چهارشنبه، تیر ۲۶، ۱۳۸۷





برنز و بسته!


بالاخره مقام معظم رهبری ناچار شدند «سکوت» را بشکنند و حساب خود را از محفل اکبر بهرمانی جدا فرمایند! بله، دیشب در حالیکه محفل سردار اکبر از «بازگشت توتال» خبر می‌داد، و بنگاه خبرپراکنی کلمبستان، رادیو فردا و شرکاء با مشاهدة «خبر» محرمانة پایگاه اینترنتی «نوول اوبسرواتور»، با دم خود گردو می‌شکستند و «شکم بی‌هنر پیچ پیچ» خود را صابون می‌زدند، رئیس جمهور روسیه اعلام کرد، اگر شرکای روسیه همکاری نکنند، این کشور طبق قانون و به تنهائی برای حفظ منافع ملی خود اقدام خواهد کرد! این خبر کوتاه و «مبهم» که در سایت حاکمیت روسیه، «نووستی» انتشار یافت، ظاهراً برای مخاطبان اصلی پیام، مفهومی بسیار روشن داشت، چرا که به فاصلة چند ساعت اعلام شد که ایالات متحد «ویلیام برنز» را برای شرکت در مذاکرات «سولانا ـ جلیلی» به ژنو «ارسال» خواهد کرد!

دلیل شکسته شدن سکوت «مصلحتی» رهبر فرزانه، همین عقب نشینی آمریکا از مواضع جنگ طلبانة خود بود! عقب نشینی‌ای که باعث شد رهبر فرزانه نیز ضمن فرود آوردن عصای فرهیختة خود بر فرق علی‌اکبر ولایتی و قلم به مزدهای روزی‌نامة جمهوری اسلامی، نعلین‌های‌شان را از نعلین اکبر بهرمانی جدا کرده، چنگ و دندانی نمایشی هم به ارباب نشان دهند! تا هیچکس فراموش نکند حکومت اسلامی مثل همیشه پاسخ «دندان‌شکن» به متجاوز خواهد داد! مقام معظم پس از اینکه دریافتند عصر طلائی «نبرد با آمریکا» دیگر به سر آمده، خشمگین شده، زبان به تهدید جنگ‌افروزانی «فرضی» گشودند! ایشان ضمن تأئید مواضع احمدی‌نژاد، به صورت غیرمستقیم به ولایتی، مشاور «عالی» خود در امور بین‌الملل هم تفهیم کردند که مسئول پروندة هسته‌ای، شورای عالی امنیت ملی است و «ریاست» آنهم با احمدی نژاد! به عبارت دیگر از این پس، محفل اکبر بهرمانی و نوچه‌های رنگارنگ آن از زبان علی‌اکبر ولایتی در این زمینه‌ها حرفی برای گفتن نخواهند داشت!

می‌دانیم که روز دوم ماه ژوئیه سالجاری، نامة علی‌اکبر ولایتی همزمان در رسانه‌های جمکران و اروپا منتشر شد. در این «نامه»، مشاور مقام معظم مطالبی عنوان کرده بودند که در واقع مطالبات اکثریت مردم ایران بود. از جمله تعلیق غنی‌سازی و پایان دادن به جنگ زرگری با اسرائیل و ... و اما در واقع طرح چنین مطالبات منطقی‌ای آ‌نهم از سوی علی‌اکبر ولایتی را بیشتر می‌باید توسل محفل وی به صورتکی «منطقی‌نما» تلقی کرد. چرا که سابقة ولایتی برای همه شناخته شده‌ است. ولایتی یک نوکر خرده‌پای استعمار غرب و عضو فعال محفل سرداراکبر سازندگی است. و اگر چند روز پیش نقاب «منطق» بر چهرة خود زده بود فقط به دلیل بازارگرمی برای دارودستة اکبر بهرمانی بوده. پیش از ایشان نیز صادق زیباکلام، همپالکی سروش و یکی از مداحان حاج اکبر خواستار تعلیق غنی‌سازی و آغاز مذاکرات شده بود! و این سخنان در شرایطی مطرح می‌شد که برای آغاز مذاکرات اصولاً نیازی به تعلیق غنی‌سازی در میان نبود!

بله، بستة پیشنهادی غرب، تعلیق غنی‌سازی را در برابر تعلیق تحریم‌ها و فقط پس از آغاز مذاکرات مطرح می‌کند. و ایالات متحد، جهت ممانعت از آغاز مذاکرات، تعلیق غنی‌سازی را به عنوان «پیش شرط» مطرح می‌کرد، تا اتحادیة اروپا هم پیش از دریافت پاسخ ایران، تحریم‌های جدیدی را بر علیه ما ملت تصویب کند! در چنین شرایطی بود که دارودستة خاتمی و رفسنجانی می‌بایست با هوچی‌گری خواهان تعلیق غنی‌سازی و آغاز مذاکرات می‌شدند، و کافی بود علی‌کوچیکه و دوستانش در مجلس رأی به عدم کفایت رئیس جمهور داده کودتای کوچولو و مامانی و اصلاح طلبانه‌ای سازمان ‌دهند، تا کارها مثل 28 مرداد و 22 بهمن رو به راه شود! تعجب نکنیم، مسائل به همین سادگی است! و نتیجة این برنامة سرشار از «نبوغ» کسب محبوبیت برای گروهی بود که از بهمن سال 1357 با شعار عوامفریبانة «مرگ بر آمریکا»، در عمل به نوکری برای محافل جنگ‌طلب غرب مشغول است. این طرح‌های ابلهانه در غرب از ذهن علیل کسانی تراوش می‌کند که حاضر به پذیرفتن این اصل نیستند که شرایط «جنگ سرد» پایان گرفته؛ اینان می‌پندارند هر وقت کارشان به بن‌بست رسید، به ویژه در ایران، نوکران‌شان از طریق جانفشانی و کودتا قادرند اوضاع را بر وفق مرادشان رو به راه کنند!

دلیل بلبل‌زبانی‌های فعلة فاشیسم در جمکران، و سکوت «معنادار» رهبر فرزانه نیز همین توهمات بود! دلیل افزایش سرسام‌آور بهای نفت نیز به همچنین! شاهدیم که به محض اخراج شرکت توتال و انعقاد قرارداد ایران با گازپروم، بهای نفت در بازار نیویورک به شدت کاهش یافت! حال آنکه رسانه‌های غرب افزایش بهای نفت را به گردن روسیه انداخته، تأکید می‌کردند که «اوپک» در این ماجرا نقشی ندارد! البته از آنجا که اعضای اوپک همگی از نوکران عموسام به شمار می‌روند،‌ سخنان ارباب را مثل طوطی تکرار می‌کردند. بر اساس منطق اینان، حال که «گازپروم» حوزة فعالیت خود را گسترش داده می‌باید بهای نفت باز هم افزایش یابد، ولی می‌بینیم که به هیچ عنوان چنین نشد! در واقع چندملیتی‌های غرب با افزایش بی‌رویه و بدون دلیل بهای نفت سعی داشتند دولت‌های اروپائی را تحت فشار قرار داده، جبهة جنگ‌طلبان در ایالات متحد را تقویت کنند، چرا که هدف اصلی تهاجم نظامی به عراق، همانطور که بارها نیز گفته‌ایم، در واقع حضور نظامی غرب در سواحل دریای خزر در کشور ایران بود!

طرحی که با عقب‌نشینی آبراهام لینکلن از خلیج فارس شکست خورد و پیامد شکست طرح جنگ‌افروزی در ایران ارسال «بستة ویلیام برنز» به ژنو خواهد بود. بله، با در نظر گرفتن محدودیت‌هائی که برای حضور ویلیام برنز در ژنو وجود دارد ناچاریم بگوئیم آنحضرت را بسته بندی شده به ژنو «ارسال» می‌کنند! چون واشنگتن پست، نیویورک تایمز و دیگر رسانه‌هائی که این خبر را منعکس کرده‌اند،‌ همگی به نقل از «یک مقام بلندپایة آمریکا» ـ این مقام به همان اندازه «بلندپایه» است که ناشناس و نامعلوم ـ تأکید می‌کنند، ویلیام برنز حق حرف زدن و مذاکرة رویارو با سعید جلیلی را ندارد! وی در مذاکرات «جلیلی ـ سولانا» هم شرکت نخواهد کرد، بر اساس «اظهارات» مقام ناشناس ، ویلیام برنز فقط وظیفه دارد در این مذاکرات به عنوان ضبط‌صوت «حضور» یابد تا بر مواضع آمریکا تأکید کرده و بگوید: تا غنی‌سازی اورانیوم متوقف نشود، مذاکره‌ای در کار نخواهد بود!

البته برای اطمینان از اینکه «برنز» با جلیلی حرف نزند حتماً تدابیر لازم را «پوکویاماهای» غربی پیش‌بینی‌ کرده‌اند. اولاً دهان ویلیام برنز را با یک چسب، از همان‌ها که در فیلم‌های هولیوودی می‌بینیم محکم خواهند بست! سپس برای اینکه هیچگونه ارتباطی بین جلیلی و برنز برقرار نشود، جهت ممانعت از چشمک زدن برنز نیز یک عینک بشقابی سیاه بر چشمان شهلای ایشان می‌گذارند. و برای ممانعت از اشارات ابروی چون کمان وی، یک نوار چسب پهن پیشانی و ابروهای برنز را خواهد پوشاند. ‌ویلیام حتی حق مورس زدن از طریق «مف، مف» کردن هم ندارد و به همین دلیل منافذ بینی ایشان را هم با پنبة اعلای مزارع «کنتاکی» پر خواهند کرد. جنباندن سر، گوش و سبیل هم اکیداً ممنوع است؛ حال می‌ماند دست و پای برنز که باید تحت کنترل باشد، تا وی نتواند برای جلیلی پیام دست نویس رد کند،‌ یا از زیر میز پای جلیلی را نیشگون بگیرد، یا با پا به جلیلی علامت دهد، و زبان‌مان لال «دیالوگ» برقرار کند! به این منظور دست و پای ویلیام را گچ می‌گیرند، و او را روی صندلی‌چرخدار روانة ژنو می‌کنند. و یک ضبط‌صوت هم روی دستة صندلی کذا کار می‌گذارند که طی «ملاقات»، پس از تلاوت کلام‌الله، بر مواضع آمریکا مرتباً تأکید کند، و شعار «مرگ بر آمریکا» بدهد. پس از پایان مذاکرات ژنو هم مراسم ترحیم مرد شمارة3 وزارت امور خارجة آمریکا را برگزار می‌کنند، چرا که ویلیام برنز به دلیل بسته شدن دهان و «مجاری» تنفسی، به احتمال زیاد‌ طی مذاکرات جان به جان آفرین تسلیم خواهد کرد. البته بعداً همان مقام «بلندپایه» که برای «نیویورک‌تایمز»، «واشنگتن پست» و دیگران شرایط حضور برنز در ژنو را «فاش» کرده، به آنان خواهد گفت، جلیلی برنز را با سلاح کشتار جمعی به قتل رسانده، و باید همانطورکه سلاح‌های کشتار جمعی را در عراق پیدا کردیم، به جستجوی سلاح‌های کشتار جمعی در ایران بشتابیم!

به گزارش سایت نووستی مورخ 26 تیرماه سالجاری، دیروز دیمیتری مدودف، رئیس جمهور فدراسیون روسیه سند «دکترین سیاست خارجی» این کشور را به امضاء رساند. این سند بر 7 اصل اساسی تکیه دارد که مهم‌ترین آن‌ها تأکید روسیه بر کنار گذاشتن رویاروئی ایدئولوژیک و مرده ریگ «جنگ سرد» است. دفاع از «حقوق بین‌الملل» جهت جلوگیری از برخوردهای یکجانبه نیز در این سند مورد تأئید قرار گرفته. با نگاهی به «دکترین» اعلام شده از سوی کرملین به صراحت می‌توان دید که دلیل حضور ویلیام برنز در ژنو در واقع شرایطی است که امیدهای سازمان جنایتکار ناتو را برای جنگ افروزی در منطقه، خصوصاً در ایران نقش بر آب کرده.




نسخة پی‌دی‌اف ـ اسکریبد

نسخة پی‌دی‌اف ـ اسپیس


...

0 نظردهید:

ارسال یک نظر

<< بازگشت