عشق ابراهیمی!
...
مطلب سایت «گویانیوز»، که در وبلاگ «ابراهیم با ابراهیم» به آن اشاره شده بود، مطلبی است تحت عنوان «کنفرانس گوادالوپ، چرخش حمایت امپریالیستها از شاه به خمینی»، مورخ 26 تیرماه سالجاری. نویسنده در این مطلب تلاش دارد در راستای تبلیغات حزب توده، گروهی از حکومتیها را در جبهة ضدامپریالیسم قرار دهد، حال آنکه ادبیات آخوندی ایشان ثابت میکند که خود از همان محفل حکومتی مشغول تغذیهاند. و اگر جناب «لطفی»، تارزن «محبوب» حکومت اسلامی مهارت خود را در موسیقی در خدمت آخوندیسم قرار دادهاند، نویسندة مقالة کذا نوقلمی و ابتذال خود را در خدمت شاخک اکبر بهرمانی میگذارد! چون بالاخره «فرزندان ابراهیم» با هم برادرند؛ هابیل و قابیل برادر بودند، و حکومتهای اسرائیل و جمکران هم به همچنین، هر چند فعلاً به ناچار مراسم «برادری» را میباید در ترکیه به جای آورند.
چه «معجزات» بزرگی در هزارة سوم به وقوع میپیوندد! به محض ورود «ویلیام برنز» به شهر مرگزدة ژنو، ناگهان حزب کارگر اسرائیل متوجه شده که مدتهاست از عشق خود به ما ایرانیان بیخبر بوده!
به گفتة «رادیوفردا»، مورخ 19 ژوئیة سالجاری، دیروز «بنیامین بنالیعزر»، وزیر امور زیربنائی اسرائیل طی یک کنفرانس مطبوعاتی در آنکارا اظهار داشته، هیچ تضادی بین منافع ایران و اسرائیل وجود ندارد! البته سخنان جناب وزیر مفصل است و چکیدة آن به این ادعای دروغ منجر شده که منافع اسرائیل با منافع «ملت ایران» در تضاد نیست! حال آنکه منافع «دولت اسرائیل» و حکومت اسلامی به یکسان با منافع ما ملت در تضاد قرار دارد. در واقع امروز شاهد آشکار شدن نقاط مشترک منافع میان حکومتهای اسلامی و اسرائیل در رابطه با سیاستهای ایالات متحد هستیم. و ابراز عشق ناگهانی وزیر اسرائیلی به ما ایرانیان فقط برای تحکیم پایههای حکومت اسلامی و تأمین بقاء آن در ایران صورت گرفته.
چرا که این ابراز علاقة ناگهانی در حکومت اسلامی بلافاصله یک جبهة کاذب مخالفت با اسرائیل به رهبری کیهان و نوچهها و اوباش خواهد گشود، و جبهة موافق هم که مشخص است: محفل سردار اکبر سازندگی! آتش این عشق سوزان، که به عشق مولوی و شمس تبریز میماند، آنچنان در آنکارا بالا گرفته که برق از چشمان پرزیدنت مهرورزی در تهران پرانده، و ایشان را پریشان از خواب غفلت بیدار کرده! از این رو پرزیدنت مهرورزی را با چشمان خواب آلود رها میکنیم و میپردازیم به پروپاگاند نوین استعمار غرب برای تداوم حکومت «نوکران» در جمکران.
«روابط با اسرائیل، آری یا نه؟» این پرسش تک گزینهای محور نوین سیاست استعمار غرب در ایران خواهد بود، محوری که میباید جایگزین معرکة شیادان «اصلاحطلب» شود. هممیهنان گرامی! بشتابید، سازمان سیا جلد دوم معرکة استعماری حماسة دوم خرداد را منتشر کرد! و داستان جدید عموسام نیز همچون پاورقیهای گذشته، بر پایة همان «محور جاودان» یعنی ایجاد دو قطب کاذب بنا شده. و اعضای اصلی قطب طرفداران دوستی با اسرائیل، همانطورکه دیروز اشاره شد، اعضای محفل اکبر بهرمانی خواهند بود که در تقابل کاذب با گروه مهرورزی قرار گرفته، تنور «انتخابات آزاد» بعدی را داغ و گرم خواهند کرد. نامة معروف علیاکبر ولایتی و شیفتگی سیدابراهیم نبوی بر جمال بیمثال حضرت «ابراهیم بورگ» نشانههای بارزی از ایجاد جبهة نوین استعمار غرب در ایران و در منطقه است.
اگر بخواهیم در کل منطقه خطوط سیاست فوق را مشاهده کنیم، میباید سفر متکی به آنکارا، ملاقات سعدالدین حریری با آخوند سیستانی در عراق، و از همه مهمتر «دست دادن» ملک عبدالله در مادرید با یک روحانی یهودی را در نظر بگیریم. بله، دست «مقدس» ملک عبدالله، کلیددار کعبه را دستکم نگیریم! ایشان دست کذا را هرگز در ملاءعام در دست یک آخوند یهودی نمیگذاردند. اصولاً حاکمیت عربستان اهل پردهپوشی و حجاب است و اگر در ملاءعام گردن میزند و قصاص و جنایت میکند، در پشت پرده و در پس «حجاب»، بزرگترین روسپیخانههای منطقه را هم تحت «مدیریت اسلامی» خود دارد، و در این اماکن مقدس، از زن و مرد و کودک هر چه «بازار» داشته باشد، موجود است! همة «محصولات» را هم حاکمیت اسلامی «شیوخ»، از چهارگوشة جهان وارد میکند. به این ترتیب، اقتصاد عربستان از اقتصاد حکومت جمکران هنوز یک گام عقب است. چون حکومت جمکران بجز صادرات زائر به «خانة خدا»، همزمان زن و مرد و کودک هم به روسپیخانههای حکومت صدراسلام صادر میکند. البته خبرنگاران غربی که از این شرایط اطلاع دارند هرگز گزارشی از این «بهشتهای» پشتپرده در عربستان منتشر نخواهند کرد؛ اسلام را که خدشهدار نمیکنند! رستم است و همین یکدست اسلحه، عموسام است، و اسلام! اگر اسلام خدشهدار شود، «مشروعیت» اربابان اسلام هم خدشهدار خواهد شد، و خلاصه اصلاً لزومی ندارد که خبرنگاران غرب به این مسائل «بیاهمیت» بپردازند!
بهتر است فعلاً با توسل به «وحدت کلمه» از ملک عبدالله بگوئیم که ابتکار به خرج داده و در مادرید «نشست بینالمذاهب» بر پا کرده بودند. بله، این ملک عبدالله میدانند کجا باید «نشست» برقرار کرد! جائی که هم پادشاه دارد هم گردوغبار نکبت فرانکیسم و فاشیسم هنوز از چهرة حاکمیت آن زدود نشده، و از سوی دیگر برخلاف قریة ژنو انسان را به یاد گورستان نمیاندازد. مادرید، هر چند به زیبائی شهر رم نیست ولی شهر زیبائی است، و مردم میهماننوازی دارد. به همین دلیل ملک عبدالله از 16 تا 18 ژوئیه سالجاری آخوندهای ادیان ابراهیمی را به مادرید دعوت فرمودهاند تا فکری برای «مبارزه با تروریسم» بفرمایند! ظاهراً ملک عبدالله پادشاه عربستان قصد مبارزه با نوع ویژهای از تروریسم را دارند، چرا که آمریکا مخارج گروه بنلادن و دیگر جهادیون در منطقه را با دلارهای نفتی همین عربستان و امارات تأمین میکند. به گفتة سایت اینترنتی لوموند، مورخ 19 ژوئیه 2008، در نشست مادرید، «ژان لوئی تران»، فرستادة واتیکان، «میکائیل شنایدر»، دبیرکل کنگرة جهانی یهودیان، و «دیوید روزن» از اسرائیل حضور داشتند. در ضمن گروهی از بودائیان نیز به عنوان ناظر در این نشست حضور یافته بودند.
ملک عبدالله در سخنرانی افتتاحیة این نشست میفرمایند: «تفاوتها نباید به درگیری منجر شود. فجایعی را که شاهد بودیم افراطگرائی بعضی مؤمنان در همة ادیان و در همة نظامهای سیاسی به وجود آورد، نه مذهب.» بله، به این میگویند سخنران خوب، و سخنرانی سیاستمدارانه! فجایعی که در منطقه شاهد «بودیم»، و گویا خوشبختانه در زبان ملکعبدالله امروز دیگر به پایان رسیده، «همه» فقط به دلیل افراطگرائیها بوده! استعمار هم در این فجایع هیچ نقشی نداشته! اکسون موبیل، بریتیش پترولیوم، داچ شل، توتال و ... و تفنگفروشان غرب مثل «سفید برفی» پاک و معصوماند! تقصیر از کسانی است که برای زندگی کردن راهی بجز شرکت در جهاد عموسام بر علیه اتحادشوروی دیروز و روسیة امروز نداشتند، و ندارند! بمبهائی که ارتش جنایتکار ناتو همه روزه در افغانستان و عراق در میان غیرنظامیان جویای کار و یا دستفروشان بازارها منفجر میکند، فقط به دلیل اعتقادات مذهبی و تندرویهای عراقیها و افغانهاست! این مردمان به دلیل «اعتقادات مذهبی افراطی»، هنگام تنفس، دم و بازدمشان پیوسته بمب و موشک تولید میکند، و این بمب و موشکها هم نمیدانیم چرا فقط بر سر غیرنظامیان میریزد. اتفاقاً ملک عبدالله حق دارند، مذهب که بد نیست، اشکال از «همه» است، همانطورکه آورام بورگ هم تلاش میکرد با کمک سید ابراهیم نبوی، مزورانه به ما بگوید مدرنیسم، «آزادی کامل» است، و اشکال از «آزادی» است، پس باید در ماوراءالطبیعه به دنبال «راه حل ابدی» باشیم.
بله فعلة فاشیسم در یک امر متفقالقولاند، و آن اینکه «مذهب» خوب است، اشکال از «انسان» است. و در این راستا ملک عبدالله دقیقاً در همان موضعی قرار دارد که حضرت «ابراهیم بورگ» و سوسیالیستهای ساخته و پرداختة جنگ سرد یا هر سیاستپیشة شیاد دیگری. بهتر است بدانیم که نشست مادرید خصوصاً توسط شاهزاده «عبدالله الترکی» یکی از حامیان بیقید و شرط طالبان سازمان یافته بود. به گفتة لوموند، ایشان اکنون در جایگاه دبیرکل اتحادیة اسلامی جهانی انجام وظیفه میکنند و مؤمنان را نوید دادهاند که بزودی نشستهای دیگری از جمله در ژاپن برگزار خواهند فرمود. پس ما هم نشست مادرید را ترک میکنیم و باز میگردیم به ابراز عشق اسرائیل به ایران و پریدن برق از چشمان پرزیدنت مهرورزی!
بله! جریان از این قرار است که پرزیدنت مهرورزی دیروز از خواب غفلت «بهاره ـ تابستانی» بیدار شده، به کرملین تلفن فرمودند و انتخاب دیمیتری مدودف را به ریاست جمهوری فدراسیون روسیه تبریک گفتند!
به گزارش حنازرچوبه، مورخ 29 تیرماه سالجاری، پرزیدنت مهرورزی امروز در گفتگوی تلفنی با دیمیتری مدودف ضمن تبریک انتخاب وی خواستار گسترش روابط ایران و روسیه هم شدهاند! چون به تشخیص مستر پرزیدنت جمکران، این همکاریها به «صلح پایدار» در جهان کمک خواهد کرد. البته ایشان نگفتند، اشکال کلی «صلح» کذا در تقابل قرار گرفتن آن با منافع غرب است! و به همین دلیل لازم آمده اسرائیل و حکومت اسلامی مرتب جنگ زرگری به راه بیاندازند، و البته اگر چند موشک هم در این جنگ ردوبدل شود چه بهتر! مردم ایران در «انتخابات آزاد» آینده، به اوباش محفل سرداراکبر «صلحدوست» رأی خواهند داد، که اینروزها میانهاش با ملک عبدالله خیلی گرم و داغ است! به همین دلیل، «الحیات» جزئیات تمامی مطالبات حکومت اسلامی را در ژنو انتشار داده! مطالباتی که مسلماً حکومت اسلامی هم از آن بیخبر است، ولی شامل منافع آمریکا و متحدانش خواهد شد! از اینرو «فارسنیوز» مورخ 29 تیرماه نمیبایست در انتشار آن کمترین تردیدی به خود راه میداد. میدانیم که افلاس آمریکا، افلاس حکومت اسلامی است، و تنها «راه حل جاودان» برای رفع مشکلات این است که در حکومت اسلامی جمکران دو جناح کاذب مخالف و موافق اسرائیل به کشمکشهای «خررنگکن» خود مشغول شوند، و از این مفر اسرائیل سرزمینهای سوریه و لبنان را در اشغال خود نگاه دارد، و مطالبات مردم ایران نیز با جنجال «مرگ بر اسرائیل»، یک بار دیگر به زیر سم ستوران و چارپایان یانکیها بیفتد.
البته اینهمه رؤیای طلائی «پوکویاما» در سازمان سیا است، که با توسل به اسطورههای ادیان ابراهیمی جنگ بین هابیل و قابیل سازمان میدهد. ولی واقعیت این است که امروز اگر هابیل و قابیل جنگ زرگری به راه اندازند، «خداوند» نه تنها امتیاز تاراج نفت از تنگة هرمز را از دست خواهد داد، که با کل منطقه نیز میباید خداحافظی کند، و ملک عبدالله و دیگر شیوخ کازینونشین را تا ابد به سوگ خود بنشاند. بیجهت نیست که «شهید» حسین اوباما، راهی افغانستان شده، تا اگر عراق هم از دست رفت، حداقل «جهاد» بتواند در سنگر ملاعمر تداوم یابد.
چه «معجزات» بزرگی در هزارة سوم به وقوع میپیوندد! به محض ورود «ویلیام برنز» به شهر مرگزدة ژنو، ناگهان حزب کارگر اسرائیل متوجه شده که مدتهاست از عشق خود به ما ایرانیان بیخبر بوده!
به گفتة «رادیوفردا»، مورخ 19 ژوئیة سالجاری، دیروز «بنیامین بنالیعزر»، وزیر امور زیربنائی اسرائیل طی یک کنفرانس مطبوعاتی در آنکارا اظهار داشته، هیچ تضادی بین منافع ایران و اسرائیل وجود ندارد! البته سخنان جناب وزیر مفصل است و چکیدة آن به این ادعای دروغ منجر شده که منافع اسرائیل با منافع «ملت ایران» در تضاد نیست! حال آنکه منافع «دولت اسرائیل» و حکومت اسلامی به یکسان با منافع ما ملت در تضاد قرار دارد. در واقع امروز شاهد آشکار شدن نقاط مشترک منافع میان حکومتهای اسلامی و اسرائیل در رابطه با سیاستهای ایالات متحد هستیم. و ابراز عشق ناگهانی وزیر اسرائیلی به ما ایرانیان فقط برای تحکیم پایههای حکومت اسلامی و تأمین بقاء آن در ایران صورت گرفته.
چرا که این ابراز علاقة ناگهانی در حکومت اسلامی بلافاصله یک جبهة کاذب مخالفت با اسرائیل به رهبری کیهان و نوچهها و اوباش خواهد گشود، و جبهة موافق هم که مشخص است: محفل سردار اکبر سازندگی! آتش این عشق سوزان، که به عشق مولوی و شمس تبریز میماند، آنچنان در آنکارا بالا گرفته که برق از چشمان پرزیدنت مهرورزی در تهران پرانده، و ایشان را پریشان از خواب غفلت بیدار کرده! از این رو پرزیدنت مهرورزی را با چشمان خواب آلود رها میکنیم و میپردازیم به پروپاگاند نوین استعمار غرب برای تداوم حکومت «نوکران» در جمکران.
«روابط با اسرائیل، آری یا نه؟» این پرسش تک گزینهای محور نوین سیاست استعمار غرب در ایران خواهد بود، محوری که میباید جایگزین معرکة شیادان «اصلاحطلب» شود. هممیهنان گرامی! بشتابید، سازمان سیا جلد دوم معرکة استعماری حماسة دوم خرداد را منتشر کرد! و داستان جدید عموسام نیز همچون پاورقیهای گذشته، بر پایة همان «محور جاودان» یعنی ایجاد دو قطب کاذب بنا شده. و اعضای اصلی قطب طرفداران دوستی با اسرائیل، همانطورکه دیروز اشاره شد، اعضای محفل اکبر بهرمانی خواهند بود که در تقابل کاذب با گروه مهرورزی قرار گرفته، تنور «انتخابات آزاد» بعدی را داغ و گرم خواهند کرد. نامة معروف علیاکبر ولایتی و شیفتگی سیدابراهیم نبوی بر جمال بیمثال حضرت «ابراهیم بورگ» نشانههای بارزی از ایجاد جبهة نوین استعمار غرب در ایران و در منطقه است.
اگر بخواهیم در کل منطقه خطوط سیاست فوق را مشاهده کنیم، میباید سفر متکی به آنکارا، ملاقات سعدالدین حریری با آخوند سیستانی در عراق، و از همه مهمتر «دست دادن» ملک عبدالله در مادرید با یک روحانی یهودی را در نظر بگیریم. بله، دست «مقدس» ملک عبدالله، کلیددار کعبه را دستکم نگیریم! ایشان دست کذا را هرگز در ملاءعام در دست یک آخوند یهودی نمیگذاردند. اصولاً حاکمیت عربستان اهل پردهپوشی و حجاب است و اگر در ملاءعام گردن میزند و قصاص و جنایت میکند، در پشت پرده و در پس «حجاب»، بزرگترین روسپیخانههای منطقه را هم تحت «مدیریت اسلامی» خود دارد، و در این اماکن مقدس، از زن و مرد و کودک هر چه «بازار» داشته باشد، موجود است! همة «محصولات» را هم حاکمیت اسلامی «شیوخ»، از چهارگوشة جهان وارد میکند. به این ترتیب، اقتصاد عربستان از اقتصاد حکومت جمکران هنوز یک گام عقب است. چون حکومت جمکران بجز صادرات زائر به «خانة خدا»، همزمان زن و مرد و کودک هم به روسپیخانههای حکومت صدراسلام صادر میکند. البته خبرنگاران غربی که از این شرایط اطلاع دارند هرگز گزارشی از این «بهشتهای» پشتپرده در عربستان منتشر نخواهند کرد؛ اسلام را که خدشهدار نمیکنند! رستم است و همین یکدست اسلحه، عموسام است، و اسلام! اگر اسلام خدشهدار شود، «مشروعیت» اربابان اسلام هم خدشهدار خواهد شد، و خلاصه اصلاً لزومی ندارد که خبرنگاران غرب به این مسائل «بیاهمیت» بپردازند!
بهتر است فعلاً با توسل به «وحدت کلمه» از ملک عبدالله بگوئیم که ابتکار به خرج داده و در مادرید «نشست بینالمذاهب» بر پا کرده بودند. بله، این ملک عبدالله میدانند کجا باید «نشست» برقرار کرد! جائی که هم پادشاه دارد هم گردوغبار نکبت فرانکیسم و فاشیسم هنوز از چهرة حاکمیت آن زدود نشده، و از سوی دیگر برخلاف قریة ژنو انسان را به یاد گورستان نمیاندازد. مادرید، هر چند به زیبائی شهر رم نیست ولی شهر زیبائی است، و مردم میهماننوازی دارد. به همین دلیل ملک عبدالله از 16 تا 18 ژوئیه سالجاری آخوندهای ادیان ابراهیمی را به مادرید دعوت فرمودهاند تا فکری برای «مبارزه با تروریسم» بفرمایند! ظاهراً ملک عبدالله پادشاه عربستان قصد مبارزه با نوع ویژهای از تروریسم را دارند، چرا که آمریکا مخارج گروه بنلادن و دیگر جهادیون در منطقه را با دلارهای نفتی همین عربستان و امارات تأمین میکند. به گفتة سایت اینترنتی لوموند، مورخ 19 ژوئیه 2008، در نشست مادرید، «ژان لوئی تران»، فرستادة واتیکان، «میکائیل شنایدر»، دبیرکل کنگرة جهانی یهودیان، و «دیوید روزن» از اسرائیل حضور داشتند. در ضمن گروهی از بودائیان نیز به عنوان ناظر در این نشست حضور یافته بودند.
ملک عبدالله در سخنرانی افتتاحیة این نشست میفرمایند: «تفاوتها نباید به درگیری منجر شود. فجایعی را که شاهد بودیم افراطگرائی بعضی مؤمنان در همة ادیان و در همة نظامهای سیاسی به وجود آورد، نه مذهب.» بله، به این میگویند سخنران خوب، و سخنرانی سیاستمدارانه! فجایعی که در منطقه شاهد «بودیم»، و گویا خوشبختانه در زبان ملکعبدالله امروز دیگر به پایان رسیده، «همه» فقط به دلیل افراطگرائیها بوده! استعمار هم در این فجایع هیچ نقشی نداشته! اکسون موبیل، بریتیش پترولیوم، داچ شل، توتال و ... و تفنگفروشان غرب مثل «سفید برفی» پاک و معصوماند! تقصیر از کسانی است که برای زندگی کردن راهی بجز شرکت در جهاد عموسام بر علیه اتحادشوروی دیروز و روسیة امروز نداشتند، و ندارند! بمبهائی که ارتش جنایتکار ناتو همه روزه در افغانستان و عراق در میان غیرنظامیان جویای کار و یا دستفروشان بازارها منفجر میکند، فقط به دلیل اعتقادات مذهبی و تندرویهای عراقیها و افغانهاست! این مردمان به دلیل «اعتقادات مذهبی افراطی»، هنگام تنفس، دم و بازدمشان پیوسته بمب و موشک تولید میکند، و این بمب و موشکها هم نمیدانیم چرا فقط بر سر غیرنظامیان میریزد. اتفاقاً ملک عبدالله حق دارند، مذهب که بد نیست، اشکال از «همه» است، همانطورکه آورام بورگ هم تلاش میکرد با کمک سید ابراهیم نبوی، مزورانه به ما بگوید مدرنیسم، «آزادی کامل» است، و اشکال از «آزادی» است، پس باید در ماوراءالطبیعه به دنبال «راه حل ابدی» باشیم.
بله فعلة فاشیسم در یک امر متفقالقولاند، و آن اینکه «مذهب» خوب است، اشکال از «انسان» است. و در این راستا ملک عبدالله دقیقاً در همان موضعی قرار دارد که حضرت «ابراهیم بورگ» و سوسیالیستهای ساخته و پرداختة جنگ سرد یا هر سیاستپیشة شیاد دیگری. بهتر است بدانیم که نشست مادرید خصوصاً توسط شاهزاده «عبدالله الترکی» یکی از حامیان بیقید و شرط طالبان سازمان یافته بود. به گفتة لوموند، ایشان اکنون در جایگاه دبیرکل اتحادیة اسلامی جهانی انجام وظیفه میکنند و مؤمنان را نوید دادهاند که بزودی نشستهای دیگری از جمله در ژاپن برگزار خواهند فرمود. پس ما هم نشست مادرید را ترک میکنیم و باز میگردیم به ابراز عشق اسرائیل به ایران و پریدن برق از چشمان پرزیدنت مهرورزی!
بله! جریان از این قرار است که پرزیدنت مهرورزی دیروز از خواب غفلت «بهاره ـ تابستانی» بیدار شده، به کرملین تلفن فرمودند و انتخاب دیمیتری مدودف را به ریاست جمهوری فدراسیون روسیه تبریک گفتند!
به گزارش حنازرچوبه، مورخ 29 تیرماه سالجاری، پرزیدنت مهرورزی امروز در گفتگوی تلفنی با دیمیتری مدودف ضمن تبریک انتخاب وی خواستار گسترش روابط ایران و روسیه هم شدهاند! چون به تشخیص مستر پرزیدنت جمکران، این همکاریها به «صلح پایدار» در جهان کمک خواهد کرد. البته ایشان نگفتند، اشکال کلی «صلح» کذا در تقابل قرار گرفتن آن با منافع غرب است! و به همین دلیل لازم آمده اسرائیل و حکومت اسلامی مرتب جنگ زرگری به راه بیاندازند، و البته اگر چند موشک هم در این جنگ ردوبدل شود چه بهتر! مردم ایران در «انتخابات آزاد» آینده، به اوباش محفل سرداراکبر «صلحدوست» رأی خواهند داد، که اینروزها میانهاش با ملک عبدالله خیلی گرم و داغ است! به همین دلیل، «الحیات» جزئیات تمامی مطالبات حکومت اسلامی را در ژنو انتشار داده! مطالباتی که مسلماً حکومت اسلامی هم از آن بیخبر است، ولی شامل منافع آمریکا و متحدانش خواهد شد! از اینرو «فارسنیوز» مورخ 29 تیرماه نمیبایست در انتشار آن کمترین تردیدی به خود راه میداد. میدانیم که افلاس آمریکا، افلاس حکومت اسلامی است، و تنها «راه حل جاودان» برای رفع مشکلات این است که در حکومت اسلامی جمکران دو جناح کاذب مخالف و موافق اسرائیل به کشمکشهای «خررنگکن» خود مشغول شوند، و از این مفر اسرائیل سرزمینهای سوریه و لبنان را در اشغال خود نگاه دارد، و مطالبات مردم ایران نیز با جنجال «مرگ بر اسرائیل»، یک بار دیگر به زیر سم ستوران و چارپایان یانکیها بیفتد.
البته اینهمه رؤیای طلائی «پوکویاما» در سازمان سیا است، که با توسل به اسطورههای ادیان ابراهیمی جنگ بین هابیل و قابیل سازمان میدهد. ولی واقعیت این است که امروز اگر هابیل و قابیل جنگ زرگری به راه اندازند، «خداوند» نه تنها امتیاز تاراج نفت از تنگة هرمز را از دست خواهد داد، که با کل منطقه نیز میباید خداحافظی کند، و ملک عبدالله و دیگر شیوخ کازینونشین را تا ابد به سوگ خود بنشاند. بیجهت نیست که «شهید» حسین اوباما، راهی افغانستان شده، تا اگر عراق هم از دست رفت، حداقل «جهاد» بتواند در سنگر ملاعمر تداوم یابد.
...
0 نظردهید:
ارسال یک نظر
<< بازگشت