شنبه، تیر ۰۸، ۱۳۸۷



خر و کلید!

...
در پاسخ به یکی از خوانندگان گرامی، باز هم تأکید می‌کنیم که از هیچ تجمع و تظاهراتی بر علیه حکومت اسلامی حمایت نخواهیم کرد. به ویژه از تظاهرات لباس شخصی‌ها که این روزها به طرفداری از پالیزدار به خیابان ریخته، و به پیروی از سخنان علی‌خامنه‌ای مفلوک خواهان «مبارزه با مفاسد اقتصادی» می‌شوند. براندازی حکومت اسلامی ایران باعث خواهد شد که جنایتکاران و چپاولگرانی چون رفسنجانی، شاهرودی و خاتمی بجای اینکه محاکمه شوند و پاسخگوی جنایات خود باشند، در جایگاه اوپوزیسیون قرار گیرند. دقیقاً شرایطی که پس از براندازی حکومت سلطنتی در ایران پیش آمد.

در واقع کسانیکه به بهانة حمایت از پالیزدار و یا دیگر فعلة «افشاگر» رژیم ملایان به خیابان می‌‌ریزند، همگی از سوی ساواک منفور سازماندهی می‌شوند، تا به این وسیله مردم ناراضی را به حضور در تظاهرات خیابانی تشویق کرده و در پشت پردة «تظاهرات مردمی» کودتائی مشابه 22 بهمن سازمان دهند و «اوباش فرسوده» را با «اوباش تازه نفس» جایگزین کنند.

در مورد اختیاراتی که جدیداً به بنیاد مستضعفان جهت دخالت در حوزة اقتصاد نفتی داده شده نیز می‌باید یادآور ‌شویم که این بنیاد در سال 1979 از مرده‌ریگ رژیم پهلوی شکل گرفت، و عملاً یکی از شاخه‌های فعالیت‌های استعماری است. این بنیاد به دولت ایران مالیات نمی‌دهد، در برابر حاکمیت ایران پاسخگو نیست و نهایت امر تبدیل به مرکز پول‌شوئی و انواع قاچاق و دیگر فعالیت‌های زیرزمینی در راستای منافع ایالات متحد شده. بنیاد مذکور در آمریکا، آلمان، امارات، و... شعباتی افتتاح کرده و تحریم‌های اقتصادی که بر ملت ایران تحمیل می‌شود، در واقع قدرت اقتصادی این بنیاد مافیائی را افزایش می‌دهد. به همین دلیل است که اکبر بهرمانی، علی‌خامنه‌ای و دیگر گورکن‌ها، به ویژه در «وق وقیه‌های» علفزار، تحریم‌های اقتصادی را مرتباً وسیله‌ساز پیشرفت در همة زمینه‌ها می‌خوانند!

تحریم اقتصادی طی سالیان دراز به گسترش قاچاق و بازار سیاه در ایران منجر شده، و منافع اقتصادی همین بنیاد را افزایش می‌دهد. ساده‌تر بگوئیم، تاکنون بنیاد مستضعفان بازوی غیرنفتی چپاول غرب در ایران بوده، و اگر پای به فعالیت‌های نفتی بگذارد، منافع‌ چپاول نفت را نیز به عنوان حق مسلم اربابان حکومت اسلامی تقدیم آنان خواهد کرد. در نتیجه صرفاً به دلیل حضور این یا آن بنیاد در چپاول ثروت‌های ملی، اهداف کل حاکمیت تغییری نخواهد کرد. حال بپردازیم به وبلاگ امروز.

سایت نووستی مورخ 28 ژوئن 2008، در مطلبی تحت عنوان « ایران ـ آمریکا عقب‌نشینی پیروزمندانه» می‌نویسد، «رابرت وکسلر» نمایندة فلوریدا در مجلس آمریکا می‌گوید:

«همه می‌دانند که شش ـ هفت هفته بعد از آغاز عملیات نظامی ما در عراق ایرانی‌ها به ما پیشنهاد همکاری در زمینة امنیتی و انرژی هسته‌ای دادند. اما دیک چنی،‌ معاون رئیس‌جمهور این پیشنهاد را دور انداخته و اعلام کرد هدف ما تغییر رژیم در ایران است...»

و البته، حدود پنجسال پیش از انتشار مقالة نووستی، روزنامة «ایل مانیفستو»، مورخ 17 ژوئیه 2003، نوشت، پس از سقوط بغداد، اکبر رفسنجانی، رئیس مجمع تشخیص مصلحت، خواستار عادی شدن روابط با آمریکا شد. و البته این رفسنجانی همان ابودلقکی است که دیروز به نفس‌کش‌طلبی مشغول بود و خطاب به غربی‌ها می‌گفت، «شما کوچک‌تر از آنید که ما را تنبیه کنید.» همین حاج اکبر در تابستان 2003 از «آستان مقدس» آمریکا عاجزانه تقاضای عادی سازی روابط را داشته که آمریکائی‌ها به او جواب داده‌اند، اختیار دارید جناب «آیت‌الله» رفسنجانی! ما کوچکتر از آنیم که جسارت کرده، روابط پنهانی با شما را آشکار کنیم، آبروی نداشته و نوامیس‌تان بر باد می‌رود. اتفاقاً اگر به یاد داشته باشیم، حاج عباس عبدی هم کلید سفارت آمریکا را با چاقوی ضامن‌دار از جیبش در آورده، خود را برای بازگشائی «پیروزمندانة» سفارت اشغالی آماده می‌کرد که ناگهان دست الهی دهنة ایشان و حاج اکبر را با هم کشیده، جبرئیل آن‌ها را خطاب قرار داده گفت: آرام حیوان! طفلک حاج‌عبدی، می‌گفت خودمان سفارت را بستیم، کلیدش هم در جیب خودمان است!‌ ظاهرا «کلید گم گشته و در وا نمیشه!»

بله، نمی‌دانیم چرا سایت نووستی، 5 سال صبر کرد تا از زبان نمایندة فلوریدا به ما بگوید، در زمان ریاست «جمهوری» محمد خاتمی، نوکران ضدامپریالیست آمریکا که 25 سال شعار «مرگ بر آمریکا» سر می‌دادند، فقط چند هفته پس از اشغال عراق اینچنین شیفتة گاوچران‌ها شده، پیشنهاد عادی سازی روابط می‌دادند! این تأخیر مسلماً حکمتی دارد! در هر حال، اگر آمریکا همچنان مصمم است که نوکران خود را در جمکران تغییر دهد، تنها راه مبارزة ما خودداری از شرکت در تظاهرات و تجمعات فعلة ساواک خواهد بود. به این ترتیب، حکومت نوین نمی‌تواند «مردم» را پشتوانة اعمال سیاست استعمار و سرکوب ما ملت قرار دهد. حال بازگردیم به مقالة نووستی.

این مقاله به نقل از «جفری فلتمن»، دستیار رایس وزیر امورخارجة ایالات متحد می‌نویسد، چون دیک چنی در سال 2003، تقاضای عادی سازی روابط با ایران را نپذیرفت، ایران هم از اجرای قطعنامه‌‌های شورای امنیت خودداری می‌کند! دو سال پیش هم که رایس به ایران پیشنهاد داده بود تا به شرط تعلیق غنی‌سازی اورانیوم مذاکره کنند، ایران نپذیرفت! ولی بر اساس اظهارات «فلتمن» هیچ اشکالی ندارد! وی می‌گوید، ما تلاش می‌کنیم فشار را بر ایران افزایش دهیم و دیپلماسی ما پیشرفت کرده:

«کمپانی‌های بزرگ دنیا از همکاری با ایران خود داری می‌کنند، بانک جهانی کار در ایران را متوقف نموده و رادیو صدای آمریکا [...] 24 ساعته در ایران برنامه دارد.»

و به موازات «پیشرفت دیپلماسی» گاوچران‌ها، بنیاد مستضعفان نیز «پیشرفت» فراوان کرده. جهت تداوم چنین «پیشرفت‌هائی» لازم است حکومت اسلامی همچنان به پیروی از فرامین حاکمیت ایالات متحد که از صدای آمریکا، رادیو فردا و به ویژه از بنگاه خبرپراکنی ناخداکلمب پخش می‌شود، ادامه دهد. رادیو فردا، ضمن انتشار مصاحبة فرماندة سپاه پاسداران با «جام جم»، از قول اهالی رادیو فردا تأکید کرده، «ایران به تعلیق غنی‌سازی تن نخواهد داد.» در نتیجه، حاکمیت کلمبستان هم می‌تواند چند فقیه عالیقدر استخدام کرده تا هم امروز «احساس تکلیف الهی» کنند، و ضمن اعلام جهاد بر علیه «کفار»، مخالفت خود را با تعلیق غنی‌سازی اورانیوم و احداث خط لولة صلح اعلام دارند. در مقابل صدور هر فتوی، «فارش نیوز» نیز یک «کاسه سراب» خلار شیراز به آیات عظام تقدیم خواهد کرد، تا به محض سر کشیدن آن، همچون سخنران پیش از خطبه‌های نماز جمعة هفتة گذشته، زن و مرد را «برهنه در کاباره» رؤیت کنند و باب بحث‌های «علمی» با پاسدار اکبر گشوده شود.

پاسدار اکبر پس از ورود به حرمسرای حاج عباس میلانی، متخصص امور «جنسی» هم شده، و از آنجا که در زمرة روشنفکران «دینی» است، به هر ابزاری برای تبلیغ دین متوسل می‌شود. اینبار پاسدار اکبر همجنس‌گرائی را بهانه کرده، تا چند کیلومتر مهملات در تبلیغ دین و تفسیر آیات قرآن برای سایت ابتذال‌پرور رادیو زمانه ارسال کند.

پاسدار مذکور همزمان با تبلیغ برای اسلام، در کمال حماقت از زبان آیت‌الله طباطبائی، ترهاتی در مورد اتحاد جماهیر شوروی نقل می‌کند، و سپس خودش هم از آن ابراز تعجب می‌کند! البته هدف از این ترفندهای ابلهانه، و به زعم پاسدار اکبر زیرکانه، به زیر سئوال بردن مارکسیسم، و تأکید بر «لیبرالیسم» قرآنی است! می‌دانیم که پاسدار اکبر لیبرالیسم را در جمال بی‌مثال فاشیسم رؤیت کرده، و از اینرو فریفتة آن شده. بررسی مقالة پاسدار بی‌مقدار اتلاف وقت خواهد بود، چرا که اوباش دینی از جمله روشنفکران کودنی چون کدیور می‌پندارند که همجنس‌گرائی یک «انتخاب فردی» است، و پاسدار اکبر هم سعی دارد به بهانة پاسخ به کدیور در واقع به تبلیغ «همجنس‌گرائی دینی» مشغول شود. چرا که موسسة هوور، فریدام هاوس و دیگر مراکز پژوهشی و غیردولتی آنگلوساکسون‌ها، جهان را «دینی» می‌پسندند. چون با توسل به دین می‌توانند، همة جنایات حاکمیت آمریکا در جهان سوم را توجیه کنند. به همین دلیل حتی «فارش نیوز»، مورخ هفتم تیرماه سالجاری، بخشی از مقالة «وزین» پاسدار اکبر را انتشار داده!

با الهام از مقالة این پاسدار فرهیخته، برای حل بحران دست‌ساز هسته‌ای دو راه پیشنهاد می‌کنیم: سولانای عزیز، که لقب «قصاب یوگسلاوی» را یدک می‌کشند، می‌توانند خواهان «تعلیق دینی» غنی‌سازی اورانیوم شوند. در اینصورت کافی است «برادر» صادق صبا با یکی از آیت‌الله‌های مترقی، پیشرفته و لیبرال مصاحبه‌ای ترتیب دهند. راه دوم این است که رهبر فرزانه، علی‌کوچیکه را از شورای امنیت ملی بیرون انداخته، سعید جلیلی را بجای او منصوب کنند، تا حاکمیت کلمبستان حسابی را که برای «مرد قدرتمند» باز کرده، «مشدود» کند.




...

0 نظردهید:

ارسال یک نظر

<< بازگشت