هالة نفت!
...
همانطور که گفتیم قرار است در جمکران بحثهای روشنفکرانة عصرحجر بر شخص شریعتی و آثار گرانقدرش متمرکز شود. جهت دستیابی به چنین اهدافی میباید در نخستین گام به اسطورهسازی پرداخت و به شریعتی و پدر محترمشان «تقدس» بخشید. وقتی چنین مقصودی حاصل شد آثار شریعتی نیز میتواند «تقدس» یافته، در کنار قرآن قرار گیرد. به این ترتیب فضای اجتماعی با انواع مختلفی از «اسلام» اشغال خواهد شد: اسلام دستاربندان فاشیست و اسلام بیدستاران فاشیست. و به این ترتیب اسلام خمینی، طالقانی، منتظری، صانعی، مطهری، روحانی، مجتهد شبستری، و ... در برابر اسلام رجوی، شریعتی، بازرگان و دیگر شیوخ فکلکراواتی مرزپرگهر قد علم میکند. و نیازی به توضیح نیست که هر یک از این اسلامها چه در ردة دستاربندان و چه در گروه بیدستاران میتوانند در تقابل با یکدیگر هم قرار گیرند تا روشنفکرانشان بیکار نمانند.
همانطور که میدانیم قرآن مانند دیگر کتب مقدس ادیان ابراهیمی یک مجموعة مبهم و آکنده از تناقض است و طی یکصدوپنجاه سال گذشته، هر گاه «فرامین» این کتاب مقدس به عرصة سیاست وارد شده، همواره با واژگوننمائی و عوامفریبی منافع ملی را در ترادف با منافع استعمار قرار داده. دلیل سینه چاک دادن آنگلوساکسونها برای اسلام و مسلمین در ایران همین قابلیت شیادی روحانیت و دینباوران شیعه است. و اگر دوران میرزای شیرازی، انقلاب مشروطه، کودتای کلنل رضاخان، شهریور 20، ملی شدن نفت و قیام «ملی» 28 مرداد را ندیدهایم، فجایع سه دهه حکومت اسلامی در برابرمان قرار دارد: براندازی 22 بهمن، سرکوب نظامی در مناطق مرزی و به ویژه سنینشین کشور، اشغال سفارت آمریکا، تحریم اقتصادی، هشت سال جنگ، 8 سال سازندگی، 8 سال اصلاحات، و اکنون نیز سه سال است از اعماق چاه جمکران، «هالة نور» بر سر ما ملت سایه افکنده!
و همین نورافکن الهی است که چشمان دروغگو را کور کرده! امروز سایت «مهرنیوز» ادامة جنگ را خواست صدام حسین وانمود میکند! چرا که اهالی «مهرنیوز» فراموش کردهاند خمینی دجال میگفت: «اگر این جنگ 20 سال هم ادامه داشته باشد ما ایستادهایم!» بله، این هالة نور نه تنها مرض کوری که بیماری فراموشی هم میآورد. «مهرنیوز» مورخ پنجم تیرماه سالجاری در مطلبی تحت عنوان «اعترافات یک مسئول بعثی»، از زبان حامد الجبوری، وزیر مشاور وقت در امورخارجة عراق مینویسد، صدام خواهان ادامة جنگ بود و به همین دلیل در سال 1982، دستور سرنگونی هواپیمای وزیر امورخارجة الجزایر را در مثلث مرزی ایران، ترکیه و عراق صادر کرد! البته این سخنان شیوا از شبکة الجزیره، یا شاخک ناخداکلمب پخش شده! بله، «هالة نور» ناخداکلمب را هم کور و خرفت کرده! چون نمیتواند برای این پرسشها پاسخ منطقی بیابد: اگر صدام حسین خواهان ادامة جنگ بود، چرا رسماً خواهان پایان جنگ شده بود! چرا خمینی دجال برای یک جنگ 20 ساله اعلام آمادگی میکرد، و چرا عملة ساواک هر روز در خیابانهای تهران زوزة «جنگ، جنگ تا پیروزی» و «صدای صلح و سازش خاموش باید گردد» سر میدادند؟ ولی اگر کل مطلب «مهرنیوز» را مطالعه کنیم، خواهیم دید که شبکة الجزیره که شعبة بنگاه خبرپراکنی «بیبیسی» است تلویحاً به ما میفهماند که مسکو خواهان ادامة جنگ بوده، چون به گفتة «الجبوری»، موشکی که به هواپیمای الجزایر اصابت کرده ساخت شوروی بود. البته در سخنان «الجبوری» نباید کوچکترین تردیدی به خود راه دهیم! چرا که این روزها افکار عمومی در ایران تداوم جنگ «تفریحی» را ناشی از نوکری ملایان برای گروه برژینسکی میداند. و البته همه میدانند که سازمان ناتو این جنگ را با هدف تجزیة ایران به راه انداخت، چون سگان اطلس پوش علاقة فراوانی به سواحل خزر دارند، و اگر پایشان به خزر برسد هم خاویار میخورند، هم در نفت شنا میکنند، هم پرچم جهاد بر افراشته، سیاست «یک کشور، یک مذهب» را بر تمامی کشورهای کوچکی که از فروپاشی شوروی سابق بجا مانده، اعمال خواهند کرد. ولی امروز که این امکانات برای سازمان ناتو وجود ندارد، یکی از مؤسسات ینگه دنیا، که به مصداق «به عکس نهند نام زنگی کافور» خود را «فریدام هاوس» مینامد، هر چند در واقع ارتباطی با «آزادی» ندارد، از کاهش دمکراسی در روسیه، آذربایجان و قزاقستان به شدت انتقاد کرده! البته این شکایت حتماً به دلیل افزایش بهای نفت است!
به یاد داریم که نگروپونته و همسر انگلیسیاش، «کنتراها» را جهت استقرار دمکراسی و آزادی سازمان دادند! و تجارت مواد مخدر، برده فروشی و قتلعام غیرنظامیان از نظر «فریدام هاوس» مسلماً باعث افزایش دمکراسی به ویژه در هندوراس، نیکاراگوئه و السالوادور بوده، «واقعیاتی» که ما نمیدانستیم! در هر حال گلایة «هاوس» کذا از کاهش دمکراسی در بنگاه خبرپراکنی ناخداکلمب، مورخ 23 ژوئن 2008، تحت عنوان، « افزایش قیمت نفت، کاهش دموکراسی» منتشر شده. و ما که نمیدانستیم «فریدام هاوس» چقدر شیفتة دمکراسی است، و چه پژوهشهای ژرفی پیرامون رابطة نفت و دمکراسی صورت داده، از برکت هالة نور پرزیدنت مهرورزی ذهنمان روشن شد و متوجه شدیم، اگر به ادعای «الجزیره» صدام حسین خواهان ادامه جنگ بوده، حکمتی داشته! چون صدام حسین حتماً میدانست که حکومتگورکنها در جمکران نفت را به بهای هر بشکه 9 دلار حراج کرده، تا هم بهای نفت را در بازارهای بینالمللی بشکند و هم دمکراسی افزایش یابد. بله ما فراموش کردهایم که دورة نکبت بار نخست وزیری میرحسین موسوی دورة افزایش دمکراسی بوده! و امروز که بهای نفت افزایش یافته و حکومت جمکران به افلاس افتاده و نمیتواند حداقل روزی صد نفر را تیرباران کند تا روزینامههای کیهان و اطلاعات «تیتر دمکراتیک» داشته باشند، از نظر نانخورهای سازمان سیا در فریدام هاوس که غیردولتی هم هست، در واقع دمکراسی ما کاهش یافته!
البته هدف «فریدام هاوس» از انتشار چنین ترهاتی انتقاد از روسیه و حمایت از مترسکی است به نام ساکاشویلی و با گورکنها هم اصلاً کاری ندارد، چرا که از خودشاناند. و اما در مورد عراق، فریدام هاوس خفقان اختیار کرده، چون عراق در اشغال ارتش دمکراسی پرور ناتو است و تنها کشوری است که افزایش بهای نفت در آن باعث افزایش دمکراسی هم شده! منتهی خود عراقیها از افزایش دمکراسی بیخبراند و فقط افزایش کشتار و چپاول را همه روزه میبینند. اصلاً این عراقیها نمکنشناساند و قدر خدمات نگروپونته را نمیدانند، چون در عراق پرزیدنت «هالة نور» و شریعتی ندارند.
سایت ناخداکلمب مورخ 20 ژوئن 2008 گزارشی از «نشست زن و شریعتی» در حسینیة ارشاد منتشر کرده که بسیاری از نخبگان فقرفرهنگی از جمله مرضیه مرتاضی و شرکاء در آن شرکت داشتهاند. پیشتر در مورد حسینیة ارشاد توضیح دادهایم، و نیازی به تکرار مکررات نیست. فقط یادآورمیشویم که حسینیة کذا در واقع جهت به بیراهه کشاندن افکار جوانان ایران، زیر نظر ساواک فعالیت میکند. و چندی پیش هم جهت تحریف مارکسیسم در همین حسینیه سخنرانی به راه انداخته بودند. بله، مأموریت فرهنگی حسینیة ارشاد، در واقع ارشاد گلة گوسفندانی بود که سرگردان مانده بودند، نه میتوانستند مانند امثال نگهدار چپنمائی کنند، نه میتوانستند اسلحه به دست بگیرند، و نه میتوانستند خارج از دین و مذهب و بردگی هدفی برای زندگی داشته باشند. سادهتر بگوئیم حسینیة ارشاد مجموعهای بود از ابتذال بازار، بومیگرائی و غربستیزی سطحی و سادهانگارانه که به برکت دمیدن ساواک در شیپور آثار «ممنوعة» شریعتی کسب مشتری میکرد. آثاری که علیرغم ظاهر اسلامیشان، ریشه در تولیدات فرهنگی غرب دارند. به عبارت دیگر حسینیة کذا ویژه بازاریهای «مدرن» بود، و امروز هم پاتوق همینهاست. و در نشست «زن وشریعتی» که در حسینیة ارشاد برگذار شد، همین گروه حضور به هم رساندند و به پیروی از معلمشان علی شریعتی، کالای تولیدی غرب را به عنوان تفکر شخصی، در بسته بندی «بومی» به خورد حاضران دادند. مطلبی که در وبلاگ بعدی از آن سخن خواهیم گفت.
...
0 نظردهید:
ارسال یک نظر
<< بازگشت