها»، نوبت نورافشانی بر سایت دین پناه «بیبیسی» به شیخ ابودلقک بهرمانی رسیده. غلامبچة مرعشیها در قم، پس از سفر به سرزمین وحی و افتخار زیارت و نماز بر چکمة رئیس سازمان سیا هر روز وحی نوینی از «ارباب وحی» دریافت میکند. و آخرین مأموریت الهی وی آزادی دادن به مردم در چارچوب قانون اساسی توحش و تحجر حکومت اسلامی است. حاج اکبر که از تیغکشهای سرشناس حوزة علمیه به شمار میرود، و به دلیل تبحر در جنایت، سرکوب و مزدوری به دریافت کمربند «سیا» نائل شده، میپندارد «آزادی»، همان حق و حسابهائی است که در ازای کشتار مردم ایران و چپاول ثروتهای ملی از دست مقدس عموسام دریافت کرده و قصد دارد مقداری از همین آزادی را به مردم هم بدهد، آنهم در بستهبندی قانون اساسی جمکران.
به گفتة بنگاه خبرپراکنی ناخداکلمب، حاج اکبر به این نتیجه رسیده که اگر مردم «آزاد» باشند مسائل و مشکلات را بهتر حل میکنند. بله، اینجاست که میتوان دریافت «آزادی» کذا با «آزادی» در شعار براندازی سال 1357 هیچ تفاوتی ندارد. آنروزها هم ساواک به مردم سرکوب شده، «آزادی» داد، «آزادی شورش»، تا از این طریق مسائل سازمان ناتو را حل کنند و ژنرال هویزر بتواند کودتای مطلوب را سازمان دهد.
دلیل «آزادیخواهی» شیخ ابودلقک بهرمانی نیز همان تشویق مردم به شورش است. چون در پناه شورش باز هم میتوان حکومت دستاربندان مزدور را با صورتک نوین و «مردمی» تداوم بخشید. بله اکبر بهرمانی طوطیوار تکرار میکند، «افکار عمومی»، چون رئیس سازمان سیا فرمودهاند، «افکار عمومی». چرا که افکار عمومی، «حقوق فردی» را به رسمیت نمیشناسد، حاکمیت افکار عمومی برخلاف آنچه فعلة فاشیسم وانمود میکنند، حاکمیت دموکراتیک نیست. برای آنکه افکارعمومی بتواند تبدیل به ابزاری جهت تحمیل حاکمیت دمکراتیک شود، کشور نیازمند بنیادهای ریشهدار و دمکراتیک است؛ همان بنیادهائی که حکومت ملایان سه دهه است در برابر تشکیلشان مقاومت میکند. بدون چنین بنیادهائی، «افکار عمومی» در هیاهوی اوباش، میتواند تبدیل به همان «پوپولیسم» کور شود، و در تقابل کامل با دمکراسی قرار گیرد. دلیل مهرورزی حاجاکبر و اربابان به «افکارعمومی» در همین نکتة کوچک نهفته.
و دلیل شیپور زدن خبرپراکنی ناخداکلمب برای ترهات رفسنجانی هم جز این نیست. همه خواهان استقرار یک پوپولیسم تازه نفس بجای پوپولیسم 30 ساله شدهاند، چون سازمان سیا مصلحت ما ملت را چنین تشخیص داده، و «مجمع تشخیص مصلحت» جمکران نیز بجز مصلحت سازمان سیا مصلحتی نمیشناسد. حکومت اسلامی تابع استعمار است، بنابراین طبیعی است که نهادهای چنین حکومتی تابع فرامین استعمار باشند. در این راستا اکبر رفسنجانی، رئیس «مجمع تشخیص مصلحت استعمار» برنامة نوین سازمان سیا را چنین تشریح کرده:
«روح سیاستهای نظام اداری این است که مردم را آزاد بگذاریم زیرا آنها بهترمیتوانند مسائل را حل کنند [...] بر اساس سیاستهای نظام اداری هیچ چیز نباید به مردم تحمیل شود، باید خود آنان انتخاب کنند زیرا افکار عمومی کمتر اشتباه میکند. [...] هر وقت زنجیرهای استبداد از دست و پای مردم باز شد، مردم خود جامعه را اصلاح کرده و پیشرفت کردهاند.»
البته چنین فرصتی در ایران هرگز پیش نیامده. و اگر این سخنان عوامفریبانه را یک مرحلة منطقی به پیش برانیم خواهیم دید که سیاست نوین سازمان سیا که از زبان تزویر اکبر رفسنجانی شنیده میشود، در واقع تشویق آشوب و هرج و مرج در ایران است. این سیاست را با تکیه بر ترهات اکبر رفسنجانی به این صورت بازنویسی میکنیم:
«حال که حکومت فلج شده، مردم بهتر میتوانند مسائل این حکومت را حل کنند. هیچ چیز نباید بر مردم تحمیل شود، حتی قانون! مردم باید خارج از هر گونه چارچوب قانونی هر چه میخواهند انتخاب کنند، زیرا پس از سه دهه سرکوب، افکار عمومی بدون تردید مسیر شورش را انتخاب خواهد کرد، و در انتخاب چنین مسیری هرگز اشتباه نمیکند. هر وقت زنجیرهای استبداد استعماری از دست و پای مردم باز شد، مردم شورش کردند و استعمار زنجیرهای فرسوده را با زنجیرهای محکمتری جایگزین نمود و پیشرفت کرد.»
ولی اگر چه در شرایط اسفبار فعلی، افکار عمومی آمادة شورش است، و سازمان جهنمی ساواک تمام تلاش خود را برای آغاز این شورش به کار میبرد، چرا که متخصصین هدایت افکارعمومی از واکنش مردم به سرکوب اطمینان کامل دارند، شیخ ابودلقک بهرمانی و ارباباناش در سازمان سیا به دلیل حماقت و توحش ذاتی فراموش کردهاند که مردم ایران از ماهیت واقعی کودتای شکوهمند 22 بهمن آگاهاند، و جنگ سرد نیز به پایان رسیده و تاریخ تکرار نمیشود.
...
0 نظردهید:
ارسال یک نظر
<< بازگشت