پنجشنبه، تیر ۲۷، ۱۳۸۷



اکبر «شو»!

...
با شکسته شدن «سکوت» رهبر معظم در مورد مسائل هسته‌ای، بنگاه خبرپراکنی ناخداکلمب هم به سکوت مصلحتی خود پیرامون احمد باطبی پایان داد. شکسته شدن سکوت سایت «بی‌بی‌سی» را به فال نیک می‌گیریم، چرا که همین امر نشان از شکست برنامة استعماری تبدیل باطبی به قهرمان دارد. همچنان که باز شدن زبان «رهبر فرزانه» نشانه‌ای بود از عقب‌نشینی آمریکا از سیاست‌های جنگ‌طلبانه‌اش در ایران. البته پیش از این عقب‌نشینی، سه ضلع مثلث استعمار: اسرائیل، جمکران و آمریکا به رجزخوانی برای یکدیگر مشغول بودند. اسرائیل «مانور» می‌داد، سرداران ضمن آزمایش موشک‌های اهدائی عموسام، ارباب را به بستن تنگة هرمز «تهدید» می‌کردند، و این دور باطل تا روزی که آبراهام لینکلن در خلیج فارس خیمه زده بود و توتال از ایران اخراج نشده بود همچنان ادامه داشت.

«یورم کانیوک»، نویسندة مشهور اسرائیلی، مواضع سیاستمداران اسرائیل را به نفع روحانیون در ایران ارزیابی کرده. به گفتة سایت نووستی، مورخ 17 ژوئیه سالجاری، نظرات این نویسندة اسرائیلی دیروز در رسانة آلمانی «ولت» انتشار یافت.

بله، عاقبت یک نویسندة اسرائیلی هم «نان» قرض دادن حاکمیت اسرائیل به ملایان جمکران را به زیر زره‌بین گذاشت. البته این عمل بدون اشاره به «ارباب» مشترک حکومت اسلامی و اسرائیل صورت گرفته. چرا که در راستای حفظ منافع غرب، و بر اساس تبلیغات سازمان سیا، حکومت ملایان می‌باید دشمن شمارة یک اسرائیل «معرفی» شود. به همین دلیل چند روز پیش پاسدار شریعتمداری تهدید فرمودند، اگر سوریه به اسرائیل نزدیک شود، «ما» باید در روابط خود با این کشور تجدیدنظر کنیم! دلیل واقعی فرمایشات ژنرال شریعتمداری این بود که سوریه برای باز پس گرفتن سرزمین‌های خود از اسرائیل می‌باید با مقامات این کشور مذاکره کند، و منافع دولت اسرائیل و اربابان‌اش در غرب با باز شدن باب چنین مذاکراتی در منطقه، در تضاد کامل قرار می‌گیرد!

به همین دلیل شاهدیم که بیانات پاسدار شریعتمداری، در واقع تکرار سخنان وزیر امورخارجة اسرائیل در تاریخ 22 ماه مه سالجاری است! به گفتة «بی‌بی‌سی»، مورخ 22 ماه مه 2008، وزیر امورخارجة اسرائیل می‌گوید، اگر سوریه با ایران ارتباط داشته باشد، با «ما» نمی‌تواند صلح کند! به عبارت دیگر مواضع اسرائیل به فاصله دو یا سه ماه به عنوان مواضع «ما» در روزنامة کیهان منتشر می‌شود. یادآور شویم، «ما» در مطالب روزنامة کیهان به اعضای «هریتیج کلاب» آمریکا ارجاع دارد، نه به ما ملت؛ همچنان که مقصود از «ما» در روزنامة مسعودی‌ها، اعضای «روتاری کلاب» انگلستان است، و همانطور که می‌بینیم «ما» در قاموس مقامات اسرائیل با «ما» در کیهان هیچ تفاوتی ندارد. بله، پاسدار شریعتمداری از زبان اربابان حکومت اسلامی شدیداً به سیاست سوریه در برابر اسرائیل اعتراض می‌کند، بدون اینکه از روابط نزدیک ترکیه و همکاری‌های نظامی و اطلاعاتی این کشور با اسرائیل هیچ گلایه‌ای داشته باشد! چون بر اساس تبلیغات استعمار غرب، حکومت اسلامی «ترکیه» بچة بسیار خوبی است! و به همین دلیل ناخداکلمب علاقة شدیدی به این حکومت ابراز می‌دارد.

پس از تغییر سیاست ایالات متحد و تأکید بر ارسال ویلیام برنز به ژنو که عصای فرهیختة رهبری را بر فرق محفل ابودلقک بهرمانی فرود آورد، و ثمرات سفر ایشان و قمه‌کشان همراه به عربستان را تماماً بر باد داد، عموسام نیز به نوبة خود سیاست‌اش را بر محور «آنکارا ـ تهران» فعال کرد. البته ایالات متحد محور«تهران ـ ریاض» را ترجیح می‌داد، چرا که در عربستان نیز حجاب اجباری است و همه کار را می‌توان پنهانی انجام داد. ولی خوب شرایط تغییر کرده! به این ترتیب بود که منوچهر متکی امروز راهی سوریه شد، و سوریه نیز پتک محکمی بر سر اربابان پاسدار شریعتمداری کوفته اظهار داشت، هیچکس نمی‌تواند روابط ایران و سوریه را مخدوش کند! منوچهر متکی که دو روز پیش سایت «نوول ابسرواتور» متن نامة محرمانه‌اش را انتشار داده بود، تا اگر بخت یاری کند تنور بحران هسته‌ای گرم و داغ بماند، روز جمعه دست از پا درازتر راهی آنکارا، پایتخت ترکیه خواهد شد، تا دستورالعمل‌های نوین ارباب را از «استفن هدلی»، مشاور امنیت ایالات متحد در محل «دریافت» دارد. به گزارش رادیوفردا، مورخ 17 ژوئیه، «استفن هدلی» با «علی باباجان»، وزیر امورخارجة ترکیه دیدار و گفتگو کرده، ولی هیچ گزارشی از این ملاقات منتشر نشده. مسلماً پس از ملاقات متکی با «هدلی» سایت «نوول اوبسرواتور» یک خبر داغ و محرمانة دیگر مربوط به سال گذشته انتشار خواهد داد تا «بی‌بی‌سی»، رادیو فردا و دیگر گدایان بحران و آشوب دست خالی نمانند. ولی فعلاً تا گزارش آتی از گفتگوهای «هدلی و باباجان»، گزارش مفصلی از گفتگوهای «بهرمانی و امام‌جان» تقدیم هم‌میهنان می‌شود. سخنان «گورکنانة» ابودلقک بهرمانی در فارس‌نیوز مورخ 17 ژوئیه انتشار یافته.

دلیل فعال شدن محفل اکبر بهرمانی همانطورکه در وبلاگ‌های پیشین نیز اشاره کردیم این است که گزینة مطلوب غربی‌ها برای جایگزین کردن مهرورزی، محفل پادوهای وفاداری است که از سال 1357 با شعار «نبرد با آمریکا»، به نوکری برای محافل جنگ طلب غرب مشغول‌اند، و اکبر بهرمانی به همراه خاتمی و شبه اصلاح‌طلبان افتخار عضویت در همین محفل را دارند. به این دلیل سیمای کریه جمکران از سردار اکبر دعوت کرده تا دوباره معرکة نقل «خاطرات» را از سر گیرد! و خلاصه، هم‌میهنان دیشب «اکبرشو» داشتند. در این برنامه، حاج اکبر ضمن چرندبافی‌های معمول و توجیه ابلهانة تداوم جنگ استعماری بین حکومت جمکران و عراق، تلاش کرده خود را نیز از «فدائیان صلح» قلمداد کند! البته تعجب نکنیم، امشب بی‌بی‌سی هم ایشان را «طرفدار صلح» معرفی کرده. بله، اکبر بهرمانی در نمایش اخیر تلویزیونی خود باز هم از گفتگوهای «فرضی» با خمینی سخن به میان آورده. خلاصة مطلب، اکبر هاشمی چنان صحبت کرده، تو گوئی منافع سرمایه‌سالاری جهان غرب همه در گرو تعارف و تواضع، و «من بمیرم، تو بمیری»، میان دو جفت نعلین روان‌پریش بوده!

مسلماً، حین تبادل نظر «اکبر و رهبر» مرتباً از اکسون موبیل و بریتیش پترولیوم به بیت امام زنگ می‌زدند تا ببینند تصمیم «رهبر کبیر» در مورد جنگ با عراق چیست، و خلاصه آنقدر تلفن زدند و مزاحم رهبر کبیر شدند تا ایشان سردار اکبر را فرمودند: جام زهر را بیاور!

من گفتم به عراق حمله کنیم، امام گفتند باشه! من گفتم صلح می‌کنیم، بعد شما مرا محاکمه کنید، امام گفتند، نباشه! و این داستان «من گفتم، امام گفتند»، همچنان ادامه دارد. مسلماً پس از مرگ یا بهتر بگوئیم، «شهادت» اکبر بهرمانی، ساواک نفر سومی نیز جهت نقل خاطرات ناگفتة اکبر بهرمانی از امام علم خواهد کرد؛ بساط گورکنی و تبدیل تاریخ به «بی‌بی‌گوزک» جهت حفظ منافع عموسام همچنان می‌باید ادامه داشته باشد. و کسی از خود سئوال نکند، چگونه سرنوشت صدها میلیارد دلار منافع «لاکهید مارتین»، «بوئینگ»، «دوپون دو نمور»، و ... و اکسون موبیل، بریتیش پترولیوم، داچ‌شل و دیگر چندملیتی‌های غرب را دو یا چند دستاربند مفلوک در حکومت اسلامی اینچنین «رقم» ‌زده‌اند! عمال حکومتی که خود جیره‌خوار حاکمیت ایالات متحد است؛ حکومتی که گندم و گوشت و بنزین و اسلحه از دست‌های «مقدس» غرب دریافت می‌کند. بله، این پرسش‌هائی است که نمی‌باید به ذهن ما ملت خطور کند، چرا که در غیراینصورت خط تولید زباله و تبدیل زباله به قهرمان در کشورمان دچار وقفه خواهد شد.

در وبلاگ «لوده و قانون» گفتیم که، بازیگران عرصة سیاست ایران، مانند پرسوناژهای شیاد، ابله و لوده در واقع بازتاب مستقیم یا غیرمستقیم «موجودیت دیگری»، یا همان موجودیت استعمار‌اند، و اگر استعمار از صحنة سیاست ایران حذف شود، اینان نیز به خودی خود نابود خواهند شد. ولی می‌باید به یک نکتة مهم درمورد سیاست پیشه‌گان جمکران اشاره کنیم، چرا که اینان پرسوناژهای تخیلی نیستند بلکه بازتاب منافع واقعی استعماراند، و به همین دلیل است که در نقش ابله، شیاد و لوده هم موجودیت منسجمی ندارند؛ بله، اینان همانطور که می‌بینیم نقش لوده، شیاد و ابله را همزمان، و در یک صحنة واحد ایفا می‌کنند.

نسخة پی‌دی‌اف ـ اسکریبد
...

0 نظردهید:

ارسال یک نظر

<< بازگشت