پنجشنبه، تیر ۱۳، ۱۳۸۷



روشنفکران مرداب!

...

در مورد وبلاگ «دگردیسی فرزانه»، و نامة علی‌اکبر ولایتی بهتر است بدانیم، پیش از اینکه مشاور خردمند رهبری دست به قلم ببرند، روز سه‌شنبه، «فاینانشال تایمز» فرموده بود، لازم است مقامات بلندپایه از آمریکا و انگلستان به تهران تشریف‌فرما شوند! پیرامون گریستن رجب اردوغان به دلیل لو رفتن کودتا در وبلاگ فوق هم یادآور می‌شویم که اگر امروز در ترکیه کودتائی سازمان یابد، چندین و چند فایده برای سازمان ناتو خواهد داشت. نخست اینکه امثال اردوغان و عبدالله گل که ادعای «استقلال» دارند، هم به شهید مظلوم و قهرمان آزادی تبدیل می‌شوند، و هم مخالفت با تشکیلات استعماری‌شان عملاً غیرممکن خواهد شد. چرا که کودتا در هر کشور به معنای تحمیل «شرایط ویژه» است. و از طریق کودتا، ارتش با «حضور» خود، «حقوق» قانونی مردم را نقض می‌کند. در هر حال علیرغم شکست توطئة کودتا در ترکیه، حزب حاکم با حمایت ارتش به سرکوب مخالفان مشغول شده،‌ ولی هر قدر «مخالف» دستگیر کند، نمی‌تواند از رسیدگی به پروندة تخلفات خود در دادگاه ممانعت به عمل آورد. در واقع حزب «عدالت و توسعه» در ترکیه به آخر خط رسیده. همچنانکه سیاست استعماری فرانسه در کشور کلمبیا!

حاکمیت فرانسه همزمان با حمایت از سرکوب و کشتار غیرنظامیان در کلمبیا، از یک گروه مسلح به نام فارک‌ها نیز حمایت می‌کرد تا دست دولت کلمبیا برای سرکوب مخالفان باز باشد. ولی ظاهراً پیام گلوله‌ای که در فرودگاه بن‌گوریون، نیکولا سرکوزی را بدرقه کرد از سوی حاکمیت فرانسه بخوبی دریافت شد! چون معرکة «اینگرید بتانکور» نیز به پایان رسید.

و اینچنین بود که حاکمیت فرانسه ناچار شد با پس گرفتن هدیة خود، «اینگرید بتانکور»، به حمایت همزمان از فارک‌ها و دولت فاشیست کلمبیا پایان دهد. بله، مدتی بود که اینگرید کوچولو «اسیر» دست گروه مسلح فارک‌ بود و روزی نبود که در شهر پاریس و در رسانه‌های فرانسه، «شوی» آزادی این زینب زمان برگزار نشود. همسر سابق اینگرید، دخترانش، مادرش و دوستانش همه و همه بسیج شده بودند و ضمن نوحه‌خوانی برای اینگریدجان به طور غیرمستقیم برای ریاست جمهوری وی نیز تبلیغات به راه می‌انداختند، چون اینگرید هم مانند پرزیدنت «اوریبه»، فاشیست به درد بخوری است. البته «اوریبه» به خود تهمت لیبرالیسم زده‌، ولی اینگرید از همان سبزهای سیدی است که رئیس‌شان «الگور»، از سوی محفل نوبل مورد تأئید همه جانبه قرار گرفته و واتیکان هم در جمال بی‌مثال‌اش نور لائیسیته رؤیت کرده!

بله، هر کس لبادة آخوندی به تن نداشته باشد، از نظر کلیسا «لائیک» می‌شود. همین کاردینال راتزینگر خودمان برای اینکه تهمت لائیسیته بر وجود مقدس‌اش نزنند، پیش از خزیدن در بستر «کرامت»، یک صلیب یک کیلوئی به گردن‌اش می‌اندازد، لباده می‌پوشد و حتی در خواب هم ورد می‌خواند،‌ و چنان «آوه ماریا» می‌گوید که اشک از چشمان «مریم مقدس» در اورشلیم جاری می‌شود. البته همینطور که حضرت پاپ در خواب «آوه ماریا» می‌گویند، فرشتگان هم زیر پنجره ‌اتاق خواب‌شان گیتار معنوی می‌زنند و قر «ارزشی» می‌دهند، این هم نوعی «رقص معنوی» است. مثل همان رقص دست‌جمعی گورکن‌ها به آهنگ «حق مسلم ماست»، که دو سه سال ادامه یافت و فعلاً به تانگوی «چیک تو چیک» علی لاریجانی، خامنه‌ای و متکی با رایس و سولانا تبدیل شده. و «روزآن‌لاین» هم در سوگ «شرایط ویژه» ماتم گرفته و دیگر عکس آن رزمناوهای سکسی و دلربا را در خلیج فارس برایمان منتشر نمی‌کند! فعلاً گورکن‌ها برای رفع مشکلات خود گله، گله راهی صحرای عربستان می‌شوند.

پس از ابودلقک بهرمانی و تیغ‌کش‌های‌اش که با حفظ حجاب برای ملک عبدالله «ال ستریپ تیز» می‌کردند تا از رئیس سازمان سیا دلبری کنند، نوبت به کروبی، «شیخ‌اصلاحات» رسیده که در دربار عربستان برای ملک عبدالله به «رقص شکم» بپردازد. بله نوکری هم این روزها دیگر باید «بومی» شود. در صحرای عربستان که تانگو نمی‌رقصند! قر «حق مسلم» هم همانطورکه در وبلاگ دیروز گفتیم در کمر گورکن‌ها «شکسته»! و یک «شخصیت آزاداندیش»، «صلح طلب» و «طرفدار انتخابات دمکراتیک»، فعلاً خوش رقصی را برای ارباب آغاز کرده. اربابی که به گفتة «واشنگتن پست» از برنامة هسته‌ای نوکرانش در جمکران آگاهی داشت، و بنا به مصلحت آنرا نادیده گرفته بود! خبرگزاری نووستی، مورخ 11 تیرماه سالجاری نیز به نقل از واشنگتن پست به این مطلب اشاره کرده. و اگر دادگاه فدرال حکم صادر کند، اسناد مربوط به «کوری مصلحتی» سازمان سیا بزودی در دسترس عموم قرار خواهد گرفت. و آنگاه خواهیم دید کشورهائی که تا دیروز به گورکن‌ها فناوری هسته‌ای می‌فروختند، امروز نشست مخالف‌نمایان همین حکومت را درپایتخت‌های‌شان برگزار می‌کنند!

بله در گیرودار «تانگو»، «رقص شکم» و «ستریپ تیز» یک نشست نیز، از انواع نشست برلین، جهت پیوند زدن نوکران مخالف‌خوان داخلی و برونمرزی جمکران در «سری»، مرکز مطالعات بین‌المللی پاریس برگزار شده. در نشست پاریس علاوه بر شمس «‌ال‌وازلین»، روزنامه‌نگار مبارز و «همیشه ناراضی» حکومت اسلامی و حاجیه فخرالسادات محتشمی‌پور، «خواهران» فرهادپور و مشیری هم شرکت داشته‌اند. هنوز علی‌خامنه‌ای، ابودلقک بهرمانی و شرکاء به این نشست‌ها دعوت نشده‌اند، ولی اگر دعوت شوند آن‌ها هم در کنار خواهر فرهادپور و حاجیه محتشمی‌پور به انتقاد از اوضاع مملکت خواهند پرداخت.

به گزارش حنازرچوبه (کدخبر: 89284)، «خواهر» فرهادپور با برداشتن روسری خود، به ستایش از محمد خاتمی پرداخته، مشخص کردند مطالبات اجتماعی و سیاسی کنیزکان محمد خاتمی از کشف حجاب، که همان بازگشت به دوران میرپنج باشد، فراتر نخواهد رفت. البته ما هم می‌دانستیم که سوگلی‌های محافل فاشیست تمامی حق و حقوق زنان ایران را به یک تکه پارچه تقلیل خواهند داد، و دلیل کشف حجاب شیرین عبادی نیز تأکید بر همین امر بود که استعمار غرب، خارج از حجاب یا بی‌حجابی اجباری، حق و حقوق دیگری برای زنان ایران قائل نیست.

به عبارت دیگر در این «نگرش استعماری»، تمامی زنان ایران به همان چند سر ملاباجی شمال شهری محدود می‌شوند که جهت سنگ زدن به شیطان در اسطوره‌های «مقدس‌شان» لنگ‌لنگان به مکه مشرف می‌شوند، سپس کشف حجاب کرده، جهت دریافت «فرامین شیطان» از محافل استعماری راهی اروپا و آمریکا خواهند شد تا از این «نشست» به آن «نشست» رفته چمدان‌هائی پر از شعارهای استحماری تولید غرب را به عنوان سوغات به ایران بیاورند.

البته در این نشست‌ها همیشه چند سر «روشنفکر» غربی و به اصطلاح «چپ» هم حضور دارند، تا برای نشست کذا کسب وجهه کنند! بله این «روشنفکران تزئینی» موارد استفادة فراوان دارند، که مهم‌ترین مورد آن تأکید پیوستة رسانه‌ها بر «روشنفکری» آنان است. در نتیجه، مصرف کنندة جهان سوم همین کالای بنجل را به عنوان «روشنفکر» به رسمیت خواهد شناخت. نتیجة این نوع تبلیغات استحماری امروز در برابرمان قرار دارد؛ رسانه‌های‌حکومت اسلامی، و شاخک‌های آشکار و نهان «بی‌بی‌سی»،‌ که امثال برنار هانری‌لوی، رژیس دبره، و ... و طارق رمضان یا آصف بیات را به عنوان روشنفکر به خورد مخاطب فارسی زبان می‌دهند تا استعمار بتواند در ایران بر هر چه زبالة غیر قابل بازیافت در دسترس دارد برچسب «روشنفکر چپ» بچسباند.

«روشنفکر چپ» به زعم فعلة فاشیسم، انسان‌نمائی است که فجایع جهان امروز را ناشی از «حقوق بشر»، «دمکراسی» و «اقتصاد آزاد» می‌داند! این قماش آخوند را در سایت‌زمانه «روشنفکر چپ» می‌خوانند! تا همه مانند گورکن‌ها برای مخالفت و مبارزه با دمکراسی، حقوق بشر و اقتصاد آزاد قیام کنند. سایت زمانه، متخصص لجن‌پراکنی، و به ویژه تخریب دمکراسی و حقوق‌بشر است. این شاخک «بی‌بی‌سی»، در مطلبی تحت عنوان «چپ جدید، چپ نابینا»، ترهات فردی به نام «مراد فرهادپور» را «نقد» کرده. فرهادپور، ادعا می‌کند‌ «حقوق بشر»، «دمکراسی» و «اقتصاد آزاد»، «تثلیث مقدس» جهان سرمایه‌داری به شمار می‌روند، و به همین دلیل اوضاع جهان روز به روز بدتر می‌شود! البته «رفیق» فرهادپور ـ که نمی‌دانیم با خواهر فرهادپور حاضر در نشست پاریس چه نسبتی دارند ـ گویا نمی‌دانند که اقتصاد آزاد غرب در واقع آزادی در حفظ انحصار مونوپول‌ها است‌! و اگر اقتصاد غرب آزاد می‌بود،‌ مسلماً شرکت‌های آمریکائی نمی‌توانستند با استفاده از یارانه‌های کلان دولتی، زمینة رقابت را از شرکت‌های غیرآمریکائی در زمینه‌های گسترده‌ای که از تولید گندم تا ماشین‌آلات و نرم‌افزار را شامل می‌شود، سلب کنند! کسی که از اقتصاد آزاد هیچ نمی‌داند و سخن از تثلیث مقدس می‌گوید، مسلم است ‌که نمی‌داند در حقوق بشر و دمکراسی اصولاً «تقدسی» وجود ندارد! در هر حال، سایت زمانه «ترجیح» داده بیانات «امامگونة» فرهادپور را تحت عنوان سخنان «روشنفکر چپ» منعکس کند! اگر سایت زمانه به همین مسیر ادامه دهد می‌تواند در آیندة نزدیک هم ادعا کند که خمینی دجال از «روشنفکران چپ» بوده، چون ایشان هم همان چرندیات فرهادپور را البته به زبان ‌داش‌مشتی‌های حوزه و بازار «بیان» می‌فرمودند. ولی فراموش نکنیم،‌ فرهادپور «مقاله» می‌نویسد:

«در دنیائی که همه خود را دمکرات و طرفدار حقوق بشر می‌خوانند، وضع دنیا به مراتب وخیم‌تر و کثیف‌تر از 100 سال پیش است. این بدان معناست که یک جای کار ایراد دارد، و به نظر من دقیقاً همین مفاهیم‌اند که ایراد دارند؛ نه فقط حقوق بشر و دمکراسی بلکه مهم‌تر از آن اقتصاد آزاد: همان تثلیث مقدس جهان سرمایه‌داری [...]»

بله به این ترتیب خوانندگان «محترم» سایت زمانه می‌توانند از رایحة متعفن ادبیات آخوندی بر شبکة مجازی نیز بهره‌مند شوند! باید به فرهادپور و کسانی که فرهادپور را «روشنفکر چپ» می‌نامند بگوئیم، در دنیائی که همة فاشیست‌های نوسواد خود را چپ و لیبرال می‌خوانند، وضع دنیا واقعاً به مراتب وخیم‌تر از 100سال پیش شده. و این «بدان» معناست که یک جای کار ایراد دارد، و به نظر ما کم سوادی، نان‌خوردن از دست استعمار، و از همه مهم‌تر قلم به مزدی برای سرمایه‌سالاری، یا همان «تثلیث مقدس» استعمار غرب ایراد کار باید باشد، ایرادی که تنها بازتاب‌اش حقنه کردن امثال فرهادپور به عنوان روشنفکر و چپ به ملت‌های جهان سوم است! «روشنفکر» فرضی‌ای که حتی قادر نیست میان «شعار» دمکراسی، و رفتار دمکراتیک تفاوتی قائل شود.





...

0 نظردهید:

ارسال یک نظر

<< بازگشت