یکشنبه، مرداد ۱۳، ۱۳۸۷



هسته‌ای و آرمانی!

...
سرابی به نام «آرمان‌شهر» مسلماً اقتصادی «آرمانی» هم دارد، و خوشبختانه در آرمان‌شهر جمکران چنین نیز شده. چرا که حسینی، وزیر جدید اقتصاد گورکن‌ها، «تصویر آرمانی» و مسیر کلی حرکت اقتصاد کشور را در سند چشم‌انداز محبوب اکبر بهرمانی یافته! یکی از اهداف سند کذا گویا «دانائی محوری» است! بله، بی‌جهت نبود که امام‌شان می‌گفت «اقتصاد مال خر است»! چنین اقتصادی مسلماً باید مال خر باشد، اما نه هر خری، چرا که این حیوان هم با همة خریت در هنگام گرسنگی سروکارش با واقعیت خواهد بود و نمی‌تواند از «یونجه» و «علوفة آرمانی» تغذیه کند! با این وجود، گورکن‌ها برنامة اقتصادی‌شان در شعار و آرمان خلاصه می‌شود، چرا؟ چون اقتصاد حکومت اسلامی تابع سیاست‌های اقتصادی آمریکا است و برای حفظ منافع گاوچران‌ها پس از حل بحران هسته‌ای، می‌باید بحران «گداخت و جوش هسته‌ای» به راه افتد، چرا که یکی از اهداف اصلی ایالات متحد تجهیز نوکران‌اش در جمکران به سلاح هسته‌ای است.

متن کامل برنامة وزیر اقتصاد جمکران در «مهرنیوز» مورخ 13 مردادماه سالجاری منتشر شده. برنامة کذا همانطور که پیش‌بینی می‌شد شامل مشتی شعار و وراجی‌های رایج گورکن‌ها است که طی سه دهة اخیر به کرات گوش ما ملت را آزرده. وزیر اقتصاد، مشکلات اقتصاد ایران را مشخص کرده، و ظاهراً پس از مراجعه به رهنمودهای خمینی می‌گویند، «قابل درمان‌اند»! ایشان سپس ظرفیت‌های بی‌نظیری در اقتصاد ایران یافته‌اند ولی نمی‌گویند از چه طریق می‌توان از این ظرفیت‌ها بهره برداری کرد، و سرانجام با اشاره به «سند چشم انداز» تأکید می‌کنند، «تصویر آرمانی» و مسیر کلی حرکت اقتصاد در همین سند جادوئی نهفته!

حسینی که مسلماً مانند بقیة نخبگان گورکن یک عنوان دکتری هم یدک می‌کشد، در «برنامة اقتصادی» خود «نقش دولت» را نیز مشخص کرده! بله، چنین است در حکومت مرده‌پرستان که وزیر تابع سیاست‌های دولت نیست، نقش دولت را یک وزیر تعیین می‌کند! وزیر کذا سپس اجرای برنامة اقتصادی خود را منوط به هماهنگی دستگاه‌های اقتصادی کرده! به عبارت دیگر حسینی، هیچ مسئولیتی در قبال همین برنامة کشکی و ابلهانه هم نخواهد داشت! پس بهتر است جهت تفریح نگاهی داشته باشیم به برنامة وزیر جدید اقتصاد جمکران:

«اقتصاد ایران دارای مشکلات ساختاری است [...] که قابل درمان‌اند [...] اقتصاد ایران دارای ظرفیت‌های بی‌نظیری است [...] تصویب سند چشم انداز [...] تصویر آرمانی و مسیر کلی حرکت اقتصاد را معرفی نموده[...] اصل 44 قانون اساسی سنگ‌بنای سیاستگذاری و ادارة اقتصاد کشور است [...] دولت نقش توسعه گرا، عدالت گستری، هدایتگر، ناظم و نظم را بر عهده دارد. [...] سیاست‌های اقتصادی درمرحلة تدوین و اجرا نیازمند انسجام و مستلزم هماهنگی‌ بین دستگاه‌های اقتصادی هستند.»

بله این مردک هم مانند دیگر مقامات به پیروی از سخنان مجید انصاری در همایش «طریق جاوید»، نقش خمینی دجال را ایفا می‌کند و پای در همان طریق جاوید شیادی گذاشته. تو گوئی مردم ایران با بی‌صبری انتظار می‌کشیدند حسینی بیاید، و این مهملات را تحت عنوان «برنامة اقتصادی» تحویل‌شان دهد! حسینی بیاید و بگوید، اقتصاد ایران «مشکلات ساختاری» دارد! حتماً ساختار اقتصاد ایران همین دیروز، پیش پای حسینی از آسمان به زمین افتاده، که آقای «دکتر» حسینی آنرا قابل درمان تشخیص داده‌اند. مسلماً نسخة درمان هم از بانک مرکزی ایالات متحد شب‌هنگام و در خواب به جناب وزیر «وحی» شده.

همچنانکه شاهدیم چگونه «رمز پیروزی» از آبدارخانة سازمان سیا به رهبر فرزانه «وحی» می‌شود. حنازرچوبه، مورخ نهم مردادماه سالجاری، سخنرانی علی خامنه‌ای را در جمع سفرای جمکران منتشر کرده. رهبر گورکن‌ها، جهت تحریف و تخریب تاریخ، «بعثت» محمد را «خاطرة پرشکوه تاریخ» خوانده. البته می‌دانیم که «تاریخ»، در قاموس نوکران آمریکا همان «بی‌بی‌گوزک‌های» مقدس است و هیچ ارتباطی با واقعیات و علم «تاریخ» ندارد. اصولاً وظیفة نوکران آمریکا واژگون‌نمائی است، و رهبر فرزانه نیز در این امر «مقدس» پیشگام است. به همین دلیل ادعا می‌کند در جنگ با عراق «پیروز» شده، چون «استقامت» کرده. البته پیروزی رهبری همان پیروزی صاحبان صنایع نظامی ایالات متحد است، که تکه استخوانی هم برای علی‌خامنه‌ای پرتاب کردند تا به مصداق «کله‌پز برخاست سگ جا‌ی‌اش نشست»،‌ ایشان هم جانشین خمینی شوند!‍

رهبر معظم سپس، با در نظر گرفتن «زمان و مکان» می‌فرمایند، در دوران محاصره در «ابی‌شعب» مسلمانان صدر اسلام در برابر دشمنان پایداری کردند، پیروز شدند و توانستند «جامعه‌ای نمونه» تشکیل دهند! اتفاقاً مجید انصاری هم در همایش «طریق جاوید» تأکید کرده بود که امام سیزدهم، همیشه «زمان و مکان» را در نظر می‌گرفته. و خامنه‌ای هم مثل ضبط‌صوت ترهات منسوب به خمینی را تحویل سفرای جمکران می‌دهد. طبق فرمایشات رهبری، ملت ایران هم امروز در «محاصره» است، و باید مقاومت کند تا «جامعة نمونه» تشکیل دهد، ‌ آنهم جامعة نمونه‌ای که فقط طبق روایات دستاربندان تشکیل شده! جامعة نمونه یا «آرمان‌شهر»، همین جهنمی است که ملت ایران به برکت حمایت غرب از دستاربندان و بی‌دستاران فاشیست در آن گرفتار آمده و همچنان باید در آن گرفتار بماند.

این روزها همة گورکن‌ها مردم را به صبر و مقاومت دعوت می‌کنند. در وق‌وقیه‌های این هفته نیز آخوند جنتی به مردم می‌گوید، در هر شرایطی «صبر» کنید. چون در صدر اسلام هم مردم صبر می‌کردند و «پیروز» می‌شدند. به گفتة جنتی، صبر و مقاومت فرضی دوازده امام شیعی مسلکان باعث شد که اسلام نابود نشود. آخوند جنتی که پسرش در پایگاه «واردات کالا به ایران»، جهت دریافت حق و حساب صبر و شکیبائی فراوان به خرج می‌دهد، خودش هم یک پایگاه دارد به نام «پایگاه اسلامی» که در آن «پایداری» می‌کند، و مانند مسلمانان صدر اسلام «پیروز» هم می‌شود. آخوند جنتی در وق‌وقیة خود ادعا کرده که براندازی 22 بهمن سال 57 نیز در تداوم مبارزات 12 امام «به وجود» آمده! وی سپس نتیجه می‌گیرد که با تکیه بر این «طریق جاوید» بی‌بی‌گوزکانه که برای گورکن‌ها همیشه «پیروزی» به ارمغان ‌آورده، لازم است «مقاومت» در« پایگاه اسلامی» ادامه یابد. اشکال کار اینجاست که «پایگاه» مبارزات جنتی و پسرش در واقع با چپاول ثروت‌های ملی ما و برای مبارزه با منافع ملی ما ساخته شده! به همین دلیل آخوند جنتی اصرار دارد در این پایگاه به قول خودش بایستد:

«تحریم‌ها و دشمنی‌ها را تحمل می‌کنیم و در پایگاه اسلامی خود می‌ایستیم [...] همانگونه که ائمه [...] مقاومت کردند [....] تا اسلام و تشیع بماند، همچنین انقلاب اسلامی به وجود آمد و قدرت شرک دشمن شکسته شد، امروز نیز مقاومت‌ها باید ادامه یابد.»


بله انقلاب اسلامی «به وجود» آمد. همانطور که جهان هستی هم به ارادة خداوند از «نیست» به وجود آمد! جنتی به دلیل خرفتی و عادت به مفت‌گوئی فراموش کرده انقلاب اسلامی را «ارتش ناتو» سازمان داد! این یک رأس «ریش و نعلین» که عضو شورای نگهبان قانون اساسی است و منطقاً می‌باید کوره‌سوادی هم در موارد حقوقی داشته باشد، در کمال حماقت از اعدام‌های اخیر «تقدیر» کرده می‌گوید، این اشرار باید ده سال پیش اعدام می‌شدند! و حالا هم که اعدام شدند خیلی خوب بود، چون «ریشة فساد» برچیده می‌شود. البته شاهدیم که ریشة فساد همان حکومت جمکران‌،‌ و اراذل و اوباش همیشه در صحنه‌اند که «تکیه گاه» همین حکومت به شمار می‌روند. ولی فعلاً در این مورد سکوت می‌کنیم و از آخوند جنتی می‌پرسیم، جرم این اشرار در کدام دادگاه به «اثبات» رسیده؟ کدام قاضی حکم اعدام اینان را صادر کرده؟ وکیل دعاوی‌شان چه کسانی بوده‌اند، و ده سال پیش، کدام قاضی حکم آزادی همین اشرار را صادر کرده؟ چه کسانی از این اشرار شاکی شده‌اند؟ و از همه مهم‌تر چرا نام و نشان و شغل و محل‌کار این اشرار «فاش» نمی‌شود؟

نکند اعدام این اشرار هم مانند برنامة «اوباش‌گیری» سردار رادان، در چارچوب تغییر سیاست ایالات متحد در ایران باشد، و نیروهای انتظامی باز هم به ناچار دست به تصفیة درون‌گروهی زده‌اند؟ چرا تقیه می‌کنید، حضرت آخوند جنتی؟! از خودی‌ها بودند؟ می‌ترسید نام و مشخصات اشرار کذا را فاش کنید و جان‌تان به خطر ‌افتد؟ شما که چند لحظه پیش در «پایگاه اسلامی» مقدس‌تان به مبارزه و مقاومت مشغول بودید! چه شد آنهمه حسین، حسین! شما هم که مانند آن امام ترسوی‌تان که شورش کرد و بعد هم قصد فرار داشت، تو زرد از ‌آب درآمدید! نکند اشرار کذا هم با شما در یک «پایگاه اسلامی» مقاومت دینی می‌کردند؟ نمی‌ترسید که روزی از این روزها شما هم شامل همین چرخش‌های فرخندة سیاسی اربابان‌تان بشوید؟ اینهمه ریش و پشم را در آسیاب سفید کرده‌اید یا ته چاه جمکران که اینچنین از اعدام به اصطلاح اشرار دفاع می‌فرمائید:

«این اقدام کار بسیار خوبی بود و باید ریشه فسادها برچیده شود [...] معنی ندارد شخصی 50 نفر را بکشد و آرام آرام در خیابان راه برود یا کسی تجاوز به عنف کند و آزادانه در جامعه تردد نماید.»

بله آخوند جنتی حق دارد، کسی که تجاوز به عنف می‌کند یا کسی که 50 نفر را به قتل می‌رساند، نباید در خیابان راه برود، جایش یا در شورای نگهبان است یا در مجمع تشخیص مصلحت، و از آنجا که فعلاً اعضای شورای نگهبان و مجمع تشخیص مصلحت، مانند جنتی، محسن‌رضائی و اکبر بهرمانی در مسابقة جنایت برنده شده‌ا‌ند، بازنده‌ها را به صورت «ناشناس» اعدام می‌کنند.

آخوند جنتی در پایان خطبه‌های علفزار کار وزیر «نابغة» اقتصاد و هیئت دولت را هم آسان کرده می‌گوید، تهمت، دروغ و بدگوئی نظم جامعه را به هم می‌زند. بله! در صورتیکه سردار رادان را همین چند روز پیش لابلای اشرار فرضی اعدام نکرده باشند، بزودی شاهد خواهیم بود که سگ‌های هار حکومتی در گشت‌های مبارزه با دروغ، تهمت و بدگوئی به سراغ ما ملت می‌آیند، تا جامعة آرمانی صدر اسلام‌شان تحقق یابد! چون جنتی تأکید کرده که «جامعه» هنوز به نقطة مطلوب نرسیده، چرا که مرتکب «گناه» شده! می‌بینیم که در حکومت‌گورکن‌ها، «دولت» هیچ مسئولیتی ندارد و فجایعی را که امروز در کشور شاهدیم همه تقصیر مردم است! این مردم «گناه» کرده‌اند:

«مردم وقتی زندگی اسلامی خواهند داشت که با اخلاق اسلامی زندگی کنند [...] باید از خود سئوال کنیم که چرا به آنجا که می‌خواهیم نرسیده‌ایم.»

ما هم از فعلة فاشیسم، به ویژه «تحکیم وحدتی‌ها» که در شیپور انتخابات ریاست جمهوری و یا انتخابات مسجد جمکران مرتباً می‌دمند، می‌پرسیم در حکومتی که دولت هیچ مسئولیتی ندارد، و نارسائی‌های جامعه را بیشرمانه به «گناه» مردم نسبت می‌دهند، اینهمه جنجال برای شرکت در انتخابات جز شارلاتانیسم دستگاه حکومت چه معنائی می‌تواند داشته باشد؟ در چنین حکومتی وزیر اقتصاد لازم نداریم! وقتی «گناه»، سرنوشت جامعه را تعیین می‌کند، وجود دولت دیگر لزومی ندارد. در یک حکومت مدعی الهیت، وجود دولت و مجلس و به ویژه برگزاری انتخابات، فقط جنبة تزئینی خواهد داشت. و کسانی که ما را به حضور در انتخابات فرا می‌خوانند، هدف‌شان پنهان داشتن چهرة واقعی حکومت اسلامی و پنهان کردن دست جنایتکار اربابان‌اش در واشنگتن است که طی سه دهه ما ملت را از بحرانی به بحران عمیق‌تر رهنمون شده‌اند.

همانطور که در ابتدا گفتیم، در صورت حل بحران دست سازهسته‌ای، برنامة آیندة این حکومت پوشالی ایجاد بحران نوینی است که بزودی گریبانگیر ما ملت خواهد شد. مژدة بحران آینده را فارس نیوز و ایسنا، مورخ 11 مردادماه سالجاری، از زبان اکبر بهرمانی به ما می‌دهند. گورکن‌ها که بنزین‌ ماشین‌های ضدگلوله‌شان را هنوز از خارج وارد می‌کنند، به تکنولوژی «گداخت و جوش هسته‌ای» هم علاقمندند! چون از این طریق می‌توان بحران نوینی آفرید و تحریم‌های بیشتری هم بر ما ملت تحمیل کرد. اکبربهرمانی، متخصص «فناوری هسته‌ای» در جمکران می‌گوید:

«راه حل وضع انرژی موجود[...] استفاده از تکنولوژی‌هسته‌ای [است] گداخت و جوش هسته‌ای بسیار مهم‌تر و سالم تراز شکافت هسته‌ای است.[...] ما کارهای مربوط به گداخت هسته‌ای را شروع کردیم، در این مسئله نیز غرب با ما مواجه خواهد شد ولی در حال حاضر چون در اوایل کار هستیم، کاری ندارند [...] ما مقاومت را از اسلام قرآن و رفتارهای عملی امام راحل آموخته‌ایم و در برابر فشارها مقاومت خواهیم کرد [...] با بندهای یاد شده در سندچشم انداز [...] می‌توانیم هدف دانائی محوری را [...] تحقق بخشیم.»


البته اکبربهرمانی شکسته نفسی می‌کند! ما از 22 بهمن 1357 به «دانائی محوری» رسیدیم. ‌ می‌ماند گداخت و جوش هسته‌ای. و این امور خیر هم درصورتی تحقق خواهد یافت که مردم مرتکب «گناه» نشوند!



نسخة پی‌دی‌اف ـ اسکریبد

نسخة پی‌دی‌اف ـ اسپیس

...

0 نظردهید:

ارسال یک نظر

<< بازگشت