پنجشنبه، مرداد ۰۳، ۱۳۸۷



«تکثر» و توحش!


...
جهت گسترش زمینة سرکوب، آرایش نوین اهرم‌های مکمل «سرکوب ـ شورش» حکومت اسلامی به تدریج شکل می‌گیرد. به موازات تقسیم سپاه پاسداران به 31 بخش استانی، زنان مخالف‌نمای حکومتی نیز به «تمرکز زدائی» روی آورده‌اند! بله، ابتدا نیروهای سرکوب یا سپاه و بسیج مستقر می‌شوند، سپس نوبت به زنان دین‌پناه و مخالف‌نمای حکومتی می‌رسد که به رهبری پیامبرگونة «خواهر» نوشین احمدی خراسانی پای در مسیر پاسداران بگذارند، و با ایجاد شورش‌های پراکنده، مانند «ایام مبارک» 22 خرداد، زمینة سرکوب گستردة اجتماعی به ویژه سرکوب زنان را فراهم آورند. در این راستا پروین اردلان، برندة خوشبخت جایزة «اولاف پالمه» و متخصص قانون‌شکنی، در سایت رادیوزمانه، مورخ دوم مردادماه سالجاری،‌ مؤمنان را نوید می‌دهند:

«صدای زنان قوی‌تر خواهد شد»

شاهدیم که گروه عبادی و کمپین آش‌نذری بجز هیاهو و جنجال و کسب محبوبیت برای هوچی‌های محفل نوبل هیچ دستاوردی برای زنان ایران نداشته. و حرکت دارودستة احمدی نژاد نیز دقیقاً در همین مسیر تنظیم شده: بردن طرح و لایحة ابلهانه به مسجد شورای جمکران جهت فراهم آوردن خوراک تبلیغاتی برای گروه عبادی!

البته گروه عبادی و حکومت اسلامی برای پیشبرد چنین سیاستی نیازمند حضور چندملیتی‌های غرب در ایران‌اند. به همین دلیل روزهاست که وزیر نفت حکومت «مستقل» و مفلوک اسلامی به سوگ «توتال» و «اینپکس» نشسته، شیون‌کنان می‌گوید،‌ توتال در ایران خواهد ماند؛ اینپکس تقاضا کرده؛ و ... و بالاخره روز گذشته پس از سوگواری نوذری و تأکید وی بر بازگشت توتال و اینپکس، عاقبت شرکت اینپکس رسماً اظهارات وزیر نفت جمکران را تکذیب کرد، و بنگاه خبرپراکنی ناخدا کلمب، مورخ 23 ژوئیه 2008 نیز تکذیب شرکت ژاپنی را منتشر کرد. البته توتال فعلاً حرفی نزده، چرا که در فرانسه طی ماه‌های ژوئیه و اوت تقریباً همة امور در ظاهر به حال تعلیق در می‌آید، بجز مسائل مهم که یواشکی و در سکوت حل و فصل می‌شود. در نتیجه توتال هنوز اشک‌های حکومت اسلامی را نادیده گرفته و راه را برای ادعای «توتال باز می‌گردد» و دیگر خوش‌رقصی‌های حکومت جمکران همچنان باز گذاشته. از آنجمله است اظهار خشنودی صمصامی، سخنگوی وزارت امورخارجة گورکن‌ها از دستگیری «رادووان کارازیچ»! و همزمان با دم‌جنبانی صمصامی برای آمریکا، یکنفر هم در سایت «رادیو زمانه» با اشاره به اینکه کارازیچ شعر می‌سروده و هیتلر نقاشی می‌کرده، نتیجه گرفته که «هنر» با «نسل‌کشی» ارتباط دارد! البته این ترهات از زبان «پژوهشگران معروف» و ناشناس بیان می‌شود! بله، در سایت رادیوزمانه هم مانند حکومت جمکران بعضی‌ها روی «منبر» اکتشافات علمی می‌کنند، و از «جزء» به «کل» می‌رسند! از آنجمله است، تأکید بر ارتباط «هنر» با «جنایت». ولی همانطور که پیشتر هم گفتیم رادیوزمانه، مانند دیگر رسانه‌های استحماری وظیفه دارد مخاطب را به راه حماقت و ابتذال «هدایت» کند، و از این‌جهت با داش صفار هرندی همراه و همفکر‌ است.

در ضمن،‌ سازمان کنفرانس اسلامی هم از دستگیری رهبر سابق صرب‌های بوسنی استقبال کرده، ولی هنوز هیچیک از نوکران آمریکا خواهان رسیدگی به جنایات «هاشم تاچی» نخست وزیر کوسوو نشده؛ می‌دانیم که هاشم تاچی از جمله مسلمان «متدین» است! و می‌دانیم که مسلمین بچه‌های خوبی هستند و اسلام هم «دین صلح». آن‌ها که به گفتة «کارلا دل‌پونته» صرب‌ها را می‌ربودند و اجزاء بدن‌شان را به فروش می‌رساندند، حتماً در راه حق و عدالت مبارزه می‌کردند، و به ویژه خواهان دمکراسی بودند! از همان دمکراسی‌هائی که فقط در دکان فاشیسم بین‌الملل یافت می‌شود.

بنیاد اولاف پالمه اعلام کرده، پروین اردلان در راه استقرار دمکراسی تلاش می‌کند و ویژگی دمکراسی مورد نظر بنیاد «شهید» اولاف پالمه این است که حقوق زن و مرد در چارچوب قوانین توحش اسلامی «برابر» شناخته شود. اگر به این ادعای بیشرمانه که امروز در سایت رادیوزمانه انتشار یافته دقت کنیم خواهیم دید که خواست بنیاد کذا،‌ مانند مطالبات محفل نوبل در کشورمان دقیقاً در راستای ترهات پاسدار اکبر قرار می‌گیرد. در واقع فاشیسم بین‌الملل از طریق اعضای شبکة‌ خود، خواهان «مدرنیزاسیون» حکومت اسلامی‌ شده تا دین و مقدسات را به عنوان چارچوب حاکمیت محفوظ نگاه دارد. به همین دلیل فعلة فاشیسم با جنجال پیرامون «برابری حقوق زن و مرد» تلاش دارند که یک اصل اساسی را از چشم ما پنهان کنند، آن اینکه اسلام، مانند یهودیت و مسیحیت، حق و حقوق زن و مرد را به عنوان «بنده» و «برده» تعیین کرده، نه به عنوان «انسان». چون دین اسلام، مانند دیگر ادیان ابراهیمی اصولاً حقوق انسانی را به رسمیت نمی‌شناسد. در نتیجه، همة گروه‌هائی که فریاد «برابری حقوق زن و مرد» سر داده‌اند در واقع مطالبات دمکراتیک ملت ایران را به بیراهه می‌کشانند، و از اینروست که گروه‌های کذا مورد تائید محافل استعماری قرار گرفته‌اند. رادیوزمانه به نقل از بنیاد «شهید» اولاف‌پالمه می‌گوید:

«اردلان موفق شده [...] درخواست برخورداری زنان و مردان از حقوق مساوی را به بخش مهمی از تلاش برای برقراری دمکراسی تبدیل کند.»

حال آنکه برخلاف ادعای بنیاد شهید پالمه، فعالیت پروین اردلان و شرکاء در تضاد کامل با دمکراسی قرار دارد و دلیل ارادت بنیاد کذا به امثال پروین اردلان همین فعالیت‌های انسان ستیز است که با شعار عوامفریب «برابری حقوق زن و مرد» بر ما ملت تحمیل می‌شود. در راستای اعمال چنین سیاستی است که استعمار غرب برای ریزه خواران‌اش در حکومت اسلامی خوراک تبلیغاتی فراهم می‌آورد. به عنوان مثال کاریکاتورهای محمد باعث شد که فعلة فاشیسم در ایران «تظاهرات» کنند و امروز که به دلیل خروج و یا تضعیف چندملیتی‌ها، زمینة اوباش‌سالاری در ایران تضعیف شده، ریزه خواران غرب اوباش‌سالاری رسانه‌ای را پیشه کرده، به بهانة اعتراض به اسلام ستیزی غرب بیانیه‌های ابلهانه صادر می‌کنند.

هدف از انتشار چنین بیانیه‌هائی تأئید اهداف استحماری نشست آکسفورد، جهت تحریف «رنسانس» و «مدرنیته» است. همانطور که پیشتر هم گفتیم فاشیسم به دلیل انسان‌ستیزی‌ای که در خود نهفته دارد، تمامی بینش‌های «انسان‌محور» را نفی می‌کند، و به همین دلیل تلاش بر تحریف «رنسانس»، «مدرنیته» و «لیبرالیسم» در رأس تبلیغات فاشیستی قرار می‌گیرد، و فعلة فاشیسم در «اتحادجماهیر نوکری» ضمن «اعتراض» به اربابان خود در غرب، موفق به کشف دین در «رنسانس» و «پوچ‌گرائی» در مدرنیته می‌شوند.

به گزارش «مهرنیوز» نخبگان جهان اسلام به اتحادیة اروپا « اعتراض» کرده‌اند، و متن اعتراض کذا هم از سوی سفارت گورکن‌ها در فرانسه برای رئیس دوره‌ای اتحادیة اروپا ارسال شده! گویا «نخبگان» جهان اسلام بجز سفارت گورکن‌ها در فرانسه، مرجع دیگری برای ارسال اعتراضات خود نمی‌شناسند! و به همین دلیل است که خبر «اعتراض» مذکور از جمله خبرهای «اختصاصی» مهرنیوز به شمار می‌رود. بله «مهرنیوز»، مورخ سوم مردادماه سالجاری می‌نویسد، متن این اعتراض به امضای صدها نفر از دانشگاهیان، روشنفکران، هنرمندان و دانشمندان کشورهای «اسلامی» هم رسیده! البته هیچ امضائی در خبر «اختصاصی» مهرنیوز به چشم نمی‌خورد، و متن خبر را که مطالعه کنیم می‌بینیم از همان چرندیاتی است که بیانیه نویس ساواک گورکن‌ها قبلاً برای پاسدار اکبر سر هم می‌کرد تا به تبلیغ برای «ارزش‌های» افراط‌گرایان اسلامی بپردازد.

در متن کذا سخن از اسلام نوینی به میان آمده که مانند اسلام پاسدار اکبر مدافع «حقوق بشر» است! تقارن عجیبی است میان پخش خبر انتشار کتاب «راه دمکراسی» توسط انتشارات دانشگاه «ام.آی.تی»، مصاحبة «بوستون ری‌ویو» و خبر «اختصاصی» مهرنیوز، که در راستای ترهات محمد خاتمی، جنگ‌ جهانی را «جنگ سکولار» می‌نامد، و از اینکه دولتمردان غرب به مردم آزادی قضاوت نمی‌دهند ابراز ناخشنودی می‌کند! نویسندة‌ «اعتراض» کذا سپس در کمال حماقت مدعی می‌شود غرب از قدرت اسلام به هراس افتاده و از شدت وحشت، به اسلام «توهین» می‌کند. نخبگان جهان اسلام سپس تأکید می‌کنند که سرمایه‌داری غرب، «لیبرال» است تا همه از میزان نادانی این نخبگان «فرضی» بخوبی آگاه شوند:

«گسترش اسلام [...] ممکن است هم پاپ را نگران کرده باشد هم دولت‌های غربی را [...] ادبیات توهین‌آمیز غرب [...] قادر به حل بحران‌های سرمایه‌داری لیبرال که آخرین ایدئولوژی مادی و پوچ‌گرای مدرنیتة غربی است نخواهد بود [...] اسلام دین علم و عقلانیت و حقوق بشر و عدالت است [...]»

بله چرندیات فوق همان است که دیروز در مصاحبة «بوستون ری‌ویو» با پاسدار اکبر مشاهده کردیم. و از همان ذهن علیلی برمی‌خیزد که دین اسلام را به عقلانیت «کانت» و «حقوق بشر» پیوند می‌زند، و جهت سرکوب مطالبات آزادیخواهانة مردم ایران، آزادی، دمکراسی و حقوق بشر را «ارزش‌های اروپائی» می‌نامد! نویسندة این «مطلب» در واقع همان سخنانی را تکرار می‌کند که کلیسای آنگلیکان، محفل نوبل، واتیکان و دیگر مراکز استحماری غرب در دهان‌اش می‌گذارند. و در پایان چنین «اعتراضی»، می‌بینیم که در واقع نخبگان «دینی» عاجزانه درخواست «گفتگو» با ارباب را دارند، تا مطالبات «لرد فیلیپس»، جهت اعمال احکام توحش اسلام بر مسلمانان ساکن اروپا تحقق یابد:‌

«روش استدلال و گفتگو و اخلاق را امتحان کنید و در یک رقابت دمکراتیک و منطقی و باز پس‌دادن آزادی بیان [...] به شهروندان مسلمان [...] به حقوق فرهنگی مسلمانان اروپا [...] احترام بگذارید.»

نمی‌دانستیم گورکن جماعت اهل «استدلال»، «منطق» و «رقابت دمکراتیک» است. به راستی که چنین مطلب بیشرمانه‌ای «اختصاصی» هم باید باشد!

امروز یک مطلب اختصاصی هم از نوشین احمدی خراسانی در «گویانیوز» منتشر شده که ضمن نوید تمرکززدائی و تغییر آرایش نیروها، و در ترادف قرار دادن پوپولیسم با دمکراسی، بر این دروغ بزرگ تأکید دارد که «دولت» دست‌نشانده و استعماری حکومت اسلامی، مانند همة دولت‌های دیگر «کثرت‌گرا» است:

«وحدت در کثرت است [...] توطئه‌ای در کار نیست [...] چنین تکثری در عموم دولت‌ها وجود دارد [...] کثرت‌گرائی در حاکمیت ما [...] ساختاری است.»

بله، واقعاً که هیچ توطئه‌ای در کار نیست! در ایران، همانطورکه «راه قدس از کربلا می‌گذشت» تا منافع غرب تأمین شود، «راه دمکراسی» هم گویا قرار است از فاشیسم بگذرد. به نوشین خراسانی، پروین اردلان و پاسدار اکبر یادآور می‌شویم که راه دمکراسی از «کثرت‌گرائی» نمی‌گذرد، آنچه از کثرت‌گرائی می‌گذرد راه عوامفریبی، مردمفریبی و فاشیسم است؛ راه دمکراسی، فقط از مسیر رعایت حقوق اقلیت می‌گذرد.




...

0 نظردهید:

ارسال یک نظر

<< بازگشت