المپیک و وقوقیه!
...
سایت روشنگری، مورخ 17 مردادماه سالجاری، مطلب بسیار جالبی منتشر کرده تحت عنوان «حقهبازها». نویسندة مطلب، ضمن بررسی دعوای پاسدار شریعتمداری با مهرورزی بر سر رأی اعتماد به وزرای پیشنهادی احمدی نژاد با ظرافت تمام از ماهیت واقعی حکومت اسلامی، به عنوان یک حاکمیت فاقد نظم یا بهتر بگوئیم یک حاکمیت استعماری تمام عیار پرده بر میدارد. همانطور که گفتیم گروههای مختلف گورکنها اینروزها همچون سگهار به جان یکدیگر افتاده، هر یک سعی در دمجنبانی هر چه بیشتر برای ایالات متحد دارد. و البته پاسخهای مطلوبی هم از عموسام دریافت میکنند. از حق نگذریم حاکمیت آمریکا برای تخریب و سرکوب مخالفان حکومت اسلامی به ویژه مخالفان احمدینژاد تلاش همه جانبهای را آغاز کرده. و طبیعی است که پیام سرکوب و تخریب مخالفان نوکران عموسام در درجة نخست در حنازرچوبه و کیهان انتشار یابد.
به عنوان نمونه حنازرچوبه، مورخ 17 مردادماه سالجاری، به نقل از کاندی رایس مینویسد، «چشم امید آمریکا به مخالفان احمدینژاد است!» و به این ترتیب حاکمیت آمریکا از یکسو، به اوباش همیشه در صحنه و کل نیروهای سرکوب تفهیم میکند که در صدور بیانیههای تهدیدآمیز بر ضد مخالفان احمدینژاد درنگ نکنند. و از سوی دیگر، طیف مخالفان احمدینژاد را هم به دارودستة اصلاحطلبان حکومتی محدود کرده. چرا که مخالفان واقعی این حکومت به هیچ عنوان امکان فعالیت سیاسی ندارند. حکومت اسلامی هم ارواح شکمش در حال مبارزه با آمریکاست! و بر اساس پروپاگاند «امت خر کن»، همین آمریکا به ما که مخالف این حکومت عصر حجریم، نظر لطف پیدا کرده! البته میدانیم که در واقع حکومت اسلامی از طریق «نوکری» با آمریکا مبارزه میکند و ایالات متحد نیز از طریق ترور، ارعاب و حتی سانسور مخالفان حکومت امام زمان بر شبکة اینترنت به مخالفان حکومت اسلامی «ابراز عشق» میکند. این شیوة تخریب مخالفان، «نان قرضدادن» حنازرچوبه به دارودستة عبادی، بازارگرمی عبادی برای آخوند منتظری، تبلیغ محفل کیهان برای اسرائیل، و لجنپراکنی سایت زمانه به جنبش مشروطه را نیز شامل میشود. پس ابتدا بپردازیم به پروپاگاند استعماری کیهان که در حنازرچوبه نیز انعکاس فراوان دارد!
دارودستة پاسدار شریعتمداری در کیهان و حنازرچوبه، جهت تخریب لائیسیته، در کمال وقاحت ادعا میکنند که لائیکها اسرائیل را به وجود آوردند! البته چنین ادعای ابلهانهای فقط برای سرکوب طرفداران لائیسیته در ایران مطرح میشود. چون همانطورکه میدانیم اهالی کیهان هم مانند حکومت اسلامی از طریق نوکری برای آمریکا و اسرائیل با آنان «مبارزه» میکنند. و این نوکری از طریق اعمال «سیاست انسداد» و روابط پنهان و جنگ زرگری میتواند به اوج خود دست یابد. به عنوان مثال، اگر روابط ایالات متحد با گورکنها عادی شود، از شدت مبارزات بیامان و نوکرمنشانة پاسدار شریعتمداری بالاجبار کاسته خواهد شد. و به همین دلیل پاسدار شریعتمداری در یادداشت ویژة خود بر این دروغ بزرگ تأکید دارد که گشایش دفتر نمایندگی سیاسی آمریکا در ایران فقط برای «جاسوسی»است! چون در ذهن علیل ژنرال شریعتمداری، آمریکا به «جاسوسی» در باب فعالیتهای نوکراناش نیازمند است! البته ایشان این چرندیات را «به فرموده» سر هم میکند. همانطورکه همة امور در حکومت گورکنها «به فرموده» صورت میگیرد؛ به فرمودة آمریکا. و به همین دلیل است که حنازرچوبه بازارگرمی برای عبادی را آغاز کرده.
در این راستا، این «خبرگزاری»، در تاریخ 16 مردادماه سالجاری ادعا کرده، دختر عبادی بهائی شده! و بلافاصله «رادیوفردا» در مورد چنین خبر مهم و سرنوشتسازی یک «گفتگو» هم با تحفة محفل نوبل ترتیب میدهد. عبادی که ارواح شکمش حقوقدان و طرفدار «حقوقبشر» است، بجای تأکید بر اینکه دخترش «آزاد» است و «حق انتخاب» مذهب و دین خود را دارد، همزمان با تکذیب ادعای احمقانة حنازرچوبه، دست ستایش از مذهب شیعه بر آسمان برده، میگوید «افتخار میکند که شیعی مذهب است!» بله، اگر خر ملانصرالدین هم حقوق خوانده بود مسلماً بیش از شیرین عبادی از حق و حقوق فردی آگاه بود، و میدانست که در شرایط فعلی جامعة ایران افتخار به دین و مذهب از نظر سیاسی چه مفهومی دارد، و چنین مفتخرانی سر در کدام آخور میگذارند. خوشبختانه خر ملانصرالدین در مقایسه با شیرین عبادی و بسیاری از مقامات و نخبگان جمکران در جایگاهی به مراتب والاتر از سقراط قرار میگیرد. و این باعث افتخار ماست که ملانصرالدین ما چنین خر فرهیختهای داشته باشد، چرا که گاهگاه حکایاتی از ملانصرالدین در این وبلاگ نقل کردهایم، به همراه تصویر وی سوار بر آن «حضرت». از مطلب دور افتادیم بازگردیم به تبلیغات عبادی برای مذهب شیعه و آخوند منتظری.
عبادی که اخیراً وکالت بهائیان را عهدهدار شده تا همانطورکه برای پروندة زهرا کاظمی به جار و جنجال پرداخت اینبار هم هیاهوی بیدلیل به راه بیاندازد، به رادیو فردا میگوید:
«به عنوان یک شیعه برای اینکه نشان بدهم اسلام دین مدارا و ملاطفت است، دفاع از حقوق شهروندی بهائیان را قبول کردهام.»
در ادامة این «گفتگو»، حاجیه شیرین که «مفتخر» به عبد و عبودیت و بندگی است، نانی برای آخوند منتظری و فتوی «مترقی» ایشان به تنور میچسباند، و «رادیو فردا» هم نان کذا را داغ و گرم از تنور در آورده تقدیم مخاطبان بینوا میکند، تا بخورند و مزة اسلام مترقی زیر دندانشان بماند. بله آخوند منتظری اخیراً کشف کردهاند که در حکومت الهی جمکران نه تنها «شهروند» وجود دارد، که حتی بهائیانی که فقه آخوندهای شیعه خونشان را از دورة امیرکبیر تا به امروز بارها و بارها «مباح» کرده، افتخار برخورداری از همین حقوق شهروندی را خواهند داشت! البته با توجه به اینکه خون تک، تک ایرانیان برای نوکران آمریکا «مباح» است، بهائیان هم میتوانند از این «حقوق» شهروندی به رایگان بهرهمند شوند، و دفاع از چنین حقوقی را هم فقط نانوای محفل نوبل باید عهدهدار شود، تا بهائیت را رسماً در ترادف با جرم و جنایت قرار دهد! بیجهت نیست که عیال حاج آقا توسلی، ریاست کانون مدافعان حقوق بشر را بر عهده گرفته. وظیفة «حاجیه» عبادی دفاع از آخوندیسم شیعه است، و به همین دلیل همصدا با دستاربندان حکومتی به اعتقادات «ما» اشاره میکند:
«ما بر این اعتقاد هستیم که بهائیان نیز [...] میتوانند وکیل داشته باشند و این امر به منزلة تأئید افکار آنان نیست [...] این موضوع از باب اعتقاد به آزادی بیان است[...] وقتی یک وکیل از یک قاتل و یا از یک قاچاقچی در دادگاه دفاع میکند، شریک جرم او نمیشود.[...]»
دفاع از یک قاچاقچی، یک قاتل و یک «بهائی»! این است برداشت وکیل زبردست جمکران از «آزادی بیان»! یاد بگیریم! عبادی به این دلیل وکالت قاتل و قاچاقچی را بر عهده میگیرد که از «آزادی بیان» دفاع کند! چون از نظر ایشان تنها شیوة بیان رایج و مرسوم در حکومت اسلامی همان قتل و قاچاق باید باشد، و بهائیانی که به جرم واهی ارتباط با اسرائیل بازداشت شدهاند به زعم این وکیل و حقوقدان زبده، در ردیف همان قاتلان و قاچاقچیان قرار میگیرند! و اصلاً به همین دلیل است که عبادی از «آزادی بیان» اینان دفاع میکند! بهتر است عبادی و نانوائی محفل نوبل را ترک کنیم و سری بزنیم به دکان آخوند علمالهدی در مشهد.
دردا و حسرتا که جهان شد به کام خر
زد چرخ سفله سکة دولت به نام خر
آخوند علمالهدی در وقوقیة امروز، از طریق زدن نعل وارونه، به دم جنبانی برای دولت احمدی نژاد پرداخته و ضمن متهم کردن این دولت به مخالفت با چرندیات شیعی مسلکان تأکید میکند که پرچمداری یک زن در مراسم المپیک مانع از ظهور امام زمان خواهد شد!
هیچ تعجب ندارد! اصلاً حق با آخوند علمالهدی است. این امام زمان که چندین سده است ته همان چاه نشسته، از طریق جام جمکران از ته چاه مراسم افتتاح بازیهای المپیک را دنبال کرد، و به محض مشاهدة پرچمدار زن ایرانی با آن لباس مضحک، که نه مردانه بود و نه زنانه، و مسلما توسط همسر الهام طراحی شده و خود الهام هم ضمن شرکت در «نشست خبری» آنرا بریده و دوخته، یک «اس.ام.اس» برای واعظ طبسی زد و اعلام داشت: «با این وضعیت، ظهور بیظهور! مردهشور شما شیعیان را ببرند با پرچمدارتان! خاک برسرتان! من در سوئد ظهور بکنم بهتر است تا در ایران!» و آخوند واعظ طبسی که مشغول شمردن در آمد حاصله از فروش حشیش ناب افغانی و صدور زن و کودک به امارات بود، تا بتواند پرچم اسلام را تا ابد در اهتزاز نگاه دارد، فقط مراتب ناخشنودی آنحضرت را از «پرچمدار» به اطلاع سازمان تبلیغات اسلامی رسانده. بعد «پوکویاما» یک وقوقیة مناسب برای علمالهدی تهیه میکند:
«آیا پرچمداری زن ایرانی در المپیک چیزی جز سرپیچی از فرمایشات معصومان است؟ مسئولان [...] نباید مانعی بر سر راه ظهور امام زمان ایجاد کنند.»
علمالهدی در ادامه یادآور شده که پیشتر مخالفت خود را با شرکت زنان در مجامع ورزشی اعلام کرده، ولی کسی برای درافشانیهای پر بهای ایشان تره هم خرد نکرده! وی میافزاید، آواز خواندن زنان هم خلاف شرع است، و در یکی از شهرهای شمال زنان آواز «مهدی بیا» میخواندند. بله فعلة فاشیسم بر «حضور زنان» تاکید میکنند، روضهخوانها هم، به پیروی از «خمینی»، ضمن اطاعت از فرامین رادیو فردا، «حضور زنان» را بجای «حقوق زنان» قرار داده با آن مخالفت میکنند! نتیجه فقط پایمال شدن «حقوق زنان» خواهد بود. البته دستاربندان همزمان ادعای «مبارزه با آمریکا» هم دارند! علمالهدی، در وقوقیة امروز ادعا کرده، «حضور زنان» در مجامع ورزشی، یا آواز خواندن آنها خواست «استکبار» است و «خیل مردم ایران» با آن مخالفاند. بله علمالهدی، از آنجا که خود و همپالکیهایاش افتخار عضویت در خیل کفتارهای ریزه خوار استعمار و گلة گوسفندان عموسام را دارد، مردم ایران را به کیش خود پنداشته و میگوید:
«اگر هم استکبار با اینکارها رضایتش جلب شود، آیا به نارضایتی خیل مردم ایران میارزد[...]»
این شمهای است از نوکری آشکار آخوند جماعت برای استعمار غرب. سازمان استحماری تبلیغات اسلامی تمام «وقوقیهها» را در جهت پیشبرد سیاست غرب تنظیم میکند. همانطورکه بارها در این وبلاگ عنوان کردهایم خطبههای نماز جمعه در واقع مطالبات استعمار غرب از ملت ایران است. به همین دلیل در این وقوقیهها هرگز به چپاول نفت از سوی چندملیتیهای غرب اعتراض نمیشود. و متقابلاً تحریمهای غرب بر ملت ایران نیز چپاول نفت را شامل نمیشود.
به گزارش صدای آمریکا، مورخ 18مردادماه سالجاری، اتحادیة اروپا از امروز تحریمهای جدیدی بر علیه ما ملت اعمال خواهد کرد، ولی به گفتة صدای آمریکا:
«تحریمهای جدید [...] شامل معاملات نفت و گاز نمیشود.»
افکنده سایه هما بر سر خران
افتاده است طایر دولت به دام خر
چرا که میدانیم هدف تحریمها ملت ایران است، نه حکومت اسلامی. و به همین دلیل حکومت اسلامی جهت ابراز مراتب بندگی و نوکری اعلام داشته، تمام درآمد نفتی را مستقیماً به بانکهای خارجی واریز خواهد کرد. و این خبر بهجت اثر در حنازرچوبه، مورخ 18 مردادماه سالجاری، انتشار یافته. به یاد داریم که احمدینژاد شیاد چندی پیش شیون و زاری میکرد که، دارائیهای ما را مسدود کردهاند و در برابر آن حتی به ما اعتبار هم نمیدهند که سرمایهگزاری کنیم! ولی همین امروز دولت مهرورزی تصویب کرده که همة درآمد نفت را دراختیار بانکهای خارجی بگذارد:
«واریز مستقیم صد در صد درآمد نفتی به بانکهای خارجی[...]بنا به پیشنهاد مشترک وزارتخانههای نفت، نیرو و امور اقتصادی و دارائی[...] و نظارت راهبردی رئیس جمهوری و بانک مرکزی[...]»
گفتیم که بانک مرکزی ایران پیرو سیاستهای بانک مرکزی ایالات متحد است. بله، اگر پیشتر مقداری از درآمدهای نفتی در چرخة اقتصادی داخل باقی میماند، از امروز دیگر بانکهای خارجی رسماً حاکمیت ایران را به دست میگیرند. مسلماً «خیل» نعلین پوشان جمکران از این پیشرفت اقتصادی رضایت کامل دارند. علمالهدی در «وقوقیه» هفتة آینده خواهد گفت:
اگر استکبار با اینکارها رضایتاش جلب شود، مسلماً به نارضایتی مردم ایران میارزد [...] مسئولان با اینکار موانع را از سر راه ظهور امام زمان برداشتند[...]
سایت لجنپراکنی «رادیوزمانه» نیز جهت ایجاد زمینة مناسب برای مخالفت حکومت جمکران با مشروطه میگوید، بانیان جنبش مشروطیت بهائی بودند! به یاد داریم که خامنهای گفته بود سرداران مشروطه برای سر بریدة ابوالفضل میجنگیدند. پس به عنوان حسن ختام بهتر است نگاهی داشته باشیم به نقد ادبی گورکنها.
گورکنها همانطور که گفتیم علاقة سرشاری به فروغ فرخزاد و صادق هدایت پیدا کردهاند، یا بهتر بگوئیم علاقة زیادی به لجنپراکنی به اینان دارند، چون این دو به آخوند و به حزب آخوندپرست توده هیچ ارادتی نداشتهاند. در نتیجه، فعلة فاشیسم روز 15 مردادماه در «سرای اهل قلم» دور هم جمع شدهاند تا به بیان «نکات منفی» زندگی صادق هدایت بپردازند! به گزارش فارسنیوز، مورخ 15 مردادماه، سمیرا اصلانپور، محمدرضا سرشار و ... و مدیر «خانة کتاب» در این جمع «فرهیخته و فرزانه» حضور داشتهاند. اصلاًً آثار صادق هدایت، یکی از موانع اصلی بر سر راه «ظهور» آنحضرت شده، و فعلة فاشیسم تمام تلاش خود را به کار میبرند تا این «مانع بزرگ» را برطرف کنند!
به عنوان نمونه حنازرچوبه، مورخ 17 مردادماه سالجاری، به نقل از کاندی رایس مینویسد، «چشم امید آمریکا به مخالفان احمدینژاد است!» و به این ترتیب حاکمیت آمریکا از یکسو، به اوباش همیشه در صحنه و کل نیروهای سرکوب تفهیم میکند که در صدور بیانیههای تهدیدآمیز بر ضد مخالفان احمدینژاد درنگ نکنند. و از سوی دیگر، طیف مخالفان احمدینژاد را هم به دارودستة اصلاحطلبان حکومتی محدود کرده. چرا که مخالفان واقعی این حکومت به هیچ عنوان امکان فعالیت سیاسی ندارند. حکومت اسلامی هم ارواح شکمش در حال مبارزه با آمریکاست! و بر اساس پروپاگاند «امت خر کن»، همین آمریکا به ما که مخالف این حکومت عصر حجریم، نظر لطف پیدا کرده! البته میدانیم که در واقع حکومت اسلامی از طریق «نوکری» با آمریکا مبارزه میکند و ایالات متحد نیز از طریق ترور، ارعاب و حتی سانسور مخالفان حکومت امام زمان بر شبکة اینترنت به مخالفان حکومت اسلامی «ابراز عشق» میکند. این شیوة تخریب مخالفان، «نان قرضدادن» حنازرچوبه به دارودستة عبادی، بازارگرمی عبادی برای آخوند منتظری، تبلیغ محفل کیهان برای اسرائیل، و لجنپراکنی سایت زمانه به جنبش مشروطه را نیز شامل میشود. پس ابتدا بپردازیم به پروپاگاند استعماری کیهان که در حنازرچوبه نیز انعکاس فراوان دارد!
دارودستة پاسدار شریعتمداری در کیهان و حنازرچوبه، جهت تخریب لائیسیته، در کمال وقاحت ادعا میکنند که لائیکها اسرائیل را به وجود آوردند! البته چنین ادعای ابلهانهای فقط برای سرکوب طرفداران لائیسیته در ایران مطرح میشود. چون همانطورکه میدانیم اهالی کیهان هم مانند حکومت اسلامی از طریق نوکری برای آمریکا و اسرائیل با آنان «مبارزه» میکنند. و این نوکری از طریق اعمال «سیاست انسداد» و روابط پنهان و جنگ زرگری میتواند به اوج خود دست یابد. به عنوان مثال، اگر روابط ایالات متحد با گورکنها عادی شود، از شدت مبارزات بیامان و نوکرمنشانة پاسدار شریعتمداری بالاجبار کاسته خواهد شد. و به همین دلیل پاسدار شریعتمداری در یادداشت ویژة خود بر این دروغ بزرگ تأکید دارد که گشایش دفتر نمایندگی سیاسی آمریکا در ایران فقط برای «جاسوسی»است! چون در ذهن علیل ژنرال شریعتمداری، آمریکا به «جاسوسی» در باب فعالیتهای نوکراناش نیازمند است! البته ایشان این چرندیات را «به فرموده» سر هم میکند. همانطورکه همة امور در حکومت گورکنها «به فرموده» صورت میگیرد؛ به فرمودة آمریکا. و به همین دلیل است که حنازرچوبه بازارگرمی برای عبادی را آغاز کرده.
در این راستا، این «خبرگزاری»، در تاریخ 16 مردادماه سالجاری ادعا کرده، دختر عبادی بهائی شده! و بلافاصله «رادیوفردا» در مورد چنین خبر مهم و سرنوشتسازی یک «گفتگو» هم با تحفة محفل نوبل ترتیب میدهد. عبادی که ارواح شکمش حقوقدان و طرفدار «حقوقبشر» است، بجای تأکید بر اینکه دخترش «آزاد» است و «حق انتخاب» مذهب و دین خود را دارد، همزمان با تکذیب ادعای احمقانة حنازرچوبه، دست ستایش از مذهب شیعه بر آسمان برده، میگوید «افتخار میکند که شیعی مذهب است!» بله، اگر خر ملانصرالدین هم حقوق خوانده بود مسلماً بیش از شیرین عبادی از حق و حقوق فردی آگاه بود، و میدانست که در شرایط فعلی جامعة ایران افتخار به دین و مذهب از نظر سیاسی چه مفهومی دارد، و چنین مفتخرانی سر در کدام آخور میگذارند. خوشبختانه خر ملانصرالدین در مقایسه با شیرین عبادی و بسیاری از مقامات و نخبگان جمکران در جایگاهی به مراتب والاتر از سقراط قرار میگیرد. و این باعث افتخار ماست که ملانصرالدین ما چنین خر فرهیختهای داشته باشد، چرا که گاهگاه حکایاتی از ملانصرالدین در این وبلاگ نقل کردهایم، به همراه تصویر وی سوار بر آن «حضرت». از مطلب دور افتادیم بازگردیم به تبلیغات عبادی برای مذهب شیعه و آخوند منتظری.
عبادی که اخیراً وکالت بهائیان را عهدهدار شده تا همانطورکه برای پروندة زهرا کاظمی به جار و جنجال پرداخت اینبار هم هیاهوی بیدلیل به راه بیاندازد، به رادیو فردا میگوید:
«به عنوان یک شیعه برای اینکه نشان بدهم اسلام دین مدارا و ملاطفت است، دفاع از حقوق شهروندی بهائیان را قبول کردهام.»
در ادامة این «گفتگو»، حاجیه شیرین که «مفتخر» به عبد و عبودیت و بندگی است، نانی برای آخوند منتظری و فتوی «مترقی» ایشان به تنور میچسباند، و «رادیو فردا» هم نان کذا را داغ و گرم از تنور در آورده تقدیم مخاطبان بینوا میکند، تا بخورند و مزة اسلام مترقی زیر دندانشان بماند. بله آخوند منتظری اخیراً کشف کردهاند که در حکومت الهی جمکران نه تنها «شهروند» وجود دارد، که حتی بهائیانی که فقه آخوندهای شیعه خونشان را از دورة امیرکبیر تا به امروز بارها و بارها «مباح» کرده، افتخار برخورداری از همین حقوق شهروندی را خواهند داشت! البته با توجه به اینکه خون تک، تک ایرانیان برای نوکران آمریکا «مباح» است، بهائیان هم میتوانند از این «حقوق» شهروندی به رایگان بهرهمند شوند، و دفاع از چنین حقوقی را هم فقط نانوای محفل نوبل باید عهدهدار شود، تا بهائیت را رسماً در ترادف با جرم و جنایت قرار دهد! بیجهت نیست که عیال حاج آقا توسلی، ریاست کانون مدافعان حقوق بشر را بر عهده گرفته. وظیفة «حاجیه» عبادی دفاع از آخوندیسم شیعه است، و به همین دلیل همصدا با دستاربندان حکومتی به اعتقادات «ما» اشاره میکند:
«ما بر این اعتقاد هستیم که بهائیان نیز [...] میتوانند وکیل داشته باشند و این امر به منزلة تأئید افکار آنان نیست [...] این موضوع از باب اعتقاد به آزادی بیان است[...] وقتی یک وکیل از یک قاتل و یا از یک قاچاقچی در دادگاه دفاع میکند، شریک جرم او نمیشود.[...]»
دفاع از یک قاچاقچی، یک قاتل و یک «بهائی»! این است برداشت وکیل زبردست جمکران از «آزادی بیان»! یاد بگیریم! عبادی به این دلیل وکالت قاتل و قاچاقچی را بر عهده میگیرد که از «آزادی بیان» دفاع کند! چون از نظر ایشان تنها شیوة بیان رایج و مرسوم در حکومت اسلامی همان قتل و قاچاق باید باشد، و بهائیانی که به جرم واهی ارتباط با اسرائیل بازداشت شدهاند به زعم این وکیل و حقوقدان زبده، در ردیف همان قاتلان و قاچاقچیان قرار میگیرند! و اصلاً به همین دلیل است که عبادی از «آزادی بیان» اینان دفاع میکند! بهتر است عبادی و نانوائی محفل نوبل را ترک کنیم و سری بزنیم به دکان آخوند علمالهدی در مشهد.
دردا و حسرتا که جهان شد به کام خر
زد چرخ سفله سکة دولت به نام خر
آخوند علمالهدی در وقوقیة امروز، از طریق زدن نعل وارونه، به دم جنبانی برای دولت احمدی نژاد پرداخته و ضمن متهم کردن این دولت به مخالفت با چرندیات شیعی مسلکان تأکید میکند که پرچمداری یک زن در مراسم المپیک مانع از ظهور امام زمان خواهد شد!
هیچ تعجب ندارد! اصلاً حق با آخوند علمالهدی است. این امام زمان که چندین سده است ته همان چاه نشسته، از طریق جام جمکران از ته چاه مراسم افتتاح بازیهای المپیک را دنبال کرد، و به محض مشاهدة پرچمدار زن ایرانی با آن لباس مضحک، که نه مردانه بود و نه زنانه، و مسلما توسط همسر الهام طراحی شده و خود الهام هم ضمن شرکت در «نشست خبری» آنرا بریده و دوخته، یک «اس.ام.اس» برای واعظ طبسی زد و اعلام داشت: «با این وضعیت، ظهور بیظهور! مردهشور شما شیعیان را ببرند با پرچمدارتان! خاک برسرتان! من در سوئد ظهور بکنم بهتر است تا در ایران!» و آخوند واعظ طبسی که مشغول شمردن در آمد حاصله از فروش حشیش ناب افغانی و صدور زن و کودک به امارات بود، تا بتواند پرچم اسلام را تا ابد در اهتزاز نگاه دارد، فقط مراتب ناخشنودی آنحضرت را از «پرچمدار» به اطلاع سازمان تبلیغات اسلامی رسانده. بعد «پوکویاما» یک وقوقیة مناسب برای علمالهدی تهیه میکند:
«آیا پرچمداری زن ایرانی در المپیک چیزی جز سرپیچی از فرمایشات معصومان است؟ مسئولان [...] نباید مانعی بر سر راه ظهور امام زمان ایجاد کنند.»
علمالهدی در ادامه یادآور شده که پیشتر مخالفت خود را با شرکت زنان در مجامع ورزشی اعلام کرده، ولی کسی برای درافشانیهای پر بهای ایشان تره هم خرد نکرده! وی میافزاید، آواز خواندن زنان هم خلاف شرع است، و در یکی از شهرهای شمال زنان آواز «مهدی بیا» میخواندند. بله فعلة فاشیسم بر «حضور زنان» تاکید میکنند، روضهخوانها هم، به پیروی از «خمینی»، ضمن اطاعت از فرامین رادیو فردا، «حضور زنان» را بجای «حقوق زنان» قرار داده با آن مخالفت میکنند! نتیجه فقط پایمال شدن «حقوق زنان» خواهد بود. البته دستاربندان همزمان ادعای «مبارزه با آمریکا» هم دارند! علمالهدی، در وقوقیة امروز ادعا کرده، «حضور زنان» در مجامع ورزشی، یا آواز خواندن آنها خواست «استکبار» است و «خیل مردم ایران» با آن مخالفاند. بله علمالهدی، از آنجا که خود و همپالکیهایاش افتخار عضویت در خیل کفتارهای ریزه خوار استعمار و گلة گوسفندان عموسام را دارد، مردم ایران را به کیش خود پنداشته و میگوید:
«اگر هم استکبار با اینکارها رضایتش جلب شود، آیا به نارضایتی خیل مردم ایران میارزد[...]»
این شمهای است از نوکری آشکار آخوند جماعت برای استعمار غرب. سازمان استحماری تبلیغات اسلامی تمام «وقوقیهها» را در جهت پیشبرد سیاست غرب تنظیم میکند. همانطورکه بارها در این وبلاگ عنوان کردهایم خطبههای نماز جمعه در واقع مطالبات استعمار غرب از ملت ایران است. به همین دلیل در این وقوقیهها هرگز به چپاول نفت از سوی چندملیتیهای غرب اعتراض نمیشود. و متقابلاً تحریمهای غرب بر ملت ایران نیز چپاول نفت را شامل نمیشود.
به گزارش صدای آمریکا، مورخ 18مردادماه سالجاری، اتحادیة اروپا از امروز تحریمهای جدیدی بر علیه ما ملت اعمال خواهد کرد، ولی به گفتة صدای آمریکا:
«تحریمهای جدید [...] شامل معاملات نفت و گاز نمیشود.»
افکنده سایه هما بر سر خران
افتاده است طایر دولت به دام خر
چرا که میدانیم هدف تحریمها ملت ایران است، نه حکومت اسلامی. و به همین دلیل حکومت اسلامی جهت ابراز مراتب بندگی و نوکری اعلام داشته، تمام درآمد نفتی را مستقیماً به بانکهای خارجی واریز خواهد کرد. و این خبر بهجت اثر در حنازرچوبه، مورخ 18 مردادماه سالجاری، انتشار یافته. به یاد داریم که احمدینژاد شیاد چندی پیش شیون و زاری میکرد که، دارائیهای ما را مسدود کردهاند و در برابر آن حتی به ما اعتبار هم نمیدهند که سرمایهگزاری کنیم! ولی همین امروز دولت مهرورزی تصویب کرده که همة درآمد نفت را دراختیار بانکهای خارجی بگذارد:
«واریز مستقیم صد در صد درآمد نفتی به بانکهای خارجی[...]بنا به پیشنهاد مشترک وزارتخانههای نفت، نیرو و امور اقتصادی و دارائی[...] و نظارت راهبردی رئیس جمهوری و بانک مرکزی[...]»
گفتیم که بانک مرکزی ایران پیرو سیاستهای بانک مرکزی ایالات متحد است. بله، اگر پیشتر مقداری از درآمدهای نفتی در چرخة اقتصادی داخل باقی میماند، از امروز دیگر بانکهای خارجی رسماً حاکمیت ایران را به دست میگیرند. مسلماً «خیل» نعلین پوشان جمکران از این پیشرفت اقتصادی رضایت کامل دارند. علمالهدی در «وقوقیه» هفتة آینده خواهد گفت:
اگر استکبار با اینکارها رضایتاش جلب شود، مسلماً به نارضایتی مردم ایران میارزد [...] مسئولان با اینکار موانع را از سر راه ظهور امام زمان برداشتند[...]
سایت لجنپراکنی «رادیوزمانه» نیز جهت ایجاد زمینة مناسب برای مخالفت حکومت جمکران با مشروطه میگوید، بانیان جنبش مشروطیت بهائی بودند! به یاد داریم که خامنهای گفته بود سرداران مشروطه برای سر بریدة ابوالفضل میجنگیدند. پس به عنوان حسن ختام بهتر است نگاهی داشته باشیم به نقد ادبی گورکنها.
گورکنها همانطور که گفتیم علاقة سرشاری به فروغ فرخزاد و صادق هدایت پیدا کردهاند، یا بهتر بگوئیم علاقة زیادی به لجنپراکنی به اینان دارند، چون این دو به آخوند و به حزب آخوندپرست توده هیچ ارادتی نداشتهاند. در نتیجه، فعلة فاشیسم روز 15 مردادماه در «سرای اهل قلم» دور هم جمع شدهاند تا به بیان «نکات منفی» زندگی صادق هدایت بپردازند! به گزارش فارسنیوز، مورخ 15 مردادماه، سمیرا اصلانپور، محمدرضا سرشار و ... و مدیر «خانة کتاب» در این جمع «فرهیخته و فرزانه» حضور داشتهاند. اصلاًً آثار صادق هدایت، یکی از موانع اصلی بر سر راه «ظهور» آنحضرت شده، و فعلة فاشیسم تمام تلاش خود را به کار میبرند تا این «مانع بزرگ» را برطرف کنند!
...
0 نظردهید:
ارسال یک نظر
<< بازگشت